اشتباهِ خشت اول
[ شهروند] مریم رضاخواه| انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل نقش بسزایی در اساس و بنیان زندگی افراد ایفا میکند اما گاهی این موضوع دستخوش چالشهای جدی میشود. برخی شرایط تحصیل در فضای مورد علاقهشان را پیدا نمیکنند، برخی شغل مرتبط با تحصیلشان را نمییابند و برخی در کار و تحصیلات مرتبط اشتغال دارند، اما بازار مناسب و درآمد مناسبی که از پس زندگی برآیند، ندارند. البته در این میان هم افرادی هستند که رضایت تحصیلی و شغلی دارند و زندگی و معیشت بر وفق مرادشان است.بررسیهای جدید پژوهش «جاب ویژن» نشان میدهد که حدود ۶۰ درصد از فارغالتحصیلان دانشگاهی از رشته تحصیلی، دانشگاه یا هر دو ابراز نارضایتی کردهاند. همبنیانگذار استارتاپ «جابویژن» که از پرمراجعهترین سایتهای استخدام و کاریابی در کشور است، به این آمار تکاندهنده اشاره میکند و میگوید: «نتایج پژوهش نشان میدهد که مهمترین دلیل نارضایتی دانشآموختگان از انتخاب رشته، مرتبط با وضعیت بازار کار و درآمد آنها است. به عبارت دیگر، عوامل اقتصادی و شغلی تأثیر بسزایی بر میزان رضایت افراد از تحصیلات خود دارند. به گفته مهرداد ولایی، عدم تسهیل ورود به بازار کار توسط دانشگاهها، یکی از مهمترین دلایل نارضایتی دانشجویان است. نتایج نشان میدهد افرادی که شغل مرتبط با رشته تحصیلی خود ندارند، حدود 2.5 برابر بیشتر از سایرین، از انتخاب رشته خود ناراضی هستند. همچنین، بین رشتههایی که بازار کار بهتری دارند، میزان رضایت شغلی فارغالتحصیلان به طور قابلتوجهی بالاتر است.اکنون این سؤال مطرح میشود که چرا فارغالتحصیلان دانشگاهی از رشته تحصیلی و یا دانشگاهی خود ناراضی هستند و این نارضایتی چه تبعاتی خواهد داشت؟
فارغ التحصیلان چه میگویند؟
امین یکی از این فارغ التحصیلانی است که نسبت به رشته و شغل خود رضایت ندارد. او سالها پیش فارغ التحصیل شده است. با وجود اینکه شیمی خوانده، در یک شرکت خصوصی بازرگانی کار میکند. نبود شرایط کاری مناسب همسو با رشته تحصیلیاش، مهمترین عامل نارضایتیاش را تشکیل میدهد. عامل دوم را هم درآمد ناکافی میداند. او به «شهروند» میگوید: «به اصرار خانواده دانشگاه رفتم. رشته تحصیلیام را هم برخلاف علاقه ام، مجبور شدم شیمی انتخاب کنم چون رشته دیگری قبول نمیشدم. به همین خاطر وارد دانشگاه شدم. از همان ترم اول فهمیدم این رشته آیندهای ندارد. تنها دلیلم در دانشگاه، گرفتن مدرک بود. واقعاً نمیدانستم پس از دانشگاه چه کاری باید انجام بدهم.»
او یکی از هزاران فارغالتحصیل دانشگاه است که اکنون از انتخاب رشته و دانشگاهش راضی نیست و در زمینه دیگر مشغول به کار شده.
مینو هم دیگر فارغ التحصیلی است که پس از پایان تحصیلاتش در دانشگاه، نتوانسته همسو با رشتهاش شغلی را انتخاب کند. او به «شهروند» میگوید: «در دانشگاه حقوق خواندم. اما برای رسیدن به وکالت راه پرپیج و خمی را باید طی میکردم. چند باری هم امتحان آزمونهای مختلف را دادم اما قبول نشدم. به همین خاطر مجبور شدم در خانه برای دانشآموزان، ادبیات و عربی به صورت خصوصی تدریس کنم.» آنطور که جابویژن میگوید؛ امثالامین و مینو در ایران کم نیستند.
کیا اما نظرش با ۶۰ درصد فارغ التخصیلان ناراضی همسو نیست. او فارغ التحصیل رشته برق است و در شرکت مترو، مشغول به کار. او به «شهروند» میگوید: «از رشته تحصیلیام رضایت کامل داشتم. چون همسو با علایقم بود. پس از فارغ التحصیلی هم، کارهای مختلفی به من پیشنهاد شد، از کارهای غیر مرتبط با رشته تحصیلیام، تا شغلهایی که با رشته تحصیلیام هم سو بود. اما سال هاست که در شرکت مترو به عنوان مهندس برق مشغول به کار هستم.»
فارغ التحصیلان راضیتر در ۳ رشته
گزارش جاب ویژن با بررسی بیش از ۵۰۰ هزار رزومه و نظرسنجی از ۲۰ هزار نفر تهیه شده است. در این گزارش آمده که از هر ۱۰ نفری که تحصیلات دانشگاهی دارند، ۶ نفر از رشته یا دانشگاه خود ناراضی هستند. در واقع فارغالتحصیلانی که کار ندارند از تحصیلات خود ناراضیترند. در این گزارش آمده که سه رشته مهندسی صنایع، مهندسی کامپیوتر و مدیریت، بیشتر فارغالتحصیل راضی را دارند. نکته جالبتر اینکه فارغالتحصیلان رشتههای کامپیوتر و فناوری اطلاعات بیشترین درآمد را در رشتههای گروه ریاضی دارند. تحلیلهای گزارش جاب ویژن نشان میدهد در میان فارغالتحصیلان شاغل، افرادی که در بخش خصوصی فعالیت میکنند، رضایت بیشتری از انتخابهای تحصیلی خود دارند. طبق این گزارش عدم وجود فرصتهای شغلی مناسب با درآمد کافی تأثیر بیشتری در نارضایتی فارغالتحصیلان دارد.
