روزنامه اعتماد
1403/05/14
انتخابات امريكا فشردگي حداكثري و عدم قطعيت (2)
در نخستين يادداشت درباره انتخابات امريكا كه در اسفندماه گذشته منتشر شد، موضوع سلامت فيزيكي و آمادگي ذهني «بايدن» براي شكست رقيبي چون ترامپ، به عنوان مهمترين نگراني حزب دموكرات از نامزدي مجدد او بيان شد. او با مناظره زودهنگام و طراحي شده «سيانان»، تحت فشار و انفعال حداكثري قرار گرفت، و با واگذاري نامزدي حزب دموكرات به خانم كامالا هريس، «پلي به نسل جديد» شد و از رقابتها كنار رفت. اقدامي كه طبق نظرسنجيها مورد استقبال بيش از ۸۰ درصد از طرفداران حزب دموكرات واقع شد، اما ترامپ از آن به عنوان يك كودتا عليه بايدن نام برد.نامزدي كامالا هريس، جان تازهاي به كمپين دموكراتهاي گرفتار در كلاف سالخوردگي بايدن بخشيد و دلايل جديدي براي حضور در انتخابات به ويژه در نسل جوان ايجاد كرد.
نقاط قوت و ضعف هريس
از ديدگاه جامعه امريكا، سوابق «هريس» از او شخصيتي با رويكردهاي رفورميستي در حوزه قضايي معرفي ميكند. اصلاح قانون مجازاتها و تخفيف براي جرايم غير خشن، رويكرد ملايمتر در ارتباط با سقط جنين، مخالفت ولو مشروط با مجازات اعدام در امريكا، مخالفت با حمل سلاح، حمايت از حقوق مهاجران، حمايت از تسهيل خدمات اينترنتي براي طبقات كم درآمد، جرم انگاري تجارت جنسي، حمايت از رايگيري غير حضوري و ... از اين جمله است.
در اين حال او يك طرفدار مكتب سرمايهداري محسوب ميشود كه نميتواند با جريانات چپ از اين بابت همدلي چنداني برقرار كند، گرچه خود را طرفدار فرصتهاي برابر و رسيدگي به طبقه كارگر ميداند. با كاهش ماليات شركتهاي ثروتمند مخالفت و از كمپانيهاي كوچك حمايت ميكند. و در موضوع بهداشت و درمان، با شخصيتهاي سوسياليستي چون «برني سندرز» همفكري و همراهي داشته و در جريان انتخابات دادستاني كاليفرنيا در سال ۲۰۱۰ مورد حمايت اتحاديههاي كارگري بوده است.
در دوراني كه او معاون رييس جمهور بوده، طبيعتا سياستي مغاير با سياست خارجي دولت فعلي امريكا از او شنيده نشده است. در اين حال از لابهلاي مواضع او ميتوان دريافت كه در سياست خارجي به جريان ميانه و تا حدودي چپ دموكراتها نزديكتر است. او درگذشته، انضمام جزاير كريمه به روسيه را محكوم و حمله روسيه به اوكراين را جنايت عليه بشريت دانست. جنگ تجاري ترامپ با چين را رد، اما نسبت به سياستهاي حقوق بشري چين انتقاد داشت. او از برجام حمايت داشته و منتقد ترور «شهيد سليماني» بود و خواهان بازنگري اختيارات رييسجمهور در اعلام جنگ بدون دريافت نظر كنگره بوده است. او گرچه همچون غالب سياستمداران و حاكمان امريكايي حامي سنتي اسراييل تلقي ميشود و ارتباطي قوي و نزديك با جامعه يهودي امريكا دارد و همسرش نيز يهودي است، در اين حال دختر خواندهاش به كمپين حمايت از مردم غزه پيوست و خود هريس نيز اخيرا در موضعي البته ديرهنگام و كم اثر بر ضرورت آتشبس در غزه براي رفع گرسنگي و كاهش آلام بيگناهان تاكيد كرد. او طرفدار كنار كشيدن امريكا از ائتلاف عربستان در حمله به يمن و منتقد «بن سلمان» در جريان كشته شدن «جمال خاشقچي» بوده و بازنگري بنيادي رابطه با عربستان را ضروري ميدانست، گرچه بعدا چيزي از او شنيده نشد. در ارتباط با سوريه نيز از اسد به عنوان جنايتكار جنگي و ديكتاتور ياد كرده است.
