روزنامه جوان
1403/07/04
«راهگذر ارس» میتواند یک راه جدید تنشزدا باشد
جوان آنلاین: دبیرکل اندیشکده مطالعات راهبردی ایران و چین معتقد است، کریدور ارس یکی از ابتکاراتی است که میتواند با ایجاد پیوند میان دو سوی ارس از طریق قلمرو سرزمینی ایران نقشآفرینی کند. این کریدور قرار است از استان آذربایجان شرقی ایران عبور و روستای آقبند در بخش جنوب غربی بخش زنگیلان را به شهرستان اردوباد در جنوب نخجوان متصل کند.منطقه قفقاز از گذشته به عنوان سرزمینی شناخته میشود که در آن فرهنگهای مختلف به یکدیگر متصل میشوند. این منطقه همواره یکی از چهارراههای «آفرواوراسیا» بوده و به همین سبب از تنوع زبانی، نژادی و فرهنگی بسیار بالایی برخوردار است و تاریخ آن شاهد سه پادشاهی در بخش جنوبی بود که عبارتند از پادشاهی آلبانی در قسمت غربی جمهوری آذربایجان کنونی، ارمنستان بزرگ و پادشاهی کارتلی در غرب گرجستان کنونی. به دلیل موقعیت جغرافیایی قفقاز، این منطقه همواره و به بهترین شکل نقش یک واسطه را میان تمدنها ایفا کرده و در حال حاضر نیز به سبب قرار گرفتن میان جهان فرهنگهای ایرانی، روسی و ترکی به مانند گذشته از نقشی مهم برخوردار است، اما تحولات اخیر بینالمللی و ابتکارات جدید منطقهای در زمینههای اقتصادی و اتصالات تجاری، این منطقه را در نگاه قدرتهای بینالمللی و منطقهای دارای اهمیت دوچندانی کرده است و به همین سبب شاهد هستیم که تحرکات اخیر در این منطقه که با دخالت و پشتیبانی برخی از کشورها نظیر روسیه و ترکیه در حال رخ دادن است، به یکی از مناقشه برانگیزترین چالشهای جمهوری اسلامی ایران و همسایگانش تبدیل شده که البته این مناقشه به رغم حساسیت بسیار تا به امروز به شکلی هوشمندانه و منطقی و با ابزارهای مختلف مدیریت شده است، اما نباید این نکته را فراموش کرد که با توجه به برنامهریزیهای صورت گرفته از سوی همسایگان و برخی قدرتهای بینالمللی برای ایجاد تغییرات ژئوپلتیک در منطقه به واسطه طرحهایی نظیر دالان تورانی یا کریدور زنگزور، مدیریت این مسئله ممکن است با چالشهایی روبهرو شود و جمهوری اسلامی ایران باید با ابتکارات منحصر به فرد خود ضمن جلوگیری از تشدید تنشها در منطقه قفقاز خود نیز به یکی از طرفین ذینفع در تحولات اقتصادی این منطقه تبدیل شود. کریدور ارس یکی از ابتکاراتی است که میتواند این نقشآفرینی را با ایجاد پیوند میان دو سوی ارس از طریق قلمرو سرزمینی ایران رقم بزند. این کریدور قرار است از استان آذربایجان شرقی ایران عبور کند و روستای آقبند در بخش جنوب غربی بخش زنگیلان را به شهرستان اردوباد در جنوب نخجوان متصل کند. این مسیر با دور زدن ارمنستان میتواند جایگزینی برای کریدور زنگزور باشد و بخشی از نگرانیهای ایران را درخصوص این کریدور رفع کند. با این حال شکلگیری چنین مسیری برای کارآمد نیازمند برنامه ریزیهای دقیقی است که باید به آنها توجه شود. در همین رابطه با فرشاد عادل، دبیرکل اندیشکده مطالعات راهبردی ایران و چین به گفتگو نشستهایم. روابط تجاری دو سوی رود ارس چه پیشینهای دارد و چرا مهم است؟
