حبذا به یاران شهیدم  در مقاومت!

ما جاماندگان که در میدان نبوده‌ایم و سیدحسن نصرالله و عبدالملک حوثی و اسماعیل هنیه و فؤاد شکر را از نزدیک ندیده‌ایم، باید که بیش از همه در خاطر، یاد آنان، یاد شهیدان مقاومت را در ذهن و قلب زنده کنیم و این حکمتی دارد و من چنین می‌کنم. از طوفان‌الاقصی تا اکنون، شهیدان مقاومت بی‌شمارند، کودک و زن و فرمانده. به قاعده قرآنی باید فارغ از سوگواری و مرسومات دیگر، به کار آنان نگاهی خداگونه داشت. باید به آنان چنان نگریست که خداوندگار می‌نگرد. نوعی روزی‌خوردن در کنار خدا. یکی از دوستان مدرس فلسفه و از منقدان نظام با جهانی از ضدیت با جنگ و تمنای بی‌پایان صلح، دیروز پیامی فرستاد که نشانه‌ای از روزی و میوه خداوندگار از سفره مقاومت است، میوه وحدت دل‌ها از شجره الهی: «من در این چند روز (بعد از ترور هنیه) در جمع دوستان و فامیل تبدیل شدم به یک آدم تماماً انقلابی. طوری که گفتم اگر جنگ بشه من میرم جنگ.» این پیام دلم را لرزاند و سفری شد به سفره خداوندگار از زبان مولانا، به یاد جان پاک برادران خداترسم که جان‌های مؤمن و مسلمان و فروتن بودند. 
دفتر پنجم: «حبذا ارواح اخوان ثقات/ مسلمات مؤمنات قانتات/ هر کسی رویی به سویی برده‌اند/ وان عزیزان رو به بی‌سو کرده‌اند/ هر کبوتر می‌پرد در مذهبی/ وین کبوتر جانب بی‌جانبی/ ما نه مرغان هوا نه خانگی/ دانه ما دانه بی‌دانگی/ زان فراخ آمد چنین روزی ما/ که دریدن شد قبادوزی ما». اگر اکنون این روزی نصیب جهان اسلام شده است که روحیه جهاد را مقابل کفار زنده می‌کند، منبعش و مصدرش چیزی نیست جز دریدن قبا‌های دنیایی و این جز با ریختن خون مجاهدان که ما را از پوستین دنیا به در می‌آورد، ممکن نبود. این روحیه‌ها انقلابی دیگر است علیه مادی‌گرایی غرب. دقیقاً ضربه‌ای بزرگ‌تر از این نمی‌توان به غرب زد. مانند معجزه‌ای می‌ماند که پیامبران در نقد مادی‌گرایی و علیه کفر و پوشاندن حق بروز می‌دادند. 
دفتر ششم: «حبذا اسپان رام پیش‌رو/ نه سپس‌رو، نه حرونی [سرکشی]را گرو / گرم‌رو، چون جسم موسای کلیم/ تا به بحرینش چو پهنای گلیم». خوشا به برادران شهیدم که نه جلوتر رفتند و نه عقب ماندند و در صراط باقی ماندند. شهیدانی که در راه قدس از بطون و متون گذشتند و از رهن طعام به در آمدند و در رهن مولای خویش رفتند. 
دفتر پنجم: «ای‌ها المحبوس فی رهن الطعام/ سوف تنجو 


ان تحملت الفطام (ای زندانی دنیا و خوردنی‌های دنیا! اگر از این دنیا و طعامش دست برداری، نجات در انتظار توست) / ان فی‌الجوع طعام وافر/ افتقد‌ها وارتج یا نافر (در گرسنگی، طعام بیشتری هست.‌ای کسی که از گرسنگی و دوری از دنیا گریزانی، امیدت به این گرسنگی و دوری از دنیا باشد) / یا مریض‌القلب عرج للعلاج/ جمله التدبیر تبدیل المزاج (ای بیماران دل! بیایید به سمت ما شهیدان و تارکان دنیا که تمام تدبیر آن است که این مزاج دنیایی خود را به مزاج و سلیقه آخرتی تغییر دهیم) / اغتذ بالنور کن مثل البصر / وافق‌الاملاک یا خیرالبشر (ای بهترین بشر! از نور الهی تغذیه کن و همچون چشم و همراه فرشتگان باش!) /، چون ملک تسبیح حق را کن غذا/ تا رهی همچون ملایک از اذا (مانند فرشته باید که غذای تو نیایش و تسبیح پروردگار باشد تا از آزار شهوات خلاص شوی) / حبذا خوانی نهاده در جهان/ لیک از چشم خسیسان بس نهان (این خوانی است که فقط به چشم مؤمنان می‌آید نه به چشم مادی‌گرایان جهان. این خوان را خدا فقط برای شهیدان خود پهن کرده است).
دفتر ششم: حبذا خوان مسیحی بی‌کمی/ حبذا بی‌باغ میوه مریمی (خوشا به سفره مسیحایی که بی‌کم و کاست است و میوه مریمانه آن باغی ندارد) / بر زند از جان کامل معجزات/ بر ضمیر جان طالب، چون حیات (از روح انسان کامل معجزاتی به‌پا می‌شود که به جان طالب این معجزات روح می‌بخشد) / حبذا دو چشم پایان‌بین راد/ که نگه دارند تن را از فساد (خوشا به حال فرزانگان عاقبت‌بینی که تن خود را از کوی فساد دنیا به سرای عافیت آخرت کوچاندند و حفظ کردند) / آن ز پایان‌دید احمد بود کو/ دید دوزخ را همین‌جا مو‌به‌مو (مانند چشم آخرت‌بین محمد فرستاده خدا که در همین دنیا دوزخ را مو‌به‌مو دید و از آن دوری کرد) /‌گر همی‌خواهی سلامت از ضرر/ چشم ز اول بند و پایان را نگر 
دفتر ششم: حبذا کاریز اصل چیزها/ فارغت آرد ازین کاریز‌ها (خوشا به آن قناتی که در دل تو می‌جوشد و اصل همه چیزهاست و تو را از این چشمه‌های دنیایی بی نیاز می‌کند).
دفتر پنجم: «حبذا آن مطبخ پر نوش و قند/ کین سلاطین کاسه‌لیسان ویند/ حبذا آن خرمن صحرای دین/ که بود هر خرمن آن را دانه‌چین/ حبذا دریای عمر بی‌غمی/ که بود زو هفت دریا شب‌نمی»
خوشا به حال برادران شهیدم که در همین راه به مدد الهی رفتند و اینگونه قلوب شرافتمندان و آزادگان جهان را با یکدیگر و با اسرار الهی پیوند زدند. امروز بزرگ‌ترین دستاورد مقاومت جوشاندن عشق به شرافت و آزادگی در دل جهان است. خوشا به رزمندگان مقاومت و خوشا به شهیدان راه مقاومت.  | سردبیر