برخي منتقدان هريس، عملكرد او در دوران معاونت رياستجمهوري را عملكردي كم تاثير، و شخصيت و توان كار اداري او را ضعيف دانستهاند. آنها معتقدند او در شرايط غير قابل پيش بيني قدرت تصميمگيريهاي قوي ندارد و نميتواند بين عملگرايي با حفظ اصول تناسب برقرار كند. اما مدافعان او بر اين باورند كه او به عنوان نخستين زن معاون رييسجمهور، و به عنوان يك سياهپوست، آسيايي - امريكايي در اين سمت، بيش از حد زير ذرهبين جنسيت زده و نژادزده برخي رسانهها بوده و معاونان پيشين رييس جمهور نيز تمايزي با او نداشتهاند به ويژه كه او مجبور بوده، وقت فراواني را اختصاص به حضور در سنا براي تساوي شكني در آراء اختصاص دهد.
بايدن - هريس
هريس در جريان رقابتهاي درونحزبي سال ۲۰۱۹، در يك مناظره درون حزبي و انتقاداتي كه به بايدن وارد كرد، درخشيد. او آن زمان در جذب كمك براي كمپين خود ناتوان نشان داد و مجبور به كنارهگيري از رقابتها شد. با اين حال، بايدن او را به عنوان معاون رييسجمهور معرفي كرد و از يك نماينده سنا به معاونت رييس جمهور ارتقا يافت. اين نوع ارتقاي سريع براي يك عضو حزب دموكرات، تا حدي فوق تصور انگاشته ميشود. اينك نيز با حمايت بايدن و اوباما و بسياري ديگر از شخصيتهاي مطرح حزب، ناگهان تمام اضلاع حزب دموكرات، پشت سر او قرار گرفتهاند و در صورت پيروزي در انتخابات، ميتواند پس از پيروزي اوباما كه اينك پدرخوانده و نماد هويت دموكراتها محسوب ميشود، يك تحول بزرگ جديد هويتي براي حزب دموكرات باشد.
هريس - جاش شاپيرو؟
«جاش شاپيرو» به عنوان يكي از گزينههاي احتمالي معاونت هريس مطرح شده است. حمايت «جاش شاپيرو» از دو جهت براي هريس اهميت دارد. او كه خود ميتواند كانديداي رياستجمهوري دموكراتها درآينده باشد، از قدرت بيان و نفوذ در حزب دموكرات برخوردار است. نكته ديگر آن است كه ايالت پنسيلوانيا كه او فرماندار آن است، از ايالتهاي چرخشي امريكا در انتخابات است و تضمين راي آن براي دموكراتها بسيار مهم تلقي ميشود. اما، از سوي ديگر او يك «يهودي» است كه خود را علنا يك صهيونيست ميداند. او نسبت به اعتراضات دانشگاهها در جريان جنايات اسراييل موضع مناسبي نداشته و از حاميان برخورد گارد ملي با اعتراضات دانشجويان بوده است. رويكردهاي او نه حمايت از يهوديت كه ضديت با فلسطينيان ارزيابي شده و اين مواضع، نگراني گروههاي حامي فلسطين را برانگيخته است. از اين روي درباره احتمال معاونت او براي هريس چالشهايي درگرفته است.