ارتباطات تجاری بین دو سوی رود ارس که بهعنوان مرز طبیعی بین ایران و مناطق قفقاز بهویژه آذربایجان و ارمنستان کنونی شناخته میشود، به دلایل جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. این رودخانه بهعنوان یک پل ارتباطی بین ایران و قفقاز نقش مهمی در تبادل کالاها، فرهنگها و ایدهها ایفا میکرد. راههای تجاری بهطور عمده از طریق جادههای قدیمی که از مسیرهای کوهستانی و درههای اطراف ارس میگذشتند، برقرار میشد. تاجران ایرانی و قفقازی از این مسیرها برای تبادل کالاهای مختلفی مانند پارچه، ادویه، فلزات گرانبها، محصولات کشاورزی و صنایعدستی استفاده میکردند. شهرها و بازارهای مرزی که در امتداد رود ارس قرار داشتند، بهعنوان نقاط اصلی برای مبادلات تجاری عمل میکردند. این بازارها امکان ملاقات مستقیم تاجران از دو سوی رودخانه را فراهم و علاوه بر تجارت، به گسترش روابط فرهنگی و اجتماعی نیز کمک میکردند. چنین مبادلاتی محدود به اخیر که نیست و سابقه طولانی دارد؟
بله، حکومتهای مختلف از جمله امپراتوریهای ایران مانند صفویه و قاجار و حکومتهای محلی قفقاز، به تجارت بین این مناطق علاقهمند بودند. گاهی معاهدات و توافقهای تجاری نیز بین این دولتها منعقد میشد تا تجارت را تسهیل و امنیت مسیرهای تجاری را تضمین کنند و در طول تاریخ، بهویژه پس از جنگهای ایران و روس در قرن نوزدهم و انعقاد قراردادهای ترکمنچای و گلستان، تجارت بین دو سوی ارس تحت تأثیر قرار گرفت. این قراردادها بخشی از سرزمینهای قفقاز را از ایران جدا کرده و زیر کنترل روسیه قرار داد. با این حال، تجارت همچنان ادامه داشت، اگرچه با چالشهای بیشتری مواجه شد.
منطقه قفقاز به واسطه نقش میانجی خود میان سرزمینهای مختلف مقصد بسیاری از جهانگردان بوده است. بسیاری از سفرنامهنویسان ایرانی و اروپایی که از منطقه قفقاز و شمال ایران بازدید کردهاند، در نوشتههای خود به مسیرهای ارتباطی، وضعیت راهها و شرایط تجاری این منطقه اشاره کردهاند. به عنوان مثال ناصرخسرو، شاعر و جهانگرد ایرانی در سفرنامه خود به توصیف راههای ارتباطی شمال ایران و قفقاز پرداخته است. او به کوهها، رودخانهها و مسیرهایی که تاجران از آنها برای عبور و مرور بین دو سوی ارس استفاده میکردند، اشاره کرده است. او از اهمیت جادههای کوهستانی و کاروانسراهای موجود در این مناطق نیز یاد میکند.
ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی و آدام اولئاریوس، دیپلمات و جهانگرد آلمانی که در دوران صفویه به ایران سفر کرده بودند، به عبور از رود ارس و نقش آن در تجارت بین ایران و مناطق قفقاز پرداختهاند. شاردن در سفرنامه خود به وضعیت راهها، پلهای ساخته شده روی ارس و ارتباطات تجاری بین ایران و قفقاز بهویژه در مناطق نخجوان و ایروان اشاره میکند. او همچنین از وجود کاروانسراها و بازارهایی که در این مسیر قرار داشتند، یاد کرده است. میرزا صالحشیرازی، یکی از اولین دانشجویان ایرانی که در دوره قاجار به اروپا اعزام شد، در بازگشت از اروپا از مسیر قفقاز عبور کرده و در سفرنامه خود به شرایط راههای منطقه و پلهای عبوری از رود ارس اشاره کرده است. او از مشکلات ناشی از جنگها و تنشهای سیاسی بین ایران و روسیه در منطقه نیز سخن گفته است.
