فوت دختر ۱۲‌ساله پس از اقدامات دندانپزشكي تحت بيهوشي

  بهاره   شبانكارئيان  توضيح «اعتماد»: پنجشنبه ۲۵ مرداد‌ماه ۱۴۰۳ برخي رسانه‌هاي محلي تبريز نوشتند كه دختر ۱۲ ساله‌اي به نام «دريا دلكش» پس از درمان دندانپزشكي تحت بيهوشي فوت كرده است. «اعتماد» جهت دسترسي به جزييات بيشتر اين حادثه را پيگيري و با پدر دريا مصاحبه‌اي انجام داده است. پدر دريا به «اعتماد» مي‌گويد كه پزشك بيهوشي پس از اتمام كار به سرعت كلينيك را ترك كرده و دندانپزشك نيز پس از اقدامات لازم، آنها را با منشي تنها گذاشته و آن لحظه هيچ پزشك متخصص ديگري در آنجا حضور نداشته است. «اعتماد» همچنين
در راستاي شكايت پدر دريا درخصوص اين اتفاق و طبق صحبت‌هاي او كه نزد «محبوب عليلو» دادستان تبريز رفته، با دادستان تبريز نيز تماس تلفني برقرار كرده، اما دادستان تبريز در واكنش به اين اتفاق و سوال‌هاي «اعتماد» گفته: «حضور ذهن ندارم و نمي‌توانم در اين مورد اظهارنظر كنم.» حالا «اعتماد» در اين گزارش جهت درمان دندانپزشكي كودكان تحت بيهوشي و استانداردهاي لازم بيهوشي با متخصصان هر شاخه به گفت‌وگو پرداخته است. لازم به ذكر است كه عنوان شود نام دندانپزشك، پزشك بيهوشي و همچنين مشخصات كلينيك مورد نظر بنا به دلايلي در اين گزارش عنوان نشده و نزد روزنامه محفوظ است.
 
دوم مرداد ماه، دريا دلكش؛ دختر ۱۲‌ساله اهل تبريز پس از درمان دندانپزشكي تحت بيهوشي به هوش نمي‌آيد و فوت مي‌كند. پدر دريا كه داروساز است پس از شكايت عليه متخصص بيهوشي و همچنين اين مجموعه درماني تصميم گرفته حادثه را رسانه‌اي كند. طبق گفته‌هاي پدر دريا؛ اين كلينيك بيش از 10‌اسپانسر دارد و در صفحه اينستاگرامي خود تبليغات زيادي جهت جراحي از جمله عمل بيني، زيبايي، خدمات دندان و... انجام داده كه هيچ كدام از آن تبليغات جهت دندانپزشكي تحت بيهوشي براي دخترش صورت نگرفته و روز حادثه اصلا استانداردهاي بيهوشي رعايت نشده به‌طوري كه حتي لباس جراحي تن دختر او نبوده است....


«علي تاجرنيا» عضو شوراي عالي انجمن جامعه دندانپزشكي در اين رابطه به «اعتماد» مي‌گويد: «بعضا به دليل هزينه‌هاي گزاف ناشي از بستري يا مسامحه‌اي كه برخي افراد در كادر درمان انجام مي‌دهند، چنين اتفاقاتي صورت مي‌گيرد كه اين مساله به هيچ عنوان نه به واسطه مقررات و قوانين و نه از طرف انجمن‌هاي علمي پذيرفته شده نيست و نهادهاي صنفي و انجمن‌هاي علمي به هيچ عنوان از كساني كه اين تخلفات را انجام مي‌دهند، حمايت نخواهند كرد. بنده به عنوان كسي كه سال‌ها در هيات عالي انتظامي نظام پزشكي حضور داشتم، شاهد بودم بسياري از پزشكاني كه داراي پرونده‌هاي تخلفات زياد بودند به خاطر تبليغاتي كه داشتند مورد توجه و نظر مردم قرار مي‌گرفتند. اين امر نشان‌دهنده اين است كه فضاي نامناسب مجازي برخي از مردم و كادر درمان را نيز به خود مبتلا كرده است.»