رقابت با ترامپ
ترامپ شخصيتي شناخته شده با طيفي از مواضع راديكال در حوزه سياست خارجي و داخلي است. ادبيات تهاجمي، شخصيت جنجالي و درگيرانه با تصميمات ناگهاني و ضد ساختاري ويژگي اوست. تجربه ۴ساله رياستجمهوري، شكست در انتخابات پيشين، مناظره موفق با بايدن و ترور او را به بزرگترين شانس جمهوريخواهان و بزرگترين نگراني حزب دموكرات تبديل ساخته و رقابت با او را بيش از هر زمان دشوار ساخته است. ابعاد منفي شخصيت او به ويژه موضوع روابط با پورن استارها و ... نيز قبلا مطرح شده و در رقابت انتخاباتي واجد نكته تازهاي تلقي نميشود. پروندههاي قضايي او نيز تقريبا همه يا به مصونيت او انجاميده يا تا پايان انتخابات كنار گذاشته شده است.
مهمترين شعار كمپين ترامپ « عظمت را دوباره به امريكا بر ميگردانيم» و مهمترين محورهاي كمپين ترامپ در سياست خارجي و اقتصاد جهاني همان اولويت دادن به امريكا (اول امريكا) است. او مدعي شده اگر به قدرت برسد، در ۲۴ ساعت جنگ روسيه و اوكراين را به انتها خواهد رساند و از پرداخت بيليونها دلار به اوكراين انتقاد دارد. او قائل به انقلاب در «ناتو» با كاستن از سهم مالي امريكا و افزايش سهم اروپا است. در اقتصاد جهاني از دامن زدن به جنگهاي اقتصادي بيمي ندارد و گفته است در صورت پيروزي ، همه واردات به امريكا مستلزم پرداخت ۱۰درصد ماليات خواهند بود. همه اين موارد مورد علاقه جمهوريخواهان و مردمي است كه منافع خود را مقدم بر معيارهاي ديگر ميدانند.
اما در سياست داخلي او قدري سياستهاي راديكال گذشته خود را تعديل كرده است. از جمله در موضوع سقط جنين، بهداشت و درمان، و حقوق اقليتها. همه اين موارد در سياست خارجي و داخلي كار رقيب ترامپ را دشوارتر ميسازد.
در اين حال برنامه او در حوزه آموزش بسيار راديكال است و ميتواند پاشنه آشيل كمپين او باشد. او مدعي است، نظام دانشگاهي توسط ماركسيستها اشغال شده و بايد اصلاح شود و در حالي كه بايد پايگاه تبليغ تمدن غرب باشد، پايگاه تنوع و تكثر شده است. او خواهان تحول اساسي در شيوه انتخاب مديران مدارس و در انديشه لغو استخدام دايمي معلمان است. او از حمل سلاح توسط معلمان و گماردن گارد مسلح براي مدارس دفاع ميكند. اين رويكردها ميتواند همچنان بخش عظيمي از جامعه دانشگاهي و جوانان را عليه او نگران ساخته و بشوراند.
در حوزه محيط زيست نيز، او بهشدت حامي استفاده از سوختهاي فسيلي است و سابقه طولاني و مستمري در دروغ دانستن نقش انسان در بحرانهاي آب و هوايي دارد، و سياست روشني در حوزه كنترل بحرانهاي زيست محيطي داخلي و جهاني ندارد.
جامعه دو قطبي - آونگي امريكا؛ چند هزار سرنوشت ساز
چنان كه مخاطبان محترم مستحضرند، نظام انتخاباتي امريكا، نظامي الكترال است كه راي ملي ملاك تعيين رييسجمهور نيست و تعداد راي «الكترال» ملاك عمل است و كسي پيروز است كه بتواند حداقل ۲۱۶ راي الكترال را كسب كند. يعني ممكن است نظير انتخابات ۲۰۱۶، راي ملي كانديداي شكست خورده (هيلاري كلينتون) از راي كانديداي پيروز (ترامپ) بيشتر باشد.