در سفرنامههای قاجاری مانند سفرنامههای اعتمادالسلطنه و میرزا مهدیخان استرآبادی، بهطور مفصل از راههای تجاری و شرایط جادهها و پلهای منطقه ارس یاد شده است. اعتمادالسلطنه در سفرنامه خود به وضعیت تجارت با قفقاز و همچنین پلهای موقتی یا سنگی که برای عبور از رود ارس ساخته شده بودند، اشاره میکند. همچنین ایلچیان و سفیرانی که بین ایران و حکومتهای قفقاز و روسیه در رفتوآمد بودند، در نوشتههای خود به راههای ارتباطی و مسیرهای تجاری اشاره کردهاند. این سفرنامهها بهویژه به چگونگی عبور از رودارس و استفاده از پلهای چوبی و قایقها برای انتقال کالا و افراد پرداختهاند و به اهمیت تجاری و ارتباطی رودارس و راههای اطراف آن اشاره کرده و تصویری از وضعیت زیرساختهای حملونقل و تبادلات فرهنگی و اقتصادی ارائه میدهند. رجوع به چنین استنادات تاریخی چرا مهم است؟
با مطالعه متون به جای مانده از گذشته این نکته واضح میشود که جغرافیای تاریخی این منطقه نشانگر وجود پیوندهای تاریخی مستحکم میان جنوب ارس با ایالتهای «آران و شروان»، ارمنستان و گرجستان است و مسیرهای ارتباطی میان دو سوی ارس از قدمتی هزاران ساله برخوردارند. مسیرهای تاریخی در طول رود ارس نه تنها برای تجارت، بلکه به دلیل اهمیت استراتژیک و نظامی این منطقه، همواره مورد توجه حکومتهای مختلف از جمله صفویه، قاجار و دوران معاصر بودهاند. این مسیرها پلهای ارتباطی بین شرق و غرب و همچنین بین شمال و جنوب منطقه قفقاز و ایران را شکل میدادند و هنوز هم برخی از این راهها به شکل مدرنتر فعال
هستند. اکنون چه مسیرهای برای ارتباط ایران و قفقاز وجود دارد؟
پل خداآفرین یکی از معروفترین پلهای تاریخی روی رود ارس است که دو سوی ارس را به هم متصل میکرد. این پل در منطقه مرزی بین ایران و جمهوری آذربایجان قرار دارد و قدمت آن به دوره صفوی بازمیگردد. پل خداآفرین علاوه بر کارکرد تجاری و حملونقل، بهعنوان یکی از مهمترین نقاط ارتباطی نظامی و راهبردی نیز شناخته میشد. جلفا هم یکی از مهمترین شهرهای مرزی در حاشیه رود ارس است که به عنوان نقطهای مهم برای تجارت و ارتباط بین ایران و قفقاز شناخته میشود. از دوران صفویه تا قاجار، این مسیر به عنوان یکی از گذرگاههای اصلی کاروانهای تجاری بود که کالاهایی مانند ابریشم، ادویه و صنایع دستی را بین ایران و قفقاز جابهجا میکردند؛ امروزه نیز جلفا یکی از مناطق مهم مرزی و تجاری ایران است.
یکی از مسیرهای تاریخی مهم دیگر، مسیر ایروان به تبریز بود که از رود ارس عبور میکرد. این مسیر یکی از راههای اصلی برای ارتباطات تجاری و نظامی بین ایران و قفقاز بهویژه در دورههای صفوی و قاجار بود. ایروان در آن زمان یکی از شهرهای مهم قفقاز تحت کنترل ایران بود و تبریز نیز بهعنوان پایتخت دوم ایران و مرکز تجاری شمال غرب کشور، نقش حیاتی در این مسیر ایفا میکرد. پلهای تاریخی مانند پل جلفا و پل سیهرود نیز از دیگر مسیرهای مهم ارتباطی بودند. این پلها علاوه بر استفاده در حملونقل کاروانهای تجاری، برای عبور نیروهای نظامی در دورههای مختلف تاریخی مورد استفاده قرار میگرفتند. پلهای منطقه سیهرود در دوران صفویه و قاجار از اهمیت استراتژیک زیادی برخوردار بودند و باعث ارتباط دو سوی ارس میشدند.
