ثبت ناخوش احوال

هفته پيش مطابق معمول سري به سايت سازمان ثبت احوال زدم تا ببينم اطلاعات جديدي از آمار تولد و فوت، ازدواج و طلاق با ذكر جزييات در آن منتشر شده است يا خير؟ سايتي كه در دولت آقاي رييسي به‌ شدت محدود شد و بسيار دير به دير و خيلي كلي در حد چند رقم آمار را منتشر مي‌كرد. خوشبختانه اواخر سال گذشته دوباره به روال پيش از ۱۴۰۰ برگشت و اطلاعات آن به نسبت به‌روز شد ولي معلوم نشد كه چرا دوباره به تنظيمات كارخانه برگشت و از انتشار آمار هفتگي و ماهانه اجتناب كردند. در آخرين باري كه سر زدم آمار چهارگانه مزبور براي فصل بهار منتشر شده بود. مطابق آن زاد و ولد 5/5- درصد نسبت به فصل بهار سال ۱۴۰۲ كاهش يافته بود. خوشبختانه مرگ و مير افزايش نيافته بود، ولي ازدواج 1/5 درصد كمتر و طلاق ۱۱ درصد بيشتر شده بود در نتيجه نسبت ازدواج به طلاق نسبت به فصل بهار گذشته از 3/42 به 3/05 رسيده بود. اين آمار به خودي خود چندان دور از ذهن نيست، ولي اگر بدانيم كه از بهار ۱۴۰۱ تا بهار ۱۴۰۳ كه دولت قبل سر كار بوده و قانون فرزندآوري اجرايي شد و بايد به ثمر مي‌رسيد حدود ۸ درصد از تعداد زاد و ولد كاسته شد در حالي كه هدف ضمني اين قانون رسيدن به نرخ باروري 2/5 يا حداقل 2/1 كه نرخ جايگزيني است، بود كه به نظر مي‌رسد نرخ باروري اكنون به حدود 1/5 رسيده و مهم‌تر از آن نرخ رشد جمعيت كه به 0/61 درصد رسيده است. اين يعني شكست كامل سياستگذار. اين به معناي آن است كه يا تحقق اين اهداف از ابتدا غيرممكن بوده و اين روندي طبيعي در زاد و ولد است كه در اين صورت سياستگذار بيهوده وقت خود و منابع مالي مردم را تلف مي‌كند يا آنكه اين اهداف يا حداقل بخشي از آن قابل تحقق است... 
ولي سياستگذاري براي تحقق آنها نادرست و غلط بوده است. در هر دو حال اين سياست موجود غلط و پرهزينه بايد متوقف شود. آن هم در كشوري كه مشكلات فراوان و منابع اندك دارد. يكي از وظايف نهادهاي حكومت براي اصلاح اين وضع در اختيار گذاشتن حداكثر آمار و اطلاعات است. متاسفانه مديريت محترم سازمان ثبت يعني آقاي كارگر در اين زمينه براي چند ماه خوب عمل كرد ولي معلوم نيست چرا دوباره در مسير گذشته حركت كرده‌اند. پس از انتشار مطلب من يكي از سردبيران نشريات تماس گرفت و منبع اطلاعات منتشره را خواست كه گفتم سايت ثبت احوال است ولي هنگامي كه دوباره خواستم بروم و لينك را بفرستم، ديدم سايت در حال به‌روزرساني است. گفتم شايد تعطيل است دارند به‌روزرساني مي‌كنند ولي آن دوست سردبير چون بدبين بود پيغام زير را برايم فرستاد. «ثبت احوال پيش‌تر آمار مواليد بر اساس سن مادر را به صورت هفتگي منتشر مي‌كرد. آمار نوزادان‌زاده شده از مادران ۱۰ تا ۱۴ ساله را ما چاپ كرديم. سايت سازمان اين آمارها را به كلي حدف كرد. ناشناس تماس گرفتم با سايت‌شان. گفتند چون فلان روزنامه آمار را چاپ كرده و بحث كودك همسري رواج يافته دستور آمده ديگر آمار نگذاريم. گفتم آيا دستور نيامده جلوي اين فاجعه بارداري دختران زير ۱۴ سال گرفته شود؟ گفتند نه. فقط دستور آمده آمارش منتشر نشود!! شما را به خدا ما الان آمار وقايع حياتي نيوزيلند و گابن و سريلانكا و ژاپن و فنلاند را مي‌توانيم از اينترنت ببينيم. فقط از داشتن آمار ايران محروميم. سايت ثبت احوال فعلي را اگر باز كنيد، مي‌بينيد كه از ۱۰ تا خبرش ...» البته روز بعد سايت راه افتاد ولي بخش آمار آن برخلاف گذشته به راحتي در دسترس نيست. پس احتمال دارد كه آن سياست نادرست در حال تكرار باشد.
واقعيت اين است كه با منع دسترسي به آماري كه حق جامعه است هيچ تغييري در واقعيت رخ نمي‌دهد. مثل اين است كه آمار وجود كرونا از مردم پنهان شود. خب اينكه به زيان وزارت بهداشت است و كرونا بيشتر منتقل مي‌شود. آمار ثبت احوال نيز همين گونه است. عدم انتشار آنها به زيان سياستگذاران است. چه چيزي را از مردم و جامعه پنهان مي‌كنيد؟ اگر مردم از بيماري و ضعف جامعه مطلع نشوند، آيا كسي براي درمان آن اقدام مي‌كند؟ اين سياست به غايت زيانبار از كدام اتاق فكر معيوب تراوش مي‌كند كه گمان مي‌كند انتشار و اطلاع از داده‌هاي آمارهاي ثبتي و پيمايشي مشكل‌آفرين است؟ متاسفانه بايد گفت كه جلوگيري از انتشار اين اطلاعات در درجه اول غيرقانوني است. در درجه دوم موجب گمراهي سياستگذاران مي‌شود. اين اطلاع‌نرساني براي كشور، مردم و حتي سياستگذاران زيانبار است. اطلاعات و آمار سرمايه‌اي است كه بايد در دسترس همه قرار بگيرد. آگاهي و دانش را نسبت به جامعه افزايش مي‌دهد و اين يعني بهبود امور. مديريت محترم ثبت احوال آقاي كارگر در اين زمينه بايد اقدامي متناسب با وظايف خود و به سود كشور كنند، نه اينكه خرده‌فرمايش‌هاي اين و آن را انجام بدهند. آمار هفتگي را با ريز جزييات همچون گذشته  منتشر كنيد.