در اين كشور، عموما ۳۸ تا ۴۰ ايالت بهطور سنتي بين دو قطب جمهوريخواهان و دموكراتها، تقسيم ميشوند و ۹ تا ۱۰ ايالت به عنوان ايالتهاي چرخشي شناخته ميشوند، كه سرنوشت انتخابات به اين ايالتها وابسته است. در اين ايالتها نيز بخش اعظم جامعه سياسي بين دو قطب دموكرات و جمهوريخواه تقسيم ميشوند و صرفا چندين هزار راي در هر ايالت سرنوشت آراء الكترال در آن ايالت را روشن ميسازد و در حقيقت اينكه عقربه يا آونگ اين چند هزار تن به كدام سو ميل كند يا بايستد، سرنوشت رييسجمهور امريكا را تعيين خواهد ساخت. ايالتهاي ويسكانسين، پنسيلوانيا، آريزونا، جورجيا، ويرجينيا، فلوريدا، ميشيگان، نوادا، كلرادو و كاروليناي شمالي از جمله رقابتيترين ايالتها هستند. در دورههاي اخير، جنبشهاي «چپ»، «پروگرسيو» و جنبشهايي نظير « وُوْك » متشكل از مهاجران، رنگين پوستان، طرفداران حقوق زنان، اقليتها، مسلمانان، حاشيه نشينان شهرها و كارگران سهم عمدهاي در تعيين وضعيت آونگ ايالتهاي رقابتي و در حقيقت در تعيين وضعيت انتخابات رياستجمهوري پيدا كردهاند.
نظرسنجيها
با اين مقدمه، نظرسنجي مهمي كه ميتواند، گوياي نتيجه انتخابات آتي امريكا باشد، نظر سنجي در ايالتهاي چرخشي است و نظر سنجيهاي ملي را نميتوان ملاك قطعي دانست، اما ميتوانند تا حدي به عنوان يك شاخص مد نظر قرار گيرند.
در نظرسنجي مهمي كه بلومبرگ در ۳۱ جولاي منتشر كرده، در چهار ايالت آريزونا، ميشيگان، نوادا و ويسكانسين از ايالتهاي چرخشي كه نقشي تعيينكننده دارند، خانم هريس از ترامپ پيش افتاده و در دو ايالت كاروليناي شمالي و جورجيا، ترامپ پيشتاز است و پنسيلوانيا وضعيت متغيري دارد. در اين حال ميدانيم تعداد آراء الكترال ايالتهاي چرخشي يكسان نيست و مثلا ايالتي نظير فلوريدا ۳۰ راي و پنسيلوانيا ۱۹ راي اما ايالت آريزونا ۱۱ راي و ايالت ويسكانسين تنها ۱۰ راي الكترال دارند.
در سطح ملي نيز در چهار نظرسنجي از پنج نظرسنجي مهم از جمله نظرسنجيهاي «اكونوميست»، «رويترز / اپسوس»، «مورنينگ كانسولت» و نظرسنجي «ردفيلد»، مجموعا خانم هريس از آقاي ترامپ حدود يك و نيم درصد پيش افتاده است. اما چنان كه مشاهده ميكنيم فاصلهها بسيار نزديك و در محدوده خطاي نظرسنجيهاست. از اين رو در جمعبندي مجموع نظرسنجيها، از ديدگاه فايننشال تايمز اگر امروز (يكشنبه سوم آگوست) انتخابات برگزار شود، ترامپ نسبت به هريس از مجموع آراء الكترال ۲۱۹ به ۲۱۵ از خانم هريس پيش است و بقيه ايالتها هنوز راي قطعي ندارد.
موضوع مهم رضايت و عدم رضايت
در ميان نظرسنجيهاي ملي، تجربه نگارنده، ميزان رضايت و عدم رضايت مردم از عملكرد كانديداها را از ملاكهاي مهم در تحليل روند انتخابات امريكا ميداند. تازهترين نظرسنجي از ميزان رضايت مردم امريكا از كامالا هريس نشان ميدهد كه در محدوده ۲۱ جولاي (روز كنارهگيري بايدن)، حدود ۳۸ درصد مردم امريكا از عملكرد او رضايت داشته و حدود ۵۲ و نيم درصد نيز ناراضي بودهاند. اين ميزان براي ترامپ در همان روز حدود ۴۳ درصد رضايت و حدود ۵۲ و نيم درصد عدم رضايت بوده است.
