غم زندگی بدون مدرسه

کودکان در مسیر رشد عاطفی، ذهنی و جسمی نیازهای متعددی دارند؛ یکی از آن‌ها ارتباط با همسن‌وسالان، یادگیری و سرگرمی و بازی است. حالا تصور کنید کودکی به‌خاطر مشکلات فرهنگی، اقتصادی و... از ادامه تحصیل محروم شود؛ ناغافل و بدون آن‌که آمادگی‌های لازم را داشته باشد، به دنیای بزرگ‎سالان پرتاب می‌شود تا مسئولیت‌ها و نقش‌هایی را تجربه کند که ارتباطی به او و دنیای ذهنی‌اش ندارد. کودکی که از تحصیل بازمانده ممکن است بعدها و در بزرگ‎سالی گاهی علت بسیاری از اتفاقات تلقی شود، درحالی که اگر روندی اشتباه طی شود، نتیجه تلخ ناگزیر است و نمی‌توان کودکی را از سیر اصلی زندگی جدا کرد و در آینده انتظار رفتارهای درست را از او داشت. بماند که باز هم در این شرایط، بسیاری از کودکان بازمانده از تحصیل، به‌رغم همه سرخوردگی‌ها و ناکامی‌ها، بازهم مسیر خوبی را در زندگی طی می‌کنند. با نزدیک شدن به ماه مهر و آغاز بازگشایی مدارس، سراغ این موضوع رفتیم که چرا برخی کودکان از تحصیل بازمی‌مانند و این اتفاق چه پیامدهایی روی زندگی آن‌ها و جامعه پیرامون‌شان دارد.
 
همه با هم بازنده‌ایم   انواع سواد،هوش و مهارت‌های زندگی در دل سیر منطقی زندگی یک کودک تامین می‌شود و بازماندن از تحصیل گاهی  اوقات برابر است با این‌که فرد شخصیتی کامل برای زندگی آینده نداشته باشد  کتاب‌های قدیمی آن‌چنان رنگی رنگی و جذاب نبود؛ مدرسه‌ها برنامه‌های متنوع نداشتند؛ انواع لوازم‌تحریر هم این‌طور از همه حتی بزرگ‎سالان دلبری نمی‌کرد؛ با این‌حال همان زمان هم بازماندن یک کودک از تحصیل تلخ بود.   آغاز سرخوردگی‌ها اما حالا تصور کنید کودکی به ناچار از این دنیای زیبا و رنگی جدا شود. این جدایی آغاز سرخوردگی‌ها و حس بد نسبت به دیگران است که این فرصت را هنوز دارند. به‌ویژه این‌که در عصر هوش مصنوعی، سواد کلاسیک بخش کوچک اما ضروری از مهارت‌های لازم برای زندگی است. بازماندن یک کودک از تحصیل می‌تواند او را به‌شکل غمناک و پیچیده‌ای از جریان زندگی دور کند و فاصله‌ای غیر قابل جبران را بین او و دیگران که سال‌ها بعد با هم وارد عرصه جامعه می‌شوند، فراهم کند؛ فاصله‌ای که باعث کاهش اعتماد به‌نفس و گاهی تولید نوعی از خشم است. اما این فاصله از کجا می‌آید؟ دسته‌بندی سواد به 12 گروه صاحب‌نظران سواد را به ۱۲ دسته تقسیم می‌کنند، سواد عاطفی، سواد تربیتی، سواد سلامت، سواد نژادی و قومی، سواد بوم شناختی،‌ سواد تحلیل، سواد انرژی، سواد علمی، سواد مالی، سواد ارتباطی، سواد آموزش و پرورش، سواد رسانه و سواد رایانه. در دنیای فردا که تخصصی شدن امور منجر به تقسیم پیچیده نقش‌ها شده، دیگر یک فرد خوداتکا نمی‌تواند مثل گذشته به‌راحتی با تکیه به شخصیت خودساخته‌اش و بدون آموزش در جامعه عرض اندام کند یا می‌توان گفت که کارش بسیار سخت‌تر از همیشه است. حالا برویم سراغ مهارت‌های زندگی که شامل توانایی تصمیم‌گیری، حل مسئله، تفکر خلاق، تفکر نقادانه، برقراری رابطه مؤثر با دیگران، مهارت برقراری روابط بین فردی سازگارانه، توانایی خودآگاهی و همدلی با دیگران است. متفاوت‌شدن تعریف هوش در دنیا فراتر از این حتی تعریف دنیا از هوش هم متفاوت از گذشته است. امروز به‌جای تکیه بر هوش به‌عنوان مهارت محاسبه و... نظریه‌هایی مثل هوش هشت‎گانه هوارد گاردنر مطرح است که طی آن توانایی ذهنی ما شامل هوش جنبشی حرکتی، هوش منطقی ریاضی، هوش زبانی کلامی، هوش دیداری فضایی، هوش درون‌فردی، هوش بین‌فردی، هوش موسیقایی و در نهایت هوش طبیعت‌گرایی است. در این بین هوش عاطفی هم در دل روابط اجتماعی درست شکل می‌گیرد. حالا انواع سواد، مهارت‌های زندگی و هوش‌های چندگانه چه ارتباطی با بازماندن از تحصیل دارند؟ شکافی که قابل ترمیم نیست این روزها سیستم آموزشی ما متکی بر یافته‌های جدید برای آموزش و پرورش است؛ جنس تعامل و رقابت دانش‌آموزان با هم متفاوت شده. بچه‌ها در مدرسه می‌توانند نظر بدهند؛ تحلیل کنند، از مقاطع پایین کنفرانس بدهند؛ تحقیق داشته باشند و کنار همه این‌ها بخش زیادی از مهارت‌های زندگی، انواع هوش و... هم از دل دوستی، رفاقت و رقابت با گروه همسن و سالان بیرون می‌آید؛ حتی اگر سیستم آموزشی برنامه‌ای برای آن نداشته باشد. پس مسیر زندگی یک فرد با ترک تحصیل متفاوت می‌شود و شکاف بزرگی بین او و دیگر اعضای جامعه ایجاد می‌شود که به راحتی قابل ترمیم نیست. طوری که هم زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد، هم گاهی جامعه باید جور آن را بکشد.     حتی بازماندگی از تحصیل یک ‌کودک باید مهم باشد   معاون وزیر آموزش‌و‌پرورش از دلایل بازماندن کودکان از تحصیل و آسیب‌های فردی و اجتماعی این اتفاق تلخ می‎گوید مجید حسین زاده  |  روزنامه‌نگار-   یافتن راهکارهای موثر برای حل معضل کودکان بازمانده از تحصیل نیاز به همکاری و مساعدت سازمان‌های مختلفی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، آموزش و پرورش است. «رضوان حکیم‌زاده»، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش‌و‌پرورش در این باره می‌گوید: «موضوع پیگیری کودکان بازمانده از تحصیل یک دغدغه ملی است».       دغدغه اصلی ما فراهم‌کردن فرصت‌ تحصیل برای همه کودکان است سرپرست سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک درباره دلایل بازماندن کودکان از تحصیل می‌گوید: «وزارت آموزش و پرورش هم، یکی از دغدغه‌های اصلی خودش را فراهم‌کردن فرصت‌های دسترسی به تحصیل برای همه کودکان می‌داند و تمام تلاش خودش را به‎کار می‌گیرد. اما قطعا در عدم حضور دانش‌آموزان در مدرسه عوامل متعددی تاثیرگذار است که شامل عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و شرایط خاص دانش‌آموز است. اما برخی از عوامل هم ممکن است به نبود امکانات آموزشی مربوط باشد. بررسی‌هایی که ما در سال‌های گذشته روی کودکان بازمانده از تحصیل انجام دادیم، نشان‌داده که اغلب اوقات دلیل عدم حضور دانش‌آموزان در مدارس بیشتر از این‎که به بحث‌های آموزش و پرورش مرتبط باشد به عوامل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مرتبط است که سازمان‌ها و دستگاه‌های مرتبط باید در این زمینه همکاری و همراهی داشته باشند. به خصوص دستگاه‌هایی که بحث مسئولیت‌هایی که والدین باید در قبال فرزندان‌شان داشته باشند، باید پیگیری کنند. ما در گذشته یک تقسیم کار ملی داشتیم که سازمان‌های مختلف مثل وزارت رفاه، سازمان بهزیستی، وزارت دادگستری، کنوانسیون ملی حمایت از حقوق کودکان، سازمان ثبت‌احوال، وزارت بهداشت و... هرکدام برای‌شان وظایفی طراحی شده بود تا بیایند پای کار و همه کمک کنند تا از کودکان عزیز ما که به هر دلیلی امکان حضور در مدرسه را ندارند، حمایت‌های لازم صورت بگیرد. از طرفی هر منطقه ممکن است به دلایل خاص خودش موجب بازماندگی از تحصیل شود، بنابراین نمی‌توان نسخه یکسان برای همه آن‌ها پیچید.» شناسایی این کودکان فقط گام اول است «حکیم‌زاده» در ادامه به یک مسئله مهم دیگر هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «من نکته دیگری که می‌خواهم روی آن تاکید کند، بحث شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل است. تطبیق کدهای ملی با دانش‌آموزهای ثبت‌نام شده جزو مسئولیت