روزنامه جوان
1403/05/27
المپیک تمام شد حاشیهها شروع!
رسم ورزش حرفهای دنیا این است که وقتی المپیک تمام میشود، همزمان با خاموش شدن مشعل بازیها، کشورها و ورزشکاران مدعی به فکر المپیک بعدی و چهار سال بعد میافتند. با همین طرز تفکر و با فراموش کردن نتیجهای که در المپیک به دست آوردهاند (حتی اگر این نتیجه درخشان باشد) برای تکرار موفقیت در چهار سال آینده برنامهریزی میکنند و جلو میروند و طبیعی است که نتیجه مطلوب را هم میگیرند.اینجا، اما کار ما هیچ شباهتی به آنچه در ورزش حرفهای دنیا انجام میشود، ندارد. اینجا سالهاست که وقتی مشعل المپیک خاموش میشود همه چیز تمام و در عوض آن حاشیههاست که آغاز میشود. حاشیههایی که برخی ارتباط به نوع مدیریت رشتههای ورزشی دارد و برخی هم حاشیههایی خودساخته است که ورزشکاران خود را درگیر آن میکنند.
همه خوب میدانیم که در رقابت بزرگی، چون المپیک، ورزش ایران همیشه دلخوش به چند رشته معدود و محدود مدالآور بوده و خیلی از مواقع هم به پدیدههایی نوظهور تکیه داشته که هیچکس توقع مدالآوری از آنها را نداشته است. پدیدههایی که به سبب مدیریت ناکارآمد ورزش کشور موفقیتشان در همان یکبار خلاصه شده و برای همیشه کنار رفتهاند. حالا به تمام این معضلات و بیبرنامگیها و کجسلیقگیها حاشیه را هم اضافه کنید تا متوجه شوید چرا هیچگاه موفقیتهای ما در المپیک بهجز چند مورد محدود تداوم نداشته است.
این روزها حاشیههای خودساخته از جانب برخی مدالآوران المپیک پاریس و البته نزدیکان آنها باعث شده که موفقیت به دست آمده توسط آنها به راحتی فراموش شود و خودشان هم به جای بحثهای فنی در مورد عملکردشان درگیر این حاشیههای خودساخته شوند. اینکه بانوی مدالآور ایران درخواست ادامه تحصیل در مقاطع عالی را داشته باشد اتفاق خوبی است، اما اینکه این درخواست مربوط به رشتهای خاص مانند پزشکی باشد تبدیل به توقعی بیجا میشود که حق بسیاری از داوطلبان زحمت کشیده متقاضی حضور در این رشته را ضایع میکند. دقیقاً مانند ورزشکاری که برای حضور در المپیک زحمت کشیده، اما در آستانه المپیک نفر دیگری را که زحمتی نکشیده، اعزام میکنند. مبینا نعمتزاده با این درخواست غیرمنطقی برای ادامه تدریس در رشتهای که بسیاری از دانشجویان تحصیلکرده در آن پشت درهای بستهاش ماندهاند، حاشیهای را ایجاد کرده که با وجود مخالفتهای علنی مسئولان دانشگاه و وزارت علوم همچنان ادامه دارد و هر روز ابعاد تازهتری به خود میگیرد. حاشیهای که حتی باعث شده برخی فعالان رسانهای معاند هم دست به کار شوند و با شیطنتهای تحریکآمیز بانوی مدالآور ایران را به بهانه تحصیل در امریکا، آن هم در رشته دلخواه به مهاجرت ترغیب کنند!
حاشیه دوم، اما شاید به لحاظ اهمیت در مرحله پایینتری قرار داشته باشد، اما به هر حال میتواند باعث شود یکی مثل حسن یزدانی، کاپیتان تیم ملی کشتی آزاد از شرایط آرمانی فاصله بگیرد. اینکه پدر حسن یزدانی چگونه به عنوان همراه در پاریس بسر میبرده خود جای سؤال است، اما اینکه برای دفاع از این حضور متوسل به توهین شود از علت حضورش در پاریس هم بدتر است. همه میدانیم که سالهاست بحث اعزام کیفی ورزشکاران و کوچک شدن کاروانهای اعزامی به مسابقات آسیایی، جهانی و المپیک باعث شده بسیاری از ورزشکاران شایسته نتوانند توانمندیهای خود را نشان دهند، اما همزمان با این نوع اعزام، حضور افراد اضافه و بیمسئولیت همراه کاروان ورزشی (از برخی مسئولان قبلی گرفته تا برخی والدین) همیشه حاشیههایی ایجاد کرده و امروز بدتر از قبل این حاشیه با روح و روان علاقهمندان به ورزش بازی میکند.
این روزها تمام کشورهای مدعی و رده بالای المپیک در حال برنامهریزی برای چهار سال آینده هستند، اما ما درگیر حاشیهها شدهایم. همه چیز را فراموش کرده و تا چهار سال آینده هم یادمان نمیافتد که جایی به اسم المپیک هم وجود دارد. البته جای تأسف بسیار دارد که خود ورزشکارانمان هم همینگونه میاندیشند.
سایر اخبار این روزنامه
چالش تابعیت مضاعف
بلای تعارض منافع!
جیغ بازماندگان علیه کابینه اصلاحطلبان
عارف: دولت هم اختیار دارد هم اقتدار
فرمانده کل سپاه پیام تسلیت فرستاد
آرزو بدری سوژه دروغی دیگر برای فارسیزبانان غربی
ورزشکار- رسانههای المپیکی همبستگی ملی ایجاد کردند
آوارگی سهم ما از مشوقهای فرزندآوری!
المپیک تمام شد حاشیهها شروع!
شلیک کردن، شلیک نکردن
شگفتانه موشکی حزبالله در چشم تل آویو
در باب کابینه چهاردهم
یک کار دبش از رئیس دستگاه قضا