یک نقشه انگلیسی _آمریکایی
[شهروند] کودتای ۲۸ مرداد یکی از شرمآورترین وجوه رذالت استعمار در ورود به سیاستهای کشورمان بود که محمدرضاشاه نیز با آن موافقت کرد و این گونه پایههای دیکتاتوری خود را استحکام بخشید. البته این موضوع تا سالها توسط بعضی سلطنتطلبان کتمان میشد چراکه نمیخواستند بپذیرند محمدرضا شاه رسماً مهره اجانب بود و از طرف آنها حمایت میشد. اما انتشار اسناد تکمیلی کودتا توسط سیا در مردادماه سال 96، مهر تأییدی بیچون و چرا به ماجرا بود و نشان میداد انگلستان و آمریکا در سلطنت محمدرضاشاه چگونه دست داشتند و با چه روشهایی علیه مردم ایران ایستادند. در گزارش امروز روزنامه «شهروند» به مناسبت سالگرد کودتای 28 مرداد 1332، سراغ خرده روایتهایی درباره این کودتا رفتهایم مستند به کتاب «کودتای ایرانی» نوشته مارک گازیوراسکی، «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» به قلم حسین فردوست و گزارشهای خبرگزاری «مهر». البته پیش از مطالعه این گزارش باید توجه داشت مبالغ مختلفی در طول کودتا از طرف انگلستان و آمریکا، در نظر گرفته و هزینه شد. در این گزارش اما بخشهایی از این مبالغ آمده است. در مجموع برآوردها نشان میدهد طبق گزارش «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، حدود 1 میلیون دلار، هزینه کودتا بوده است.
نقشه انگلیسی _ آمریکایی
روایت کاظم جفرودی، استاد دانشگاه تهران در زمان پهلوی
آبان ماه 1331 کریستوفر مونتگ وودهاوس از سرویس اطلاعاتی مخفی بریتانیا و سم فال از وزارت امور خارجه بریتانیا در واشنگتن با مقامهایی از سی آی ای دیدار کردند. هدفشان ظاهرا بحث درباره عملیاتهایی مخفی بود که دو کشور در ایران انجام میدادند. بعد از پایان بحثها، پیشنهاد بریتانیاییها این بود که ایالات متحده و بریتانیا کودتای مشترکی علیه نخست وزیر ایران، «محمد مصدق» طرحریزی کنند. با آغاز به کار آیزنهاور به عنوان ریاست جمهوری آمریکا، طولی نکشید که وود هاوس و یک مقام وزارت امورخارجه بریتانیا به واشنگتن رفته و برای بحث درباره کودتا ملاقاتهایی را با مقامهای آمریکایی ترتیب دادند. در دیداری که با برادران دالِس(جان فاستر الس، وزیر خارجه آمریکا و آلن دالس، رییس سیا)، والتر بدل اسمیت (معاون وزیر خارجه) و کرمیت روزولت (از مدیران سیا) داشتند، جان فاستر دالس به شکل غیررسمی پیشنهادشان را پذیرفت و اعلام موافقت کرد که زاهدی باید جانشین مصدق شود. همچنین روزولت را به سرپرستی عملیات منسوب کرد. عملیاتی که رویش اسم رمز «تی پی آژاکس» را گذاشتند. سرانجام کودتای مشترک سی آی ای و اس آی اس (سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا) علیه دکتر مصدق انجام شد.
غفلت مصدق از هشدار آیتالله کاشانی
در ابتدای دوران نخستوزیری مصدق، آمریکا در ظاهر خود را حامی ملی شدن نفت معرفی کرد و این باعث شد که مصدق در مقابل تهدیدات ادامهدار انگلیسیها، به جای تکیه بر پشتوانه مردمی و علما همچون آیت الله کاشانی که از عوامل اصلی پیروزی نهضت ملی و نخست وزیری او بودند، به آمریکا تکیه و اعتماد کرد. اما در نهایت، آمریکا و انگلیس با هدف شکست نهضت ملی و استعمار دوباره بر نفت ایران و همچنین سرنگونی تنها دولت برخاسته از رای مردم، اقدام به طراحی کودتایی نظامی کردند. حتی در ۲۷ مرداد ۱۳۳۲، آیتالله کاشانی در نامهای خطاب به مصدق، از قطعی بودن طرح کودتا خبر داد و از فضلالله زاهدی به عنوان جایگزین او یاد کرد. مرحوم کاشانی در این نامه بر تعطیلی مجلس از سوی مصدق به عنوان یکی از عوامل شکلگیری کودتا، تاکید داشت که سند نامه نیز موجود است. هر چند مصدق بنا به دلایل مختلف به نصایح و توصیههای آیتالله کاشانی وقعی ننهاد. درواقع یکی از دلایل موفقیت کودتا را غفلت مصدق از این مهم دانستهاند. چرا که اگر آیتالله کاشانی و بخشی از مردم متدین با مصدق همراه میشدند، امکان شکست کودتا بسیار بالاتر میرفت.
