اسلحه خریدم و منتظر بودم به سراغم بیایند

جوان آنلاین: معتقد است جمعیت ایرانیان باورمند به انقلاب اسلامی در خارج از کشور بیشتر از ضدانقلاب است، اما سروصدای اپوزیسیون بیشتر است. خارج از ایران عده‌ای ایستادند و آتش به اختیار بدون حمایت سازمان‌ها به جهاد تبیین پرداختند و البته هزینه‌هایی نیز متقبل شدند تا از انقلاب اسلامی دفاع کنند. فتنه ۱۴۰۱ روی دیگری هم داشت. بخشی از ایرانیان خارج از کشور که در خط مقدم و در دل براندازان بودند بدون هیچ منفعت‌طلبی از انقلاب و ارزش‌های آن دفاع کردند. سیدحسینی یکی از آن‌ها در فضای مجازی است. جوان شیک‌پوشی که در امریکا سکونت دارد و جهادگری مجازی است. «جوان» با وی گفت‌و‌گویی انجام داده است.    شما قبلاً صفحه بزرگی در فضای مجازی داشتید که به خاطر فعالیت‌هایتان از دستش دادید. در این شرایط، چون فرد حمایتی نمی‌شود، ممکن است دچار ناامیدی شود. با این شرایط چطور این راه را دوباره ادامه دادید؟ صفحه اصلی من مانند هزاران صفحه فعالان رسانه‌ای از سوی اینستاگرام بدون توضیح حذف شد. وقتی این اتفاق افتاد، تمایلی به فعالیت در اینستاگرام نداشتم، به همین دلیل به توئیتر روی آوردم که کاملاً ناشناخته بودم و به‌خاطر زندگی در امریکا کمتر کسی از جبهه انقلاب به من اعتماد می‌کرد. همین مسئله باعث شد عملاً به کمک کسی و گروهی چشم نداشته باشم و تنها بر محتوای خودم تمرکز داشته باشم. اما بعد از رشد اکانت توئیتر به اصرار دوستان صفحه جدید اینستاگرام را راه انداختم و از آنجایی که کار و تخصصم فروش و مارکتینگ است، نگاهم به رشد هم بر مبنای صبر و حوصله است و اینکه معتقدم تعداد زیاد بازدید‌کننده خوب است، اما مهم‌تر تأثیرگذاری روی مخاطب است و اگر بتوانم روی یک نفر تأثیر مثبت بگذارم، بهتر است تا هزاران مخاطب داشته باشم، ولی کارم بی‌تأثیر باشد. بنابراین رشد صفحه‌ام به صورت ارگانیک بود و هزینه‌ای برای تبلیغ آن نکردم.   چطور وارد فضای رسانه شدید؟ به مدت ۱۰ سال فعالیت رسانه‌ای در زمینه‌های مذهبی، فرهنگی و سیاسی دارم. البته کار اصلی من مارکتینگ و برندینگ، مالیات و فروش است. قبلاً برای کار رسانه‌ای خیلی به ایران می‌آمدم، اما، چون سال‌های زیادی است که در امریکا هستم، تصمیم گرفتم همین‌جا مطالعه و تحقیق کنم و حدود ۱۲۰کانال و گروه خبری و تحلیلی را رصد می‌کردم در کنارش هم مطالعه داشتم. البته بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران روی مسائل منطقه و سیاست‌های خارجه متمرکز شدم و در حال حاضر هم بیشتر در اینستاگرام و توئیتر فعالیت دارم.    چه شد که به صورت جدی تصمیم گرفتید در فضای مجازی باشید؟ مهم‌ترین عامل دغدغه‌های دینی و مذهبی و همچنبن علاقه زیادم به بحث و گفتگو بود. سالیان قبل که گروه‌های فیس‌بوکی ترند دنیای مجازی بود به فعالیت مذهبی و مباحث پیرامون شیعه و سنی می‌پرداختم. البته نوجوان بودم و کم‌تجربه و اشتباهات زیادی هم داشتم، اما تجربیات آن دوران کمک بزرگی به آینده کار رسانه‌ای من کرد. بعد از فیس‌بوک و رشد اینستاگرام فعالیت من هم از مذهبی به مذهبی سیاسی تبدیل شد که دلیل آن نیز دغدغه و اهمیت در زمان خودش بود. به خاطر ندارم که دوره‌ای از فضای مجازی و رسانه دور بوده باشم، معتقدم همیشه کاری برای انجام دادن وجود دارد.    