امكان كم‌رنگ تكرار برجام!

احسان   پناه‌بر
 اين روزها و به بهانه نشست فصلي شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در وين، بازار طرح اتهامات و ادعاها درباره برنامه هسته‌اي ايران دوباره داغ شده است. در همين رابطه، رافائل گروسي، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي در جلسه شوراي حكام آژانس در مورد برنامه هسته‌اي ايران مدعي شد كه اين نهاد اطلاعات كافي درباره توليد سانتريفيوژها و موجودي آنها در ايران را دراختيار ندارد. گروسي همچنين نسبت به «صلح‌آميز» بودن برنامه هسته‌اي ايران ادعاهاي پيشين خود را مطرح كرد. به گزارش رويترز، گروسي با اشاره به گزارش فصلي خود درباره برنامه هسته‌اي ايران، درباره ميزان توليدات اورانيوم غني‌شده ايران مدعي شد ذخاير اورانيوم ايران با خلوص ۲۰ و ۶۰درصد همچنان رو به فزوني است. او همچنين مدعي شد ايران تعداد آبشارهاي توليد گاز UF6 براي تزريق به سانتريفيوژهاي پيشرفته‌اش را افزايش داده است. مديركل آژانس درباره تعامل با مسعود پزشكيان، رييس‌جمهور ايران نيز گفت پس از انتخاب پزشكيان به مقام رياست‌جمهوري ايران، با او در تماس بوده و پيام‌هايي را رد و بدل كرده و آمادگي‌ خود را براي ديدار با رييس‌جمهوري در تهران به منظور ازسرگيري گفت‌وگوها و همكاري ميان آژانس و ايران اعلام كرده است. تروييكاي اروپايي به همراه ايالات‌متحده نيز در بيانيه‌اي از ايران خواستند تعهدات پادماني خود را به ‌طور كامل و بدون تاخير اجرا كند. تهران همواره ادعاهاي آژانس را رد مي‌كند و اظهار داشته است در چارچوب پادمان و ان‌تي‌پي با آژانس همكاري‌هاي لازم و كافي را داشته است. 
در راستاي همين ادعاها و اتهامات عليه برنامه هسته‌اي ايران، موسسه علم و امنيت بين‌المللي، مستقر در واشنگتن، روز جمعه 23 شهريور، مصادف با پايان نشست فصلي شوراي حكام، به نقل از منابع غربي ناشناس مدعي شد، طي يك سال و نيم گذشته، ايران فعاليت‌هاي دو سايت سابق طرح آماد را كه كليد توسعه برنامه هسته‌اي ايران براي گذر از آستانه گريز هسته‌اي در اوايل دهه 2000 بودند، دوباره فعال كرده و تسريع بخشيده است. گزارش اين موسسه مدعي شد اين دو سايت، سنجريان و گلاب‌دره، در توسعه سامانه پيچيده راه‌اندازي چند نقطه‌اي (MPI) از سوي «طرح آماد» در جريان است. در روز پيش از انتشار اين گزارش ادعايي نيز، همين موسسه مدعي شد ايران احتمالا در بخش T، يعني بخش مدل‌سازي رايانه‌اي مرتبط با توسعه برنامه هسته‌اي تخلفاتي را مرتكب شده است. همه اين ادعاها درحالي مطرح مي‌شود كه دولت جديد مسعود پزشكيان در ايران بارها از تمايل خود براي تعامل بر سر برنامه هسته‌اي و حل و فصل آن با غرب گفته است و آن را در صدر فهرست برنامه سياست خارجي خود قرار داده است. 
در همين رابطه، وبگاه خبري و تحليلي اوراسيا نيوز در تحليلي به قلم عمران خالد، تحليلگر ژئواستراتژيك و مقاله‌نويس در امور بين‌الملل، به موضع دولت پزشكيان در قبال پرونده هسته‌اي ايران پرداخته است. خالد بر آن است توانايي پزشكيان براي مديريت اين وضعيت حساس نامشخص است، به‌ويژه در شرايطي كه خاورميانه با تنش‌هاي شديد ناشي از مناقشه اسراييل و حماس دست و پنجه نرم مي‌كند. انتخابات رياست‌جمهوري ايالات‌متحده در ماه نوامبر، لايه ديگري از پيچيدگي را اضافه كرده است، اما همچنان اين پرسش باقي است كه آيا مي‌توان به تفاهمي جديد دست يافت و نگراني‌هاي غرب به رهبري ايالات‌متحده و همين‌طور ايران را برطرف كرد؟
به‌زعم اين تحليلگر امور بين‌الملل، شباهت‌هاي پزشكيان و سلف او، حسن روحاني، چشمگير است: هر دو رييس‌جمهوري كنوني و پيشين ايران به نوعي پژواك صداهاي ميانه‌رو در داخل ايران تلقي مي‌شوند كه مايل بوده و هستند، در چارچوب خط قرمز‌هاي نظام، با غرب به تعامل بپردازند. در دوران تصدي روحاني با توافق هسته‌اي 2015 كه باعث تقويت گفت‌وگو و بهبود روابط با واشنگتن و اتحاديه اروپا شد، پيشرفتي تاريخي در حل و فصل تخاصم تهران با واشنگتن حاصل شد. با در دست گرفتن قدرت از سوي پزشكيان، گمانه‌زني‌هاي فزاينده‌اي مبني بر اينكه ايران ممكن است براي دور ديگري از تلاش‌هاي جدي ديپلماتيك در راستاي تامين منافع خود آماده شود، مطرح است.