اگر به وضعيت اين نمودار در ابتداي سال جاري ميلادي رجوع كنيم در مييابيم وضعيت ترامپ از نظر رضايت و عدم رضايت مردم امريكا در هفت ماه گذشته تفاوت عمدهاي نداشته است و تقريبا وضعيت ثابتي را تاكنون طي نموده است و داستان ترور ترامپ نيز در افكار عمومي امريكا تفاوت خاصي ايجاد نكرده است. اما نمودار رضايت و عدم رضايت از خانم كامالا هريس تغييرات مهمي را نشان ميدهد. رضايت از او در روز اول آگوست (دو روز پيش) سه واحد بهبود يافته و به ۴۲ درصد رسيده است كه البته هنوز نزديك به يك و نيم درصد كمتر از ترامپ است. در اين حال عدم رضايت از او در ژانويه حدود ۵۵ درصد بوده است كه در شرايط فعلي به ۴۹ و نيم درصد رسيده است. اين بهبود معنيدار در عدم رضايت نكته بسيار مهمي است كه ميتواند نشاندهنده كاهش جدي در راي منفي او باشد. خواننده هوشمند ميداند كه در رقابتهاي سنگين، كمتر بودن راي منفي ميتواند، نقشي تاثيرگذار در نتيجه نهايي داشته باشد. از سوي ديگر پايين بودن رضايت مردم از هر دو كانديدا و نزديك بودن عدد آن به يكديگر، نشاندهنده آن است كه مردم هنوز تصميم نهايي خود را نگرفتهاند و ۹۰ روز پيش روي بسيار مهم است و برنامهها و عملكرد هر يك از كانديداها ميتواند در تصميم مردم نقشي تعيينكننده داشته باشد.
چالشهاي هريس
در انتخابات سال ۲۰۲۰، حزب دموكرات با شرايط مناسبتري روبهرو بود. مردم امريكا در معرض انتخاب نامزدي كه چهارسال در قدرت بود (ترامپ) و ديگري كه ميتوانست صرفا انتقاد كند (بايدن) قرار گرفته بودند. اما در اين انتخابات، شرايط متفاوت است. حالا در ۲۰۲۴ ترامپ ادبيات انتقادي دارد و حزب دموكرات بايد از عملكرد چهارساله گذشته خود دفاع كند. عملكردي كه چندان هم درخشان نبوده است و بخشي از وعدهها را عملياتي نكرده است و «كامالا هريس» نيز نميتواند به آساني از پذيرش كاستيها شانه خالي كند چرا كه بخشي از سيستم بوده است.
كامالا هريس جايي اظهار داشته حتي اگر نتواند كنگره را قانع كند، در موضوع سلاح، مهاجرت، سقط جنين، بهداشت و درمان، كنگره را «باي پس» خواهد كرد. اين مواضع ميتواند تاثير مثبتي در آراء مهاجران، رنگين پوستان، مسلمانان، طرفداران حقوق زنان و روشنفكران داشته باشد. اما تنها دو ماه به انتخابات رياستجمهوري متقاعد كردن مردم براي مشاركت حداكثري كه براي دموكراتها مناسبتر است و جدا كردن حساب هريس از كاستيها و وعدههاي عملي نشده چندان ساده نيست.
مردم امريكا تاكنون هرگز به يك زن آن هم رنگين پوست براي رياستجمهوري، اعتماد نكردهاند و اين ميتواند هم به نفع كامالا هريس و هم به زيان او باشد. طبق يك نظرسنجي كه در نشريه «فوربس» منتشر شده، ۳۱ درصد مردم معتقدند زن بودن هريس به نفع او در انتخابات است، ۳۳ درصد آن را واجد پيامدهاي منفي ميدانند و ۳۴ درصد معتقدند جنسيت او تاثيري بر نتيجه انتخابات ندارد.
