برگ برنده ايران براي عبور از جنگ‌كريدورها

   عبدالرضا  فرجي‌راد، كارشناس مسائل سياست خارجي :
 زمان   «مديريت   تخاصم»   فرا  رسيده   است
 مسعود پزشكيان اولين رييس‌جمهور ايران است كه طي سفري به بغداد با جلال طالباني رهبر اتحاديه ميهني و مسعود بارزاني رهبر حزب دموكرات كردستان ديدارهايي جداگانه داشت. هر چند كه فرآيند از سرگيري روابط تهران و اربيل مدت‌ها پيش از اين آغاز شده بود اما با سفر اخير رييس‌جمهوري ايران به اين منطقه به نوعي اهميت ژئوپليتيكي اين محدوده بيش از پيش به نمايش در آمد. سفر نيچروان بارزاني به تهران در ارديبهشت ماه سال جاري و قبل از سقوط بالگرد ابراهيم رييسي، رييس‌جمهوري سابق در شرايطي انجام شد كه دوطرف پرونده‌هاي مهم «سياسي-امنيتي» و «اقتصادي-تجاري» براي گفت‌وگو و رايزني روي ‌ميز داشتند. اين سفر نشان داد تحولاتي جدي در منطقه اقليم كردستان در حال وقوع است كه نياز به رايزني اربيل و تهران دارد. 
حكومت اقليم كردستان با وجود تمام مولفه‌هايي كه در مقام كاركرد دولت از آن ياد مي‌شود معمولا در معادلات منطقه‌اي به عنوان يك متغير وابسته عمل كرده است، به اين معنا كه در معادلات ژئوپليتيك و استراتژيك منطقه غالبا نقش‌‌پذير بوده و اين نقش ازسوي ديگران تعريف شده است، بنابراين اين نقش‌آفريني بي‌‌بديل و حذف‌ ناپذير بوده است. دولتي مانند ايران به دليل مجاورت جغرافيايي و مجاورت معنايي كه با حوزه بزرگ كردي دارد كارت‌هاي بازي بيشتري دراختيار دارد. البته اين به معناي آن نيست كه ايران همواره بازيگر مسلط بوده و به تنهايي توانسته قواعد بازي را تنظيم كند بلكه به عبارتي نقش ايران هيچ‌گاه هضم‌ شدني نبوده است و همچنين هيچ معادله‌اي در كردستان عراق و خود عراق و حتي پيرامون عراق بدون درنظر گرفتن كاركرد ايران اعم از كاركرد سلبي و بالاخص كاركردهاي ايجابي قابل تصور نيست.
موقعيت ژئوپليتيك اقليم براي ايران حائزاهميت است به اين دليل اقليم كردستان به عنوان يك شاهراه ژئوپليتيك مي‌تواند كريدورها و خطوط لوله انرژي بسيار راهبردي را از خود عبور دهد. در شرايطي كه ايران تحت فشار تحريم قدرت‌هاي جهاني قرار دارد، ساير بازيگران سعي دارند با استفاده از اين شرايط، ايران را از بازي كريدورها خارج كنند. اين در حالي است كه هم بازيگران منطقه‌اي رقيب ايران و هم قدرت‌هاي جهاني همواره به دنبال تضعيف موقعيت ژئواكونوميكي و ژئوپليتيكي ايران بوده‌اند تا بتوانند ايران را در محاصره‌اي اقتصادي قرار دهند. ايده كريدور «آي مك » و مسير ارتباطي هند-خاورميانه-اروپا در عبور از سرزمين‌هاي اشغالي كه بدون در نظر گرفتن منافع ايران، از عراق عبور مي‌كند در راستاي اقداماتي به منظور حذف ايران از اين ژئوپليتيك مهم است. هرچند كه اين كريدور به دلايل تشديد تنش‌ها در خاورميانه و طولاني شدن جنگ غزه و بروز چالش‌هايي ميان اعراب و اسراييل هنوز به مرحله اجرايي درنيامده است اما به نظر مي‌رسد با توجه به اهميت ژئوپليتيكي كه اين كريدور براي ايران دارد، رصد جزييات اجرايي‌اش در دستور كار تهران و اربيل قرار گرفته باشد.
روزنامه اعتماد در راستاي تحليل و بررسي چرايي اهميت ازسرگيري مناسبات اقتصادي ايران و اقليم كردستان و نيز توجه به بازي خطرناك ساير رقباي منطقه‌اي كه به دنبال گسترش حوزه نفوذ خود در اين محدوده مهم ژئوپليتيكي هستند با ناظم دباغ، نماينده اقليم كردستان در ايران گفت‌وگو كرده است.
دباغ در پاسخ به اين سوال كه سفر اخير رييس‌جمهوري به اقليم كردستان حامل چه پيامي براي ساير بازيگران صاحب نفوذ در اين منطقه بوده است و آيا اين سفر مي‌تواند حامل دستاورد مهم ژئوپليتيكي و استراتژيكي در مراودات ميان تهران و اربيل باشد، گفت: سفر اخير آقاي پزشكيان به منطقه اقليم كردستان مي‌تواند باعث افزايش نقش‌آفريني ايران در معادلات امنيتي اقليم كردستان شود. اما آن چيزي كه در اين ميان اهميت دارد اين است كه ايراني‌ها بايد بتوانند اطمينان كردها را جلب كنند. چه در عراق و چه در ايران. كردها بايد در ايران و تركيه و حتي عراق امنيت كامل داشته باشند. 
