واکنش اجتماعی پلیس از حرف تا عمل

 فرمانده پلیس کشور روز گذشته در مراسم پاسداشت روز خبرنگار گفت که در هیچ کشوری از جهان اجازه داده نمی‌شود اقتدار پلیس شکسته شود. اشاره سردار رادان به انتقاد‌های صورت گرفته به فرمانده انتظامی در برخورد با بی‌حجابی‌هایی است که پس از مرگ مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ شدت بیشتری گرفت. فرمانده پلیس تأکید دارد پلیس مجری قانون است و برخورد‌های پلیس در این حوزه، تکلیفی است که قانون به عهده پلیس گذاشته است و اگر مشکلی در این باره وجود دارد باید ساختار قانونی اصلاح شود. 
روشن است حفظ اقتدار پلیس یکی از ابزار‌های تولید و احساس امنیت اجتماعی است که در آن مردم احساس امنیت و مخلان امنیت احساس ناامنی کنند، اما حفظ این اقتدار بایسته‌هایی دارد که باید به آن توجه شود که مهم‌ترین آن احترام عمومی به قانون است. اینکه در کشور‌های پیشرفته قانون محترم شمرده می‌شود و پلیس در اجرای قانون با دشواری کمتری مواجه است ناشی از هزینه‌هایی است که برای آن پرداخت شده است، نه اینکه قانونگذار به گوش مجری قانون سیلی بزند و آب از آب تکان نخورد و توقع این باشد که قانون در جامعه محترم شمرده شود. حفظ و تقویت اقتدار پلیس در جامعه ما با دشواری‌های بسیاری مواجه است، خصوصاً در مسئله حجاب که عمده‌ترین هجمه‌ها علیه پلیس صورت می‌گیرد. از همین‌رو دفاع از پلیس در این حوزه به چیزی بیش از نطق و خطابه نیاز دارد، خواه این خطابه از سوی ساختار قانونی باشد و خواه از مجری قانون. اینکه سردار رادان تأکید دارد برخورد‌های پلیس با بی‌حجابی به دلیل تکلیف قانون است، نفی آن به منزله چراغ سبز قانون به کشف حجاب نیست، چراکه قانون تأکید بر حفظ حجاب دارد که اسلامیت حاکمیت در آن بازتعریف و حرمت‌های انسانی و اخلاقی در بستر آن تقویت می‌شود و نفی آن در جامعه بیش از آنکه به صیانت قانونی منجر شود به ترویج مفسده دامن می‌زند. روشن است که برای دفاع از این امر الهی در جامعه‌ای که نقض قانون به امری بدیهی تبدیل شده، دفاع از قانون هم با دشواری‌های زیادی همراه باشد. دشواری مضاعف این است که همه منتقدان حجاب وقتی راهی غرب می‌شوند تمام‌قد از آن قوانین تمکین می‌کنند، هرچند آن قانون، مغایر خواست آن‌ها باشد. با این حال علیه ساختار قانونی آنجا جبهه نمی‌گیرند، اما اینجا منتقد خلأ‌های اجتماعی موجود می‌شوند و علیه قانون موضع می‌گیرند. روشن است در این وضعیت پلیس در عمل به قانون در دوگانگی ایجاد شده برای برخورد یا عدم برخورد با نقض‌کنندگان قانون با چالش مواجه شود.
بدیهی است، مسئله حجاب در جامعه و تلاش برای مقابله با آن پیوستی فرهنگی دارد و با هزینه‌های بسیاری که در جبهه مقابله با حجاب صورت می‌گیرد از موضوع اجتماعی به مسئله برخورد تبدیل شده که عدم توانایی برای مقابله‌های فرهنگی با آن منجر به تحمیل شدن هزینه‌های بسیاری به کشور شده که عمل کردن پلیس به وظیفه‌اش بخشی از هزینه‌های ایجاد شده است که همچنان ادامه دارد. 
در این بین، اما یک نقد صریح به وضعیت رسانه‌ای پلیس مربوط می‌شود. ساختار پلیس بیش از هر سازمان دیگری با بدنه اجتماعی ارتباط دارد، از این همین‌رو مداخله پلیس در مسائل اجتماعی به راحتی می‌تواند به مسائل امنیتی تبدیل شود. ورود پدیده‌های نوظهور به زندگی اجتماعی سبب شده همه کاربرانی که به این شبکه‌ها دسترسی دارند به عنوان یکی از اعضای شبکه‌های رسانه‌ای تبدیل شوند، از این‌رو اشتراک گذاشتن بعضی محتوا‌ها می‌تواند مدیریت موضوع را از دست رسانه‌های رسمی خارج کند. سال‌هاست این مطالبه از سوی فعالان رسانه‌ای از پلیس مطرح شده که عدم پاسخگویی یا دیر جواب دادن پلیس به موضوعات مطرح شده با آسیب‌های جبران‌ناپذیر مواجه شده است، اما توجه به این موضوع عمدتاً یا با مقاومت پلیس همراه بوده یا تلاش شده موضوع مشمول مرور زمان شود یا دیر به آن پاسخ داده می‌شود. باید گفت که بخش مهمی از موفقیت رسانه‌هایی که به دنبال موضوعیت بخشیدن و ایجاد هزینه هستند به دلیل همین غفلت پلیس صورت می‌گیرد که باید در پاسخگویی به جریان‌های ایجاد شده اختیار عمل را به دست گیرد.