دولت پزشکیان و «مسئله ایران»


احمدرضا مسعودی

بعد از انتشار اسامی وزرای پـیشنـــهادی مسعود پزشکیان برای حضور در دولت چهاردهم، نقدونظرهای فراوانی درباره کیفیت و صلاحیت افراد پیشنهاد شده مطرح شده است. تلاش رئیس‌جمهور نیز برای تشکیل یک دولت فراگیر با استقبال و یا خشم گروه‌های مختلف سیاسی که اغلب در سهم‌خواهی و گزینه‌سازی برای بعد از انتشار اسامی وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان برای حضور در دولت چهاردهم، نقدونظرهای فراوانی درباره کیفیت و صلاحیت افراد پیشنهاد شده مطرح شده است. تلاش رئیس‌جمهور نیز برای تشکیل یک دولت فراگیر با استقبال و یا خشم گروه‌های مختلف سیاسی که اغلب در سهم‌خواهی و گزینه‌سازی برای وزارتخانه‌ها سابقه طولانی دارند مواجه شده است. با این همه اما موضوعی که در روزهای اخیر با فاصله گرفتن از گرمای رقابت‌های انتخاباتی کمتر به آن پرداخته شده همان «مسئله ایران» و رفع نابسامانی‌ها با یک «ایده‌مرکزی» قوی و مقبول بوده است.
درباره اینکه «مسئله ایران» چیست در همه ایام منتهی به برگزاری انتخابات و یا فراتر از آن در همه سال‌های گذشته به اندازه کافی توسط کارشناسان و صاحب‌نظران ادبیات نظری تولید شده و ایرانیان هم بنا به شرایط خاص زندگی خود، تمام کمبودها و بحران‌های آینده کشور را حس کرده‌اند و روزی نیست که نسبت به تحولات آینده و سرنوشت فردی یا خانوادگی خود نگرانی نداشته باشند؛ به طور خلاصه و تیتروار ایران ما امروز با افت شدید درآمد سرانه،ناترازی انرژی، ناترازی نظام بانکی، خشکسالی و بی‌آبی، ناترازی در صندوق‌های بازنشستگی، بیکاری،ابربحران مهاجرت نخبگان و متخصصان، افول سرمایه اجتماعی، بحران سالمندی جمعیت،کاهش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی،خام‌فروشی،رشد اقتصادی پایین، استهلاک زیرساخت‌ها،بحران پناهجویان افغان و دورنمای مبهم تحریم‌ها دست به گریبان است، چنانکه که برای فهم بهتر شرایط دشوار پیش‌روی کشور، باید گفت که هرکدام از این مسائل پیچیده به تنهایی برای به زانو درآمدن هر دولت و کشوری کفایت می‌کند پس به هیچ عنوان نمی‌توان با خریدن زمان رفع و رجوع این مصائب را به تاخیر انداخت.
اکنون پرسش قابل تامل آن است که در آستانه تشکیل دولت جدید چرا صرف پرداختن به اسامی وزرا و سابقه سیاسی یا مدیریتی آنها نباید به این موضوع پرداخت که انسجام کابینه و توافق آنها بر روی «مسئله ایران» و «خیر جمعی مردم» از هر چیزی واجب‌تر است؟ آیا فرصتی برای آزمون و خطا و سنجش تحمل مردم باقی مانده است؟
پاسخ به این دو پرسش از این جهت حیاتی است که ناهماهنگی و آشفتگی در تصمیم‌سازی ها و تصمیم‌گیری‌های دولت چهاردهم در حقیقت یک فرصت‌سوزی بزرگ برای حل ابرچالش‌های مزمن سیاسی و اقتصادی محسوب می‌شود و فرمانده این میدان سخت نباید مرعوب جریاناتی شود که امتحان خود را بارها به بدترین شکل پس داده‌اند.



به تعبیر دیگر، اینکه چند نفر از دولت‌های پیشین یا احزاب شناسنامه‌دار در کابینه حضور داشته باشند دغدغه مردم و مسئله‌ایران نیست. اینکه کدام گروه اصلاح‌طلب یا اصولگرا رضایت بیشتری از روی کار آمدن یک وزیر دارد یا کدام جریان سیاسی سهمیه بیشتری در قوه مجریه خواهد داشت ابدا دردی را دوا نخواهد کرد، اساسا نیاز امروز کشور هم عبور از نام‌ها و پرداختن به نسخه شفابخش حل مشکلات انباشت شده است.
هرچند تغییر یافتن لیست فعلی ارسال شده به مجلس محال به نظر می‌رسد اما پزشکیان باید تلاش کند در اولین روز تشکیل دولت از بروز اختلاف‌نظرهای بنیادین در کابینه جلوگیری کند. همانطور که در روزهای اخیر برخی کارشناسان نسبت به تفاوت در نظریه و روش بین اعضای تیم اقتصادی دولت اعلام نگرانی کرده‌اند و هشدار داده‌اند، ممکن است در ماه‌های آینده تمرکز بر روی حل ابرچالش‌ها به حاشیه برود و جای خود را به نزاع‌های بی‌حاصل سیاسی یا کارشناسی‌های رنگارنگ بدهد . به طور واضح در یک مورد کارشناسان اعتقاد دارند که اگر توافقی بر روی مسائل کلان اقتصادی مانند تخصیص یارانه‌ها، اصلاح قیمت بنزین و فقرزدایی وجود نداشته باشد، عملا چالش‌های متعددی به‌وجود خواهد آمد که دود آن هم به چشم دولت و هم مردم می‌رود.
انتظار می‌رود شخص رئیس‌جمهور و مشاوران تلاش کنند با درنظر گرفتن اولویت‌های کشور، تمام توان کابینه و فراتر از آن همه متخصصان را برای حل مشکلات پای کار بیاورند و اسیر فشارها و سهم‌خواهی‌ها برای تغییر ریل دولت نوپا نشوند؛ عملگرایی در پرتو کنار رفتن اختلافات جناحی می‌تواند در کوتاه‌مدت مردم را نسبت به بهبود امور مملکت امیدوار کند، در میان‌مدت و بلندمدت هم تفاهم و انسجام درون دولت و بین قوا می‌تواند اجرای تصمیمات سخت برای اقتصاد و سیاست خارجی را تسهیل کند.