خریدن نمایندههای مجلس چقدر آب خورد؟!
به روایت کاظم جفرودی، استاد دانشگاه تهران در زمان پهلوی
قرار بود از 285 هزار دلار تخصیصیافته به کودتا در این نقشه نهایی، 147 هزار و پانصد دلار را بریتانیا تأمین کند. از 30 اردیبهشت هم هفتهای 11 هزار دلار دیگر برای «خریدن» نمایندههای مجلس شورا به این پایگاه اختصاص مییافت. حالا که نقشه مفصل و پرجزئیات کودتا آماده بود، دولس وزیر امورخارجه از مقامهای بلندپایه وزارت امورخارجه آمریکا و سی آی ای برای جلسهای در روز 4 تیرماه دعوت کرد. نقشه با تایید و موافقت اعضای جلسه همراه شد. این تصمیم به لندن ابلاغ شد و وینسون چرچیل، نخستوزیر و آنتونی ادن، وزیر امورخارجه بریتانیا، روز 10 تیرماه موافقتشان را اعلام کردند. رئیسجمهور آیزنهاور و دولس (وزیرامور خارجه ایالات متحده) هم موافقتشان را روز 20 تیرماه اعلام کردند.
هزینههای آمریکا و انگلستان برای رشوه به افسران
روایت جان والر، استاد دانشگاه آکسفورد
پیش از کودتا، نزدیکان زاهدی و بقایی در جریان ماجرایی که به چشم بسیاری تلاشی برای انجام کودتا میآمد، رئیس پلیس دولت مصدق، سرتیپ محمود افشار طوس را دزدیدند و کشتند. زاهدی با استفاده از شصت هزار دلاری که سیآی ای و اس آی اس گرفته بود، درجا شروع کرد به ساماندهی شبکهای از افسران ارتش تا طرف نظامی کودتا را عهدهدار شوند. برای کمک به او، پایگاه سی آی ای هم در صورت لزوم سعی میکرد «دم» افسرانی کلیدی را ببیند. مطابق نقشه نهایی، سی آی ای 75 هزار دلار دیگر در نظر گرفت تا زاهدی بتواند «دوستان» بیشتری جلب کند و روی چهرههای کلیدی اثر بگذارد» نقشه نهایی، زاهدی را ملزم میکرد تا ستادی نظامی سازماندهی کند که رئیساش افسری مورد قبول ایالات متحده و بریتانیا باشد.
شاه نمیخواست برگردد...
روایت حسین فردوست
صدور حکم محرمانه عزل دکتر محمد مصدق از نخستوزیری و فرار به شمال کشور از ترس تبعات منفی این تصمیم و بعد فرار به عراق و سپس به ایتالیا در مرداد ۱۳۳۲ زمینهای بود برای آماده کردن بسترهای کودتای انگلیسی - آمریکایی. کودتای ۲۸ مرداد، پیشینه ناموفقی هم داشت که مربوط به ۲۵ مرداد است. یعنی محمدرضا پهلوی تلاش کرد روز ۲۵ مرداد، کودتا را به سرانجام برساند اما چون کودتای ۲۵ مرداد شکست خورد، با مقدمهچینی و یاری بیگانگان در روز ۲۸ مرداد به ثمر رسید.
اصرار انگلیسیها به بازگشت محمدرضا
روایت حسین فردوست
در صفحه ۱۷۹ خاطرات حسین فردوست فرازهای جالبی درباره شرایطِ پس از فرار محمدرضا پهلوی به چشم میخورد؛ ازجمله فرازی که صحبت از گفتوگوی فردوست و رئیس شعبه ایران سازمان جاسوسی MI6 است. فردوست میگوید: «بعدها رئیس MI6 ایران به من گفت که در آغاز این مذاکرات (مذاکرات برای بازگشت شاه به ایران)، محمدرضا مراجعت به تهران را نمیپذیرفت و به آمریکاییها پیشنهاد میکرد که یک فرد نظامی را برای این کار در نظر بگیرند. آمریکاییها نیز کار را تمامشده میدیدند و اصراری در مراجعت محمدرضا نداشتند، ولی انگلیسیها به بازگشت محمدرضا اصرار کردند. این اطلاع مربوط به سال ۱۳۴۰ و دومین سفری است که برای آموزش اطلاعاتی به انگلستان داشتم. در این سفر، رئیس MI6 ایران شبی مرا برای شام به رستورانی واقع در یککشتی در رود تایمز دعوت کرد. او حین صحبت گفت: «آمریکاییها واقعاً قصد داشتند یک افسر واجدالشرایط را جایگزین مصدق کنند ولی ما آنها را راهنمایی کردیم و گفتیم بهترین کار این است که شاه به ایران بازگردانیده شود، زیرا هیچ فردی موقعیت او را در بین افسران ندارد. آمریکاییها پذیرفتند و لذا در رم با او تماس گرفتند و ترتیب حرکتش را به تهران دادند.» مقام انگلیسی در ادامه گفتوگو با فردوست به او میگوید: «ما بودیم که آمریکاییها را به انجام کودتا ترغیب کردیم.» یکی از جملات این جاسوس انگلیسی به فردوست هم بسیار جالب است: «حال میبینی که انگلیسیها خیلی بدجنساند و هرکاری بخواهند میکنند.»
