روایت لحظات نفس گیری که اشک وزیر را درآورد

 
کودکی بیهوش روی دستان مادر سراسیمه روایتی از آنچه در این ویدئوی پربازدید می‌بینید فیلم با نمای در ورودی حیاط یک ساختمان اداری شروع می‌شود. مادری سراسیمه کودکش را روی دست گرفته و وارد محوطه می‌شود. یکی دو نفر دورش جمع می‌شوند. ولوله‌ای در جمع می‌افتد. دو آقا و یک خانم خود را به مادر و کودک می‌رسانند. یکی از آقایان کودک را از مادر می‌گیرد. او را حالت دمر قرار می‌دهد. فایده‌ای ندارد. کودک هنوز تکان نمی‌خورد. مادر گریان و پریشان است. مرد کودک را روی همان پله‌های محوطه می‌گذارد. این تصاویر از دوربین مداربسته اداره گرفته شده است. چند دقیقه بعد از زاویه دوربین گوشی همراه یکی از کارکنان مرکز شاهد تلاش‌های پرسنل اورژانس برای احیای کودک هستیم. یکی لوله‌گذاری مجرای تنفسی انجام می‌دهد، دیگری ماساژ قلبی می‌دهد، یکی رگ گرفته و دارو تزریق می‌کند. مادر از حال رفته. ناگهان کودک چشم‌هایش را باز می‌کند ... به هوش که می‌آید، می‌زند زیر گریه. حاضران احساساتی می‌شوند. همزمان مادر هم گریه می‌کند و تقریبا هر بیننده‌ای که این صحنه را در فضای مجازی می‌بیند. این اتفاق در دهم شهریور ماه در مرکز مدیریت حوادث فوریت‌های پزشکی استان اصفهان رخ داده است. در پرونده امروز زندگی سلام صحبت‌های سه نفر از افرادی را که این فرایند احیای کودک را انجام دادند، می خوانیم.  
 
 