همچنين «محمدرضا هاشميان» فوق تخصص مراقبت‌هاي ويژه و استاد تمام دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي در خصوص اين اتفاق به «اعتماد» مي‌گويد: «در مورد مرگ اين دختر ۱۲‌ساله حتما بايد بررسي‌هاي لازم صورت گيرد كه آيا استانداردهاي لازم در اين مطب رعايت شده يا نه! اگر تجهيزات و استانداردهاي لازم در اين كلينيك يا مطب توسط علوم پزشكي يا هرجاي ديگر تاييد شده بايد به حال اين وضع گريست كه عده‌اي با تاييد اشتباه باعث مرگ كودك ۱۲‌ساله شده‌اند. اين پرونده حتما بايد بررسي شود؛ اگر كودك هوشياري كامل نداشته چرا به خانواده تحويل شده است. در اين مواقع بررسي دوربين‌هاي مداربسته خيلي كمك‌كننده است. برخي از مراكز درماني و بيمارستان‌ها دوربين‌هاي مداربسته را از كار مي‌اندازند، اما استفاده از دوربين‌هاي مداربسته در بيمارستان‌ها و مراكز درماني بسيار واجب است، چراكه اگر دوربين‌هاي مداربسته نباشد و بيمار در مراكز درماني يا بيمارستان‌ها فوت كند كسي متوجه نمي‌شود چه اتفاقي افتاده است.» 
 
سكانس اول: مادر اين كودك پس از مرگ او سه بار اقدام به خودكشي كرده است
«علي دلكش» پدر دريا در مورد جزييات اين حادثه به «اعتماد» مي‌گويد: «به تازگي دندانپزشك‌ها براي جراحي يا ترميم دندان كودكان عنوان مي‌كنند كه كودك بايد بيهوش شود. دندانپزشك دخترم هم به ما گفت چون چندتا از دندان‌هاي دريا نياز به رسيدگي ازجمله عصب‌كشي، ترميم و كشيدن دارد بايد بيهوش شود و يك و نيم الي دو ساعت درمان دندانپزشكي تحت بيهوشي طول مي‌كشد. به ما گفتند دوم مرداد ساعت ۸ و نيم صبح كلينيك باشيم، اما آن روز پزشك با يك ساعت و نيم تاخير در كلينيك حضور پيدا كرد. وقتي خواستند دريا را بيهوش كنند اجازه ندادند ما كنارش باشيم. با اين وجود دريا در يك اتاق ساده دندانپزشكي بيهوش شد. دريا ۸۰ كيلو و تقريبا وزنش زياد بود. با اين شرايط دريا را روي صندلي يونيت دندانپزشكي قرار دادند و اقدام به بيهوشي او كردند بدون اينكه شرايط ريكاوري را در نظر بگيرند. سه ساعت و نيم اعمال دندانپزشكي دريا طول كشيد. پزشك بيهوشي پس از اتمام دست‌هايش را شست و لباس‌هايش را عوض كرد و قبل از پزشكان ديگر محل را ترك كرد. در حالي كه در تمام جراحي‌ها پزشك بيهوشي به خاطر حساسيت ريكاوري آخرين نفري است كه اتاق عمل را ترك مي‌كند. بعد از پزشك بيهوشي، دندانپزشك دريا محل را ترك كرد و ما مانديم با خانمي كه آنجا منشي بود. منشي شماره حساب پزشكان را به من داد تا دستمزد هر كدام‌شان را به صورت جداگانه واريز كنم. حتي سهم كلينيك را هم جداگانه واريز كردم. جمعا حدود ۶۶ ميليون تومان شده بود. در صورتي كه قبل از جراحي به من گفته بودند دستمزد جراحي طبق تعرفه رسمي دندانپزشكي حساب مي‌شود. به هر حال واريزي‌ها را انجام دادم و به كلينيك برگشتم.» 
