«پویش رهایی» راهکار دختران شهدا برای یاری وطن

جوان آنلاین: دست خدا با جماعت است؛ این را همه می‌دانیم، اما همدلی و گذشت لازمه مجتمع شدن است، هدفی که «پویش رهایی» برای خدمت به جامعه دنبال می‌کند. مهندس وجیهه زینلی، فرزند شهید «مجید زینلی»، فرمانده گردان ۴۱۸ لشکر ۴۱ ثارالله که «پویش رهایی» را تأسیس کرده درباره این پویش و اهدافش برایمان می‌گوید.    «پویش رهایی» چیست و چه هدفی را دنبال می‌کند؟ این پویش یک حرکت اجتماعی و معنوی برای ترویج فرهنگ عفو و بخشش به جای خشم، کینه و دشمنی است. ایجاد تفرقه، خشم، کینه، نزاع، دعوا و درگیری از حربه‌های شیطان است. جامعه ما امروز نیاز به همدلی، همصدایی و وحدت دارد. حتی برای رسیدن به موعد ظهور حضرت ولیعصر (عج) هم نیاز به یکصدایی، یکی شدن و همدلی داریم.  برای رسیدن به این وحدت باید از خودمان شروع کنیم. باید کینه‌ای از دیگری در دلمان نگه نداریم و با رها کردن حس انتقام و دشمنی به آرامش و رهایی برسیم. از اهداف دیگر پویش، رفع اختلافات خانوادگی، ختم‌به‌خیر شدن پرونده‌های قضایی و کمک به زندانیان جرائم غیرعمد است.    چه شد که این پویش را راه انداختید؟ تعدادی از فرزندان شهدا به برکت راه و نام پدرهایمان دور هم جمع شدیم و به نیت کسب رضایت خداوند و برای نزدیکی ظهور امام زمان (عج) پویش را راه‌اندازی کردیم. ما به مردم می‌گوییم «همانطور که پدران ما برای آرامش ما از جانشان گذشتند، شما هم برای آرامش خود از کینه‌های دنیوی خود بگذرید و رهایی را زندگی کنید.» احساس می‌کردیم اگر امروز شهدا بودند، وطن را با ایجاد همدلی و وحدت بار دیگر یاری می‌کردند.    از اتفاقات جالبی که بعد از راه‌اندازی این پویش برایتان افتاد، بگویید.  دقیقاً در سی و هفتمین سالگرد شهادت پدرم، فایل صوتی سخنرانی ایشان در سال ۶۶ برای اعزام نیرو به جبهه در جمع کارکنان شرکت مس از طرف یک ناشناس به دستم رسید. من برای معرفی پویش رهایی در جمع مدعوین حاضر در مراسم سالگرد نیاز به دلیل محکمی داشتم که نشانه‌های حضور پدرم به من قدرت داد. با شنیدن صدایش، او برایم از قاب عکس بیرون آمد و زنده شد. این درس را هم به من داد که «دخترم، همانطور که من قدرتمندانه پای آرمانم ایستادم و مردم را به یاری اسلام دعوت کردم، تو هم با قدرت پای رسالتت بایست و مردم را به یاری وطن دعوت کن و برای اینکه حرفت در دل مردم نفوذ کند، اول خودت عامل به آن باش.» بنابراین اول از خودم شروع کردم و افرادی را که سال‌ها به دلایلی کینه‌شان را به دل داشتم در دلم بخشیدم و خود را از هر کینه و دشمنی رها کردم. انگار پدرم آزرده‌خاطر بودنم را در این سال‌ها می‌دید و مرا به این روز هدایت کرد که پویشی را راه بیندازم که با آن اول خودم و خانواده‌ام به آرامش و رهایی برسیم.    از معرفی پویش رهایی در مراسم سالگرد شهادت پدرتان بگویید.  