مسیر نخجوان به تبریز یکی از دیگر مسیرهای مهم تاریخی بوده که از رود ارس عبور میکرد. نخجوان به عنوان شهری مرزی و مهم در قفقاز نقش واسطهای بین قفقاز و شمال غرب ایران ایفا میکرد. این مسیر برای عبور کاروانهای تجاری و همچنین دیپلماتها و سفیران از اهمیت زیادی برخوردار بود. قرهباغ نیز یکی از مناطقی بود که در طول تاریخ تحت تأثیر درگیریها و تغییرات سیاسی قرار داشت. مسیر قرهباغ به ایران از راههای مختلفی به رود ارس متصل و در دوران صفویه و قاجار بهعنوان مسیر عبور کاروانهای تجاری و نیروهای نظامی استفاده میشد. این مسیر بهویژه در دوران جنگهای ایران و روسیه نقش مهمی ایفا کرد. به وضعیت کنونی برسیم، ایران چه ابتکاری مطرح کرده است؟
جمهوری اسلامی ایران با ارائه یک ابتکار ترانزیتی که شامل چندین پروژه حملونقل مشترک با آذربایجان میشود، پروژهای را آغاز کرد که ضمن ارتقای روابط دوجانبه، یک اتصال ترانزیتی جدید به نام «کریدور ارس» را ایجاد میکند. این مسیر منطقه اقتصادی زنگزور شرقی در جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را از طریق خاک ایران به یکدیگر متصل میکند. با چه مشخصاتی؟
پروژههای ترانزیت جادهای و ریلی کریدور ارس به طول ۱۰۷ کیلومتر و با اعتباری بالغ بر ۴۹ هزار میلیارد ریال احداث میشود و بخشهایی از فاز اجرایی این مسیرها به اتمام رسیده و سایر پروژهها همچنان ادامه دارند و پیشبینی میشود تا آیندهای نزدیک به بهرهبرداری برسند. این پروژه که در کریدور شرق به غرب واقع شده است از کلاله شهرستان جلفا در شمال آذربایجان شرقی در ایران آغاز و با احداث ۲۱ پل و پنج پل بزرگ به جمهوری آذربایجان متصل میشود که از این حیث یکی از مهمترین پروژههای راه آهن و راه کریدور ارس احداث «پل جاده آقبند» روی رودخانه ارس است. در دولت سیزدهم افتتاح شد؟
بله. این پروژه راهبردی در جریان سفر مهرداد بذرپاش وزیر راه و شهرسازی وقت ایران به عنوان رئیس کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و آذربایجان به آذربایجان با حضور شاهین مصطفیاف به طور رسمی آغاز شد. پس از ۸ ماه در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ این پروژه با حضور الهام علیاف رئیسجمهور فقید ایران و رئیسجمهور آذربایجان به طور رسمی افتتاح شد.
طول این پل ۲۲۰ متر و عرض آن حدود ۲۵ متر است. به گفته بذرپاش با اجرای این عملیات تعداد خودروهای عبوری از پاسگاه مرزی به هزار و ۱۰۰ دستگاه در روز افزایش مییابد. در کنار این پل جادهای، تفاهمنامه ساخت پل راهآهن در کنار پل جادهای نیز در اکتبر ۲۰۲۳ از سوی بذرپاش و مصطفیاف امضا شد. همچنین همزمان با افتتاح پل جاده آقبند روی ارس، سد قیز قلاسی نیز که بزرگترین پروژه مشترک آبی ایران و جمهوری آذربایجان است، افتتاح شد.