علي دلكش در مورد انتقال دريا از كلينيك به خانه مي‌گويد: «بعد از يك ربع كه به كلينيك برگشتم به ما گفتند دخترتان مرخص است و مي‌توانيد او را به خانه بازگردانيد. بعد گفتند امكان دارد در خانه دو ساعت بخوابد و بعد از آن بيدار شود، اما وقتي رفتم دخترم را از روي صندلي يونيت بلند كنم يك دفعه خون بالا آورد. ما فكر مي‌كرديم وقتي اسم بيهوشي آمده تمام تجهيزاتي كه مخصوص اتاق عمل است در اين كلينيك وجود دارد، اما حتي لباس مخصوص جراحي تن دخترم نكرده بودند و لباس‌هايش كثيف شد. بعد از اينكه دخترم خون بالا آورد مجبور شديم ۲۰ دقيقه آنجا بمانيم تا لباس‌هايش را تميز كنيم. حتي وقتي از منشي، رسيور؛ يكي از ساده‌ترين تجهيزات بيمارستاني را درخواست كردم، گفت نداريم.»
پدر دريا در ادامه مي‌گويد: «موقع خروج از كلينيك نيز با مشكل مواجه شديم. قسمتي كه دندانپزشكي تحت بيهوشي قرار داشت، زير زمين بود؛ نه آسانسور داشت نه سطح شيب‌دار، نه برانكارد و نه ويلچر. هفت، هشت، ده تا پله بود كه ما بايد دريا را از آنجا خارج مي‌كرديم. دريا را به همراه يكي از دوستانم كول كرديم و به سختي از پله‌ها بالا برديم و سوار ماشين كرديم و به سمت خانه رفتيم. به ما گفته بودند دخترتان دو ساعت بعد به هوش مي‌آيد، اما دو ساعت بعد هر چه دريا را صدا زديم واكنشي از خود نشان نداد. با همان منشي كلينيك تماس گرفتم و گفتم دخترم هنوز به هوش نيامده. گفت عادي است و نگران نباشيد، اما همسرم نگران و بي‌تاب بود. يك ساعت بعد متوجه شديم دريا به سختي نفس مي‌كشد. دوباره با منشي كلينيك تماس گرفتم و گفتم به متخصص بيهوشي اطلاع دهيد كه اين بچه حالش خوب نيست و نمي‌تواند نفس بكشد. با اين حال حدود ساعت ۵ و نيم عصر منشي شماره موبايل متخصص بيهوشي را برايم اس‌ام‌اس كرد تا بتوانم موضوع را به او منتقل كنم. وقتي هم با متخصص بيهوشي تماس گرفتم گفت شما حساس هستيد، استرس نداشته باشيد. بعد گفت پس از اتمام كارش از كلينيك به خانه ما مي‌آيد. با اينكه خانه ما حدود 10 دقيقه با كلينيك فاصله دارد، اما متخصص بيهوشي نيم ساعت بعد به خانه ما رسيد. وقتي هم رسيد و دريا را ديد گفت نگران نباشيد و فقط فلان‌قدر داروي بيهوشي تزريق شده است، اما چند دقيقه قبل از فوت دخترم اين متخصص بيهوشي به اورژانس بيمارستان خصوصي [...] در تبريز تماس گرفت تا آنها به خانه ما مراجعه كنند. درحالي كه بيمارستان خصوصي [...] خدماتي مبني بر اينكه عوامل اورژانس را به خانه مريض منتقل كند، ندارد و اصلا چنين خدماتي مجاز نيست. همزمان با تماس او من هم با اورژانس تبريز تماس گرفتم. اورژانس بيمارستان خصوصي [...] و اورژانس تبريز به خانه ما آمدند و عمليات احيا صورت گرفت، اما بي‌فايده بود و دريا فوت كرد. جسد دخترم به پزشكي قانوني منتقل شد تا نوع دارو و دوزي كه مصرف شده، مشخص شود. بعد از اين اتفاق همسرم سه بار اقدام به خودكشي كرده است.» 
علي دلكش مدعي است كه قبل از اين اتفاق يك آقا نيز در اين كلينيك بر اثر بيهوشي به كما رفته و در بخش مراقبت‌هاي ويژه بيمارستان خصوصي [...] بستري شده است. او در ادامه مي‌گويد كه شنيده كودك ديگري در همين كلينيك بيهوش و فوت شده است. 
