روزنامه اعتماد
1403/06/06
براي مدتي آتش بس راه برون رفت از مشكلات است
نگاه به آينده از دريچه آتشبس ميان گروههاي سياسي شايد تنها راه براي عبور از بحرانها است؛ وقتي مركز مطالعات استراتژيك يكصد بحران را براي كشور جدي و فوري معرفي كرد بسياري از كارشناسان در بيان نگرانيها دست پيش گرفتند كه بايستي دولت و ملت براي حل اين بحرانها بسيج شوند و راهكارهاي برونرفت از آن بحرانها را تنها در قالب نسخههايي علمي و نظري بيان داشتند. اين راهكارها كه جملگي ضروري و حقيقي و غير قابل انكاراست امري مسلم در برنامهريزي ميباشد، اما همه آن راهحلها نيازمند پيشنيازي اساسي است و آن آتش بس است . آتش بس ميان گروههاي سياسي، ميان تشكلهاي صاحب قدرت و ذينفوذان، اگر اين مهم صورت نپذيرد يقينا دسترسي و بهكارگيري آن راهحلها قادر به حل ابر بحرانهاي كشور نخواهد بود. در واقع، اگر قرار باشد در چارچوب جنگ دايمي ميان گروههاي سياسي اجتماعي بخواهيم اين راهحلها را عملي كنيم يقينا همانگونه كه تاكنون نتوانستيم در آينده هم نخواهيم توانست . وامواج بحرانهاي گذشته و آينده با سرعتي چشمگير همه بنيانهاي مادي و معنوي كشور را دستخوش آسيب جدي خواهد كرد . پس براي عبور از بحرانها و حل بسياري از آنها راهي به جز آتشبس نيست . اين به معناي آن است كه براي مدتي معين به دولت و ملت فرصت دهيم در فضاي نه جنگ و نه صلح راهكارهايي براي حل ابر بحرانهاي كشور بهكار بندند. اگر فضاي تنش و درگيري و تداركهاي ناخوشايند براي ناكارآمدسازي دولت و ملت ايجاد شود و آن آتش بس شكل نگيرد يقينا راه آينده روشن نخواهد بود! فرصت براي تعارض و نقد و تنش زياد است، تجربه سالهاي اخير به خصوص دو دهه گذشته مويد اين حقيقت است كه كارزار تنش و تعارض مرز نميشناسد و حتي منافع ملي و مصالح عمومي را نيز چالش برانگيز ميكند پس براي حل مسائل براي كاهش بحرانها راهي به جز آتشبس نيست . اين مهم به روشني در رفتار سياسي اين دوره سياست ورزي در ايران قابل مشاهده بوده است؛ در اخبار گوناگون از شكست گروهي و پيروزي گروهي ديگر ميخوانيم، درخبرها از فاصله انتخابهاي كابينه با آنچه مورد انتظار بوده ميخوانيم، در تيترهاي خبري ر از كاهشها، كمبودها، بنبستها ميخوانيم...اما راه آينده از ميان ذكر همه آنها نخواهد بود!
راه آينده از مدار كمبودها و چالشها عبور نميكند، راه آينده در بستر تنشها شكل نميگيرد، بلكه راه روشن آينده در تصميم جمعي ما در ميان گروههاي سياسي، مردم، دولت و حاكميت شكل ميگيرد.
جمعيت كثيري حدود 50 درصد با ناباوري به انتخابات اخير در آن شركت نكردند و جمعيتي كثير به افراد مختلف راي دادند ودر نهايت نماينده اكثريت رايدهندگان توانست سكان هدايت دولت را برعهده بگيرد اما تنشها و نگرانيهاي نهادينه شده در جامعه شعلههاي خشم و عصبانيت را روشن نگه داشته است ! براي عبور از اين شرايط نيازمند فرصت براي يكديگر هستيم، با شدت گرفتن تنشها مطمئنا راهكارهاي علمي و اجتماعي نه تنها پاسخگو نيست بلكه شايد خود آنها بستري براي تشديد بحرانها و ناكاميهاي تازه شود ! از اين رو بايد بانگاهي ديگر به مشكلات كشور نظر انداخت و با رويكردي ديگر به دنبال ايجاد شرايط نسبي براي حل ابربحرانها نظير كمبود آب، تغييرات اقليمي، فرونشست، بيكاري و... بود.