شرط اشرف درباره همراهی در کودتا چه بود؟
روایت دونالد ویلبر، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران
اشرف پهلوی در زمان تدارک کودتا، فرانسه ساکن بود. نیروهای سی آی ای از داربی شایر (کارشناس اطلاعات مخفی بریتانیا) و استفن مید (سرهنگ ارتش ایالات متحده)، خواستند به فرانسه بروند تا اشرف را راضی کنند. داربی شایر و مید روز 19 تیرماه به فرانسه رسیدند و بالاخره روز 25 تیرماه اشرف را در ساحل «ریوییرا» پیدا کردند. اشرف تمایلی به رفتن سراغ برادرش و حرف زدن با او درباره کودتا را نداشت. گویا صرفا زمانی قبول کرد چنین کاری کند که داربی شایر سر کیسه را حسابی برایش
شل کرد.
حراج اموال مصدق کف خیابان
روایت دونالد ویلبر، در کتاب «نقش آمریکا»
نیروهای سی آی ای از چند طریق برای سازماندهی کودتای 28 مرداد تلاش کردند. «شعبان جعفری»، جماعتراهانداز بدنام هم در این سازماندهیها نقش داشت. صبح روز 28 مردادماه، در محوطه بازار تهران کمکم جمعیتهایی شکل گرفتند. اگر چه محتمل است که تعدادی از شرکتکنندگانشان از رابطهای نیروهای سیآی ای سازماندهی کرده بود. ساعت ده و ربع، دیگر میدانهای اصلی تهران دست نیروهای هوادار شاه بود. کمکم جمعیتهایی مرکب از نظامیان و غیر نظامیان با واحدهای طرفدار مصدق درگیر شدند. تا اوایل بعدازظهر حامیان شاه جاهای کلیدی را تصرف کردند. زاهدی ساعت 5:25 بعدازظهر بیانیهای خواند که میگفت او نخستوزیر قانونی کشور است و اکنون نیروهایش کنترل عمده شهر را در دست دارند. غارتکنندگان، اموال و داراییهای مصدق را از خانه او بیرون کشیدند و به خیابان آوردند و به عابران فروختند. خود خانه را هم آتش زدند. شاه، هنوز در رم بود، وقتی شنید مصدق سرنگون شده سخت جا خورد و از خبرنگاران میپرسید: «ممکن است واقعیت داشته باشد؟» مصدق در آبان ماه 1332 محاکمه شد. حکم او سه سال زندان بود. بعد آن هم تا زمان درگذشتش تا سال 1345 در حصر خانگی به سر برد.
ساواک؛ محصول دوران پسامصدق
روایت هنری بایورد، پژوهشگر
دوران پسامصدق که شروع شد، سی آی ای کلا عملیاتهای مخفیانهای را که با دستیابی به مقاصدی داخلی در ایران انجام میداد قطع یا کم کرد، از جمله هم عملیاتهای شبکه تی پی بدامن و هم فعالیتهایی موردی که عوامل سی آیای در ماههای متعاقب کودتا انجام میدادند. مقامهای اطلاعاتی ایالات متحده حالا به عوض اینها میخواستند ظرفیت و توان انجام چنین فعالیتهایی را در پیکره خود حکومت ایران تعبیه یا تقویت کنند. این روند شامل کار روی دو نهاد حکومتی عمده در ایران میشد: نخست، سی آی ای چند هفته بعد از کودتا یک سرهنگ ارتش ایالات متحده را به ایران فرستاد تا برود با همکاری سپهبد تیمور بختیار، فرماندار تهران، یک سازمان اطلاعاتی مدرن برای ایران راهاندازی کند و نیروهای آن را آموزش دهد. این دستگاه اطلاعاتی نهایتا در سال 1335 تاسیس رسمی شد، نهادی بدنام، سازمان اطلاعات و امنیت کشور، ساواک. دوم ماموران سی آی ای به همکاریشان با اداره انتشارات و تبلیغات بزرگمهر ادامه دادند تا توانایی آن را در انجام فعالیتهای اطلاعاتی در راستای تقویت و تحکیم حکومت تازه ارتقا دهند.