سكانس دوم: بيهوشي در غيراز كلينيك‌هاي مجهز به اتاق عمل و بيمارستان‌ها ممنوع است
علي تاجرنيا، عضو شوراي عالي انجمن جامعه دندانپزشكي در واكنش به اين خبر و درمان دندانپزشكي تحت بيهوشي كودكان به «اعتماد» مي‌گويد: «بيهوشي در غير از بيمارستان يا آن دسته از كلينيك‌هاي دندانپزشكي كه مجهز به اتاق عمل هستند و مجوزهاي مربوطه را از دانشگاه‌هاي علوم پزشكي اخذ كردند، ممنوع است. چه پزشك و چه دندانپزشك هرگونه بيهوشي و سديشني (بيمار هوشياري خود را به‌طور كامل از دست نمي‌دهد) را داخل مطب انجام دهد، كار خلاف و غيرقانوني انجام داده است و طبيعتا اگر منجر به صدمه بيمار شود مثل فردي مي‌ماند كه بدون گواهي‌نامه رانندگي كرده و باعث آسيب به فردي ديگر شده است. بنابراين آنچه كه در اين خصوص انجام مي‌شود خلاف قانون و مقررات و خلاف اخلاق پزشكي است و كساني كه اين‌گونه تخلفات را انجام مي‌دهند به سوگند پزشكي خود وفادار نيستند و لازمه اين كار برخورد با اين افراد است كه به نوعي از چنين اقداماتي جلوگيري شود.» 
تاجرنيا در پاسخ به اينكه در چه مواردي بحث بيهوشي كودك براي درمان دندانپزشكي مطرح مي‌شود، مي‌گويد: «در يك‌سري موارد بحث بيهوشي در دندانپزشكي مطرح مي‌شود؛ 1) كودكاني كه دچار عقب ماندگي‌هاي ذهني و جسمي هستند. ۲) مواردي كه نيازمند به جراحي‌هاي پيشرفته در فك و صورت است. ۳) آسيب‌هايي كه بر اثر تصادفات و حوادث اتفاق مي‌افتد كه به‌طور معمول امكان اين كار در مطب نيست و بايستي تحت بيهوشي صورت گيرد. ۴) برخي كودكان به دليل عدم پذيرش بيماري شرايط دشوار و سختي را ايجاد مي‌كنند و اجازه امر درمان را به دندانپزشك نمي‌دهند و حتي رفتارهاي آنها مي‌تواند به خودشان صدمه وارد كند؛ البته در اين موارد در وهله اول سعي مي‌شود با آرام بخش يا با كنترل بيماران توسط دستياران درمان صورت گيرد، اما اگر در موارد نادر اين اقدامات امكان‌پذير نباشد با رضايت پدر و مادر بيهوشي صورت مي‌گيرد. با اين حال واقعيتي كه بعضي از مردم آن را اظهار نمي‌كنند اين است كه بخش عمده‌اي از تقاضاها براي كارهاي درماني تحت بيهوشي توسط والدين انجام مي‌شود. اين روزها پدر و مادرها با يك نوع نگاه عاطفي به فرزندان‌شان‌در‌درمان‌هاي دندانپزشكي خودشان پيشنهاد‌دهنده مورد بيهوشي هستند.» 
