روز سیاه جامعه کارگری


گروه صنعت و تجارت: ساعت 21 شب روز شنبه (31 شهریورماه) بود که انفجار در یکی از معادن زغال سنگ در طبس منجر به وقوع یک حادثه فاجعه‌آمیز شد؛ حادثه‌ای که در پی آن 51 نفر از معدنکاران (تا لحظه‌ نگاشتن این گزارش) جان باختند و تعداد زیادی از معدنکاران نیز مجروح شدند و تعدادی نیز در بخش بلوک c محبوس شدند. آنطور که رسانه‌ها از زبان مسئولان در خصوص چگونگی این حادثه تشریح کرده‌اند، در زمان حادثه انفجار 69 کارگر در بلوک C و B این معدن زغال‌سنگ در طبس مشغول کار بودند که جسد بیش از 20 کارگر از بلوک B خارج و تمام 30 کارگر محبوس در بلوک C جان باختند. با وجود اینکه بلوکC و B این معادن حدود 2 کیلومتر با یکدیگر فاصله داشتهند، اما به دلیل اینکه کارگاه‌ها برای تامین نیرو و امکانات با یکدیگر ارتباط دارشتند، خروجی گاز به هر 2 مسیر منتشر شد و همین امر منجر به جانباختن تعداد زیادی از معدکاران شد.در بررسی‌های اولیه عنوان شد که انفجار در معدن زغال‌سنگ طبس ناشی از انتشار گاز متان بوده و تصاعد گاز متان در تونل‌ها موجب خفگی نیروها در معدن زغال‌سنگ شده است. این حادثه منجر به واکنش و انتقاد بسیاری از کنشگران اجتماعی، مسئولان، نمایندگان مجلس، اتحادیه صنفی کارگران ایران و غیره شد؛ همه اتفاق نظر داشتند که این حادثه ناشی از اهمال کاری سیستم‌های نظارتی و اجرایی بوده است. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در شبکه اجتماعی در توئیتی نوشت: حادثه تلخ معدن طبس قلب همه ما را به درد آورد؛ تکرار چند باره این حوادث تاسف‌آور است. وی از انتخاب نیکزاد به عنوان نماینده ویژه خود برای بررسی ابعاد گسترده این حادثه خبر داد. در این میان برخی از نسبت به ایمنی بسیار پایین معادن زغال سنگ کشور که منجر به وقوع چنین حادثه غم‌باری شده به شدت انتقاد کرده و برخی دیگر این معدن را جزو ایمن‌ترین معادن ایران توصیف می‌کنند. برای مثال محمدرضا بهرامن، رئیس خانه معدن گفته است که ما بارها گوشزد کرده‌ایم که وضعیت ایمنی معادن زغال سنگ کشور تا چه اندازه پایین بوده و از استانداردهای مرسوم خارج است و در همین رابطه به دفعات درخصوص وضعیت ضعیف ایمنی و تجهیزات معادن را بارها هشدار داده بودیم و اعلام کردیم که هر حادثه‌ای که در معادن زغال کشور اتفاق می‌افتد، موجب به خطر افتادن جان ده‌ها کارگر، تکنسین و مهندس از یک سو و از بین رفتن سرمایه‌های دولت و بخش خصوصی از سوی دیگر می‌شود و خسارت‌های جبران‌ناپذیری را به بخش معادن کشور وارد می کند. همانطور که اشاره شد، با این وجود از معدن طبس به عنوان یکی از ایمن‌ترین معادن ایران یاد می‌شود، در حالی‌که این معدن بیش از 50 نفر را به کام مرگ کشاند. سعید صمدی، دبیر انجمن زغال‌سنگ ایران می‌گوید: با توجه به اینکه معدن طبس جزو معادن نمونه زغال‌سنگ در کشور بوده و مقررات ایمنی را به صورت دقیق رعایت کرده بود، انتظار چنین حادثه‌ای در این معدن را نداشتیم و این شرکت تا به حال چنین موردی را تجربه نکرده است. دبیر انجمن زغال سنگ آمار حوادث در صنعت زغال‌سنگ را پیش از این حادثه، در وضعیت نرمال دانسته و گفته است که اگر این حادثه را در نظر نگیریم، می‌توان گفت آمار حوادث در صنعت زغال‌سنگ در وضعیت نرمالی قراردارد اما وقوع هر حادثه حتی در کوچکترین مقیاس، بسیار تلخ و تاسف بار است. مهرماه سال گذشته بود که مدیر بهداشت، ایمنی و محیط زیست ایمیدرو از ضرورت ایجاد مرکز ایمنی معادن کشور خبر داده بود اما این وعده ظاهرا تنها در حد حرف باقی ماند و عدم تحصص آن از گذشته تا به امروز، منجر به حوادثی دردناکی شده است، این حالیست که به گفته متولیان امر حوادث معدن زغال‌سنگ البرز شرقی، زمستان یورت، ذغال طبس و غیره می‌توانست با نظارت و پشتیبانی تمام قد سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) اتفاق نیفتد.

