روزنامه جوان
1403/06/19
کسی به شریعتی نزدیک نشود!
حواسشان جمع بود و درست به هدف زدند؛ اول رفتند سراغ مطهری که عنوان ایدئولوگ انقلاب اسلامی را به او داده بودند. درست است که اولین نشانهگیری آنها دقیق بود و به هدف هم خورد، اما امام خمینی از این تهدید یک فرصت بزرگ ساخت و با توصیه اکید به دانشجویان و طلاب، تمام ایران را به مدرسه و مکتب آموزشی مطهری تبدیل کرد و زیربنای فکری انقلابیان را با هنرمندی تمام بر اساس این بنیان قوی ساخت. هدفهای بعدی دشمنان هوشیار، خامنهای و بهشتی و رجایی و باهنر بودند که اولی را خدا برای آینده انقلاب اسلامی زنده نگه داشت (و زنده نگه دارد) و بقیه باز هم بر اساس ویژگی خون شهید، به قلب جامعه توان و تپش و حیات بخشیدند و سرعت و شتاب انقلاب را بیشتر و جدیتر کردند. اما انقلاب، هم در دوران پس از پیروزی و هم بهخصوص پیش از پیروزی بر دوش یک قشر از «روشنفکران دینی» هم بوده و است. کسانی که با تعبیر عمیق رهبر عزیز انقلاب، اگر نبودند انقلاب به پیروزی نمیرسید؛ کسانی، چون طالقانی و آل احمد و شریعتی. جلالی که وقتی میخواهد رمان «ن والقلم» را بنویسد یک دوره تفسیر قرآن میخواند و شریعتیای که روشنفکری را نه در نفی مذهب و نه در حذف سنت میداند و تمام همتش را میگذارد تا اهل بیت علیهمالسلام را در دل و جان دانشجویان جایگیر و پرتأثیر کند؛ علی (ع) را در سه دوره حیات و در سه نقش گوناگون «مکتب»، «وحدت» و «عدالت» معرفی میکند و از نقش قاسطین و مارقین و ناکثین در مقابله با امام میگوید. امام حسین (ع) و عنصر شهادت در خیزش جامعه را توضیح میدهد و نقش حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) را در پیامبری نهضت حسینی از بزرگترین ضروریات بعد از شهیدان میداند. از انتظار امام زمان (عج) به عنوان نه یک مفهوم سازشکارانه بلکه مضمونی اعتراضی و در عین حال امیدوارانه سخن میراند. شریعتی از فاطمه (س) به عنوان بهترین و کاملترین الگوی زن در تمامی ادوار تاریخ و از جمله همین امروز یاد میکند و با ترسیم چهرهای واقعیتر از او برای دانشجویان، آنان را به هرچه نزدیکتر شدن به سیره فاطمی سوق میدهد. در سیاست و حکمرانی هم صریحاً و رسماً با ارائه الگوی «امت و امامت» و نیز در اواخر «حسین وارث آدم» صریحاً از ولایت فقیه در دوران غیبت امام زمان به عنوان بهترین و صحیحترین الگوی حکومتی یاد میکند. این است که روشنفکران غربزده و وابسته درست پس از فرونشستن شوروشر اولیه انقلاب، کمر به ترور شخصیت کسانی، چون جلال و شریعتی هم بستند. از اکبر گنجی مرتد گرفته تا نشریات زنجیرهای جامعه و توس و نشاط هر سال در سالگرد شریعتی به طور مستقیم و غیرمستقیم دوران او را و ایدههای او را پایانیافته و تمامشده قلمداد کردند و بسیار حساس بودند تا نسل جدید کوچکترین تمایلی و گرایشی به شریعتی نداشته باشند. آنها میدانستند اکثر نسلی که قبل و اوایل انقلاب به نهضت امام خمینی گرایش پیدا کردند و به آن پیوستند همه در اثر خوانش آثار شریعتی و جلال بوده است و به قول رهبر انقلاب در دیدار با دستاندرکاران انجمن قلم در اواخر دهه نود «اگر شریعتی و جلال نبودند انقلاب اسلامی به پیروزی نمیرسید». در این میان گاه نیروهای انقلابی و حتی کسانی که نانخور معنوی شریعتی و جلال بودند، با محافظهکاری یا کمکاری حاضر نشدند در دفاع از این اسطورههای روشنفکری دینی، قلمی و قدمی بزنند و سخنی بگویند به جز همان بهشتی و خامنهای و حکیمی و بزرگانی معدود. اینروزها کسانی بار دیگر نگران گرایش مجدد مردم و جوانان به جلال و شریعتیاند و حتی حاضر به نقد او یا برگزاری مناظره با موافقان او نیستند بلکه بهتر این دیدهاند که با هجو شریعتی و با استهزای او و کشیدن کاریکاتورش فرصت فکرکردن و تأمل در آرای او را به مخاطبانشان ندهند. البته به نظر میرسد این کار خیلی نظر پروژهبازان جدید را تأمین نکند و مثل همه این سالها تیرشان به سنگ بخورد؛ اما باز هم نباید به سکوت و محافظهکاری و پشتهماندازی موافقان روشنفکری دینی بیاعتنا بود و به آنها خرده نگرفت. به قول عبارت عمیق معروف: ما فقط پاسخگوی گفتهها و کردههای خود نیستیم؛ بابت آنچه نگفته و نکردهایم هم باید روزی به جامعه و تاریخ و به خداوند متعال پاسخ بدهیم... .
سایر اخبار این روزنامه
پیروزی بزرگ در پاکسازی همسایه از تروریستها
کسی به شریعتی نزدیک نشود!
رفع حصر از اولویت اصلاحطلبان هم خارج شد
تنها کشور با «فضای مجازی ول» هستیم
محاصره اسرائیل از شرق هم کامل شد
گره کور انتخاباتی در امریکا
ملاحظات انتشار خبرهای خودکشی
ورزشگاهی میخواهیم در خور نام ایران
عقلانیت بنزینی دولت
رئیسجمهور: با راه قبلی به جایی نخواهیم رسید
مصائب رشته یکدرصدی
موفقیت دیپلماسی و میدان علیه تجزیهطلبی