مشروح گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد:
ناظم  دباغ،  نماينده  اقليم  كردستان :


اهميت   ژئوپليتيكي   كريدور   «آي مِك»   در   فصل   جديد
  روابط ايران و اقليم كردستان غيرقابل اغماض است. اين كريدور توسط امريكا با هدف مقابله با چين احداث شده و مسير ارتباطي است كه از هند آغاز مي‌شود و با عبور از خاورميانه نفت اقليم كردستان را به خارج از مرزها يعني اروپا منتقل مي‌كند. هرچند كه اين كريدور به دليل تشديد تنش‌ها در خاورميانه و طولاني شدن جنگ غزه اجرايي نشده است اما به نظر مي‌رسيد نقش ايران و تركيه در اين كريدور ناديده گرفته شده است. با توجه به سفري كه آقاي پزشكيان به منطقه اقليم كردستان داشتند و سيگنال‌هاي مثبتي كه از اين سفر مخابره شد آيا ايران مي‌تواند تا پيش از عملياتي شدن اين كريدور براي خود فرصت‌سازي كند؟
ابتدا اشاره‌اي به سخنان مرحوم آقاي طالباني داشته باشم. نظر ايشان هميشه اين بود كه تغيير جغرافياي مشترك ايران و اقليم كردستان سخت است و به آساني اجرايي نمي‌شود، به همين دليل هر مساله‌اي كه براي جغرافياي اقليم كردستان در آينده به وجود بيايد قطعا بر روابط ايران و عراق تاثيرگذار است. درباره كريدور «آي مِك» در واقع اين كريدور در اختيار دولت عراق و عربستان است. به عقيده من تا زماني كه ايران و عراق از روابطي مستحكم برخوردار باشند مي‌توانند اولين كشورهايي باشند كه در اين زمينه تصميم‌گيري مي‌كنند كه ايران مي‌تواند در اين كريدور نقش آفريني داشته باشد يا خير. اما متاسفانه تاكنون مشخص نشده كه آيا اقليم كردستان عراق در اين خط انتقالي كه قرار است انرژي را منتقل كند مشاركت دارد يا خير. به اين دليل كه لوله‌هاي انتقال نفت مذكور از بغل جاده اقليم كردستان عبور مي‌كند و از درون اين منطقه رد نمي‌شود. اقليم كردستان اصرار دارد و در خواست كرده است كه بايد شامل اين مسير ارتباطي و اين كريدور باشد. آقاي پزشكيان نيز به اين موضوع اشاراتي داشتند كه نبايد ميان كشورهاي اسلامي مرز جغرافيايي وجود داشته باشد مانند اتحاديه اروپا، به اين معنا كه عبور از مرزها بايد آزاد باشد. وقتي كه مرزهاي جغرافيايي آزاد شوند طبيعتا فعاليت‌هاي اقتصادي نيز به شكلي آزادانه اجرايي مي‌شوند. آقاي پزشكيان در سفر خود هم به اربيل رفتند و هم به سليمانيه و هم به نجف و كربلا. ترجمه سفر ايشان اين است كه جمهوري اسلامي ايران خواستار تقويت روابط هم با دولت و هم با مردم عراق و اقليم است.
  درباره طرح «جاده توسعه» كه در واقع طرح اردوغان براي تقابل با كريدور «آي مِك» است به اين دليل كه او در اين كريدور ناديده گرفته شده است، آيا مي‌توان گفت در واقع تركيه در رقابت پنهان خود با ايران در اين منطقه دست بالاتر را دارد؟ اين موضوع نمي‌تواند به عاملي چالش‌برانگيز براي نقش‌آفريني ايران در اين منطقه تبديل شود؟ ممكن است در زمان اجراي اين طرح رقابت ايران و تركيه به همسويي 
و همكاري ختم شود؟
شايد نظر من درباره روابط و سياست‌هاي ايران و تركيه و عراق با ديگران متفاوت باشد. مسائلي كه كردها را و جغرافياي كردها را محكوم مي‌كند مسائل مرزي هستند كه اقليم كردستان هم با ايران مرز دارد و هم با تركيه هم‌مرز است، به همين دليل آثار سياست‌هاي اين دو كشور در زمينه‌هاي امنيتي و اقتصادي، عراق را تحت تاثير قرار مي‌دهد. ايران و تركيه و عراق رقابتي سه‌جانبه با يكديگر دارند و در عين حال يك همكاري سه‌جانبه‌اي نيز با يكديگر تعريف كرده‌اند. مشكلات كردها فقط به عراق و ايران و تركيه ختم نمي‌شود. مشكلاتي كه كردها در منطقه دارند به ساير كشورها نيز مرتبط است حتي كردهاي سوريه نيز داراي اين مشكلات هستند. شايد نقاط اشتراك بيشتري ميان ايران و تركيه و عراق وجود داشته باشد. به اين دليل كه بعضي مسائلي وجود دارد كه اين سه كشور درباره آنها هماهنگي و توافق اوليه‌اي دارند. مثلا اگر ارتش تركيه وارد عراق مي‌شود به اين معنا نيست كه ايران مطلع نباشد اما در برخي مواقع و در بعضي مناطق ورود حضور ارتش تركيه كمتر يا بيشتر مي‌شود كه آن بحث ديگري است. اما تهران و آنكارا از لحاظ استراتژيك داراي اهداف مشتركي هستند.
