«در آغوش درخت» زبان و مضمونی جهانی دارد!
[ شهروند ] ... و در نهایت بعد از کشوقوس بسیار، در شرایطی که به آخرین مهلت سینمای ایران برای معرفی نماینده به رقابت بهترین فیلم بینالملل آکادمی اسکار رسیده بودیم، فیلم «در آغوش درخت» ساخته بابک خواجهپاشا نامزدهای دیگر معرفی به این رقابت- یعنی فیلم مستند «ایساتیس» به کارگردانی علیرضا دهقان و فیلم سینمایی «شهر خاموش» ساخته احمد بهرامی و البته «رکسانا»ی پرویز شهبازی به عنوان جدیترین شانس معرفی به اسکار- را از دور رقابت خارج کرد و خود به عنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار معرفی شد. اتفاقی که در همین چند ساعتی که از وقوعش گذشته؛ صحبتها و حرفوحدیثهای زیادی به وجود آورده است.
صحبتهای بابک خواجهپاشا درباره فیلم «در آغوش درخت» و نوع نگاه این فیلم- که به گفته کارگردان شانس موفقیت فیلم در رویدادهای بینالمللی را بالا میبرد- مدخل این مجموعه مطلب درباره نماینده ایران در اسکار بینالملل امسال خواهد بود و البته در کنار آن هم تلاش خواهیم کرد زوایای تاریک این رویداد را تا حد مقدور و ممکن روشن کنیم: «در آغوش درخت» چگونه فیلمی است؟ آیا این فیلم در اسکار شانسی خواهد داشت؟ و چه شد که هیات انتخاب نماینده ایران در نهایت به این فیلم رسید؟!
«در آغوش درخت» نخستین فیلم بلند بابک خواجهپاشا- که اولبار در جشنواره فیلم فجر 1401 رونمایی شد و در نهایت هم با هشت نامزدی و دو سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم اول کار خود را در جشنواره پایان داد- با بازی مارال بنیآدم، جواد قامتی، روحالله زمانی، اهورا لطفی و رایان لطفی؛ راوی داستان بحرانی پیچیده در زندگی کیمیا و فرید است که بهرغم گذشت دوازده سال از ازدواجشان، این بحران، جهان زیبای فرزندانشان را بههم ریخته است. فیلمی شاعرانه، بومی، انسانی و ساده با مضمونی درباره ادای دین به خانواده که به نظر میرسد مخاطبان رویدادهای سینمایی جهان را با وجوه و جنبههای دیگری از سینمای ایران آشنا خواهد کرد؛ و همین هم هست که موجب اقبال و استقبال فیلمسازانی مانند مجید مجیدی و رضا میرکریمی از این فیلم شده- که «در آغوش درخت» را اثری بیتکلف با پیامی انسانی دانستهاند که بر اهمیت خانواده تاکید کرده و روایتی ملتهب، دراماتیک و شاعرانه از تلاش برای حفظ بقای یک عشق از دست رفته را ارائه میدهد.
شما به عنوان سازنده «در آغوش درخت» فکرش را میکردید که به عنوان نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۵ حضور یابید؟
فارغ از اینکه فکرش را میکردم یا نه؛ باید این نکته را تاکید کنم که حضور به عنوان نماینده ایران برای من افتخاری بزرگ است. در واقع نمایندگی یک کشور بزرگ و پرافتخار و بیبدیل برای هر کسی افتخاری بزرگ خواهد بود- و برای من هم چنین است و امیدوارم با «در آغوش درخت» بتوانیم آبرو و اعتبار سینما و کشور ایران را در دنیا حفظ کنیم.
فکر میکنید چه جنبهای از «در آغوش درخت» برای مخاطب جهانی میتواند جذاب باشد؟
نه از طرف مخاطب جهانی، بلکه از جانب خودم به عنوان سازنده این فیلم میتوانم بگویم که در زمان ساخت فیلم «در آغوش درخت» تلاش من این بود که بتوانیم تعریفی درست از اقلیم و خانواده ایرانی و زیبایی شگفتانگیز این سرزمین و عشق ارائه دهیم، بدون اینکه به سیاق فیلمهای موسوم به جشنوارهای روی سیاهیها و تباهیها تمرکز کنیم.
