پیامدهای میدانی جنگ اوکراین برای روسیه و آمریکا


مهدی مطهرنیا
کارشناس مسائل بین‌الملل

مساله مربوط به بحران اوکراین در حال ورود به فاز گسترده‌تری است و باید گفت یک زایش جدید در نظم نوین جهانی در حال شکل‌گیری است. به هر ترتیب پرونده اوکراین نمی‌تواند خارج از این روند تحلیل شود. این در حالیست که روسیه هم در این پرونده دچار نوعی تزلزل سیاسی شده و با مشکلات زیادی روبه‌رو است. در این بین پوتین در خصوص عملیات نظامی ارتش اوکراین در منطقه کورسک در حال نظاره ضربات متعدد به ارتش کشور خود بوده و به همین دلیل دست به دامان بلاروس شده است. باید توجه شود که این هماهنگی مسکو و مینسک می‌تواند به باز کردن و گسترده‌تر کردن جبهه درگیری با اوکراین منجر شود تا اولاً شاید ناتو را به صورت مستقیم وارد این میدان کند و دوماً پوتین بتواند یک پیروزی جدید به نام خود ثبت کند. این مسائل در حالی رخ می‌دهد که در خاورمیانه هم تحولات جدی امنیتی و سیاسی رخ داده و هر زمان در این منطقه یک رخداد مهم به وقوع می‌پیوندد، در سوی دیگر یعنی اوکراین هم تحولات مهمی اتفاق می‌افتد. به هر ترتیب اگر یک جبهه درگیری جدید در بلاروس باز شود بی‌تردید باید منتظر واکنش آمریکا و اتحادیه اروپا بود اما غرب تلاش می‌کند که در صورت باز شدن جبهه بلاروس از ابزارهای غیرنظامی علیه مینسک و رئیس جمهوری این کشور بهره ببرد که البته در این فضا روسیه هم محاسبات خود را خواهد داشت. به موازات این روند باید درک کرد که پیش‌بینی‌های خاصی در این بین از گذشته انجام شده و به همین دلیل بود که روس‌ها تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی خود را در خاک بلاروس مستقر کردند. مسکو از همان ابتدای جنگ به دنبال آن بود تا هشدارها و پیام‌های اخطار خود را به اتحادیه اروپا صادر کند و بر همین اساس می‌توان منتظر یک درگیری جدید بود. در این بین باید دید که چین و ایران به عنوان متحدان روسیه چگونه با این تحولات برخورد می‌کنند. از سوی دیگر باید متوجه بود که نزدیک شدن آمریکا و اروپا به یکدیگر مجدداً می‌تواند حاصل شروع یک جنگ جدید در محور اوکراین اما به مرکزیت بلاروس باشد. نکته بسیار مهم این است که در جنگ‌های منطقه‌ای قانون نانوشته‌ای وجود دارد که بیان می‌کند هیچ یک از طرفین درگیری نباید به صورت مستقل و محض پیروز میدان شوند که نمونه آن را می‌توان در جنگ ایران و عراق هم مشاهده کرد.