برای مراسم سالگرد پدرم با اینکه اوضاع امنیتی کمی پیچیده بود، بیت‌الزهرای حاج‌قاسم به‌طور معجزه‌گونه‌ای جور شد. بعد از سخنرانی من و معرفی پویش رهایی، حاج‌آقا «شهریاری» از فرماندهان جنگ و دوست نزدیک حاج‌قاسم به‌صورت خودجوش پشت تریبون آمدند و یکی از خاطرات گذشت حاج‌قاسم را برای حضار تعریف کردند: «حاج‌قاسم کسی را که قصد بمب‌گذاری در بیت‌الزهرا را داشت، بخشید. من اعتراض کردم که چرا گذشت کردی، او می‌خواست خیلی‌ها را به کشتن بدهد. حاج‌قاسم گفت: حالا که اتفاقی نیفتاده! چند سال بعد بچه این بنده‌خدا بزرگ می‌شود. در خیابان مردم می‌گویند این پسر همان مردی است که می‌خواست سلیمانی را شهید کند و بالای دار رفت. این پسر نمی‌تواند سرش را در جامعه بالا بیاورد. نمی‌خواهم کسی به خاطر من اینطوری اذیت شود.» مراسم پر شد از زمزمه‌های بخشش گرفتن و بخشیدن و تشکر و قدردانی.    ماجرای تسبیح‌هایی که در مراسم‌ها توزیع می‌کنید، چیست؟ یادگاری پویش، تسبیح‌هایی مزین به عکس شهدا و جملاتی درباره بخشش و رهایی است. آن‌ها را در مراسم‌های شهدا و مراسم‌های مذهبی در رفسنجان و کرمان به مردم اهدا می‌کنیم تا یادآور گذشت شهدا و اهمیت عفو و بخشش باشند.  در این مسیر، دوستی‌های ما فرزندان شهدا هم رنگ و بوی دیگری گرفته است. انگار خود شهدا این پویش را رهبری می‌کنند و ما را در این مسیر پیش می‌برند. در این پویش، آسمانی‌ها به کمک زمینی‌ها آمده‌اند تا آن‌ها را نیز به آرامش و رهایی برسانند.  دکتر «زینب کبیریان» از اعضای هیئت راهبردی پویش رهایی و فرزند جانباز شهید «حسن کبیریان» است. او می‌گوید:  رهایی برای من صرفاً یک پویش اجتماعی نیست. تکرار دوستی پدرهایمان است در بستری از جنس خدمت. ما سال‌هاست دوستیم، ولی این تجربه همکاری برایم شکل جدیدی از خدمت را حاضر کرده است.  پدران ما همگی از رزمندگان لشکر ثارالله بودند و ما بر این اعتقادیم که زندگی‌شان را در راه خدا و برای رهایی مردم بذل کردند. هدف ما هم خدمت به مردم، دین خدا و امام زمان (عج) است.  هر کدام از ما دوستان و آشنایانی داریم که اعلام آمادگی کرده و برای پویش کار می‌کنند. گاهی در تهیه نشانه‌ها و رزق شهدایی پویش، گاهی در برگزاری جلسات. گاهی هم هر نفر با دریافت نشانه یادگاری پویش متعهد می‌شود دوستانش را به این پویش دعوت کند.  حالا «رهایی» مثل یک شخص زنده هویت پیدا کرده و نفس می‌کشد. هویت و آبرویش را هم از شهدا گرفته. مطمئنم اگر امروز جسم شهدا در کنار ما بود، همدلی و وحدت از اولین دغدغه‌هایشان بود.  رهایی در زندگی شخصی ما هم اثر گذاشته است. پرونده‌های ناقص و پر از دلخوری، حتی اگر فراموش شده بودند الان بالا آمده‌اند و ما داریم در کنار همدیگر هر لحظه بخشش را تمرین می‌کنیم و حواس‌جمعی می‌دهیم که اگر لازم است از کسانی حلالیت بگیریم. انگار رهایی اول از همه از ما شروع شده است.