در طول فتنه ۱۴۰۱ و فعالیت اغتشاشاگران در خارج از کشور برای شما مشکلی پیش نیامد؟ اغتشاشات زن، زندگی، آزادی تأثیری بین‌المللی داشت و مهم‌ترین آن هم ایجاد حس تعلق کاذب برای مخالفان جمهوری اسلامی ایران بود. کسانی که تصور می‌کردند هویتی پیدا کرده و موجودیت‌شان را با این جنبش خودخوانده تعریف می‌کنند. همین باعث شد فشار بر موافقان جمهوری اسلامی خارج از کشور بیشتر شود. تجربه من کمی هیجانات بالاتری نسبت به دیگر فعالان رسانه داشت. اطلاعات شخصی‌ام در شهر و ایالات مختلف پخش شد که آسیب جدی به کار و موقعیت شغلی‌ام وارد آورد. تماس‌های تهدیدآمیزی که تا چند هفته ادامه داشتند. گاهی تماس‌ها بعد از نیمه‌شب بود و، چون پاسخ نمی‌دادم پیغام صوتی می‌گذاشتند. مشخص بود حسابی مست کردند، چون با هر تماس ناسزا می‌گفتند و تهدید می‌کردند. تهدید‌ها گاهی جدی‌تر می‌شد، از فضای مجازی گرفته تا حقیقی. می‌گفتند هرکس سیدحسینی را بکشد، بیت‌کوین دریافت می‌کند. یک‌بار هم فردی امریکایی با لهجه لاتی و پایین‌شهری تماس گرفت و پس از گفتن آدرس خانه‌ام تهدید کرد که به او مبلغی داده‌اند تا از شر من خلاص شوند. حالا یا باید دو برابر آن مبلغ، یعنی ۱۵۰ هزار دلار بدهم یا فردا به قتل خواهم رسید. با کارآگاهی در میان گذاشتم که گفت بلوف می‌زند. گفتم اگر یک درصد درست باشد، چه. خلاصه اسلحه خریدم و دوربین هم اطراف خانه‌ام نصب کردم. الحمدلله اتفاقی نیفتاد و من تا امروز عملاً نمی‌توانم جایی شاغل باشم، چون همیشه در حال گزارش شدن هستم. سال گذشته اف‌بی آی به دلیل گزارش بیش از ۱۵۰ نفر از ضدانقلاب شهر و امضای دسته‌جمعی به سراغم آمد، اما، چون با قوانین آشنا هستم تا مطالبی خلاف قانون منتشر نکنم، تنها گفتند اگر می‌خواهی دوباره ما را نبینی دست از فعالیت مجازی بردار. من هم گفتم فردا درباره این دیدار با مخاطبانم صحبت می‌کنم اگر خلاف مرتکب نشدم، نمی‌خواهم شما را دوباره پشت در خانه‌ام ببینم.    از سوی سازمان‌ها و نهاد‌هایی به اسم جبهه فرهنگی حمایتی می‌شدید؟ متأسفانه ما عادت به تک‌رو بودن و پامنبری جمع کردن داریم، نه تربیت افراد مستقل و خوشفکر که بتواند تفکر انتقادی را ابتدا در خودشان و سپس برای مخاطبان تقویت کند. در خارج از کشور، اما وضعیت کمی متفاوت‌تر است. همیشه گفته‌ام موافقان جمهوری اسلامی خارج از ایران بیش از مخالفان هستند، اما صدایی ندارند. بخشی عملاً از اینکه حرف بزنند می‌ترسند، از اینکه موقعیت فردی‌شان به مشکلی بخورد. بخشی اهل این کار نیستند و حقیقتاً هم سروکله‌زدن با جماعتی که اهل گفتگو نیستند سخت است، به همین دلیل تشکیلاتی اینجا وجود ندارد. چند سال پیش به دنبال ایجاد چنین تشکیلاتی بودم، اما به دلایل مختلف به مرحله اجرا نرسید و در نطفه خفه شد.    بزرگ‌ترین مشکل فعالان آتش به اختیار و مستقلی مثل شما در مجازی چیست؟ نبود مطالعات عمیق و تحلیل‌های مستقل است. کلیک کردن، لایک گرفتن، تشویق شدن و کامنت گرفتن باعث شده به جای تقویت باگ‌های رسانه و فردی، حس کنیم اشتباهی مرتکب نشده‌ایم و نمی‌شویم، چون همیشه عده‌ای هستند که تشویق‌مان کنند. همین باعث شده مطالعه عمیق نداشته باشیم و صرفاً تیترخوان باشیم. مسئله بعدی نداشتن تحلیل مستقل است. بخشی از فعالان با توجه به سلایق مخاطبان تحلیل می‌کنند، چون ترس از دست دادن مخاطب وجود دارد. این نگاه باعث خروجی تحلیل‌های غیرعلمی، غیردقیق و ناقص شده است.    