ورزش بانوان حمایت می‌خواهد، نه شعار!

اتمام بازی‌های المپیک فرصت خوبی است تا با بررسی نتایج کسب شده، عوامل تأثیرگذار در موفقیت و ناکامی‌ها ریشه‌یابی شوند و مسئولان و دست‌اندرکاران در جهت کمک به ورزش گام بردارند. صرف ارسال پیام تبریک و گرفتن عکس یادگاری با مدال‌آوران، دردی از درد‌های ورزشکاران، به‌ویژه ورزشکاران زن دوا را نمی‌کند. 
این روز‌ها همه از کشتی و تکواندو حرف می‌زنند و کمتر کسی حواسش به نتایج ضعیف در برخی رشته‌های اعزامی به پاریس است. تقدیر و تشکر از مدال‌آوران هم به همین چند روز اول خلاصه می‌شود و لیگ فوتبال که آغاز شود دیگر حتی مدال طلای المپیک نیز اهمیتی نخواهد داشت. نتایج تیم‌ملی تکواندو در پاریس در این دوره متفاوت و درخشان بود، به‌خصوص اینکه هر دو بانوی این رشته با دو مدال خوشرنگ به وطن بازگشتند. درخشش این دو چهره جوان را باید به فال نیک گرفت و شرایط را برای افتخارآفرینی‌های بعدی‌شان فراهم کرد. حمایت از ورزش بانوان، شعاری است همیشگی که بار‌ها و بار‌ها از زبان مسئولان مختلف شنیده شده است، ولی تجربه نشان داده به وقت عمل، عملاً خبری از تحقق این شعار نیست و توجهی به آن نمی‌شود. همانطور که فراکسیون بانوان در پیام خود تأکید کرده حمایت بیشتر از ورزش بانوان، شایستگی‌های آن‌ها را بیش از پیش به منصه ظهور می‌رساند. 
منتها بحث اصلی بر شعار‌های حمایتی است که به مرحله اجرا درنمی‌آیند. فدراسیون تکواندو سال‌هاست که شرایط برابری را برای ملی‌پوشان خود فراهم کرده و این برابری در برگزاری اردو‌ها و اعزام‌های بین‌المللی به وضوح قابل رؤیت است. نتیجه این برنامه‌ریزی و حمایت‌های همه‌جانبه موفقیت هر چهار تکواندوکار اعزامی به المپیک بود. ولی آیا این حمایت‌های یکسان شامل حال همه رشته‌ها می‌شود؟ ملی‌پوشان خانم همانند آقایان برای موفقیت، درخشش، قهرمانی و کسب سهمیه المپیک می‌جنگند و به شکلی خستگی‌ناپذیر تا رسیدن به هدف تلاش می‌کنند. رسیدگی، رفع کمبود‌ها و تبعیض‌ها خواسته همه ورزشکاران است و در این بین بانوان ورزشکار نیز انتظاراتی از مسئولان دارند. اینکه هر چهار سال یک‌بار همه یادشان بیفتد رویدادی به نام المپیک وجود دارد و انتظار طلا داشته باشند، تخیلی است که به نتیجه نمی‌رسد. در حقیقت برای آنکه روز‌های شاد و پرمدالی را همزمان با برگزاری بازی‌های المپیک تجربه کنیم باید حداقل چهار سال برای آن برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری داشته باشیم و از ورزشکاران حمایت واقعی شود. مدال‌های متعدد رشته‌های مدال‌آوری، چون تیراندازی، تیراندازی باکمان و دوومیدانی نصیب کشور‌هایی می‌شود که چهره‌هایشان را از سنین کودکی کشف و آن‌ها را تا موفقیت در المپیک حمایت کرده‌اند. جای خالی مدال برخی رشته‌های اعزامی در حالی در کارنامه کاروان ایران خالی بود که با سرمایه‌گذاری و حمایت‌های بیشتر امکان سوق دادن ملی‌پوشان آن‌ها به سمت سکوی المپیک وجود داشت. شاید اگر چند اردوی خارجی تیم‌ملی تیراندازی کنسل نمی‌شد و فشنگ کافی در تمرینات بود، تیراندازان ما به‌ویژه دختران تیرانداز ایران دست‌شان به مدال می‌رسید. 
حمایت‌ها وقتی واقعی می‌شوند که تأثیر آن در کوتاه‌مدت و بلند‌مدت در فدراسیون‌ها و رشته‌ها دیده شود. کمبود‌های مالی و تبعیض در بودجه موضوعات کلانی است که به غیر از وزارت ورزش باید از سوی نمایندگان مردم در مجلس و کمیسیون‌های مختلف آن پیگیری شود. گردش مالی فوتبال ایران میلیارد‌ها تومان است و محاسبه آن از دست همه در رفته، ولی اکثر تیم‌های ورزشی برای اعزام به خارج با مشکلات جدی اقتصادی مواجه هستند. حمایت‌ها زمانی از مرحله شعار خارج می‌شوند که مدال‌آورانمان از آینده خود مطمئن باشند و بدانند مسئولان هم قدر آن‌ها را می‌دانند و در اتاق‌شان روی قهرمانان بسته نیست.