مبانی حکمرانی خردمندانه و اندیشه‌ورزانه چیست؟

[شهروند] حکمرانی فرایند قاعده گذاری، اجرای قواعد، بررسی، نظارت و کاربست بازخوردها با اعمال قدرت مشروع و به منظور دستیابی به هدف مشترکی برای همه کنشگران و ذینفعان در چارچوپ ارزش ها و هنجارها در یک کشور است.

ضرورت تغییر ساختار مدیریت اجرایی کشور
رئیس‌جمهور در مراسم معارفه وزیر اقتصاد بر ضرورت تغییر ساختار مدیریت اجرایی کشور با به‌کارگیری روش‌های علمی و کارشناسی تأکید کرد و گفت‌: «برای تغییر شرایط و عبور از چالش‌ها و بحران‌ها، کشور باید با روش‌های علمی اداره شود و هیچ راه دیگری وجود ندارد.»
او پیش از این در متن بیانیه خود در حرم امام خمینی (ره) نیز گفته بود: «اکنون مسئولیت تاریخی همه ما تلاش خردمندانه و بی‌وقفه برای اصلاح رویکردها، ساختارها و رفتارهای نامناسب حکمرانی است. رویکرد من، پاسخگو کردن دولت آینده در همین سو و انتخاب همکاران با همین منطق و ملاک خواهد بود. حق، منطق و شایستگی به دور از هر تبعیضی ملاک من خواهد بود. خواهم کوشید اشخاص را با حق بسنجم، نه حق را با اشخاص.»

نجات کشور از دایره کار محفلی، رفاقتی و توصیه‌ای
دیروز نیز رهبر انقلاب با اشاره به توجه رئیس جمهور به روش‌های علمی و کارشناسی ، تأکید کردند: «درباره استفاده از کارشناسان عقیده راسخ دارم؛ چرا که این کار ضمن پیشبرد کشور و رضایت مردم، حکمرانی را خردمندانه و اندیشه‌ورزانه می‌کند و از دایره کار محفلی، رفاقتی و توصیه‌ای نجات می‌دهد.»



رهبر انقلاب در عین حال تأکید کردند: «در استفاده از کارشناسان باید مراقب بود که ته‌نشین‌های ذهنی غلط در لباس و ادبیات کارشناسی خود را تحمیل نکند.»
ایشان با استناد به فرمایش امیرمومنان(ع) افزودند: «در مشورت و خواستن نظر کارشناسی نباید با بخیل، ترسو و حریص مشورت کرد؛ چرا که خلقیات رفتاری آنها در رای کارشناسی و مشورت‌هایشان اثر می‌گذارد و مشکل ایجاد می‌کند.»
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ایمان، صداقت، شناخت و اعتقاد به توانمندی‌های داخلی و ملی را ویژگی‌های ضروری کارشناس مفید برشمردند و گفتند: «کارشناسی که به دنبال نسخه‌های نسخ‌شده و قدیمی و بی‌اعتبار خارجی است، هیچ فایده‌ای ندارد.»

تجدیدنظر در رویکرد و شیوه‌های گذشته
چندی پیش نیز دکتر قائم‌پناه، معاون اجرایی رئیس جمهور در ترجمه دولت وفاق ملی گفته بود، چنین دولتی یعنی «بازگشت صادقانه به مردم، رویکرد علمی و خردمندانه در حکمرانی، عدم حذف اندیشه و جریان‌های مختلف، تمکین کردن به خواست‌های جدید جامعه، تجدیدنظر در رویکرد و شیوه‌های گذشته ، فهم مشترک از مسائل مزمن و جدید کشور و مردم و حل مسائل بر اساس عقلانیت و خردورزی.»

