یک «عرض نیمایی» دارم خدمتتون!

یکی از خبرگزاری‌های رسمی در انتشار خبر وزیر اقتصاد در یک بند (پاراگراف) از خبر، بار اول و دوم از اصطلاح «ارز آزاد» و «ارز نیمایی» استفاده کرد و بار سوم و چهارم همین اصطلاحات را به صورت «عرض آزاد» و «عرض نیمایی» نوشت! تا اینجای کار ربطی به ما ندارد. با اینکه می‌دانیم ریشه این اشتباهات در چیست. آنجا که به ما ربط دارد و باید به همه ربط داشته باشد و همه مهم بدانند آن را، دقیقاً جایی است که ده‌ها (و شاید صدها) تارنمای (سایت) خبری و حتی برخی خبرگزاری‌ها همین خبر را در تارنما‌ها و گذرگاه‌های اینترنتی خود با همین غلط‌ها بازنشر دادند (درواقع یک فوروارد ساده با اعمال دکمه مخفی‌کردن ارسال‌کننده و سپس ویرایش آن با اضافه‌کردن علامت هویتی خود آن گذرگاه‌ها یا همان ID). 
فایده یا ضررش چیست و چرا باید به همه مربوط باشد؟ به این علت که اغلب این گذرگاه‌های خبری هیچ هویتی غیر از این ندارند. یعنی در یک اتاق کوچک چند فرد غیرروزنامه‌نگار را برای همین کار یعنی فرستادن محتوای تولیدی خبرگزاری‌های اصلی استخدام می‌کنند و یک شبکه خبری راه می‌اندازند. تا اینجا هم ظاهراً فقط یک کلاهبرداری است، چون هم دزدی معنوی است و هم برای این دزدی‌ها از چند منبع به اسم کار رسانه‌ای پول می‌گیرند! اما داستان وقتی از حد یک کلاهبرداری جدی‌تر می‌شود که همین تارنما‌ها روزی یکی دو مطلب را که برخی از آن‌ها از منابع واحد تولید می‌شود و به دست‌شان می‌رسد علیه منافع ملی و همسو با منافع دسته و گروه و جریان سیاسی یا حتی یک صنف خاص در همین تارنما‌های ذاتاً کپی‌کار، منتشر می‌کنند و تنها مطلب تولید‌ی‌شان همین چند مطلب منفعت‌طلبانه، جناحی و گاهی در ضدیت با منافع ملی است. 
فاز آخر این ماجرا دلیل اصلی نوشتن این مطلب است. یعنی مانوردادن آدم‌های سیاسی داخل و رسانه‌های خارجی با عباراتی مثل «اعتراض گسترده رسانه‌ها» یا «واکنش روزنامه‌نگاران ایرانی» روی همین چند مطلب تولیدی که تازه همین‌ها هم باز در اغلب این تارنما‌ها بازنشر می‌شود! و اینکه برخی افراد تحصیلکرده نیز در دام همین باور می‌افتند که با خرد‌جمعی روزنامه‌نگاران مواجه شده‌اند! حالا چه خردی یا چه تحریریه یا ژورنالیسمی پشت این ماجراست؟ هیچ! و هیچ یعنی هیچ! 
این عرض نیمایی خودش مثل یک نشانه بود از اینکه تولید محتوا در فضای مجازی تقریباً صفر و همه‌چیز همین بازی‌ای است که عرض شد!