البته زن بودن او و رنگينپوست بودن او ميتواند تا حدي در جذب زنان حاشيه شهر كه معمولا به ترامپ راي ميدهند و جذب سياه پوستان كه در ايالتهاي چرخشي رايشان مهم است، نقشآفريني كند. اما راي كارگران سفيد نكته مهمي است كه با توجه به سياهپوست بودن او بايد مد نظر قرار گيرد. او حمايتهايي از طبقات كارگر در كاليفرنيا داشته است، اما اينكه بتواند طبقات كارگر سفيد كه سالهاي طولاني است از دموكراتها بريدهاند را به كمپين بازگرداند، نيازمند اعتمادآفريني و برنامه روشن و عملي است. در دوران بايدن به زيرساختهاي اقتصادي تا حدي توجه شده، اما در زندگي كارگران تغيير محسوسي ايجاد نشده است. برخي رسانههاي امريكايي بر اين باورند كه در اين شرايط، هريس به دشواري ميتواند مردم را قانع كند كه واقعا زندگيشان را بهتر خواهد ساخت.
عقبه نژادي هريس از ديگر نكاتي است كه دستآويز چالش با او شده است. مادر او هندي و پدر او جاماييكايي است. در جامعه امريكا مكررا ديده شده است «ديگر پنداري» يا « بيگانه انگاري» رقبا دستمايه رقابتهاي انتخاباتي بوده است. در سال ۲۰۰۸ موضوع اصالت امريكايي اوباما و اينكه اساسا در امريكا متولد شده است مدتها مورد بحث بود و تلاش بخشي از كمپين مخالف او اين بود كه به مردم امريكا القا كند، اوباما امريكايي نيست و يك فرد بيگانه با پيشينه و فرهنگ امريكا است. همين چند روز پيش شاهد بوديم كه ترامپ، عقبه نژادي، تبار هندي و حتي رنگ پوست هريس را مورد استهزاء و پرسش قرار داد و تلاش كرد رويكرد «بيگانه انگاري» را نسبت به هريس تقويت كند و بخشي از جامعه امريكا را نگران سازد.
هريس در سخنراني مكتوب، قوي اما در سخنرانيهاي معمولي چندان قوي نبوده است و برخي منتقدانش ميگويند او گاهي «ملغمه و سالادي از كلمات» را ارايه ميدهد كه دريافت معنياش دشوار است. با اين همه در نخستين سخنراني پس از كناره گرفتن بايدن، نسبتا قوي ظاهر شد و يك نظر سنجي رويترز / ايپسوس ميگويد بيش از ۵۳ درصد پاسخگويان او را داراي ذهنيتي مسلط و موثر در برخورد با چالشها ميدانند. در اين حال مناظره با ترامپ كه شخصيتي ماجراجو، جنجالي، تا حدي هتاك و ضد زن دارد، دشواريهاي خاص خود را خواهد داشت. و البته اين دشواري براي ترامپ معترض به بسياري از موازين حقوقي نيز هست كه با فردي روبهرو ميشود كه ادبيات حقوقي مسلطي دارد.
تاثير دوگانه «فرهنگي - هويتي»
يا «اقتصادي - نظامي»
در چنين شرايطي به نظر ميرسد، نقطه قوت كامالا هريس، در ارايه پيامهاي هويتي و حقوقي و اجتماعي است، تا پيامهاي اقتصادي و نظامي، آنجا كه نقطه قوت ترامپ است. گرچه او ميتواند وعده به ثمر نشستن طرحهاي زيربنايي و آثار مثبت تورم كنترل شده را بدهد و به نوعي در طبقات متوسط به پايين اطمينانهايي ايجاد كند و طرحهاي حمايتي نظير بخشش وامهاي دانشجويي بايدن يا طرح بيمه درماني اوباما را توسعه دهد. نكته ديگر آن است كه فضاي پس از ترور ترامپ تفاوت چنداني با پيش از ترور او در جلب نظر مخالفان ترامپ نداشته و اگر فضا فرهنگي - هويتي بماند و روندهاي اقتصادي امريكا رو به بهبود باشد، چه بسا تب فعلي ترامپ فرو افتد و شانس خانم هريس از آنچه هست، بالاتر رود.
