نتیجه عکس قانون سقف قرارداد!

قرار بود مانع‌تراشی کنند برای زیاده‌خواهی بازیکنان و حاتم‌بخشی مدیرانی که، چون از جیب ملت خرج می‌کنند، زحمت نه گفتن به ارقام نجومی که هیچ منطقی پشت آن نیست را به خود نمی‌دهند، اما همه چیز برعکس شده، حتی تعداد زیاده‌خواهی‌های فوتبالی‌ها!
سروسامان دادن به اوضاع نابسامان مالی فوتبال کار آسانی نیست. هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این مهم شود. با وجود این می‌توان از تجربیات تلخ و شیرین گذشته برای مدیریت اوضاع درس گرفت. اما آیا تجربیات قبلی در قوانین جدید لحاظ می‌شوند؟ اگر پاسخ مثبت باشد نباید مدام شاهد تغییر قانون باشیم!
 فدراسیون فوتبال مدعی است در تلاش شبانه‌روزی برای کنترل اوضاع است. تلاشی با برگزاری جلسات متعدد با مسئولان و تیم‌ها و وضع قوانین مختلف، اما تلاشی که نتواند نتیجه مثبتی در پی داشته باشد هر اندازه هم که سخت و طاقت‌فرسا باشد، سودی ندارد. 
سوم تیرماه بود که فدراسیون دستورالعمل قرارداد‌ها و سقف بودجه باشگاه‌های فوتبال برای فصول ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۶ را به باشگاه‌ها ابلاغ کرد. قانونی در پنج فصل با ۵۹ ماده، دو تبصره و ۱۴ بند، با تعیین سقف بودجه ۳۲۵ میلیارد تومانی. قانونی که نمی‌توان مدعی شد هیچ‌گونه تأثیری روی نقل‌وانتقالات بازیکنان نداشته، اما پرواضح است در حوزه مالی موفقیت چشمگیری نداشته است، چراکه این روز‌ها در عین ناباوری شاهد هستیم بازیکنان بی‌کیفیت و درجه چندمی که گاهی از تیم‌های سقوط کرده به دنبال تیمی در لیگ برتر برای خود هستند به زیر ۲۰ میلیارد تومان رضایت نمی‌دهند! جالب‌تر اینکه این پیشنهادات گزاف، نه به تیم‌های مطرح و مدعی، چون سرخابی‌های پایتخت، تراکتور یا سپاهان و گل‌گهر که در مذاکره با تیم‌هایی مطرح می‌شود که در نیمه پایین جدول قرار دارند و عمدتاً هشت‌شان گرو نه‌شان است و آه ندارند که با ناله سودا کنند. اما اوضاع چنان بیخ پیدا کرده که حالا بازیکنان درجه چندمی که به لحاظ فنی حرف خاصی برای گفتن ندارند هم به کمتر از چندده میلیارد رضایت نمی‌دهند و با این اوصاف دور از انتظار نیست که فوتبال مثلاً حرفه‌ای ایران طی همین یکی، دو سال آینده بابت همین زیاده‌خواهی بازیکنان و دست و دلبازی مدیران بی‌کفایت با ورشکستگی روبه‌رو شود، چراکه اگر تیمی به‌طور مستقیم به چاه نفت هم وصل باشد، دیری نمی‌پاید که با این رشد روزافزون توقعات بی‌جای فوتبالی‌ها کفگیرش به ته دیگ می‌خورد. به نظر می‌رسد اوضاع چنان به‌هم ریخته که حالا اگر فدراسیون بخواهد هم نمی‌تواند به تنهایی کاری از پیش ببرد و این نهاد‌های نظارتی هستند که باید به موضع ورود پیدا کنند قبل از آنکه با دست‌درازی آقایان بیت‌المال به ته برسد!


نهاد‌های نظارتی باید مدیران متخلف را پای میز محاکمه بکشانند و آن‌ها را بازخواست کنند. مدیری را که بدون هیچ خجالتی می‌گوید به فلان بازیکن ۳۵ میلیارد پیشنهاد دادیم، اما باشگاهی دیگر با پیشنهادی دو برابر او را از چنگ ما بیرون کشید! پیشنهاد دو برابری باشگاه دیگر وحشتناک است، اما مگر ۳۵ میلیارد تومان هم کم پولی است؟!
 اینکه یک باشگاه با دو برابر قیمت بازیکنان دیگر تیم‌ها را می‌رباید یک بحث است، اما اینکه با مطرح کردن ارقامی، چون ۳۵ میلیارد به دنبال عادی‌سازی پرداختی‌های نجومی باشیم، بحثی دیگر که باید قبل از کله‌پا کردن فوتبال جلوی آن گرفته شود. وقتی مدیرعامل یک تیم مطرح خیلی راحت از پیشنهاد‌های ۱۷ میلیاردی و ۳۵ میلیاردی صحبت می‌کند و آن را دلیل عدم موفقیت خود در فصل نقل و انتقالات می‌خواند در واقع دارد به نوعی این ارقام را کوچک نشان می‌دهد. در چنین شرایطی جای تعجبی نیست که بازیکنان درجه چندم فوتبال از تیم‌های ضعیف درخواست حداقل ۲۰ میلیارد تومانی داشته باشند!
تردیدی نیست که در فوتبال ایران کمتر بازیکنی وجود دارد که به لحاظ مالی یک چندم ارقام مطرح شده بی‌ارزد، اما واقعیت چشمان بسته نهاد‌های نظارتی به بی‌کفایتی مدیران است که باعث زیاده‌خواهی فوتبالیست‌جماعت شده است. فوتبالیستی که اگر مطمئن بود درخواست‌های هنگفت و بی‌قاعده‌ای که مطرح می‌کند مورد موافقت قرار نخواهد گرفت، حتی فکر مطرح کردن آن را هم به سر راه نمی‌داد، اما خوب می‌داند اوضاع چنان آشفته است که اگر این مدیر نشد مدیر بعدی حتماً برای عملی کردن خواسته او تا کمر خم خواهد شد. با این اوصاف چرا تا جایی که تیغش می‌برد، پیش نرود وقتی هیچ عوامل بازدارنده‌ای مقابل خود نمی‌بیند.