وفاق ملي بر سر منافع ملي

شعارمحوري آقاي دكتر پزشكيان مبني بر ايجاد وفاق ملي شايد در ظاهر يك موضوع كلي و تعارفي به نظر آيد ولي چون نيك نظر كنيم اگر وي گامي مهم در اين جهت بردارد و موفق شود تحولي بزرگ و چشمگير متوجه كشور خواهد شد.اگر انواع فراق‌هاي كنوني به اتفاق نظر نزديك شوند يا همدلي و هم‌داستاني نسبي ايجاد شود بدون اغراق ما به مرحله‌اي خواهيم رسيد كه از يك انقلاب تمام عيار هم بزرگ‌تر خواهد بود. البته روشن است كه ايجاد وفاق ملي بيش از آنكه از دولت برآيد نيازمند نگاه مثبت و جدي و واقع‌گرايي حاكميت است.  مسلما هيچ‌گاه وحدت نظر و عقيده در همه حوزه‌ها و از سوي همه جريان‌هاي فكري و سياسي در هيچ كشوري امكان تحقق ندارد ولي ايجاد وفاق ملي در يك زيست عقلايي ممكن و حتي ضروري است و آقاي پزشكيان درست مي‌گويد كه بيشتر شكست‌ها و ناكامي‌ها و عقب‌ماندگي‌هاي‌مان ناشي از منيت‌ها و خودمحوري‌ها و تفرقه‌ها و فراق‌هاست. اما در برابر هزاران مساله و مشكل و اختلاف چگونه مي‌توان به وحدت نظر و عمل رسيد و از انواع فكرها و عقيده‌ها و برداشت‌ها و ذهنيت‌ها عبور كرد؟ در چه جايي امكان و ضرورت ايجاد وفاق ملي وجود دارد و چگونه مي‌توان به حداقل‌هايي از وحدت و انسجام داخلي رسيد؟  به نظر مي‌رسد حداقل در يك موضوع ظرفيت ايجاد وفاق ملي وجود دارد و ضرورت آن بيش از پيش احساس مي‌شود و در باقي مسائل اگر اختلافات عميق و گسترده هست، مي‌توان آنها را مديريت كرد و از آسيب و خسارت‌زايي‌شان جلوگيري به عمل آورد.
 «منافع ملي» - منافع ملي درست همان چيزي است كه هر كس در هر كشوري و با هر عقيده‌اي امكان اعراض از آن را ندارد مگر اينكه از صف ملت خارج شود و آشكارا اهداف ديگري را اعلام و تعقيب كند.حتي آنان كه اهداف و آرمان‌هاي جهاني براي خود ترسيم مي‌كنند هنگام تزاحم منافع ملي با ايده‌هاي جهاني راهي جز ترجيح منافع ملي كشور خود ندارند و اگر در اين زمينه اشتباهي صورت گيرد خطر همه ‌چيز را تهديد خواهد كرد. هر فرد مي‌تواند در هر موضوعي جهاني يا منطقه‌اي يا گروهي يا آرماني بينديشد و حتي عمل كند ولي اگر از طرف مردم مسووليتي به كسي تفويض شود بي‌ترديد اولويت بدون چون و چراي او بايد منافع ملي باشد. 
براي نمونه اگرچه محيط زيست همه كشورها بسان زنجيره‌اي به هم پيوسته هستند و در يكديگر موثرند ولي حتي به اين دليل هم كسي نمي‌تواند محيط زيست كشور خود را در اولويت درجه دو قرار دهد و هنگام تعارض، جهاني بينديشد.
در اولويت منافع ملي هر كس با هر عقيده و قوميت و جنس و نژادي مشاركت دارد و حيات يك كشور به ترجيح همه‌جانبه منافع ملي است.
اگر ما بتوانيم در همين معنا به وفاق ملي برسيم از اصلاح‌طلبان گرفته تا اصولگرايان، از مذهبي‌ها تا غيرمذهبي‌ها، از مليون تا قوم‌گرايان، از افراطيون گرفته تا ميانه‌روها كسي حق نخواهد داشت كه در عمل كوچك‌ترين خللي متوجه  منافع  كلي كشور  كند.


دولتي كه منافع ملي را در اولويت نخست خود قرار بدهد و در اين زمينه مكررا به اقناع افكار عمومي بپردازد و جايگاه منافع ملي را در هر موضوعي به مردم نشان دهد رفته رفته مخالفان وفاق ملي را از دايره تاثيرگذاري خارج خواهد كرد.با منافع ملي مي‌توان به حداكثر وفاق ملي دست يافت و بيگانه‌پرستان را در انزواي كامل  قرار  داد. 
با محوريت منافع ملي دليلي براي مخالفت گروه‌هاي مختلف وجود نخواهد داشت و در عمل فضاي سياسي كشور به ‌شدت شفاف خواهد شد و اين اولويت ضروري در همه حوزه‌ها تعريف روشن پيدا خواهد كرد. براي نمونه چنانچه در كشور ما و همسايگان سيل بيايد بديهي خواهد بود كه اولويت رسيدگي همه‌جانبه به سيل‌زدگان كشور خودمان است. اگر امنيت مردم ما در خطر بيفتد مسلما تامين آن در اولويت نخست همه سياست‌ها خواهد بود و اساسا در شرايط عادي هم نبايد كوچك‌ترين غفلتي نسبت به امنيت كشور صورت بگيرد و زمينه بروز خطر براي آن را مورد غفلت  قرار  داد.
منافع و امنيت ملي تعاريف كشدار ندارند و تشخيص و عمل به آن ساده است. تحريم‌ها هميشه آسيب‌رسان بوده‌اند و چندين سال است كه به منافع ملي ما ضربه جدي وارد كرده‌اند. پس روشن است كه بايد همه مساعي خود را در رفع و خنثي كردن آن به‌ كار بنديم و هيچ توجيهي در عدم توجه به آن منطقي به نظر نمي‌رسد.اگر در آسيب‌رساني تحريم‌ها ترديدي وجود دارد با محاسبات دقيق كارشناسانه مي‌توان ابعاد خسارت‌بار تحريم‌ها را به دست آورد و پيرامون‌شان به تصميم اجماعي رسيد.چنانچه چنين محاسباتي مقبول نيفتد، مي‌توان از اقتصاددانان كشور نظرسنجي كرد و اگر به نظر آنان هم بسنده نشود، مي‌توان نظر عموم مردم را پرسيد و بالاخره در چنين موضوع مهمي مشخص كرد كه منافع ملي متضمن كدام مساله است؟ 
اما وفاق ملي فقط با حرف و شعار به وجود نمي‌آيد و تشكيل يك كابينه فراجناحي فقط گام مهم و اوليه در اين خصوص است.وفاق ملي هنگامي حاصل مي‌شود كه اگر اكثريت عقول كشور با گرايش‌هاي مختلف منافع ملي را در موضوعي ببينند ديگر هيچ كس از آن تخطي نكند و اگر كسي مخالف باشد در عمل امكان مانع‌تراشي نداشته باشد.
تا زماني كه عده‌اي بر اساس منافع باندي و جناحي و سليقه‌اي مصالح عاليه كشور را در حاشيه قرار بدهند و با عناوين مقدس يا تفاسير شخصي يا انواع آرمان‌ها از آزادي تا حاكميت ايدئولوژيك منافع ملي را ناديده بگيرند، ما  اندرخم  اولين كوچه  وفاق ملي گير خواهيم كرد.