مشترک ما با سازمان ثبت‌احوال است که خوشبختانه از گذشته تا امروز همکاری خوبی با هم داشته‌ایم؛ اما شناسایی فقط گام اول است. مرحله بعدی این است که این کودکان پیدا شوند و شرایط حضورشان را در مدرسه فراهم کنیم. همان‌طور که عرض کردم بعضی از این عوامل عدم حضور مرتبط با آموزش و پرورش نیست وگرنه ما به‎رغم تمام کمبودها، تعداد زیادی مدرسه داریم که تعداد دانش‌آموزهای آن کمتر از 5 نفر است و تمام سعی‌مان را کردیم که دانش‌آموزان به خصوص در پایه ابتدایی در هر منطقه‌ای حضور دارند، معلم داشته باشند تا بتوانند به مدرسه بروند». هر کودک به ‌تنهایی سرنوشت یک کشور را می‌سازد سرپرست سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک درباره اهمیت حل این معضل می‌گوید: «بین این که کودکی اصلاً وارد مدرسه نشود و با آسیب‌های اجتماعی درگیری پیدا کند و بدتر این‎که به دلیل محرومیت‌های ناشی از عدم‌برخورداری از سواد در تمام عمر برایش مشکل ایجاد شود با این‎که او توسط یک برنامه منعطف بتواند حداقل‌هایی را به دست بیاورد و در یک شرایطی، بعد‌ها بتواند آن‌ها را تقویت کند، خیلی فاصله زیادی وجود دارد. هر کودکی به‌تنهایی می‌تواند سرنوشت یک کشور را در آینده بسازد، اگر نگاه ما این باشد که همه کودکان مهم هستند، به‎ویژه اگر کودکانی که در مناطق کم‌برخوردار هستند، دست‌کم گرفته نشوند و حتی بازماندگی از تحصیل یک کودک هم برای‌مان مهم باشد، آن وقت اجماع ملی در مسئله‌انگاری بازماندگی از تحصیل اتفاق می‌افتد و همکاری که به دنبال آن حاصل می‎شود، نتایج خیلی خوبی را می‎تواند دربرداشته باشد.» من امیدوار هستم... معاون وزیر آموزش و پرورش در پایان می‌گوید: «من امیدوار هستم با توجه به این‎که عدالت آموزشی به‌طور ویژه در صحبت‌های رئیس‌جمهور مورد تاکید بوده، در دولت چهاردهم با همکاری و هم‌افزایی که بین دستگاه‌های مختلف صورت خواهد گرفت، شتاب بیشتری بگیرد. خوشبختانه در این زمینه وزیر محترم رفاه یکی از دغدغه‌هایشان رفع فقر آموزشی بوده و جزو افرادی بودند که در این زمینه بسیار زحمت کشیدند. همکاری نزدیک وزارت رفاه، بهزیستی و وزارت آموزش‌وپرورش می‌تواند در زمینه جذب بازماندگان به تحصیل موثر باشد. البته باید به این نکته توجه شود که برخورد با پدیده بازماندگان از تحصیل باید به‌صورت جدی و آسیب‌شناسانه مورد بررسی قرار بگیرد نه این که تبدیل به سوژه داغ رسانه‌ها شود.»   این تهدید بزرگ دست کم گرفته شده‌است گفت‌وگو با نایب‌رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس که از برنامه‌های‌شان برای بازگرداندن ۹۱۱هزار دانش‌آموز بازمانده از تحصیل به مدرسه می‌گوید مجلس می‌تواند با سیاست‌گذاری درست و به موقع، معضل بازماندن دانش آموزان از تحصیل را مدیریت و روند آمارهای آن را کاهشی کند. به سراغ «فرشاد ابراهیم‌پور نورآبادی» نماینده مردم ایذه و باغملک در مجلس و نایب‌رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای‌اسلامی رفتیم. او در ابتدای صحبت‌هایش می‌گوید: «بر اساس آمار ارائه شده مرکز پژوهش‌های مجلس حدود ۲۷۹ هزار تارک از تحصیل، ۸میلیون و ۷۰۰ هزار بی‎سواد مطلق بالای ۶ سال و حدود ۹۱۱ هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل داریم».     