سهم ناچیز راه آهن از حمل و نقل کشور
گروه مسکن و انرژی- زهرا سلیمانی: در شرایطی که موضوع توسعه راه ها و ایجاد شبکه های سامان یافته ریلی یکی از اضلاع اصلی تحقق توسعه در جوامع محسوب می شود، آمارها حاکی از آن است که شبکه حمل و نقل ریلی در ایران فاقد توازن و تعادل لازم است. مطابق برنامه هفتم توسعه، ایران تا سال ۱۴۰۷ باید ۳۰ درصد از حمل ونقل زمینی خود را به حمل ونقل ریلی اختصاص دهد. این در حالی است که از سال ۷۶ تاکنون این سهم از ۳۳.۲ درصد به ۹.۵ درصد کاهش یافته است. در افق برنامه هفتم میزان کالاهای جابه جا شده در پایان برنامه باید به 15میلیون تن برسد در حالیکه در شرایط فعلی تنها یک دهم (1.5میلیون تن) جابه جایی کالاها از طریق راه آهن صورت می گیرد.
کارشناسان دلایل مختلفی برای این نزول جایگاه بر می شمارند که مهمترین آنها مرتبط با تحریم های اقتصادی و فقدان سرمایه گذاری های لازم در حوزه توسعه حمل و نقل ریلی بوده است. از سوی دیگر تحلیلگران نسبت به عدم وجود یک شبکه سامان یافته حمل و نقل ریلی در ایران انتقاد کرده و مهمترین دستور کار دولت چهاردهم در این بخش را ایجاد یک سامانه به هم پیوسته ریلی در مناطق گوناگون عنوان می کنند. با توجه به حضور ساختار مدیریتی تازه در راه آهن لازم است، مسائل و مشکلات این بخش از منظر تحلیلی مورد بررسی دقیقی قرار بگیرد.
دیروز معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل راه آهن ایران ابعاد تازه ای ازر مشکلات حمل و نقل ریلی کشور را تشریح کرد و از برنامه اجاره لکوموتیو از کشورهای دیگر خبر داد . جبارعلی ذاکری همچنین تاکید کرد :« در راه آهن تمام دولتی، الگوهایی در دوره مختلف تعریف شده که هیچکدام از آنها اجرایی نشده است. کاهش تصدی گری را پیش خواهیم برد. وی با بیان اینکه لکوموتیو را با 15 درصد ارزش آن از چین، روسیه، فرانسه و... وارد می کنیم، اظهار کرد: «در خصوص تولید داخل تا زمانیکه 100 درصد ارزش لکوموتیو را ندهیم، امکان دریافت آنرا نداریم. اینها مباحثی است که چرا نمی توانیم از ظرفیت تولید داخل برای تأمین لکوموتیو استفاده کنیم. باید بانکها و دولت را در این موضوع درگیر کنیم.امیدواریم با همکاری فعالان، این بخش را تسهیل کنیم.» تجارت برای بررسی ابعاد مختلف موضوع، سراغ هادی حق شناس، اقتصاددان و استاندار سابق گلستان، همچنین حمیدرضا تهرانی، کارشناس حوزه راه آهن که سابقه مدیریت این بخش را نیز دارد، رفته تا درباره راه های ارتقای سهم راه آهن از حمل و نقل کشورمان بحث و تبادل نظر کند.
هادی حق شناس: راه آهن نیازمند شبکه به هم پیوسته است
هادی حق شناس استاندار اسبق گلستان، نماینده ادوار مجلس و مدرس اقتصاد در خصوص چرایی متعادل نبودن شبکه حمل و نقل ریلی کشور به تجارت می گوید:« فعالان حوزه راه در تشریح مشکلات حمل و نقلی ریلی اصطلاحی جالبی دارند. آنها می گویند، راه آهن در ایران خطی است و به صورت یک شبکه به هم پیوسته شکل نگرفته. وقتی از بندعباس، بندر امام(ره) یا بنادر شمالی ایران، بار و کالایی از راه آهن به سمت تهران، گسیل می شود، محموله ها برای رسیدن به شهرک های صنعتی یا کارخانه ها، باید یک بار دیگر تخلیه و بارگیری شوند. چرا که ساختارهای ریلی در ایران شبکه به هم پیوسته ای نیست.»