حکمرانی مبتنی بر فرهنگ متمایز محلی و تاریخ ویژه دولت و نهاد های آن
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حکمرانی خوب و خردمندانه، کارایی مدیریت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی منابع یک کشور، برای رسیدن به اهداف تعیین شده است. این کارایی دربرگیرنده راهکارها و نهادهایی است که افراد و گروه‌های اجتماعی از طریق آنها، توانایی دنبال کردن علایق و حقوق قانونی خود را البته با توجه به قیود و محدودیت‌ها داشته باشند.
بنابراین حکمرانی در تمام جوامع بنیاد یکسانی ندارد، بلکه باید مبتنی بر فرهنگ متمایز محلی و تاریخ ویژه دولت و نهادهای آن باشد تا از یک طرف مشارکت سیاسی مردم را جلب کند و از طرف دیگر، به شکاف و بیگانگی بین دولت و مردم غلبه کرده و از پتانسیل ارزش‌های مشترک فعالان جامعه در راه رسیدن به اهداف توسعه استفاده کند.بر اساس این تعریف، تنظیم قوانین و فرایند‌هایی که بر سبک سیاست‌گذاری و نحوه نقش‌آفرینی کنشگران و ذینفعان در فرایند سیاست‌گذاری و اعمال قدرت تاثیر می‌گذارد، بخشی از وظایف حکمرانی است. به علاوه موفقیت حکمرانی معمولاً با مشخصه‌هایی از جمله: دستیابی به ارزش‌ها، رضایتمندی، عدالت گستری، مهار فساد، مشارکت، مسئولیت‌پذیری، اثربخشی، یکپارچگی، و امثال آن سنجیده می‌شود.

شاخص‌های هشتگانه حکمرانی مطلوب
یک مبنای اساسی برای مدیریت علمی و حکمرانی خردورزانه ، شاخص‌های هشتگانه زیر است:
1-مشارکت: به معنای حضور همه مردم در تصمیم‌گیری‌های مختلف است که هم به صورت مستقیم و هم از طریق نمایندگان و نهادهای واسطه‌ای قانونی و مشروع تحقق می‌یابد.
2- حاکمیت قانون: برقراری سیستم حکمرانی خردمندانه نیازمند چارچوب‌های قانونی عادلانه و منصفی است که از ویژگی بی طرفانه بودن برخوردار است.
3- شفافیت  به معنای ارائه حق اطلاعاتی مردم به مردم است؛ به شرطی که در زمان مناسب، در محل مناسب، در قالب مناسب، با کیفیت مناسب و به مخاطب موردنظر ارائه شود.
4- مسئولیت‌پذیری: حکمرانی نیازمند این است که نهادها و فرایندهای تصمیم‌گیری در یک چارچوب زمانی منطقی به همه استفاده کنندگان آن خدمات لازم را ارائه دهد.
5- اجماع سازی: حکمرانی نیازمند این است که منافع و سلایق مختلف در جامعه به سمت اجماعی گسترده که بهترین و بیشترین منفعت را برای تمام اجتماع در پی دارد، هدایت کند
6- عدالت و انصاف: انصاف به معنای توجه به تمام ابعاد مسائل برای صدور احکام و قوانینی است که موجب اقناع وجدان عرف جامعه و فرد قضاوت کننده می شود و نوعی برآیند اصول کلی حقوق است که سختی قواعد را تلطیف ساخته و درونمایه عدالتی ای است که قوانین بر اساس آن وضع شده است.
7- کارایی و اثربخشی: کارایی و اثربخشی دولت را می توان این‌گونه بیان کرد که با استفاده از منابع و اختیارات، وظایف به‌نحوی انجام گیرد که بیشترین خروجی و عایدی را داشته و در رسیدن به اهداف بیشترین اثربخشی حاصل شود.
8- پاسخگویی: امروزه با پیچیده شدن نظام‌های سیاسی و اداری از یک سو و گستردگی آنها از سوی دیگر، وجود یک سازوکار پاسخگویی درونی یا بیرونی، اهمیت فراوانی یافته است. پاسخگویی دولت به شهروندان و استفاده از شیوه‌های مؤثر در این پاسخگویی، از جمله مباحث مهم در زمینه حکمرانی است.
به گفته کارشناسان، در حکمرانی خوب، علمی و خردورزانه در جامعه پویا امید می‌رود که ویژگی‌های منفی خشونت‌گرایی، دیگرزدایی، کینه‌ورزی و انتقام‌جویی و تنفرپراکنی، رنگ ببازد.