همانگونه كه امروز در عرصه بينالمللي راهكار ايجاد آرامش حداقلي در قالب آتش بس، براي كاهش رنج و درد مردمان در غزه كه صحنه نسل كشي و كودككشي است، لازم و ضروري است.
ما نيزميتوانيم با نگاهي ديگر فرصت را براي حل ابربحرانها با تشديد تنشها و ايجاد چالشهاي جديد از دست ندهيم . درهمين راستا، ما نيازمند آتش بس ميان مخالفان دولت، موافقان دولت، نظارهگران و مردماني كه نااميد و عصباني صندوق راي را ناكافي دانستند و در انتظار گشايش در عرصههاي اعتماد اجتماعي و رفع بحرانها هستند، هستيم!
مردم ايران با داشتن ظرفيتهاي بسيار در عرصههاي گوناگون، معدن منابع انساني و مادي هستند اما به دليل تنشهاي مداوم و ناكاميهاي متعدد در عرصه اجتماع و اقتصاد و فرهنگ و... و تعارضهاي سياسي دچار نوعي بيحسي اجتماعي شدهاند كه تنها راه براي مولدسازي توان موثر آنها براي آينده در آتشبس است!
شايد نگاهي دوباره به فيلم آتشبس كه در دهه 80 بر پرده سينماهاي ايران در قالب روايتي خانوادگي به نمايش درآمد بتواند بستري براي بازنگري دوباره مسائل اجتماعي و اقتصادي و سياسي كشور در صحنههايي فراتر از جنگ مداوم تبيين گردد . فيلم آتش بس بر خلاف آنچه در صحنه بينالمللي ميان دو گروه يا دو كشور متخاصم است. اين فيلم داستان زندگي يك خانواده است با بحرانهاي متعدد كه تنها راهكار حل بحرانها آتش بس و اولويتبندي مشكلات خانواده است ! مساله تداوم يك خانواده با تكيه بر كاهش تنشها و برونرفت از وضعيت تخاصم است تا بتوان آينده خانواده را نجات داد و تصويري واقعي و روبه جلو از آينده را ترسيم كرد. چيزي كه خانواده ايران يعني مردم، جامعه، سياست، كشور دراين مقطع تاريخ به آن نيازمند است. شايد تا پيش از اين از كلماتي مثل منافع ملي و... كه هركس تعريف خاصي از آن دارد، سخن ميگفتيم اما اكنون به نظر ميرسد امر منافع ملي سطحي ديگر از توافق است كه گفتوگو در مورد آن شايد خيلي نتواند راهگشا باشد. در واقع اكنون ايران نيازمند يك آتشبس زمانمند، براي بازخواني ظرفيتها و شناخت مشكلات است تا بتواند نوعي همدلي براي حل ابربحرانها ايجاد كند و منابع كشور را در آن جهت سوق دهد پس از آن ميتواند بر سر مشكلات و مسائل و تفاوتها و تعارضها گفتوگو كرد تا بر سر منافع ملي به توافق برسيم! و راههاي تازه براي تفاهم ملي را جستوجو كنيم.
سایر اخبار این روزنامه
بازسازی اعتماد مردم
ماموریت دشوار عراقچی
ايستاده در غبار
شرایط سخت
اعتراض تا تحقق واقعي خواستهها
آقاي پزشكيان؛ زنگ خطر ناترازيها را ميشنويد؟
دولت وفاق ملي دولت مسعود خواهد بود
براي مدتي آتش بس راه برون رفت از مشكلات است
اغتنام فرصت و بهگشت اجتماعي
وفاق ملي و تغييرپذيري در گام دوم انقلاب
آقاي پزشكيان زنگ خطر ناترازيها را ميشنويد؟
دولت وفاق ملي دولت مسعود خواهد بود
براي مدتي آتش بس راه برون رفت از مشكلات است
برجام: متن یا فرا متن؟!
اغتنام فرصت و بهگشت اجتماعي
وفاق ملي و تغييرپذيري در گام دوم انقلاب
ادب مرد« لازمه» دولت اوست
عزت نفس يا انعطاف؟ مساله اين است