به غیر از پلآقبند به پروژههای مشترک دیگری میان دو کشور نظیر سد خداآفرین در ۲۴۰ کیلومتری شمال شرق شهر تبریز و پایانه مرزی جدید میتوان اشاره کرد. همچنین پل مرزی آستاراچای در مرز آستارا از طریق رودخانه آستاراچای که در فروردین ۱۳۹۱ آغاز به کار کرده بود نیز در دسامبر ۲۰۲۳ با حضور رؤسای کمیسیون مشترک اقتصادی ایران، آذربایجان، مهرداد بذرپاش و شاهین مصطفیاف افتتاح شد. این مسیر ترانزیت دو کشور را تسهیل میکند؟
بله. ایران و آذربایجان با این پروژه دومین پل ترانزیتی آستارا را برای تسهیل حمل و نقل بار با کامیون افتتاح کردند. این پل به طول ۸۹ متر و با عرض ۶/۳۰ متر و با اعتبار ۸/۵ میلیون یورو ساخته شده است. به گفته شاهین مصطفیاف، در سال ۲۰۲۳ حمل و نقل ایران و آذربایجان ۴۰درصد، ترانزیت بینالمللی ۵۷درصد و حملونقل ریلی ۴۷درصد افزایش داشته است. در سال ۲۰۲۳ برای اولین بار بیش از ۷۰۰ هزار تن محموله از طریق راهآهن بین دو کشور عمدتاً به روسیه حمل شده است. لازم به ذکر است در جریان آخرین بازدید از پروژههای کریدور ارس برای افتتاح پل جاده آقبند و سد قیز قالاسی، ابراهیم رئیسی رئیسجمهور کشورمان و همراهانش در سانحه سقوط هلیکوپتر به شهادت رسیدند. اگر بخواهیم به آینده نگاه کنیم چه چشماندازی متصور است؟
شکلدادن به ابتکارات دوجانبه اگرچه میتواند امری مثبت تلقی شود، اما در جهان امروز شاهد هستیم که اتحادهای چند جانبه بیشتر مدنظر کشورها هستند. این امر بهخصوص در منطقهای مانند قفقاز به دلیل تکثر فرهنگها و جغرافیای اتصال بخش بیشتر باید مورد توجه باشد. به همین سبب جمهوری اسلامی ایران باید ضمن پیشبردن همکاریهای دوجانبه برنامهریزی لازم را برای ارتقای نقش خود در منطقه قفقاز با شکل دادن به همکاریهای چندجانبه برد - برد انجام دهد، اما ارتقای نقشآفرینی ایران در این منطقه با چالشهایی روبهرو است. چه چالشهایی؟
یکی از مهمترین آنها، مرزگذاری تصنعی جمهوری آذربایجان میان خود و ایران است. این جمهوری تازه استقلال یافته از شوروی به رغم اینکه در طی قرون اخیر بخشی از روسیه تزاری و شوروی به حساب میآمده، اما برای قرنها به عنوان بخشی از ایران بزرگ بوده است و به همین سبب دارای اشتراکات هویتی، فرهنگی و دینی بسیاری با ایران است. به نحوی که شاید نتوان مرز مشخصی میان اشتراکات ترسیم کرد و این کشور از هویتی آمیخته به جهان ایرانی برخوردار است و به همین سبب، برای حفظ موجودیت سیاسی خود و به منظور جلوگیری از فرو غلتیدن به دامان ایران که منشأ هویت این کشور است، دست به ایجاد تنش و مرزگذاری تصنعی با ایران میزند. به نکته مهمی اشاره کردید، ریشه چنین تنشهایی چیست و آیا ضلع سومی دست داشته است؟
بله در سالهای اخیر شاهد افزایش تنشآفرینی از سوی باکو بر علیه جمهوری اسلامی ایران بودهایم که یکی از تحریککنندهترین اقدامات روابط بسیار نزدیک این جمهوری تازه تأسیس با رژیمصهیونیستی بوده است که این روابط نزدیک نیز در چارچوب مرزگذاری تصنعی با ایران از سوی جمهوری آذربایجان قابل تحلیل است. در چنین شرایطی و بر خلاف نظر برخی از کارشناسان که معتقدند باکو به دلیل حمایت نکردن ایران به سوی رژیمصهیونیستی جذب شده است، باید گفت که چنین ادعایی صحیح نیست و به همین سبب هرگونه عقبنشینی ایران از خط قرمزهای خود نهتنها منجر به بهبود روابط نخواهد شد، بلکه زمینههای جدیدی را برای تنشآفرینی از سوی باکو برابر ایران ایجاد خواهد کرد و در نهایت موجب آسیب به منافع ملی ایران خواهد شد. در چنین شرایط بغرنجی که آتش آن زیرخاکستر است، چه باید کرد؟
جمهوری اسلامی ایران نیازمند تعریف نقشی جدید در منطقه قفقاز برای خود است و این نقشآفرینی جدید نیازمند در پیش گرفتن استراتژیهای تازهای است که متناسب با فضای فعلی بینالملل باشند. یکی از مهمترین تحولاتی که در طی سالهای اخیر شاهد بودیم، جنگ روسیه و اوکراین بود، اگرچه ممکن است فرصتهایی را از روسیه گرفته باشد، اما میتوانست تبدیل به دلیل برجستهای برای توسعه روابط تهران و مسکو شود و این روابط با مدیریت صحیح از این ظرفیت برخوردار است که در بستر قفقاز و آسیای میانه به بار بنشیند.
