روزنامه جوان
1403/06/19
تنها کشور با «فضای مجازی ول» هستیم
جوان آنلاین: اینترنت ماهوارهای استارلینک چند سالی است بر سر زبانها افتاده و حالا هم مدتی است در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی محل بحث کاربران است. اینترنتی که عدهای میگویند ارزان، پرسرعت و بدون فیلتر و آزاد است و گروهی دیگر هم معتقدند این نوع اینترنت آنقدرها هم سریع و در دسترس و از همه مهمتر آزاد نیست و از گرانی دسترسی به این اینترنت خبر میدهند. در این میان با عنایت به چالشهای فضای مجازی در همین سبک و سیاق کنونی برخیها هم نگران آسیبهایی هستند که این نوع اینترنت میتواند برای حکمرانی فضای سایبر ایران داشته باشد. محمد علی شکوهیانراد، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در حوزه دانش سایبرنتیک و پژوهشگر ارشد آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران در گفتگو با «جوان» ضمن پاسخ به این سؤالات تأکید میکند: «استفاده از استارلینک نیازمند تجهیزات سختافزاری است که هزینه آن از حدود ۶۰ میلیون تومان (با قیمت فعلی ارز) آغاز شده و بیش از این نیز ارائه میشود. این در حالی است که علاوه بر آن باید برای دریافت اشتراک اکانت نیز به صورت ماهانه هزینه چند میلیونی بپردازید. جدا از اینکه اساساً این پروژه، گامی است در راستای حکمرانی بر جهان از طریق کنترل جریان اطلاعات که مستقیم بر شناخت و باور انسانها اثرگذار است.» بحث اینترنت ماهوارهای استارلینک مدتی است دوباره بر سر زبانها افتاده است. آیا در حال حاضر این اینترنت فعال شده و آیا به لحاظ فنی دسترسی به آن امکانپذیر است؟ از جنبه فنی چیزی به نام اینترنت ماهوارهای اصلاً غیرممکن نیست و از چندین سال پیش میتوانست اجرا شود. در واقع پروژه استارلینک که توسط ایلان ماسک از چند سال قبل مطرح شد، اولین پروژه اینترنت ماهوارهای نیست! قبل از این نیز در امریکا چند پروژه دیگر اینترنت ماهوارهای نظیر اوترنت وجود داشته که هر کدام به دلایل بعضاً فنی و بیشتر مسائل سیاسی و حکمرانی فضای سایبر کشورها دچار اشکال شده و به نتیجه نرسیدند. پروژه استارلینک به نحوی تجمیع تجربیات گذشته به همراه راهحل آنها است که به لحاظ فنی کاملاً امکانپذیر است و سعی کرده ابعاد سیاسی را نیز حل کند.استارلینک همین حالا نیز در کشورمان فعال شده و گرههایی داریم که متصل هستند. فعلاً در نسلهای اولیه، کاربران باید از طریق سختافزارهای مشخصی به استارلینک وصل شوند، اما محتمل است که در آینده به دلیل پیشرفت تکنولوژی و بهینهسازی زیرساختهای فنی سمت کاربران، استارلینک با روشهای سادهتری، اینترنت را به کاربران ارائه کند. البته دیشی که در حال حاضر در استارلینک مورد استفاده است، به بزرگی ذهنیتی که مردم از دیش ماهواره تلویزیونی دارند نیست و کوچکتر است و کل تجهیزات در مقیاس یک کیف دستی کوچک است. از منظر هزینهای چطور؟ آیا استارلینک از اینترنت فیبرنوری ارزانتر تمام میشود؟ به لحاظ هزینهای اتفاقاً هزینههایش بالا است و دستگاههای نسل جدید استارلینک به قیمت فعلی دلار از ۶۰ میلیون تومان به بالا قیمت دارند. قاعدتاً با این قیمت، در حال حاضر صرفاً یک قشر خاص به سمت تهیه استارلینک میروند، اما نکتهای که وجود دارد این است که هر چیزی که در حوزه تکنولوژیهای سایبری ارائه میشود، ابتدا با هزینه بیشتری عرضه میشود و بعداً که تقاضا بالا میرود، آرام آرام قیمت تجهیزات کاهش مییابد، اما برای کاربران ایرانی از آنجایی که ما تدریجاً با کاهش ارزش پول ملی مواجه هستیم که مردم با عنوان «گران شدن دلار» از آن یاد میکنند و همچنین اینکه تجهیزات استارلینک وارداتی و محاسبه قیمت آن بر حسب دلار است، بنابراین نهایتاً کاهش قیمت دلاری تجهیزات با کاهش ارزش ریال، توازنی ایجاد میکند که قیمت تجهیزات را بالا نگه میدارد، مگر آنکه سیاستهای حکمرانی فضای سایبر امریکا چنین شود که برای کمک به نقض حکمرانی ایران در این عرصه، قیمت تجهیزات را به میزان چشمگیری کاهش دهد. ضمناً در نظر داشته باشید که به غیر از هزینه اولیهای که برای تجهیزات سختافزاری پرداخت میشود، هزینه ماهانه برای دریافت اشتراک اکانت نیز باید پرداخت گردد که ماهی چند میلیون تومان است. چرا امریکا به دنبال این است که اینترنت ماهوارهای را در دنیا جا بیندازد؟ اگر روند تاریخی شکلگیری اینترنت را مرور کنیم، میبینیم که اینترنت به عنوان یک زیرساخت جهانی برای تبادل اطلاعات و جریانسازی هدفمند نسبت به اطلاعات؛ در اصل حاصل پروژه مشترکی است که امریکا و انگلیس در دهه ۵۰ میلادی انجام دادند؛ به این ترتیب که در امریکا، «آژانس تحقیقات پروژههای پیشرفته دفاعی» (DARPA) و در انگلیس نیز آزمایشگاه ملی فیزیک (NPL) کار را بر عهده گرفتند و به تدریج در دهههای بعد، اینترنت را تجاری کردند تا جریانسازی هدفمند اطلاعات در جوامع انسانی صورت پذیرد. پس از جنگ جهانی دوم برای آنکه کنترلهای سایبرنتیکی در سطح بینالملل از اختیار امریکا و انگلیس خارج نشود، یک معاهده رسمی امضا شد که جای تحلیل این معاهده در کشور ما از منظر حکمرانی سایبری بسیار خالی است. چه معاهدهای؟ معاهدهای به نام UK- USA که سال ۱۹۴۶ توسط این دو دولت امضا شد و بر اساس آن کلیت اشراف بر زیرساخت و تکنولوژیهای سازنده اینترنت در جهان از طریق وضع استانداردهای مختلف بینالمللی و تدوین پروتکلهای فنی در اختیار مبدعین فضای سایبر باقی ماند. یعنی کنترل فضای سایبر بهواسطه زیرساختهای فنی که دیگر کشورها حس نکنند، اما این جهانیسازی پروتکلها به اشراف دو کشور مذکور بر فضای سایبر جهانی منتج شدهاست. در نتیجه در ۲۰، ۲۵ سال گذشته خیلی از کشورها، حتی متحدین نزدیک به امریکا نیز نسبت به این وضع اعتراض کردند و برای اینکه بتوانند حکمرانی خودشان را بر فضای سایبر حفظ کنند، با اقدامات مقتضی نظیر ایجاد شبکه ملی اطلاعات به سمت بومیسازی این فضا حرکت رفتند. متأسفانه تا امروز تنها کشوری که هنوز بر فضای سایبر خود، مدیریت و تسلط ندارد ایران است! یعنی تمام کشورها، سطوح مختلف زیرساخت و قانونی لازم برای مدیریت فضای سایبر خود را اجرا کردهاند، اما کشور ما در این زمینه با جعلیات موهوم و عجیب و غیرعلمی زیادی مواجه است که افکار عمومی را به انحراف کشانده! مانند اینکه ایجاد شبکه ملی اطلاعات، اینترنت کشور را قطع میکند و دسترسی به منابع جهانی از بین میرود؛ یا اینکه کنترل اینترنت را هیچ کشوری ندارد و اینترنت همه کشورها کاملاً آزاد است و فقط در ایران و کره شمالی چنین چیزی اتفاق میافتد. بهعنوان پژوهشگر این حوزه عرض میکنم که این جعلیات همانقدر عجیب است که به شما بگویند هیچ کشوری مرزهای جغرافیایی خود را کنترل نمیکند و فقط ایران