البته موضوع جنگ و تحولات خاورميانه نكته بسيار مهمي است. شرايط و تب جنگي و نظاميگري اگر بالا بگيرد، طبيعتا چرخش فضا از فرهنگي - هويتي به اقتصادي - نظامي چندان به نفع هريس نيست و جنگ طلبان امريكايي كه بيشتر پشت سر جمهوريخواهان هستند، فرصت عرض اندام بيشتري خواهند يافت. بسياري بر اين باورند از دلايل كش پيدا كردن جنگ غزه و تمايل نتانياهو به گسترش جنگ در لبنان و طراحي و اجراي ترور بهتآور منجر به شهادت اسماعيل هنيه در تهران، علاوه بر اهداف داخلي از يك سو و تاثيرگذاري بر روند دولت جديد ايران از سوي ديگر، همين تاثيرگذاري بر انتخابات امريكا است كه براي حيات سياسي نتانياهو سرنوشت ساز است. خدماتي كه ترامپ به اين طيف صهيونيستها ارايه داده كم سابقه است. نتانياهو ميخواهد با شعلهور نگاه داشتن جنگ حتي در ابعاد منطقهاي به استقبال انتخابات امريكا برود و ميداند طيفي از جنگ سالاران جمهوريخواه نيز به آن مشتاقند، در حالي كه به نظر ميرسد دموكراتها منفعت خود را در آن ميبينند كه با آتشبس و فضايي آرامتر، به انتخابات وارد شوند. اين باور در بسياري از محافل جهاني شكل گرفته است كه رياستجمهوري ترامپ در شرايط نرمال دشوار است و تضمين رياستجمهوري او به رخدادي بزرگ در منطقه يا شوكي داخلي يا ضعف مفرط هريس نيازمند است. از اين رو، يكي از موثرترين اين رخدادها، قرار داشتن ۹۰ روز آينده در بحرانها و شرايط جنگي فراتر از وضع جاري است به گونهاي كه «اقتصاد بورسي» و «امنيت امريكا» را با هم تحت تاثير قرار دهد.
در تحليل نهايي، كامالا هريس، كه نخستينبار است رقابت با جمهوريخواهان را در اين سطح تجربه ميكند، به نظر ميرسد كانديداي قابل اتكايي براي انسجام دموكراتهاي متشتت و نگران نشان داده و در همين دو هفته، جهش بزرگي داشته است، اما اينكه آيا به اندازه كافي كانديدايي توانمند براي قانع كردن جامعه امريكا براي عبور از ترامپ و حاميان متعصب او خواهد بود، نيازمند به زمان است. ترامپ او را رقيبي آسانتر از بايدن خوانده بود، اما روند نظرسنجيها تا امروز چيز ديگري ميگويد و جمع بنديها هشدارهاي مهمي براي ترامپ صادر كرده و گوياي رقابتي دشوار است.
بايد پذيرفت هنوز انتخابات امريكا به نقطه تعيينكننده خود نرسيده و هيچ كدام از كانديداها از مرزهاي خطر عبور يا پيروزي قطعي را تضمين نكردهاند و همچنان انتخابات امريكا در سايه فشردگي حداكثري و عدم قطعيت به پيش ميرود و تا تعيين تكليف نهايي، تحولات مهمي در پيش خواهد بود. در اين باره بيشتر خواهم نوشت، ان شاءالله.
سایر اخبار این روزنامه
بازتابهای منفی برخی احکام در جامعه
مجلس در انتظار معرفی کابینه
به حفظ آرامش بورس كمك كنيد
شمايل رسانهاي سپاه
تروراسماعیل هنیه، شلیک به صلح
تنش شديد آبي در استان و شهر تهران
انتخابهای شایسته پزشکیان
انتخابات امريكا فشردگي حداكثري و عدم قطعيت (2)
سياستگذاري بهنگام در حوزه انرژي
مشروطه؛ انقلابي براي قانون
افكار عمومي و بيتوجهي شوراي شهر تهران
ترورهاي اسراييل و چشمانداز تحولات خاورميانه
انتخابهای شایسته پزشکیان
سياستگذاري بهنگام در حوزه انرژي
مشروطه انقلابي براي قانون
افكار عمومي و بيتوجهي شوراي شهر تهران