کمبود مشاور هدایت تحصیلی در مدارس
سید احمد میربلند، مشاور تحصیلی در گفت و گو با «شهروند» به نقش مهم مشاور در مسیر تحصیلی افراد اشاره میکند: « مسئولان وزارت آموزش و پرورش باید برنامه های آموزشی برای معرفی شغلها و رشتههای تحصیلی برگزار کنند. با توجه به اینکه در بیش از ۷۰ هزار مدرسه باید مشاور تحصیلی وجود داشته باشد تنها در ۱۲ هزار مدرسه مشاوران تحصیلی حضور دارد. باتوجه به کار کارشناسی که انجام شده است، هر مشاور برای ۶۰ دانشآموز میتواند مشاور تحصیلی بدهد، اما به دلیل کمبود مشاور در مدارس هر مشاور ۳۰۰ تا ۴۰۰ دانشآموز را باید هدایت کند.
او در ادامه میگوید: «برای جلوگیری از آسیبها، باید به تعداد کافی مشاور در مدارس وجود داشته باشد. توزیع مشاوران در استانهای مختلف متفاوت است اما کمبود مشاور مدرسه در همه استانها وجود دارد و نیازمند نیروی متخصص در مدارس جهت راهنمایی، مشاوره و مداخلات اثرگذار هستیم. برای جذب مشاوران راه طولانی در پیش داریم، به شرط اینکه این نیروها را به خوبی و درستی تربیت کنیم. کمبود همه اینها باعث بحران برای افراد در جامعه میشود. »
زیرساختها در آموزش و پرورش ایجاد شود
مصطفی آبروشن، عضو انجمن جامعهشناسی ایران، رابطه رشته تحصیلی با شغل را تحلیل و بررسی میکند و به «شهروند» میگوید: «بی رغبتی دانشجو به رشته تحصیلی خود نشان دهنده ضعف نهادهای کارکردی مربوط به آموزش در کشور است. صرف كردن حداقل ۴۰ ساعت کلاس و مطالعه در طول هفته برای ۴ سال تحصیلی در رشتهای که به آن علاقه وجود ندارد، موجب ایجاد بحران برای دانشجو میشود و روی سایر جنبههای زندگی او نیز تأثیرگذار است. نظام آموزشی کشور و تمام ارگانهای مربوطه باید شرایطی را برای دانشآموز و دانشجو فراهم کنند تا با کمترین نارضایتی و بیشترین علاقه در رشته موردنظرش تحصیل کند. باید زیرساختها در آموزش و پرورش ایجاد شود تا دانشآموز استعدادها و مهارتهای خود را بشناسد و با کشف علایق تحصیلی خود، آمار نارضایتی از رشته تحصیلی كاهش پیدا کند. »
او معتقد است که در کشور ما، علاقه افراد برای انتخاب رشته و شغل چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. برخی از داوطلبان به رشتههایی میروند که به صورت اتفاقی پذیرفته شدهاند. چارهای نداشتهاند و مجبور بودند برای ادامه تحصیل وارد رشتهای شوند که مورد علاقهاشان نبوده است. چون براساس علاقه و نیاز بازار کار، این رشتهها انتخاب نمیشود، بنابراین افراد دچار ضعف علمی و تخصصی میشوند. مصطفی آب روشن در ادامه میگوید: «آسیب این عدم تطابق با علایق و استعداد افراد، سبب کاهش درآمد هم میشود. »
باید استعدادیابی انجام شود
افرادی که بر اساس تحمیل و فشار والدین، یا بیهدف و بیبرنامه دست به انتخاب رشته میزنند، دچار سرخوردگی و نارضایتی از رشته تحصیلیشان میشوند. این را محمد رضازاده مشاور تحصیلی و کنکور به «شهروند» میگوید: «برای جلوگیری از این نارضایتیها، داوطلبان کنکور باید استعدادیابی شوند تا رشته تحصیلی مورد علاقه خود را انتخاب کنند. با این راهکار میتوان پیشبینی کرد که آینده شغلی و تحصیلی خوبی داشته باشند. »
او معتقد است که دانشآموزان پیش از انتخاب رشته، با شغلهای مختلف آشنایی ندارند و نمیتوانند انتخاب رشته درستی داشته باشند همین موضوع سبب بیعلاقگی به رشته خود در مسیر تحصیلات میشود. نظام آموزش و پرورش در این نارضاینیها نقش دارد. اگر مشاورههای هدایت تحصیلی به صورت مستمر در مدارس وجود داشته باشند، نظام آموزش کشور و آینده دانشآموزان با چالشهای فراوان همراه نمیشود.رضازاده میگوید: «در بسیاری از مواقع، فارغ التحصیلان کارشناسی که به رشته خود علاقهای ندارند، برای انتخاب رشته و گرایش مقطع کارشناسی ارشد، به دنبال تغییر رشته و انتخاب گرایش مناسب هستند. این افراد خواهان تغییر و انتخابی هستند که با در نظر گرفتن توانمندیها، استعدادها و شرایط دانشگاه، بازار کار صورت بگیرد. »او تأکید میکند: «کسانی که رضایت شغلی ندارند، یا شغلشان با رشته تحصیلیشان تناسب ندارد، یا مدام شغلشان را تغییر میدهند، یا در شغل فعلیشان پیشرفتی ندارند، باید در مسیر شغلیشان بازنگری کنند. اگر افراد ارزشهای شغلیشان را بشناسند، میتوانند رشته و شغلی را انتخاب کنند که در آن موفق شوند. »