اين عضو شوراي عالي انجمن جامعه دندانپزشكي در توصيه به والدين براي درمان‌هاي دندانپزشكي مي‌گويد: «پدر و مادرها تحمل ناراحتي براي درمان دندانپزشكي فرزندان‌شان را ندارند، اما اگر بدانند تبعات دندانپزشكي تحت بيهوشي چقدر زياد است از اين امر اجتناب خواهند كرد. والدين به خاطر مقاومت كودك‌شان در درمان‌هاي دندانپزشكي به هيچ عنوان پيشنهاددهنده براي كار دندانپزشكي تحت بيهوشي نباشند. اين كار بايستي با تشخيص دندانپزشك انجام شود و اگر در مواردي از طرف دندانپزشك بدون رعايت پروتكل‌ها به آنها پيشنهادي براي بيهوشي صورت گرفت سعي كنند به دندانپزشكان ديگر مراجعه كنند، چراكه اين مساله موضوع مهمي است و بيمار حق دارد دندانپزشك خود را انتخاب كند و بهتر است در رابطه با اين انتخاب دقت كافي صورت بگيرد. با وجود اينكه اكثريت اعضاي جامعه پزشكي و دندانپزشكي متعهد به لايف‌لاين‌هاي مصوب هستند و سعي مي‌كنند اخلاق حرفه‌اي را در درمان رعايت كنند، اما بايد پذيرفت بخش كوچكي از اين جامعه با يك نوع نگاه اقتصادي فعاليت مي‌كنند. متاسفانه مجذوب شدن به تبليغات فضاي مجازي و محصور شدن به برخي ادعاهاي غير واقعي شرايطي را ايجاد مي‌كند كه ضمن اينكه فرهنگ توجه به درمانگران تبليغاتي افزايش پيدا مي‌كند، موجب مي‌شود در حوزه پزشكي مشكلات زيادي به وجود ‌آيد. بنابراين لازم است به‌طور جدي در مورد درمان فرهنگ‌سازي صورت گيرد، چون درمان موضوعي نيست كه با تبليغات و فضاي مجازي پيش برود. بسياري از اساتيد و برجستگان جامعه پزشكي و دندانپزشكي حتي يك تابلوي كوچك هم در مطب ندارند و بسياري از كساني كه قابليت‌ها و مهارت‌هاي لازم را براي درمان‌هاي سخت ندارند داراي پيج‌هاي متعدد در فضاي مجازي هستند. در امر مهم درمان كه به سلامت انسان ختم مي‌شود نبايد مجذوب تبليغات شد.» 
سكانس سوم: ريكاوري‌هاي كشور ما
تبديل به مركز مرگ و مير بيماران شده است
محمدرضا هاشميان، فوق تخصص مراقبت‌هاي ويژه (آي‌سي‌يو) و استاد تمام دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي در مورد اين حادثه و مرگ‌هايي كه بر اثر بيهوشي رخ مي‌دهد به «اعتماد» مي‌گويد: «براي بررسي اين‌گونه فوت‌ها جسد به پزشكي قانوني منتقل مي‌شود تا علت مرگ مشخص شود. ما خودمان به عنوان پزشك از ريكاوري‌هاي بيمارستان‌ها مي‌ترسيم. در نتيجه مردم نيز حق دارند بترسند. اين حادثه در يك مطب دندانپزشكي در تبريز رخ داده و امكان دارد هر جاي ديگر هم رخ دهد و ادامه پيدا كند. خطاي انساني در تمام دنيا رخ مي‌دهد، اما عدم امكانات به‌روز شده نيز مي‌تواند در بروز خطاي انساني نقش داشته باشد. بيهوشي بايد در بيمارستان و مراكز زيبايي مجهز صورت گيرد. اين‌طور نيست كه در يك اتاق يا حتي در يك مطب انجام شود، چون امكانات و لوازم مجهزي مي‌خواهد. خانواده‌ها براي جراحي دندان كودكان‌شان با يك سرچ ساده مي‌توانند كلينيك‌هاي مجهزي را كه تيم بيهوشي و جراحي دارد، پيدا كنند. به همين خاطر اگر اين كلينيك دچار كمبود و نقص بوده بايد ديد چرا خانواده اين دختر او را به اين كلينيك بردند و حاضر شدند براي درمان دندانپزشكي تحت بيهوشي رضايت دهند! در جايي كه بيهوشي و جراحي صورت مي‌گيرد بايد مانيتورينگ و تجهيزات مربوط به اين كار كامل باشد. استانداردهاي بيهوشي در تمام دنيا مشخص است، ولي در‌ كشور ما تا حدي مشخص است. ايرادي كه به وزارت بهداشت وارد شده اين است كه ريكاوري‌هاي بيمارستان‌ها غير‌استاندارد است و متاسفانه ريكاوري‌هاي كشور ما تبديل به مركز مرگ و مير بيماران شده است. علت آن هم اين است كه در مانيتورينگ‌هايي كه استفاده مي‌شود اكثرا دي‌اكسيد كربني بازدمي آنها يا اندازه‌گيري نمي‌شود يا خراب است؛ شركتي كه اين دستگاه‌ها را مي‌سازد و تحويل وزارت بهداشت مي‌دهد و ميلياردها دلار هم سود مي‌كند دستگاه‌هاي درستي ارايه نمي‌دهد. درواقع اين شركت‌ها به نوعي بيمارستان‌ها را محتاج مي‌كنند كه قطعه خراب شده را از آنها خريداري كنند. بيمارستان‌ها هم نمي‌توانند اين قطعات را خريداري كنند. بنابراين قطعات خراب شده در بيمارستان‌ها وجود دارد و درست كار نمي‌كند. سالانه افراد بسيار زيادي در كشور به خاطر عدم اندازه‌گيري دي‌اكسيد كربني بازدمي در مدار تهويه فوت مي‌كنند. بيهوشي اصلا كار سختي نيست. داروي بيهوشي به هركسي تزريق يا داده شود، بيهوش مي‌شود، اما بيماري زمينه‌اي، شرايط قلبي، ريوي، سني و... بايد در نظر گرفته شود.» 