 
وقتی چشم‌هایش را باز کرد انگار دنیا را به ما دادند «محمدعلی هاشمی» مسئول آموزش اورژانس پیش بیمارستانی استان اصفهان با 20 سال سابقه کار از آن لحظات نفس‌گیر می گوید در ویدئو آقایی دیده می‌شود که عینک دارد و به بچه تنفس مصنوعی می‌دهد. محمدعلی هاشمی، کارشناس فوریت‌های پزشکی شاغل در اورژانس پیش بیمارستانی استان اصفهان با 20 سال سابقه کار است. او می‌گوید: «در حال حاضر مسئول آموزش اورژانس پیش بیمارستانی استان اصفهان، با سمت اداری هستم. همزمان نیروی عملیاتی هم هستم و در پایگاه‌ها و دیسپچ (اتاق فرمانی که مردم تماس می‌گیرند) شیفت دارم و مشغول به کارم.» هاشمی داستان آن روز را این‌طور تعریف می‌کند: «ساعت اداری تمام شده بود. مقداری کار پیش آمده بود و رفتنم طول کشیده بود. دو نفر همکار دیگرم یعنی خانم شریف‌پور و آقای حاتمی هم از نیروهای اداری بودند و دست بر قضا در آن زمان خارج می‌شدند. همان لحظه مسئول ارتباطات پشت شیشه داد زد که بیا کمک. از ورودی که خارج شدم دیدم خانمی بچه‌ای که سیاه شده بود و تنفس نداشت روی دست گرفته.» با این که آن محل پایگاه اورژانس نبوده ولی سرنوشت این طور رقم خورده تا کودک به آن محل برسد. هاشمی این‌گونه توضیح می‌دهد: «مادر تاکسی گرفته بوده و قرار بوده کودک را به بیمارستان اطفال ببرند. ولی راننده تاکسی چون دیده بوده قبلا در محل اداره ما آمبولانس حضور داشته، بچه را به آن محل آورده بود.»   همه چیز خواست خداست، ما وسیله‌ایم این عضو باسابقه اورژانس روند احیا را چنین توضیح می‌دهد: «بچه را گرفتیم. از مهم ترین علت‌های بیهوش شدن بچه مشکلات تنفسی و انسداد راه ریه، یا ضربه به سر، تشنج و مسمویت است. حدس زدم که ممکن است جسم خارجی در راه تنفسش باشد. برش گرداندم و مانور هایملیخ(حرکتی برای بیرون آوردن جسم گیرکرده در گلو) را انجام داد. دیدم جسم خارجی نبود. روی پله‌های ورودی مرکز بچه را خواباندیم و اقدامات احیا را شروع کردیم. همکارم آقای حاتمی ماساژ داد، من راه هوایی را باز کردم و لوله گذاری کردیم، آمبو دادیم. همکار دیگرمان هم کیف امداد را آورد و اقدامات را انجام داد. رگ‌گیری کردیم و دارو زدیم.» هاشمی از لحظه به هوش آمدن کوک می‌گوید: «خدا را شکر. وقتی چشم‌هایش را باز کرد انگار دنیا را به ما دادند. خواست خدا بود و ما وسیله شدیم که کودک برگردد. آخرین اطلاعی که از بچه دارم، سه روز بعد از این اتفاق شب پدر و مادرش با کودک به مرکز مراجعه کرده بودند برای تشکر، ولی ساعت کاری نبود و ما نبودیم. بچه هم صحیح و سالم آمده بود. همین برای ما کافی بود.» او دلیل این حادثه را چنین بیان می‌کند: «علت در لحظه قابل شناسایی نیست. بعدها باید تحت نظر باشد و آزمایش و سی‌تی اسکن بدهد تا ارزیابی شود و مشخص شود علت اصلی چه بوده. علامت نشانه‌داری نبود و گفتند قبل از آن بچه انگور می‌خورده. ولی دیدیم جسم خارجی در راه هوایی‌اش نبود.»   با اورژانس همکاری کنیم مسئول آموزش اورژانش اصفهان درباره این اتفاق می‌گوید: «این اتفاقات روزانه زیاد می‌افتاد. همکاران ما خیلی از این کارها را می‌کنند ولی آن‌جا دوربینی نیست تا مستند شود و مردم لذت ببرند. حس و حال فوق‌العاده خوبی است. در این چند سال که احیای قلبی و ریوی انجام می‌دهم هروقت مثمر ثمر بوده و نتیجه‌اش را در لحظه دیده‌ام، خیلی خوشحال شده و انرژی گرفته‌ام. خدا را شکر، خواست خدا بوده که در شغلی قرار گرفته‌ایم که خدمت ما به خلق و مردم است. انسان ایرانی و غیرایرانی و بد و خوب و سفید و سیاه هم ندارد. در نهایت یک رضایت خاطر برای ما ایجاد می‌شود.» او از بازخوردهایی که دیده می‌گوید: «در فضای مجازی مردم خیلی تشکر کردند و لطف داشتند. ما هم از مردم می‌خواهیم شرایط شغلی همکاران ما را درک کنند. وقتی تماس می‌گیرند بهتر ارتباط برقرار کنند. وقتی همکاران ما به محل می‌رسند همکاری کنند. طبیعی است که بی‌قرار باشند ولی کسی که آرامش بیشتری دارد و خودش را کنترل می‌کند با پرسنل اورژانس در ارتباط باشد. ما آموزش‌های عمومی رایگان داریم که در سطح کشور این دوره‌ها اجرا می‌شود. این آموزش‌ها از این لحاظ هم مهم هستند تا مردم فقط موارد اورژانسی تماس بگیرند تا بتوانیم خدمت کنیم.» او درباره سختی کار پرسنل اورژانس ادامه می‌دهد: «متاسفانه با توجه به سختی و حجم کار، معیشت همکاران ما وضعیت خوبی ندارد. ما بدون چشمداشت آماده خدمتگزاری هستیم و امیدواریم که مسئولان هم به این موضوع نظری داشته باشند.»   عملیات احیا نیم ساعت طول کشید «علیرضا حاتمی»، کارشناس‌ارشد پرستاری و مسئول رسیدگی به شکایات اورژانس 115 اصفهان از پخش این ویدئو در حضور وزیر بهداشت می‌گوید در فیلم کوتاه شده، دست‌های فردی را می‌بینیم که به کودک ماساژ قلبی می‌دهد. او علیرضا حاتمی، کارشناس ارشد پرستاری و مسئول رسیدگی به شکایات اورژانس 115 اصفهان است که داستان آن روز را این چنین تعریف می‌کند: «روز حادثه بعد از وقت اداری، ساعت زدیم تا از اداره خارج بشویم. مادری را دیدیم که با کودکی روی دست سراسیمه وارد اداره شد. دویدیم جلو و بچه را از دست مادر گرفتیم. بچه کامل ایست قلبی و تنفسی کرده بود. علایم حیاتی نداشت. به خاطر نرسیدن اکسیژن کبود شده بود. بعد از این که در ایوان مرکز مدیریت حوادث فوریت‌های پزشکی استان اصفهان بچه را خواباندیم، بیشتر از 30 دقیقه عملیات احیا طول کشید. خدا خواست که بچه برگردد. بعد از احیا درخواست آمبولانس کردیم و تحویل آمبولانس دادیم. دو سه روز بعد مرخص شد. خانواده که برای دیدن آمده بودند، همکاران که بچه را دیده بودند گفتند خوب و سرحال بوده است.» حاتمی از آن لحظه و سختی‌های این شغل چنین می‌گوید: «در این ویدئو که منتشر شده وقتی بچه بعد از احیا چشم‌هایش باز می‌شود و گریه می‌کند، صحنه خیلی احساسی است. خیلی‌ها ابراز احساسات و لطف کردند. شغل ما همین نجات جان انسان‌هاست. خوشحالیم که  کاری کردیم که در رزومه کاری‌ام نه برای این دنیا، برای جای دیگر این کار ثبت شد. کار بچه‌های اورژانس 115 همین است ولی دوربینی بالای سرشان نیست تا رسانه‌ای شود.»   شغل سخت با حقوق ناچیز روز اورژانس در مراسمی با حضور وزیر بهداشت در تهران این فیلم را پخش کردند که وزیر تحت تاثیر قرار گرفته و گریه کرده بود. هرچند خود پرسنل زحمت کش در این مراسم نبودند. حاتمی درباره تقدیر از این کار می‌گوید: «من 24- 25 سال سابقه کار دارم و تمام این سال‌ها علاوه بر کار ستادی، خارج از وقت اداری و تعطیلات و... اضافه کار روی کد می‌روم. یعنی روی آمبولانس کار می‌کنم و هم ستادی هستم و هم عملیاتی. نیازی به تقدیر احدالناسی نیست و چشمداشتی به هیچ‌کس نداریم. این کار را با هیچ چیز عوض نخواهم کرد. فقط خواهشی که از مسئولان دارم بدانند که شغل سخت و زیان‌آور و طاقت‌فرسای اورژانس 115 با میزان دریافتی این بچه‌ها تحت هیچ شرایطی سنخیت ندارد. من به خاطر سمتم در اداره، مشکلات بچه‌ها را می‌شنوم. خیلی‌ها به مشکل خورده‌اند. با حقوق میانگین 11 تا 13 میلیون تومان چه کسی می‌تواند امرار معاش کند؟ آن هم در شغلی که با جان مردم سر و کار دارد. ناراحتی من از این است که پرسنل ما این مشکلات را دارند.»  
 