آیا فکر میکنید مخاطب جهانی میتواند این زیباییها را درک کند؟ یا به عبارت بهتر آیا فیلمی با چنین مضمون و رویکردی برای مخاطب غیرایرانی که شناخت چندانی از این اقلیم ندارد، جذاب میتواند باشد؟
یکی از ویژگیهای «در آغوش درخت» که این امیدواری را ایجاد میکند که بتواند زبان مشترکی با مخاطبان آنسوی مرزها پیدا کند، مضمون این فیلم است- که نه تنها به شدت جهانی است، بلکه رویکرد و ویژگیهایی که دارد، میتواند باعث همذاتپنداری هر نوع مخاطبی از هر جای جهان شود. من این ویژگی را به تازگی در اکران فیلم در کانادا به وضوح دیدم- که بیشتر مخاطبان ارتباط خوبی با داستان فیلم برقرار کردند. برای همین است که حس میکنم بقیه مخاطبان این فیلم در نقاط دیگر دنیا نیز بیتردید با این فیلم همراه خواهند شد!
پس یعنی به نظر میرسد که شانس خوبی برای فیلمتان در رقابت اسکار قائل هستید. درست است؟
ببینید؛ «در آغوش درخت» تا همینجا و همین مرحله هم تماموکمال به لطف خدا پیش رفته- که بیشک بیارتباط به مضمون فیلم نمیتواند باشد. هدف ما در ابتدای ساخت این فیلم کمک به کسانی بود که مشکلاتی از جنس مشکلات کاراکترهای فیلم دارند و سعی داشتیم تا جایی که میتوانیم، گرهای از مشکلاتشان باز کنیم. من راز موفقیت این فیلم را در همین حدی هم که پیش آمده، همین هدف و پیام انسانی فیلم میدانم و البته فراموش نباید بکنیم هیچ فیلمی- و البته هیچ اصل هنری دیگری، خواه شعر باشد، خواه ترانه، رمان یا موسیقی- بدون این هدف و پیام انسانی به جایی نخواهد رسید.
شما در یکی دو سال اخیر انتقادات زیادی از فیلمهای جشنوارهای سینمای ایران داشتید- و بارها گفتهاید که این فیلمها وجوه مناسبی از ایران را نمایش نداده و نمایندگی نمیکنند. میتوانید در این زمینه صحبت کنید که به نظرتان سینمای ایران در عرصه بینالمللی و منطقهای چه چیزی را باید نمایندگی کند؟
این خیلی کلی است، اما در پاسخ به همین هم در این حد میتوانم بگویم که سینما باید تمام سعی و تلاش خودش را بکند حال مخاطب با دیدنش بد نشود. به عبارت بهتر فیلمی که باعث ناامیدی و یأس تماشاگر شود، به نوعی دارد به خود سینما خیانت میکند. این را چند جای دیگر هم گفتهام که سینما در ذات خود با امید و امیدواری همراه است و برای این آمده که روی این موضوع تاکید کند که زندگی با تمام سختیهایش ارزش زیستن را دارد و انسان باید بماند، بجنگد و با نهایت امیدواری به سمت هدف حرکت کند. این وظیفه من فیلمساز است که بابت این مسایل به مخاطب امید بدهم، و گرنه فریاد کردن درد را که همه بلدند!
اما سینمای اجتماعی مگر یکی از ویژگیهایش فریاد زدن درد نیست؟
سینمای اجتماعی ما سابقه دیرینهای دارد، اما این سینما اگر با پیوستهای فرهنگی خودمان ارائه شود، صاحب فیلمهایی با رنگ و بو و هویت ایرانی خواهیم شد- که بحث مهمی است. به عبارت بهتر فیلمهای اجتماعی که تولید میکنیم، باید هویت اجتماعی و فرهنگی خودمان را در آنها بهطور پررنگ ببینیم. حداقل من خودم عاشق این نوع سینما هستم. سینمایی شاعرانه که فرهنگ و هویت ایرانی داشته باشد و این همان چیزی است که میتواند سینمای ما را منحصربهفرد کند.