هاشميان در ادامه مي‌گويد: «متاسفانه در كشور ما به خاطر اينكه عدالت بين‌رشته‌اي در رشته پزشكي وجود ندارد برخي رشته‌ها مثل چشم‌پزشكي بهترين تجهيزات را دارند، اما برخي رشته‌ها مثل بيهوشي كه اتفاقا مهم‌ترين موضوع در جراحي است تجهيزات كاملي ندارد. در نتيجه دستگاه‌هاي بيهوشي در برخي موارد به بيمار آسيب وارد مي‌كند. وزارت بهداشت در مورد دستگاه‌هاي بيهوشي بيمارستان‌ها را مجبور مي‌كند كه از دستگاه‌هاي مونتاژي استفاده كنند. اكثر مردم فكر مي‌كنند كه داروهاي بيهوشي مشكل دارند در صورتي كه اين‌طور نيست و اين دستگاه‌هاي بيهوشي‌اند كه مهم هستند. مواردي در كشور بوده كه بيمار در بيمارستان به خاطر وصل كردن اشتباهي لوله‌ها جانش را از دست داده است. تجهيزات ناكافي باعث مي‌شود لوله‌گذاري درست انجام نشود و بيمار فوت كند. در ريكاوري اصلا مانيتورينگ‌ها كامل نيستند؛ به عنوان مثال بيمار بيني‌اش را عمل كرده و به ريكاوري منتقل مي‌شود. وقتي فشار نرمال مي‌شود خون از پشت حلق بيمار جاري و در اين مواقع بيمار خفه و فوت مي‌شود. در برخي موارد بيماراني بودند كه در ريكاوري سياه شدند و مردند. هيچ اصلاحي براي اين قضيه وجود ندارد و متاسفانه كساني كه اين دستگاه‌ها را چك مي‌كنند اطلاعات‌شان به‌روز نيست و نمي‌توانند بيمارستان‌ها را مجاب كنند كه اين دستگاه‌ها به‌روز شود. سيستم مانيتورينگ كشور ما در اتاق‌هاي عمل به‌خصوص آي‌سي‌يو‌ها غير مدرن و دچار كمبودهايي است كه متاسفانه به مرگ و مير مي‌انجامد. حتي يك مرگ و مير بر اثر بيهوشي زياد است و هنوز از اين فاجعه جلوگيري نشده است. چنين حوادثي يا در روزنامه يا در اخبار يا در پوزيشن‌هاي مختلف مثل نظام پزشكي يا پزشكي قانوني ديده مي‌شود. اميدواريم در وزارتخانه جديد يك پروتكل دقيق‌تر در حوزه‌هاي بيهوشي و ريكاوري و همچنين استاندارد دقيق و به‌روز كه منطبق با استانداردهاي بين‌المللي است و مورد توافق انجمن مراقبت‌هاي ويژه بورد كشور است، تصويب شود، چراكه از استانداردهاي به‌روز دنيا عقب‌تر هستيم. متاسفانه وزارتخانه حتي يك زيرپله هم به مراقبت‌هاي ويژه اختصاص نداده است. همچنين وسايل و امكاناتي كه به بيمارستان‌ها داده مي‌شود بايد كاملا تخصصي باشد، نه تشريفاتي.»