رشته‌های مدال‌آور معطل و بلاتکلیف نمانند

ورزش ایران روز‌های نسبتاً آرامی را سپری می‌کند و این بهترین فرصت است برای بازسازی، برنامه‌ریزی و زیرسازی اصولی برای موفقیت در تورنمنت‌های مهم آتی. بازی‌های المپیک و پارالمپیک را پشت سر گذاشتیم و در هر دو رویداد همزمان هم موفقیت‌های درخشان داشتیم و هم ناکامی‌های بزرگ. این بازی‌ها نقاط ضعف و قدرت و شاکله ورزش کشور را به همه نشان داد و انتظار می‌رود مسئولان امر از نتایج مثبت و منفی رویداد‌های اخیر به بهترین شکل استفاده کنند و برای اعتلای هرچه بیشتر تیم‌های ورزشی، حتی یک لحظه را نیز از دست ندهند. با این حال بلاتکلیفی و بی‌برنامگی ادامه‌دار برخی تیم‌ها و رشته‌ها خطرناک است و نتیجه آن مستقیماً روی عملکرد ورزشکاران تأثیرگذار خواهد بود. 
قاعدتاً رشته‌های موفق در پاریس باید به مسیرشان ادامه دهند و با همکاری و درایت مسئولان فدراسیون‌های مربوطه برای تداوم بخشیدن به موفقیت‌های بیشتر تلاش کنند. در این بین کار برای رشته‌های ناکام سخت‌تر است و طبعاً به کار و تلاش مضاعف نیاز دارد. نتایج کاروان ورزش کشور در بازی‌های المپیک و پارالمپیک پاریس و همچنین آسیایی و پاراآسیایی هانگژو کاملاً مشخص است و همه می‌دانند کدام رشته‌ها از پس مسئولیت سنگین مدال‌آوری برآمده و کدام رشته‌ها در این راه عملکرد ضعیفی کسب کرده‌اند. منطق ورزش حرفه‌ای حکم می‌کند فدراسیون‌های ناکام در این مدت علل نتایج ضعیف ورزشکاران و تیم‌هایشان را ریشه‌یابی کرده و مورد ارزیابی قرار داده و مسیر و برنامه‌های آتی خود را ترسیم کرده باشند. آن‌ها همچنین موظفند فعالیت‌هایشان برای ارتقای سطح کیفی و کمی رشته‌های خود را به اطلاع وزارت ورزش برسانند و بی‌شک وزیر ورزش و معاون قهرمانی‌اش هم باید با دقت و حساسیت بیشتر روی عملکرد فدراسیون‌ها نظارت کنند. 
سرمایه‌گذاری روی رشته‌های مدال‌آور، پروژه‌ای است که کشور‌های قدر و صاحب‌نام در حوزه ورزش سال هاست آن را به صورت جدی و حرفه‌ای در دستور کار دارند و در این راه سرمایه‌گذاری‌های وسیعی را انجام می‌دهند. ثمره این سرمایه‌گذاری‌ها در بازی‌های آسیایی و المپیک کاملاً عیان می‌شود، درحالی‌که بار‌ها و بار‌ها حسرت مدال‌آوری ورزشکاران ایرانی در رشته‌های مدال‌آور به دلمان مانده است. تیراندازی، دوومیدانی، تیراندازی باکمان، شنا و وزنه‌برداری از جمله رشته‌هایی هستند که سهم ورزش ما از مدال‌های آسیایی و المپیکی در آن‌ها بسیار کم بوده و اخیراً هم به صفر رسیده است. اگر در المپیک توکیو جواد فروغی با مدال طلای المپیکش تاریخ‌ساز شد، حالا وضعیت تیراندازیمان به قدری خراب است که در بازی‌های آسیایی با ۱۷ ورزشکار فقط یک برنز می‌گیرد و در المپیک هم فقط حسرت به دلمان می‌گذارد. بعد از درخشش احسان حدادی در المپیک لندن دیگر هیچ دوومیدانی‌کاری نتوانست به سکوی این بازی‌ها برسد و پولادمردان نیز در بازی‌های پاریس پس از ۲۰ سال موفق به کسب مدال المپیک نشدند. نامعلوم بودن آینده و برنامه‌های تیم‌های ملی در حالی است که گویا برخی هنوز از شکست‌های اخیر درس عبرت نگرفته‌اند. تیراندازی باکمان هم در آسیایی ناکام بود و هم در المپیک. همکاری سرمربی کره‌ای با فدراسیون تمام شده و باید هرچه زودتر تکلیف کادرفنی جدید مشخص شود. اردو‌های تیم‌ملی تیراندازی نیز با توجه به تعطیلی مسابقات بین‌المللی تعطیل است و در عین‌حال هنوز تصمیمی در خصوص سرمربی تیم‌های ملی گرفته نشده است. کمبود‌های سخت‌افزاری شناگران هم به قوت خود باقی است و وزنه‌برداریمان کماکان با حواشی مختلف دست‌و پنجه نرم می‌کند. سال‌هاست ورزش ما از تعلل و اتلاف وقت مدیران در گرفتن تصمیمات حساس و سرنو‌شت‌ساز متضرر شده و هیچ‌کسی هم پاسخگوی هدر رفتن پول بیت‌المال و اعتبار کشور نبوده است. حال که دنیامالی به تازگی سکاندار وزارت ورزش شده و به نوعی تازه‌نفس است، امیدواریم با نظارت بیشتر و رصد عملکرد فدراسیون‌ها از هرگونه وقت‌کشی مدیران و بلاتکلیف ماندن رشته‌ها جلوگیری کند.