 
 
این کار عشق است الهام شریف‌پور، کارشناس پرستاری و شاغل در واحد تریاژ اورژانس 115 از خاطراتش در این شغل می‌گوید در کنار سایر افراد حاضر در این ویدئو، خانمی هم حضور دارد که به عملیات احیای کودک کمک می‌کند. الهام شریف‌پور، کارشناس پرستاری و شاغل در واحد تریاژ اورژانس 115 است. او که قبلا هم در بخش نوزادان کار می‌کرده می‌گوید: «همان لحظه داشتم مرکز را یک ساعت زودتر ترک می‌کردم. من چون در بخش نوزادان کار کرده بودم، با دیدن آن صحنه استرسی نداشتم، ولی با نجات جان یک نوزاد وقتی برگشت و چشم‌هایش را باز کرد، خوشحال شدم. زنده شدن یک نفر که ایست قلبی و تنفسی بود.» او از روز ماجرا و بعدش می‌گوید: «رگ گرفتیم و داروی احیا تزریق کردیم. احیا یک کار تیمی است و یک نفره نیست. هر نفری کار خاصی انجام می‌دهد. ماساژ و تنفس و رگ گرفتن و تزریق دارو ... وقتی آدم می‌بیند کاری که انجام می‌دهد به ثمر رسیده، خوشحال می‌شود.»   خواهرم هربار این کلیپ را می‌بیند گریه می‌کند شریف‌پور با ذکر خاطره‌ای از دوران کاری‌اش، ادامه می‌دهد: «زمانی که در بیمارستان شاغل بودم، مریض بدحالی داشتیم که نیاز به خون داشت. همان موقع رفتیم و از ما خون می‌گرفتند تا مستقیم به خانم داخل آی‌سی‌یو تزریق کنند. تا این که خانم برگشت. این‌ها خواست خداست و ما همه وسیله هستیم. بعد از پخش شدن کلیپ در فضای مجازی و مخصوصا مقابل وزیر بهداشت، هرکسی که دید گریه و اشک شوق ریخته بود. خواهرم هربار این کلیپ را می‌بیند گریه می‌کند. ان‌شاءا... بعد از انتشار این گزارش از زحمات پرسنل اورژانس هم تقدیر شود. پرستاری عشق است. هر کسی وارد این رشته می‌شود باید عاشق باشد. مخصوصا با این شرایط موجود.»