ترکیبی از مشکلات باعث این اتفاق شده است از نایب‌رئیس کمیسیون آموزش درباره اصلی‌ترین دلیل بازماندن دانش‌آموزان از تحصیل می‌پرسم که می‎گوید: «قطعا فقط مشکلات مالی نیست. مباحث متعددی است. ترکیبی از مشکلات باعث این اتفاق شده است. بخشی از دانش‌آموزان به دلایل اجتماعی و فرهنگی حاکم در مناطق مختلف از ادامه تحصیل جا می‌مانند و بخشی به دلیل نبود مدرسه یا وجود نداشتن امکانات آموزشی مناسب که تمام دلایل بیان شده در سایه نبود اعتبارات مناسب بودجه‌ای تشدید می‌شود». وضعیت فعلی آموزشی هم مقصر است این نماینده مجلس درباره نقش کیفیت و شرایط موجود آموزشی در ترک تحصیل بعضی از دانش‌آموزان می‌گوید: «آمار منتشرشده نشان می‌دهد وضعیت فعلی آموزشی عاملی بر ترک تحصیل بخشی از دانش‌آموزان است. از طرفی این آمار و ارقام نشان می‌دهد معلمان، مدیران و حتی دانش آموزان از وضعیت فعلی آموزشی کشور راضی نیستند؛ به اعتقاد بنده استمرار چنین شرایطی غیر از پیچیده شدن نظام تعلیم و تربیت نتیجه‌ای به دنبال نخواهد داشت. آموزش و پرورش به عنوان فرمانده نظام آموزشی کشور باید اقدامات صحیحی در حوزه تعلیم و تربیت کشور داشته باشد نه این‎که تمام وقت و هزینه آموزش کشور صرف حقوق، مزایا و سامان‎دهی نیروهای انسانی شود». این معضل برای کشور تهدیدی بزرگ محسوب می‌شود نایب‌رئیس کمیسیون آموزش درباره اهمیت حل ریشه‌ای این معضل و آسیب‌هایش می‌گوید: «هم‎اکنون با آمار و ارقام بالای دانش‌آموزان ترک‌تحصیل‎کرده و جامانده از تحصیل روبه‌رو هستیم که برای کشور تهدیدی بزرگ محسوب می‌شود اما ظاهرا دست کم گرفته شده‌است. عدم تحصیل دانش آموزان تبعات گرانی را به دنبال دارد باتوجه به این‎که دنیا به سمت توسعه یافتگی در حرکت است؛ اگر نتوانیم این تعداد از دانش‌آموزان ترک تحصیل‌کرده را به چرخه آموزشی کشور بازگردانیم، بی‌تردید تبعات سنگینی را برای کشور به دنبال خواهد داشت». اخیرا با وزیر صحبت مفصلی در همین‌باره داشتیم «ابراهیم‌پور نورآبادی» در پاسخ به این سوال که چه اقداماتی از سمت مجلس و کمیسیون آموزش برای حل این معضل انجام شده و در حال پیگیری است، می‌گوید: «به‌تازگی با آقای وزیر آموزش و پرورش صحبت مفصلی شده است. قرار است راهکارهایش را برای حل ریشه‌ای این مشکل ارائه و سپس اجرایی کند. قطعا مجلس به دنبال اتخاذ راهکارهایی است که مشکل و معضل بازمانده‌ها از تحصیل هرچه زودتر حل و فصل شود». او در پایان می‌گوید: «امیدواریم بودجه‌ای که دولت در اختیار آموزش و پرورش قرار می‌دهد در قالب بن، کوپن و سایر مدل‌های حمایتی در اختیار والدین قرار داده تا خانواده‌ها بر اساس معیارهای تعریفی خود اقدام به ثبت‌نام دانش آموزان کنند».     حواسم به تو هست... «دارالاکرام» یک مؤسسه خیریه و عام‌المنفعه است که در سال ۱۳۸۰ با هدف حمایت از تحصیل دانش‌آموزان در معرض ترک تحصیل و پیشگیری از افزایش روند ترک تحصیل کودکانی تشکیل شد که به دلیل پدیده نامیمون فقر از تحصیل باز مانده، وارد بازار کار شده و از «دانش‌آموز» به «کودک کار» تبدیل شده‌اند. این مؤسسه دارای مجوز از وزارت کشور بوده و 23 سال است که در سطح کشور فعالیت رسمی خود را آغاز کرده است. مدیر روابط عمومی مؤسسه خیریه دارالاکرام در همین باره به ایسنا گفته: «در کنار بورسیه تحصیلی دانش‌آموزان، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی، فرهنگی، هنری و همچنین مشاوره و اشتغال‌زایی نیز مدنظر قرار دارد. سامانه آنلاین «به مهربانی» به نشانی bemehrbani.com  راه اندازی شده است که هموطنان ما در سرتاسر کشور می‌توانند برای معرفی کودکان و نوجوانان نیازمند یا مشارکت در این امر خداپسندانه مراجعه کنند. می‌خواهیم یک شهروند خوب تربیت کنیم و از این‌رو، افراد را تا پایان تحصیلات، حمایت می‌کنیم». طبق اطلاعات این سایت، موسسه خیریه  «دارالاکرام» از زمان تأسیس تاکنون بیش از 7 هزار کودک را از پیش‌دبستانی تا دانشگاه مورد حمایت قرار داده است.