فاصله بسیار معادن ایران از استانداردهای جهانی و ریزش نیروی کار
ایران با برخورداری از ۶۸ گونه ماده معدنی و شناسایی نزدیک به ۶۰ میلیارد تُن ذخایر معدنی، از دید گوناگونی، میان کشورهای جهان، در جایگاه دهم جدول قرار دارد و حدود ۷ درصد از ذخایر معدنی کل جهان در این کشور است، اما متاسفانه معادن ایران از نظر ایمنی جایگاه مناسبی ندارند و از استانداردهای جهانی به دور هستند. گفته می‌شود که ۹۰ معدن زغال سنگ در ایران به عنوان الگوهای حادثه‌خیز هستند که بیش از ۱۰ هزار کارگر در آن اشتغال دارند؛ توجه به سلامت کارگران معادن در حد پایینی قرار دارد؛ وکمبود امکانات و تجهیزات لازم و نبود ایمنی برای فعالان باعث آسیب فراوان به سلامتی آنها شده و از سوی دیگر خدمات درمانی مناسبی برای آنها در نظر گرفته نشده است. همین امر منجر شده تا در حوزه معدن با کمبود نیروی کار مواجه باشیم و هر سال شاهد افزایش سن نیروی کار در بخش کارگری، تکنیسین و کارشناس در این حوزه باشیم و ادامه این روند طی 10 سال آینده منجر به یک بحران در حوزه معدن خواهد شد. سهم حوادث در معادن کشور طبق گزارش سازمان نظام مهندسی معدن، ۸۰ درصد روباز، ۱۴ درصد زغال‌سنگ، ۱۱ درصد سنگ تزئینی و سه درصد معادن زیر زمینی غیر زغال‌سنگ است. در پایان گزارش، لازم به ذکر است، در پی وقوع حادثه تلخ معدن زغال‌سنگ «معدنجو طبس» که منجر به کشته و مجروع شدن ده‌ها نفر از کارگران زحمتکش کشورمان شد، کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در نامه‌هایی جداگانه از وزرای تعاون، کار و رفاه اجتماعی و صنعت، معدن و تجارت برای ارائه گزارش و توضیح درخصوص حادثه انفجار معدن معدنجوی طبس در جلسه فوق‌العاده این کمیسوین دعوت کرد.

سهل‌انگاری مسئولان جان کارگران را گرفت
در حادثه معدنجوی طبس، سه کارگاه معدن درگیر می‌شوند و حدود ۶۰ کارگر به دام می‌افتند؛ «ابراهیم رحیمیان» دبیر اجرایی خانه کارگر طبس براساس مشاهدات عینی و صحبت‌های کارگران و امدادگران می‌گوید: تلفات حادثه بیش از اینهاست در بیش از دو کریدور معدن حدود ۶۰ کارگر یا بیشتر مشغول به کار بوده‌اند که متاسفانه همه آن‌ها به دام افتاده‌اند. کارگران بازهم در یک معدن بخش خصوصی که به اعتقاد قاطع همه فعالان محلی بعد از خصوصی‌سازی در سال‌های میانی دهه‌ی ۷۰ شمسی، مثل تمام نمونه‌های مشابه شدیداً به قهقهرا رفته، به دام مرگ افتاده‌اند؛ خفگی با گاز متان، یکی از سخت‌ترین و دردناک‌ترین مرگ‌ها در عالم بشری‌ست، به خصوص وقتی برای دستمزدی کمی بالاتر از حداقل حقوق در شیفت شب به زیر زمین بروی و ذغال‌سنگ استخراج کنی که ناگهان هیولای متان از راه برسد. صبحِ آن نیمه‌شب حادثه، بازهم طوفان‌های مطبوعاتیِ مقامات به راه می‌افتد؛ رئیس جمهور دستور اعزام دو وزیر می‌دهد؛ مهاجرانی سخنگوی دولت می‌گوید در کنار خانواده‌ها ایستاده‌ایم و به زودی جزئیات حادثه اعلام می‌شود و .... اما هیچ کدام از اینها، کارگران فوت شده را زنده نمی‌کند؛ هیچ کدام پاسخگوی درد و رنج خانواده‌های مصیبت‌زده‌ای نیست که شب سخت اول مهر را حوالی معدن با اضطراب و رنجِ از دست دادن به صبح گره زده‌اند؛ هیچ کدام فاجعه‌ی بزرگ را به عقب برنمی‌گرداند.
