دیده‌بانی راهبردی برای ایران قوی

 تأکید اخیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر امتیاز نبودن بهره‌برداری از فناوری هوش مصنوعی و تسلط بر لایه‌های عمیق این فناوری را باید در راستای تأکید‌های پیشین ایشان مبنی بر دانش‌بنیان کردن تولید و اقتصاد و همچنین، تذکر دقیق و آینده‌نگرانه معظم له در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) (۱۴/۰۳/۱۴۰۲) با این مضمون که در شرایط امروزی که ابزار‌های متعددی ایجاد شده، نمی‌توان برای اداره کشور به ابزار‌های سابق متکی بود، دانست. 
درواقع، تأکید دقیق و آینده‌نگرانه رهبر معظم انقلاب بر تسلط بر لایه‌های عمیق فناوری هوش مصنوعی ناظر بر درک عمیق ایشان از روند‌های نوظهور در دنیای فناوری و اقتصادسیاسی این حوزه است. در توضیح باید گفت که هم‌اکنون متأثر از انقلاب تکنولوژیک، تقسیم‌کار نوینی در سطح نظام بین‌الملل در حال ظهور است که در آن، مبنای تعیین موقعیت کشورها، میزان تسلط آن‌ها به فناوری‌های نوینی، چون هوش مصنوعی، هسته‌ای، نانو و سلول‌های بنیادین است. حال این موضوع برای ایران که در تقسیم کار اول در نظام بین‌الملل با یک موقعیت تحمیلی و پرچالش مواجه بوده است، می‌تواند دربردارنده فرصت‌های نوینی باشد که در صورت بهره‌برداری از آن‌ها هم می‌تواند از چالش‌ها و موقعیت تحمیلی سابق رهایی یابد و هم جایگاه متناسب با شأن خود را در تقسیم کار نوین در نظام بین‌الملل به دست آورد. 
در تمهیدی تاریخی باید گفت که از ابتدای دوره قاجار بود که به دلیل شکست ایران در برابر روس‌ها در دو جنگ پیاپی، ایران وارد نظام اقتصاد جهانی شد. درواقع، اگرچه در اثر پیامد‌های اجرای ضمیمه تجاری– اقتصادی قرارداد ترکمانچای ایران وارد اقتصاد جهانی شد، اما به دلیل ضعف زیرساخت‌های تولید از یک سو و نگاه غارت‌گرانه طرف‌های خارجی به اقتصاد ایران، ایران در حاشیه یا پیرامون اقتصاد جهانی قرار گرفت و برای آن سه کارویژه تعریف شد که عبارت‌اند از: تأمین مواد خامی مانند ابریشم، نفت و در وهله بعدی برخی محصولات کشاورزی و باغی، واردات کالا‌های مصرف (به طور عمده از روسیه و انگلیس) و استفاده این کشور‌ها از نیروی کار ارزان قیمت در ایران. این کارویژه‌ها در اثر گذر زمان، تثبیت و تداوم پیدا کرد، به گونه‌ای که در دو قرن اخیر تا کنون، تلاش‌ها برای رهایی از این تنگنای ساختاری در اقتصاد بین‌الملل، چندان موفق نبوده است. درواقع، ایران ناخواسته با یک وضعیت تحمیلی در نظام تقسیم کار جهانی مواجه بوده و این وضعیت، همواره اثرات محدودکننده بر اقتصاد ایران داشته است. 
نکته مهم در این میان آن است که این نظام تقسیم کار در قرن ۱۵ میلادی شکل گرفته و ایران در قرن ۱۸ میلادی بود که وارد آن شد. در این نظام تقسیم کار، قدرت صنعتی مهم‌ترین ملاک تعیین جایگاه هر کشور بود. با این حال، از حدود ۵۰ سال پیش، به دلیل روی آوردن اقتصاد‌های صنعتی به توسعه ظرفیت‌های دانش‌بنیان که طی آن شاهد فاصله‌گیری این اقتصاد‌ها از صنعتی شدن و روی آوردن بیشتر آن‌ها به کارآفرینی و دانش‌بنیان شدن هستیم، به نظر می‌رسد که نظام تقسیم کار نوینی در جهان در حال شکل‌گیری و تثبیت است. در این نظام تقسیم کار نوین، کشور‌های صنعتی با انتقال صنایع خود به کشور‌های در حال توسعه، بر توسعه ظرفیت‌های کارآفرینی از طریق دانش‌بنیان کردن اقتصاد خود پرداخته‌اند. براین اساس، تقسیم کار نوین بر مبنای دو گانه صنعتی بودن (کارخانه‌دار بودن) و دانش‌بنیان بودن (کارآفرین بودن) تعریف می‌شود. مهمترین نکته در این زمینه آن است که در این شرایط، اقتصاد‌های دانش‌بنیان با کمترین هزینه، می‌توانند بیشترین ارزش‌افزوده را خلق کنند و در عین حال، از پیامد‌های زیست‌محیطی توسعه صنعتی مانند آلودگی هوا هم مصون بمانند. بنابراین، امروزه، قدرت، اعتبار و ثروت از آن کشور‌هایی است که به سمت دانش‌بنیان کردن تولید و اقتصاد خود که نمونه‌های آن را می‌توان در فعالیت‌های استارتاپی و دانش‌بنیان دید، حرکت کرده‌اند. 
با توجه به آنچه گفته شد، تأکید رهبر معظم انقلاب بر تسلط بر لایه‌های عمیق هوش مصنوعی، در کنار ایستادگی راسخانه ایشان بر دفاع از حقوق هسته‌ای ملت ایران و تأکید بر ضرورت دستیابی به چرخه کامل فناوری هسته‌ای در کنار راه‌اندازی پژوهشکده رویان با دستور مستقیم خود ایشان و مواردی از این دست، ناظر بر این واقعیت و درواقع، در راستای درک عمیقی است که ایشان از روند‌های در حال تثبیت در اقتصادسیاسی بین‌الملل دارند و در تلاش هستند تا در این روندها، برخلاف گذشته، ایران دست‌برتر را پیدا کند.