حواشی انتخاب «در آغوش درخت» از زبان خانم سخنگو
یک انتخاب حرفهای و قانونی
بعد از معرفی فیلم «در آغوش درخت» به کارگردانی بابک خواجهپاشا به عنوان نماینده سینمای ایران در آکادمی اسکار- آن هم در شرایطی که به تازگی فیلم «رکسانا» ساخته پرویز شهبازی به عنوان یکی از جدیترین شانسهای نمایندگی ایران قرارداد اکرانش را در شورای صنفی نمایش ثبت کرده بود؛ حواشی و شایعاتی درباره اینکه آیا فیلم شهبازی توسط اعضای کمیته دیده شده یا خیر؛ مطرح شد و البته نامه فریدون جیرانی در حمایت از «رکسانا» هم به این حواشی دامن زد.
این موضوع پاسخگویی، شبنم مقدمی، سخنگوی کمیته انتخاب را به دنبال داشت- که میگوید: «هیأت انتخاب تمامی آثار حائز شرایط حضور در این رقابت را مورد بررسی قرار داد. تعدادی از آثار مطرح شده از جمله سه فیلم «رکسانا»، «صبحانه با زرافهها» و «تابستان همان سال» با توجه به عدم اکران تجاری حداقلی در زمان اعلامی اسکار، به منظور حفظ حقوق فیلمسازان آنها و حفظ شانس بررسی درسال آینده، لحاظ نشدند. در نهایت هم هیأت انتخاب در فضایی کاملا حرفهای، با رعایت کامل اخلاق کاری و بدون تاثیر از شایعات مجازی و گمانهزنیهای رسانهای به بازبینی و ارزیابی فیلمهای حائز شرایط قانونی پرداختند و فیلم «در آغوش درخت» با اکثریت مطلق آرا انتخاب شد».
شایستگیهای «در آغوش درخت» برای اسکار
یک فیلم بومی شاعرانه درباره کرامت انسان!
«سینما جای گفتن تلخی و سیاهی محض نیست بلکه جای گفتن حرفهایی است که دوست داریم جهان به آن تبدیل شود». این شاید جدیترین جملهای باشد که در چند وقت اخیر در فضای سینمای ایران شنیدهایم؛ صحبتی که بابک خواجهپاشا، کارگردان «در آغوش درخت» در جمع مردم ارومیه مطرح کرد.
این روزها که سینمای ایران پُر شده از سیاهنمایی و فیلمهای بیاصالت، «در آغوش درخت» اثری درباره امید است، امید به زندگی و بهبود روابط. اما این امید از کجا نشات میگیرد؟ از دغدغه فیلمساز به خلق اثری اخلاقمدارانه یا توجه به مضامینی همچون «عشق» و «خانواده»؟
این ویژگی در کنار این واقعیت که «در آغوش درخت» آشکارا بازنمایی تجربه زیسته کارگردان در مدیوم سینما محسوب میشود؛ این فیلم را مناسب نمایندگی سینمای ایران در یکی از معتبرترین رویدادهای سینمایی دنیا یعنی اسکار ۲۰۲۵ جلوه میدهد. فیلمی که پتانسیل آن را دارد که به عنوان نمونه قابل توجهی از سینمایی که با بهرهگیری از حال و هوای بومی در فضایی غیرآپارتمانی و با نمایش کرامتهای انسانی، کودکانه و اخلاقی ساخته شده است، مورد توجه قرار گیرد؛ همانگونه که تاکنون در جشنوارههایی مانند شانگهای چین و جشنواره جهانی فیلم کازان روسیه نیز توانسته است خودی نشان دهد!