است که مرزبانی ایجاد کردهاست. نهایتاً اینکه شما دقیقاً میبینید همین هفته گذشته، یک معاهده بینالمللی جدید در حوزه هوش مصنوعی مطرح شد که این بار امریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی و چند کشور دیگر که عموماً با سیاستهای UK- USA همراستا هستند، اعضای اصلی این معاهده میباشند؛ یعنی شبیه به معاهده جهانی اینترنت در سال ۱۹۴۶، این بار برای سلطه و در اختیار گرفتن هوش مصنوعی اقدام به تدوین و امضای معاهده نمودهاند؛ و خروجی این معاهدات برای کشورهایی همچون ایران چیست؟ کل تلاشهای حوزه سایبر که قدمتی ۷۰، ۸۰ ساله دارد برای حصول یک گزاره است، اینکه حکمرانی بر جهان از طریق کنترل جریان اطلاعات که مستقیم بر شناخت و باورهای انسانها اثرگذار است حاصل شود که دانش پایه آن، دانش سایبرنتیک نام دارد. سایبرنتیک یعنی منازعات برای کنترل به آخرین و عمیقترین لایه وجودی انسان یعنی بعد ذهنی، ادراکی و شناختی او رسیدهاست. از اینرو پروژه استارلینک نیز در چنین پازلی دیده میشود. اینکه یک سری از کشورهای جهان که قدرتهای بزرگ بینالمللی محسوب میشوند از چین و روسیه گرفته تا حتی در خود اروپا کشورهایی مانند فرانسه و آلمان، نمیخواهند الگوی فضای سایبر امریکایی در کشورشان جاری باشد هم به همین دلیل است. یعنی حتی کشورهای اروپایی با الگوی فضای سایبر امریکایی مخالفند؟ اگر عبارت The Internet of Trust را به همراه نام Macron (رئیسجمهور فرانسه) جستوجو کنید، ویدئویی از مکرون میبینید که در «اجلاس اینترنت مطمئن» در حال سخنرانی است و میگوید «امروز دنیا یک اینترنت کالیفرنیایی دارد و یک اینترنت پکنی و ما هیچ کدامش را نمیخواهیم! ما باید الگوی اینترنت مناسب خودمان را ایجاد کنیم». این در حالی است که فرانسه یک کشور لیبرال و کاملاً همسو با امریکا است، اما نگران آثار منفی الگوی محتوایی اینترنت امریکایی است و لازم به ذکر است این نوع ادبیاتی که مسئولان دنیا در حوزه حکمرانی سایبری دارند، حتی سر سوزنی از آن در کشور ما وجود ندارد و بیان اینگونه حرفها بسیار بد و مغایر با آزادیهای عمومی است! اشتباه بزرگی است که دقیقاً به علت عدم کنترل فضای سایبر و القای مطالب کاملاً غلط و غیرعلمی به جامعه و حتی مسئولان رخ داده است. پس استارلینک پروژههایی برای گسترش حاکمیت امریکا بر فضای مجازی است؟ برای آنکه امریکا بتواند به افکار ملتهایی که دولتشان دارای حکمرانی فضای سایبر هستند، بهطور مستقیم دسترسی یابد، از سالها پیش صحبت از اینترنت فراسرزمینی کرد که هماکنون اولین نسخه موفق آن، همین پروژه استارلینک است. یعنی نهایتاً منازعه سر حکمرانی بر شناخت ملتها است که از طریق ایجاد زیرساخت تکنولوژی امکانپذیر میشود. آقای شکوهیانراد! راهکار مواجهه ما با استارلینک باید چگونه باشد؟ قطعاً اگر همان راهی که ما در موضوع ماهواره پیش گرفتیم که در نهایت موفق نبود، در این موضوع تکرار کنیم، به نتیجهی مطلوب نمیرسیم! مصداقیتر توضیح میدهید؟ مثال سادهاش آمدن سرویسهایی مانند تلگرام به کشور است. روال فعلی ما اینگونه است که ابتدا مردم به سمت سرویسهای خارجی میروند و مسئولان هم هیچ کاری نمیکنند و زمانی که آن سرویس کاملاً فراگیر شد و چندین میلیون کاربر ایرانی را جذب کرد و بستری شد که از آنجا میشود یک سری اقدامات منفی علیه فرهنگ و اخلاق و امنیت ملی ایران صورت داد، یادشان میآید که آن سرویس خارجی را مسدود کنند! آن هم نوعی از مسدودی که حتی یک کودک خردسال هم میتواند با نرمافزارهای رایگان آن را دور بزند؛ یعنی اساساً ما در کشورمان چیزی به عنوان مدیریت فضای سایبر نداریم و این قضیه در ایران کاملاً مطرود است. طریق مواجهه کشورهای دیگر با این موضوع چیست و تجربههای جهانی در این زمینه چه میگوید؟ راهکاری که تمام کشورها انجام میدهند، از کویت و ترکیه در همسایگی ایران گرفته تا سایر کشورهای دنیا، استفاده از سایبر دیپلماسی است؛ مفهومی که بعید میدانم در ذهن مسئولان ما وجود داشته باشد و وزارت امور خارجه برای این امر، اداره یا... تأسیس کرده باشد. عموم کشورهایی که تعاملات بینالمللی در عرصه سایبر دارند، به دیپلماسی سایبری توجه دارند که در این تعاملات با کشورهای مبدأ سرویسها یا با خود شرکتهای ارائه خدمات سایبری ارتباط میگیرند و پس از توافق بر سر شرایطشان و عقد قرارداد فیمابین، آن سرویس در کشور متقاضی در راستای قوانین کشور میزبان شروع به فعالیت میکند. در این راستا، شرکتی که قرار است تکنولوژی خود را ارائه کند، تضمینهای حقوقی و مالی مختلفی به کشور میزبان ارائه میکند که بهعنوان ضمانت اجرایی قرارداد است. اینکه میبینید فرانسه میتواند پاول دورف را دستگیر کند و گروههای حقوق بشری به آن برچسب نقض آزادی بیان نمیزنند، بابت وجود چنین ساز و کارهایی است. اما فرض کنید ایران به دلیل آنکه تلگرام در سالهایی مانند ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸، بسترساز اقدامات گسترده علیه امنیت ملی کشور شد، پاول دورف را دستگیر کند؛ چه فضای رسانهای ایجاد میشود؟! آیا مسئولان ایران توانستهاند به جهان بفهمانند که حق داریم در راستای امنیت ملی خود، همانگونه که زمانی عبدالمالک ریگی را از یک پرواز بینالمللی پیاده و دستگیر کردیم، امروز افراد مؤثر سایبری علیه ایران را دستگیر و محاکمه کنیم؟! اگر قرار است استارلینک در ایران فعالیت کند باید از طریق وزارت خارجه و با طرفیت دستگاههای ذیربط مثل وزارت اطلاعات و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات وارد مذاکره شود، وقتی جمعبندی منطبق با موازین قانونی، امنیتی، شرعی و فرهنگی ایران حاصل شد، به آنها اجازه دهد که سرویس خود را ارائه کنند و در این راستا، تضمینهای لازم از شرکت متولی استارلینک اخذ شود. آیا آنها شرایط ما را میپذیرند؟ من به شما میگویم قطعاً تعامل قانونی با ایران را میپذیرند، چون هرگز نمیخواهند کاربران ایرانی را از دست بدهند. کاربران ایرانی همیشه به دلایل متعدد جزو مهمترین جامعه هدف شرکتهای ارائه خدمات سایبری بوده و هستند، بنابراین راه اصلی این است که سایبر دیپلماسی بالاخره در وزارت امور خارجه فعال شود. علاوه بر این، یک قاعده کلی وجود دارد در عرصه منازعات نرم، تقابل سخت جواب نمیدهد. جایی که بستر اقدام، نرم است باید راهبردهای مقابله نیز نرم باشد. در نمونههای سابق، چنین بود که برای مقابله نرم با رجوع جامعه به سمت ماهوارههای تلویزیونی، دیش ماهواره را از روی پشتبامها جمع میکردند که تقابل سخت تلقی میشود. نتیجه آنکه چند روز بعد این دیشها برمیگشت! این نوع تصمیمات، صرفاً هزینههای سیاسی - اجتماعی دارد بدون آنکه خروجی مطلوبی در چارچوب حکمرانی سایبری کشور داشته باشد. شایع شده که استارلینک، اینترنت رایگان پر سرعت و بدون فیلتر ارائه میدهد، اما طبق توضیحات شما هیچ کدام از اینها وجود ندارد. آیا درست است؟ اولاً استفاده از استارلینک از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست و هزینههای آن خیلی بالا است. دوم اینکه درباره فیلترینگ نیز یک باور غلط در جامعه رواج پیدا کرده که من، مردم را مقصر اصلی آن نمیدانم و مقصر اصلی، مسئولان ذیربط هستند. آن باور غلط این است که هیچ کشوری در دنیا، هیچ کنترلی بر فضای سایبر خود ندارد و فقط ایران و کره شمالی این کار را انجام میدهند. این در حالی است که تنها کشوری که هیچ کنترلی روی فضای سایبر خود ندارد ایران است، اینقدر که تعبیر «فضای مجازی وِل» در نسبت با این ولنگاری از سال ۱۴۰۰ مصطلح شدهاست! اینکه شما اصلاً کنترل محتوا نکنید و نهایتاً اگر تخلفی شکل گرفت و به مسائل امنیت ملی منجر شد، آن موقع سرویسها را مسدود کنید یا حتی نظیر آبان ۱۳۹۸، برای چندین روز کل اینترنت را قطع کنید، نشان میدهد عملاً کنترلی در ایران نسبت به فضای سایبر وجود ندارد، وگرنه باید روشهای بسیار بهینهتر و منعطفتر مورد استفاده قرار میگرفت. اما اصل قضیهای که ممکن است بعضیها را به این نتیجه برساند که بیش از ۱۰۰ میلیون هزینه کنند تا از اینترنت ماهواره استارلینک استفاده کنند، تصور غلط «اینترنت آزاد و بدون فیلتر» است. اینترنت استارلینک بدون فیلتر نیست! بلکه صرفاً ارزشگذاری محتوایی آنها با ما متفاوت است. یعنی چیزهایی که ممکن است از جنبههای متفاوت اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی از نظر ما منع داشته باشد، به نحو دیگری برای امریکا و هر کشور دیگری وجود دارد. این را در نظر داشته باشید که یکی از سنگینترین قوانین و سامانههای اعمال کنترل بر محتوای فضای سایبر، برای کشور انگلیس است. آیا مردم ما از این واقعیت مطلع هستند؟! آیا مردم میدانند در عموم کشورها، نشر اکاذیب در فضای سایبر، مجازاتهایی در حد جریمه سنگین مالی و حتی زندان در پی دارد؟! ممکن است شما از استارلینک استفاده کنید و یکسری از سرویسها مانند تلگرام باز باشد، اما از آن سو یکسری دیگر از شبکهها و محتواها که مغایر سیاستهای حکمرانی سایبری امریکا است، مسدود است که شاید تیکتاک یکی از مصادیق آن باشد. در واقع استارلینک نیز منطبق با سیاستهای حکمرانی سایبری امریکا، فیلترهای محتوایی و فنی خاص خودش را دارد. بهطور کل در عصر حاضر، هر کشوری بر اساس منافع ملی و ارزشهای اجتماعی خودش نسبت به فضای سایبر کنترل دارد. در واقع اعمال محدودیت بر مبنای سیاستگذاری در کشورهای مختلف انجام میشود، همانگونهای که همه کشورها، مرزبانی سرزمینی و جغرافیایی دارند و به هیچ کشور یا گروه مسلح دیگری اجازه کوچکترین تهدیدی علیه امنیت مرزها و سرزمین خود را نمیدهند.
سایر اخبار این روزنامه
پیروزی بزرگ در پاکسازی همسایه از تروریستها
کسی به شریعتی نزدیک نشود!
رفع حصر از اولویت اصلاحطلبان هم خارج شد
تنها کشور با «فضای مجازی ول» هستیم
محاصره اسرائیل از شرق هم کامل شد
گره کور انتخاباتی در امریکا
ملاحظات انتشار خبرهای خودکشی
ورزشگاهی میخواهیم در خور نام ایران
عقلانیت بنزینی دولت
رئیسجمهور: با راه قبلی به جایی نخواهیم رسید
مصائب رشته یکدرصدی
موفقیت دیپلماسی و میدان علیه تجزیهطلبی