  ايران و تركيه چه منافع مشتركي دارند؟ شواهد نشان مي‌دهد كه اين دو بازيگر درگير رقايتي پنهان در عراق و به ‌طور مشخص در اقليم كردستان هستند؟
تقريبا يك سال و نيم قبل در مصاحبه‌اي به ترس خود از توافقي ميان كشورهاي منطقه عليه كردها مانند توافق الجزاير اشاره كردم؛ همان توافق ايران و عراق در زمان صدام. اما خوب منظورم از همكاري اين بود كه همكاري سه جانبه‌اي به صورت ضمني وجود دارد. به اين معنا كه وقتي كه جمهوري اسلامي ايران و دولت آقاي پزشكيان درباره مسائل امنيتي مرتبط با اقليم كردستان و بغداد صحبت مي‌كند مراد برقراري روابط امنيتي ايران و اقليم و تصميم‌گيري درباره گروه‌هاي اپوزيسيون ايراني است كه در عراق حضور دارند. همين گروه‌هاي مخالف در تركيه نيز حضور دارند. در عراق نيز گروه‌هاي ايراني و پ.ك.ك هستند. در تركيه نيز مطمئنم كه گروه‌هاي مخالف ايراني حضور دارند. 
از همين رو بايد طرفين درباره مسائل امنيتي توافق كنند. خوشبختانه شرايط به گونه‌اي است كه براي تحقق توافقي چون توافق الجزاير مطلوب نيست، اما فعل و انفعال‌هايي چون ايجاد محدوديت يا انجام تحركات نظامي بايد در دستور كار قرار بگيرد؛ اين اقدامات بايد در مرزهاي كشورهاي مختلفي انجام شود حال چه در عراق يا در سوريه.
  رقابت پنهان ايران و تركيه هميشه در شمال عراق وجود داشته است. تركيه به بهانه مقابله با پ.ك.ك مرزهاي عراق را هدف قرار مي‌دهد. از سويي ديگر ايران با گروه‌هاي راديكال مستقر در مرز با اقليم كردستان درگير است. اقليم كردستان با كارت كدام يك از دو كشور يعني ايران يا تركيه مي‌تواند معادلات امنيتي منطقه را به نفع خود تغيير دهد؟
سفر اخير آقاي پزشكيان به منطقه اقليم كردستان مي‌تواند باعث افزايش نقش‌آفريني ايران در معادلات امنيتي اقليم كردستان شود. اما آن چيزي كه در اين ميان اهميت دارد اين است كه ايراني‌ها بايد بتوانند اطمينان كردها را جلب كنند، چه در عراق و چه در ايران. كردها بايد در ايران و تركيه و حتي عراق امنيت كامل داشته باشند. ما به چارچوب قانون اساسي عراق معتقد هستيم تا بدين طريق بتوانيم حقوق خودمان را بازپس‌گيري كنيم. اين‌گونه امنيت منطقه نيز تامين خواهد شد. اخيرا نيز همكاري و توافقاتي ميان ايران و اقليم كردستان عراق در چارچوب قانون اساسي شكل گرفته است كه اين توافق در حال تقويت شدن است. ما كردها اگر در عراق و ايران و تركيه امنيت داشته باشيم مرجع و مقصد نهايي هر تصميمي براي ما عراق است. در چارچوب توافقات امنيتي عراقي و ايران مي‌توان اين امنيت را برقرار كرد، چراكه اقليم كردستان جزو انجمن شوراي امنيت ملي عراق است. وقتي توافقي ميان شوراي امنيت عراق و ايران انجام مي‌شود نماينده اقليم كردستان نيز حضور دارد. در توافقات با تركيه نيز همين‌گونه است و نماينده ما در عراق حضور دارد.
يكي از چالش‌هاي موجود ميان ايران و اقليم كردستان بحث حضور نيروهاي امريكايي در اين منطقه است.
به عقيده من مساله حضور نيروهاي امريكايي در اقليم كردستان بسيار پيچيده و مشكل است و مربوط به سياست‌هاي عراق است. عراق نيز در روابط خود با جمهوري اسلامي ايران، چارچوب‌هايي را در نظر مي‌گيرد و آنها را رعايت مي‌كند. من درباره اين موضوع نمي‌توانم بيشتر از اين صحبت كنم. ما كردها فقط به دنبال يك منطقه آرام و امن هستيم. فقط مي‌خواهيم كردها حمايت شوند و اين موضوع نيز در چارچوب قانون اساسي عراق ممكن است.