تهویه مطبوع در کار نبوده، بازهم گازسنجی انجام نگرفته و شاهدان عینی می‌گویند تجهیزات این معدن خصوصی که همه خارجی و وارداتی هستند، کهنه و فرسوده بوده‌اند و حتماً بازرسان به این معدن خصوصی سرنزده‌اند که چنین حادثه‌ای با این ابعاد هولناک ناگهان از راه رسیده. به نقل از ایلنا،رحیمیان که در منطقه حضور دارد، در پاسخ به این سوال می‌گوید: «قطعاً اصول ایمنی رعایت نشده؛ اگر حدی از ایمنی رعایت می‌شد، این اتفاق نمی‌افتاد؛ تجهیزات ایمنی و معدنی از چراغ تونل گرفته تا تهویه خارجی هستند و کارفرمایان خصوصی این تجهیزات را به‌روز نمی‌کنند؛ تجهیزات این معدن به احتمال قوی کهنه و فرسوده بوده‌اند. ضمن اینکه باید سیستم مانیتورینگ کامل در معادن برقرار باشد؛ نیروها را در حین کار مشاهده کننند و احتمال حادثه را دریابند.



ذغال‌سنگ خطر آفرین است و ماهیت آن با خطر عجین است، پس مراقبت و هوشیاری می‌خواهد؛ در رعایت ایمنی معدنجو، کوتاهی شده، عدم به‌روزرسانی تجهیزات، خطای مدیریتی و خطای مسئولیتی دست به دست هم داده تا حداقل ۵۰ خانوار مصیبت‌زده و عزادار شوند. علاوه بر اینها، بازرسی کار هم ایراد اساسی داشته است.....».
«احسان سهرابی» فعال کارگری و عضو اسبق شورای عالی حفاظت فنی در رابطه با این حادثه و حوادثِ بسیارِ مشابه می‌گوید: ما بالاترین نرخ حوادث کار را در معادن و کارگاه‌های ساختمانی داریم، چرا کارشناسان HSE در این کارگاه‌ها مستقر نیستند؟ یک روز حادثه زمستان یورت را داریم، یک روز شازند و حالا خفگی دسته‌جمعی در معدنجوی طبس! کارفرمایان مسئولیتی برعهده نمی‌گیرند، شرکت‌های بیمه‌گر مسئولیت را از کارفرمایان گرفته‌اند و وقتی کارگران فوت می شوند، فقط غرامت از کارفرمایان گرفته می‌شود. او ادامه می‌دهد: آدم‌های غیرمتخصص در مناصبِ مرتبط با جان انسان‌ها نشسته‌اند؛ در آخرین اقدام، شرط داشتن تاییدیه‌ی صلاحیت ایمنی پیمانکاران را در روند شرکت مناقصات حذف کرده‌اند و این یعنی جان انسان‌ها ارزشی ندارد. حالا مقامات بروند و پشت هم گزارش از حادثه بدهند، چه اتفاقی می‌افتد؟ مشکلات روحی و اقتصادی این خانواده‌های ضعیف را چطور جبران می‌کنند؛ آیا این کارگران دوباره زنده می‌شوند و برای فرزندانشان پدری می‌کنند؟!