حق شناس ادامه می دهد:«این در حالی است که بندر امام خمینی قبل از انقلاب ، بندر شهید رجایی و بندر امیرآباد در دهه 70 به سامانه های ریلی متصل شده اند و فرصت کافی برای زنجیره ای شدن آن وجود داشته، اما میزان حمل باری که از طریق حمل و نقل ریلی در ایران صو.رت می گیرد همچنان کمتر از 10درصد حمل و نقل کشور است. این مشکل در مورد مرزهای زمینی هم صدق می کند، مرزهای زمینی که به ریل متصل هستند سهم ناچیزی در حمل و نقل کشور دارند. »
استاندار اسبق گلستان به اشاره به تبعات شبکه ای نبودن فقدان حمل و نقل ریلی در ایران می گوید:«فقدان شبکه ریلی باعث شده که حمل و نقل ریلی در ایران چه از نظر زمانی و چه از منظر هزینه ای، مقرون به صرفه نباشد. چرا که برای رسیدن کالاها به مقصد نهایی، لازم است چند بار تخلیه بار صورت گیرد، مساله ای که هم زمان حمل و نقل را و هم قیمت تمام شده را افزایش می دهد. از سوی دیگر در راه آهن های ایران، زمان مطمئن و از پیش تعیین شده ای در حوزه ترانزیت ارائه نمی شود. اساسا فعالان اقتصادی نمی دانند حمل بار از بندر عباس به مناطق شمالی، چه مدت زمانی طول می کشد. یک روز، 2روز یا بیشتر؟»
او ادامه می دهد:« گزاره ای که کریدورهای شمال به جنوب یا شرق به غرب کشور را مقرون به صرفه می کند، رسیدن کالا در زمان مقرر است. در واقع زمان برای صاحبان کالا و فعالان اقتصادی مهم و جزء مولفه های مهم اقتصادی در قیمت تمام شده محسوب می شود. اگر کالایی در زمان تعیین شده به مقصد نرسد، حتما هزینه دیرکرد(دبوراژ)متوجه صاحب کالا می شود.»
این نماینده ادواری مجلس در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به عدم سرمایه گذاری مناسب در توسعه زیرساختهای راه می گوید:« از سوی دیگر، راه آهن ایران به دلیل تحریم ها، سرعت متداول و مطلوب را ندارد. سامانه های ریلی ایران ( لوکوموتیوها، واگن ها و بخش های مسافری)به با مشکلات بسیاری رو به رو ست. در جریان سفرهای اخیر ایرانیان ، مشکلات عدیده و خسارت باری چون کمبود بنزین، مشکلا ترافیک راه ها و تصادفات جاده ای شکل گرفتند. این در حالی است که هم ساری و هم رشت به راه آهن متصل هستند. پرسش این است که چرا مردم در ایام تعطیلات از راه آهن استفاده نمی کنند؟ چون راه آهن در ایران غیر قابل برنامه ریزی است. به راحتی بلیط پیدا نمی شود و مردم نمی توانند برنامه ریزی زمانی داشته باشند. اگر راه آهن ایران کشور، سرعت مناسب، جدول برنامه ریزی شده رفت و برگشت، عرضه مناسب و...داشته باشد چه در حوزه حمل و نقل بار و کالا و هم در بخش حمل و نقل گردشگری و مسافر می تواند جایگزین مناسبی برای جاده، سفرهای هوایی و...باشد. »حق شناس در پایان خاطرنشان می کند:« به نظر می رسد، 10هزار کیلومتر راه آهن ایران با توجه به گستردگی جغرافیایی و جمعیت بالای کشور، بسیار اندک است و لازم است دولت چهاردهم گام بلندی برای توسعه زیرساختها و مهمتر از آن به روز آوری کردن حمل و نقل ریلی کشور بردارد. اگر به این ضرورت توجه نشود، مصرف بنزین، تلفات جاده ای، ترافیک بالا و...خسارت های بسیاری را متوجه ایرانیان کرده و شاخص های رفاهی را کاهش می دهد. مهمتر از همه قیمت تمام شده کالا در ایران افزایش می یابد.»
حمیدرضا تهرانی: تغییر نگاه سیاسی و سرمایه گذاری اصولی ضروری است
حمیدرضا تینای تهرانی کارشناس حوزه حمل و نقل ریلی کشورمان در پاسخ به پرسش تجارت درباره چرایی عدم تعادل و توازن در راه آهن کشور از نقش سرمایه گذاری های پایدار در بهبود شاخص های رشد حمل و نقل ریلی کشور می گوید و معتقد است، سرمایه گذاری ها باید با مورد توجه قرار دادن ویژگی های اقلیمی، جغرافیایی و اقتصادی هر منطقه صورت گیرد.
به اعتقاد این تحلیلگر مسائل ریلی، در برخی موارد مسائل سیاسی سایه سنگین خود را بر رویکردهای تئوسعه ای انداخته و باعث اتلاف منابع منی شود.
تینای تهرانی با تاکید بر مشارکت بخش های مختلف مدیریتی برای بهبود ساختارهای رشد در این بخش می گوید:« توسعه خطوط ریلی بر اساس نیاز کشور و پتانسیل های هر منطقه (چشمه بار یا مبدا مقصد مسافر) باید صورت بگیرد، اما در طول سالیان گذشته متاسفانه با فشار مقامات محلی و استانی اعم از استاندار و نماینده و ملاحظات غیر اقتصادی و صرفا سیاسی، وزارت راه مجبور به ساخت مسیرهای ریلی می شود که بعضا هیچ توجیه اقتصادی ندارد .»
این کارشناس حوزه حمل و نقل ریلی در ادامه یادآور می شود:« از سوی دیگر بودجه مناسب برای توسعه خطوط مهم و ضروری کشور که تبدیل به گلوگاه شده است اختصاص پیدا نمی کند.» تهرانی در پاسخ به این پرسش که این ناترازی ها را چگونه باید از میان برد، می گوید:« این عدم توازن باید با تغییر نگاه سیاسی و سرمایه گذاری اصولی در حوزه زیرساخت برطرف گردد.»