به زعم عمران خالد، سه عامل مي‌توانند اين تغيير و تحول در سياست تهران را توضيح دهند: نخست اينكه، اين تحول مي‌تواند ترفندي راهبردي براي خريد زمان ازسوي تهران باشد. به باور اين تحليلگر امور بين‌الملل، مشاركت در مذاكرات ممكن است به تهران اين امكان را بدهد كه مداخله بين‌المللي را به اندازه كافي به تعويق بيندازد تا برنامه هسته‌اي خود را تا نقطه‌اي بدون بازگشت پيش ببرد. خالد معتقد است اگر ايران بخواهد برنامه هسته‌اي خود را توسعه دهد، گزينه‌هاي غرب براي پاسخ به‌شدت محدود خواهند شد. بنابراين، تمايل ايران به مذاكره ممكن است كمتر در مورد ديپلماسي واقعي باشد و بيشتر در مورد تضمين موقعيت خود در صحنه جهاني تعريف شود.


دوم اينكه، ايران تحت تحريم‌هاي اقتصادي است. همين عوامل باعث ايجاد تورم و بخشي از مشكلات داخلي اقتصادي در ايران شده است. همان‌طور كه پزشكيان، رييس‌جمهور ايران بارها اعلام كرده است، به واسطه تعامل با غرب بايد تحريم‌ها را برداشت و رونق اقتصادي را به كشور بازگرداند. به‌زعم خالد، چشم‌انداز گفت‌وگوهاي مجدد با ايالات‌متحده مي‌تواند راه نجاتي براي برون‌رفت از مشكلات اقتصادي در ايران باشد و به‌طور بالقوه از آشفتگي اقتصادي كه مي‌تواند در ايران بيشتر شود، بكاهد. با باز كردن درهاي ديپلماسي، لغو بالقوه تحريم‌هاي بين‌المللي ممكن است مفري براي ايران ايجاد و اقتصاد اين كشور را تثبيت كند. از نظر ايران، تعامل با غرب تلاشي عمل‌گرايانه براي بهبود وضعيت اقتصادي و توسعه و پيشرفت باشد. 
در ادامه خالد مي‌نويسد كه عامل سوم مي‌تواند تشديد تنش‌ها و رويارويي ايران با اسراييل را شامل شود. وخامت اخير و رو به فزوني در روابط ايران و اسراييل در پي ترور اسماعيل هنيه، رهبر سياسي فقيد حماس، نگراني‌ها از يك درگيري منطقه‌اي وسيع‌تر را افزايش داده است. همين امر برخي ناظران را بر آن داشته از خود بپرسند در چنين شرايطي اصولا راهي براي حل و فصل پرونده هسته‌اي ايران وجود دارد يا خير، به ويژه اينكه اسراييل بارها مدعي شده است مي‌خواهد به تاسيسات هسته‌اي ايران حمله كند و ايران نيز آن را «خط قرمز خلل‌ناپذير» خود براي تجديدنظر در دكترين صلح‌آميز هسته‌اي خوُد قلمداد مي‌كند. به‌زعم تحليلگر اوراسيا نيوز، همين تهديدات غرب را بايد به عملگرايي براي حل و فصل برنامه هسته‌اي ايران و تعامل بيشتر با دولت جديد پزشكيان وادارد. از طرف ايران نيز مي‌توان گفت روي كار آمدن دولتي ميانه‌رو كه وعده تعامل با غرب را براي حل بن‌بست هسته‌اي و رفع تحريم‌ها داده است، به معناي تجديد‌نظر و باز كردن راه‌هاي ديپلماتيك، به‌رغم بي‌اعتمادي عميق نسبت به غرب است. تهران ممكن است مذاكرات را ضرورتي راهبردي و نه ژست ديپلماتيك صرف، در اين شرايط ناپايدار منطقه و جهان، بنگرد. به باور خالد، تعامل ايران با غرب مي‌تواند راهي براي جلوگيري از اقدامات نظامي و تضمين‌كننده رفع تحريم‌ها و كمك‌هاي اقتصادي، حتي در شرايط حساس كنوني منطقه و جهان، در دو جنگ غزه و اوكراين، باشد. 