به همین سبب جمهوری اسلامی ایران باید با نگاهی واقعبینانه به همه شرکای بینالمللی خود از جمله روسیه و چین، از ظرفیتهای همکاری چند جانبه با این کشورها در بسترهایی مانند قفقاز و آسیای میانه بهره ببرد و لازمه چنین امری ایجاد یک روایت قدرتمند از عزم ایران برای ارائه ابتکاراتی بینالمللی به با هدف دستیابی به منافع برد-برد از طریق همکاریهای چند جانبه است. در چنین فضایی جمهوی اسلامی ایران به عنوان کشوری مبتکر و برخوردار از ظرفیتهای جغرافیایی لازم به منظور ایفای نقش در ابتکاراتی نظیر پهنه و راه و کریدور شمال جنوب، باید کلان راهبردهایی را در پیش بگیرد که مکمل کلان راهبردهای شرکای بینالمللی خود باشد و به تعریف نقش خود در زنجیرههای جدید ارزش بپردازد. کریدور ارس تا چه حد میتواند راهکار حل تنشها باشد؟
در چنین شرایطی میتوان امید داشت که پروژههایی نظیر کریدور ارس با تکمیل برخی از بخشها نظیر ایجاد اتصال ریلی جدید با ترکیه از طریق منطقه چشمه ثریا به شکلی عملی کارکرد خود را نشان دهند. توسعه زیرساختی در منطقه شمالغرب تنها زمانی به شکلی کارآمد عملی خواهد شد که این منطقه تبدیل به بستری برای همکاریهای چندجانبه میان کشورهایی نظیر ایران، روسیه، چین، ترکیه و جمهوریهای قفقاز شود و با ایجاد چسبندگی اقتصادی میان این کشورها نه تنها خطر تغییرات ژئوپلتیکی در منطقه از بین خواهد یافت، بلکه شکلگیری منافع برد - برد چند جانبه موجب توسعه همکارهای منطقهای خنثیسازی تهدیدات امنیتی خواهد شد. به همین منظور نخستین گام ایران باید ایجاد روایت از ابتکار منحصر به فرد خود و تولید ادبیات از برنامههای آینده خود برای توسعه در منطقه باشد که این دو اقدام میتواند در قالب استراتژی نگاه به شرق و سیاست همسایگی به عنوان دو بال مکمل از سوی دولت جدید در پیش گرفته شود و جمهوری اسلامی ایران را به کشوری کنشگر در منطقه قفقاز تبدیل سازد.
سایر اخبار این روزنامه
عنصر برهم زننده امنیت جهانی را متوقف کنید
عنصر برهم زننده امنیت جهانی را متوقف کنید
همیشه وقت مذاکره است!
شوی رسانهای در بازگشت اخراجیهای انگشتشمار
۲ میلیون صهیونیست زیر ضرب موشکهای حزبالله
مالیات رفاهیات را حذف کنید
فیفا طرف جنایتکار را گرفت
داغ بازماندگان «معدنجو»
مستند «کودک– سرباز» مغلوب بسیجیان خمینی است
دیپلماسی نیویورکی در وقت اضافه
«راهگذر ارس» میتواند یک راه جدید تنشزدا باشد
سفر ضعیف
شبهات جوانان و نوجوانان را درباره دفاع مقدس پاسخ میدهیم