شلیک به اصلاح‌طلبی و تعامل بین‌المللی

ترور اسماعیل هنیه در تهران می‌تواند اهداف متعددی داشته باشد ازجمله اینکه به مقامات رسمی کشورهای دیگر علامت بدهد که تهران، قلب ایران، جای امنی نیست یا اینکه به مردم و مقامات کشور بگوید که برخلاف ادعای‌تان کشورتان امن نیست و همه هدف‌های‌مان همواره در دسترس هستند و هر آینه که تصمیم بگیریم، می‌توانیم آنها را ترور کنیم یا اینکه به محور مقاومت علامت بدهد که ما پایتخت محور مقاومت را می‌توانیم بزنیم چه برسد به بقیه نقاط و اهدافی از این قبیل.  ولی دشمن صهیونیستی و همدستان و حامیان آنها در عین حال هدفی مهم‌تر را پی می‌گیرند. این هدف بسیار راهبردی‌تر و موثرتر است. هدف این ترور شلیک به گفتمان «عادی‌سازی ایران در جهان» است. هدف شلیک به قلب گفتمان اصلاح‌طلبی و تعامل بین‌المللی یا «صلح و پیشرفت» است.  اتفاقات و حوادث قبلی از این قبیل نشان داده که هرگاه ایران در جهت اصلاح چهره بین‌المللی خود گام برداشته و اراده کرده که راه تعامل بین‌المللی را در پیش گیرد و توسعه پیدا کند و خود را و منطقه را از دایره معیوب تخاصم و عقب‌ماندگی بیرون بکشد، دست دشمنان ایران از جمله از آستین دشمن صهیونیستی بیرون آمده و قلب رویکرد تعاملی و توسعه‌گرای ایران را نشانه رفته است. هیچ‌کس فراموش نکرده که وقتی گفتمان جهانشمول و جذاب «گفت‌وگوی تمدن‌های» آقای خاتمی، رییس دولت اصلاحات، چهره بانشاطی از ایران را به نمایش گذاشت و تعامل موثر ایران و امریکا در مقابله با القاعده و دولت‌سازی در افغانستان ظهوری بارز پیدا کرد و  در نتیجه ثبات نسبی حاصل شاخص‌های اقتصادی کشور رو به بهبودی گذاشت، ناگهان با طرح «محور شرارت» جلوی آن روند تاحدودی گرفته شد! زمانی که مذاکرات برجام به نتیجه رسید و راه تعامل و توسعه اقتصادی در آستانه باز شدن بود، امریکا از برجام خارج شد و این روند را متوقف نمود یا آنکه وقتی در دوره بایدن مذاکرات برجام مجددا به جای خوبی رسیده بود، ترور دانشمند هسته‌ای شهید فخری‌زاده فضا را به‌هم ریخت. 
اکنون هم زمانی که مردم با حمایت رهبری با هوشمندی قابل تحسین و تاریخی خود انتخاب «کاندیدای تغییر و اصلاح» را رقم زدند و او را به ریاست‌جمهوری انتخاب کردند و درست هنگامی که رییس‌جمهور در نطق تحلیف، شعار خود را در برابر روسا و نمایندگان کشورهای خارجی از زبان سعدی و حافظ اعلام کرد که «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش زیک گوهرند ...الخ» و «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرفست/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا»، دشمن صهیونیستی از ترس و نگرانی بازگشت ایران به صحنه بین‌المللی و کاهش فشارهای اقتصادی اقدام به ترور اسماعیل هنیه مرد پرافتخار مقاومت فلسطین در تهران نمود! این ترور شلیک به گفتمان تعامل، صلح و توسعه دکتر پزشکیان است. دلیل این تحلیل نه فقط از خلال حوادث گذشته که به یکی، دو مورد آن اشاره شد کاملا پیداست، بلکه سوال این است که اسراییل می‌داند که هنیه در قطر زندگی می‌کند و اگر می‌خواست او را ترور کند، می‌توانست در قطر این کار را بکند. یا اینکه هنیه قبلا هم به ایران سفر کرده بود و می‌توانست در یکی از سفرهای قبلی به تهران او را ترور کند. اینکه چرا هنیه را در این زمان و درست در زمان روی کار آمد دولت پزشکیان ترور می‌کند به معنی آن است که می‌خواهد مجال و فرصت ظهور گفتمان جدید ایران در زمان رییس‌جمهور جدید را از بین ببرد. 
نتانیاهو از خلأ دولت امریکا و هرج و مرج انتخاباتی آن کشور و انفعال کشورهای غربی اروپایی سوءاستفاده کرد و برای جلوگیری از احتمال تنش‌زدایی نسبی ایران و امریکا و غرب اقدام به این ترور کرد تا شاید بتواند راه دولت پزشکیان را در همین ابتدای کار روی تعامل بین‌المللی سد کند و کشورمان را به ورطه جنگ بکشاند. 
نتانیاهو برای ماندن بر سر قدرت و تا زمانی که بر سر قدرت است راهبرد توسعه جنگ در خاورمیانه و کشتار را ادامه می‌دهد، زیرا بقای او در ادامه این راه است. 
متاسفانه هر وقت ایران قصد می‌کند راه تعامل و صلح و توسعه را در پیش گیرد دشمنان ایران که در اسراییل خلاصه نمی‌شوند، جلوی این راه را می‌گیرند. گرچه این اقدامات نمی‌تواند بدون پاسخ بماند ولی زمان و شیوه و چارچوب پاسخ را باید با هوشیاری انتخاب نمود. اکنون به جای صحبت از چگونگی پاسخ به این اقدام تروریستی و درگیر شدن در جدال و جنگ کلامی که می‌تواند به صهیونیست‌ها خوراک بدهد که به ایران تهمت جنگ‌طلبی بزنند باید از زمان استفاده نمود و با نشان دادن ابعاد این اقدام ضدبشری و ضدقوانین بین‌المللی کارزار مناسبی برای نشان دادن چهره خونخوار، جنگ‌طلب و ضدانسانی اسراییل و نتانیاهو را به جهان راه بیندازیم و در عین حال باید در راه انتخاب شده محکم بایستیم و از مسیر اصلی خود منحرف نشویم. 
معادلات فعلی جهان و فرصت‌های احتمالی دوره انتخابات در امریکا را درک کنیم و از آن حداکثر استفاده را ببریم. ان‌شاءالله