در پايان، خالد مي‌نويسد حتي اگر دكترين ايران براي احياي مذاكرات هسته‌اي در دولت جديد پزشكيان را مثبت ارزيابي كنيم، چشم‌انداز ژئوپليتيك كنوني در منطقه و جهان، چنين نتيجه‌اي را بسيار نامحتمل مي‌سازد. وضعيت از زمان توافق هسته‌اي 2015 به‌شدت تغيير كرده است. ايران اكنون عميقا درگير مسائل منطقه‌اي فزاينده شده و دست‌كم يك‌بار روياروي اسراييل قرار گرفته است. ايران بارها اعلام كرده است نسبت به خونخواهي اسماعيل هنيه جدي است و هيچ امري نمي‌تواند مانع از اين وعده شود. ناظران همچنين اقدامات اسراييل در مرز لبنان عليه حزب‌الله را هشدار شروع جنگي تمام‌عيار مي‌دانند كه مي‌تواند پاي بازيگران ديگري را به منطقه باز كند و شرايط منطقه را بغرنج‌تر كند. براي واشنگتن، هرگونه تلاش براي مذاكره در اين شرايط مي‌تواند خيانت به متحدان منطقه‌اي خود، به ويژه اسراييل تلقي شود. ايالات‌متحده مدت‌هاست كه خود را به عنوان مدافع سرسخت امنيت اسراييل معرفي كرده است و با ارسال ناوهاي هواپيمابر و اسكادران هوايي نشان داده است در عزم خود براي دفاع از تل‌آويو جدي است. از سوي ديگر، طرح اتهامات غرب عليه ايران مبني بر اينكه تهران موشك‌هاي بالستيك به روسيه فرستاده است، تنش ميان تهران و غرب را بيشتر كرده است. در اين شرايط، مذاكراه با ايران كه از اقدامات اسراييل در منطقه بسيار خشمگين است، ممكن است پيام‌هاي متناقضي براي تل‌آويو ارسال‌‌كند. به‌زعم عمران خالد، اين مسائل به‌ طور بالقوه مي‌تواند ديگر متحدان واشنگتن را نسبت به نيات كاخ سفيد بي‌اعتماد كند، به ويژه عربستان‌سعودي كه معتقد است ايالات‌متحده در شرايط كنوني شريك قابل اعتمادي نيست و رو به سوي شرق كرده است. حتي رياض مدعي است قصد دارد برنامه هسته‌اي خود را توسعه دهد. علاوه بر اين، دولت بايدن با فشار داخلي شديدي عليه تعامل با ايران مواجه است. با بدبيني دو حزبي نسبت به مقاصد ايران و لابي محكم طرفداران رژيم اسراييل، هرگونه پيشروي نسبت به تهران مي‌تواند ريسك سياسي بالا براي هر دولتي در ايالات متحده باشد. 
نويسنده مقاله در پايگاه خبري و تحليلي اوراسيا نيوز در آخر نتيجه مي‌گيرد پويايي سياسي در تهران و واشنگتن از دوران دولت روحاني دستخوش تغييرات عميقي شده است. در آن زمان، هر دو طرف تمايل محسوسي براي دستيابي به يك توافق داشتند. دولت اوباما به تعامل با تهران نيازمند بود و اين درحالي بود كه روحاني و جناح ميانه‌روتر او توافق را با قدرت دنبال كردند. اگرچه اظهارات اخير مقامات تهران درباره مذاكرات احتمالي منعكس‌كننده بيانيه‌هاي دولت روحاني است، زمينه براي شروع مذاكرات در شرايط كنوي كاملا متفاوت است. به عقيده خالد، تشديد تنش‌ و رويارويي ايران با اسراييل، همراه با مقاومت سياسي عميق در تهران و واشنگتن در قبال وضعيت برنامه هسته‌اي ايران، چشم‌انداز توافقي جديد را به‌طور فزاينده‌اي بعيد جلوه مي‌دهد. در اين محيط پرتنش، بخت براي تكرار توافق سال 2015 اندك به نظر مي‌رسد، زيرا شرايط اساسي و البته استوار و قابل اعتماد ميان طرفين كه آن توافق را ممكن مي‌كرد، ديگر وجود ندارد.