بزرگ‌ترین تناقضات آزادی بیان که در غرب حس کرده‌اید، چه بوده است؟ آزادی بیان طبیعتاً در هر کشوری نسبی است، اما از آنجایی که غرب مدعی است راحت‌تر می‌شود به مقایسه و درست‌سنجی این ادعا‌ها پرداخت. از بزرگ‌ترین تناقضات، بحث آزادی عقیده سیاسی و دینی بوده است. شما عملاً تا زمانی آزاد هستید که اجازه داده شود. جنگ اوکراین و روسیه و مسئله فلسطین در دو سال اخیر نشان داد هر آنچه غرب ادعا می‌کند که طرفدارش است وقتی زمانش برسد به بدترین شکل ممکن زیر پا گذاشته خواهد شد.    کدام پیج‌ها در مجازی برای شما الهام‌بخش و خوب بوده است؟ هر کسی که به معنای واقعی دغدغه داشته باشد و در عین حال زمان برای فهم مطلبی که می‌خواهد ارائه بدهد بگذارد، باعث می‌شود مخاطب حس خوبی از مطالبش بگیرد. جوامع بر رابطه انسان‌ها شکل می‌گیرد و ما به عنوان یک انسان متوجه حقیقی یا واقعی بودن افراد می‌شویم. شخصاً صفحاتی برای من الهام‌بخش هستند که خود واقعی‌شان باشند.    جدا از فعالیت‌های شخصی و مجازی ظاهراً در مرکز اسلامی هم فعالیت دارید، بزرگ‌ترین مشکل در تبلیغ و معرفی اهل بیت (ع) و اسلام ناب را چه می‌دانید؟ نبود اتحاد، فردمحوری، نبود کار تشکیلاتی، عدم ایجاد حس تعلق برای نسل جوان، ضعیف بودن در اجرای برنامه‌ها، انتظارات غلط از مردم و عدم شناخت جامعه و نیاز‌های مردم توسط مراکز دینی. هر مرکزی متوجه این مسائل بوده، توانسته خودش را از درون تقویت کند و باعث ایجاد یک جامعه کوچک با ارزش‌های ناب اسلامی شود. هر کدام هم که نتوانستند باعث به انحراف کشاندن جوانان و هدر رفتن وقت و انرژی و پول شده‌اند.    عجیب‌ترین شبهه‌ای که در مجازی دیدید، چه بود؟ درحال حاضر عدم ایستادن کنار فلسطین و بحث شیعه و سنی است. شبهات به قدری پیش‌پا افتاده‌اند که من را به یاد سال‌های ابتدای فعالیتم در فیس‌بوک می‌اندازند. با خودم می‌گویم این افراد تا به امروز کجا بودند، آیا بیداری اسلامی و انسانی را نمی‌بینند.   به نظرتان مؤثرترین کاری که توانستید در مجازی انجام دهید، چه بوده است؟ همیشه سعی کردم مخاطبانم را به سمت تفکر انتقادی پیش ببرم، اینکه فرد اطلاعات را دریافت و تحلیل و نگاه‌های مختلف را بررسی کند، اما خروجی فکریش برگرفته از تفکرات خودش باشد، نه تأثیر گرفته از شخص، سازمان، رسانه و گروه خاصی. به همین خاطر سخت می‌شود به صورت مصداقی نام ببرم کدام کار موفق بوده، اما از حیث بازدید، کلیپ کوتاهی که یک‌سال پس از اغتشاشات زن، زندگی، آزادی منتشر کردم، بیشترین بازدید را نزدیک به ۲ میلیون در صفحه گرفت که محتوای قابل فهم و ساده‌ای داشت، اما مخاطب را به فکر فرو می‌برد و، چون طرح سؤال و تحلیل به‌گونه‌ای بود که مخاطب می‌توانست به صورت عملی حس کند و ببیند، راه فرار فکری برایش باقی نمی‌ماند.    برای آنکه از آسیب‌های فضای مجازی دور باشید، چه کرده‌اید؟ درصد تأثیرپذیریم به شدت پایین است، چون همیشه در حال سؤال و کنش نسبت به هر چیزی هستم و زمان زیادی می‌برد تا مسئله‌ای بتواند تأثیر روی من مستقیم بگذارد، اما بودن در مجازی برای فعالان رسانه امری اجتناب‌ناپذیر است، برای همین کنترل کردن و در کنترل ماندن مهم‌ترین مسئله برای دوری از معایب مجازی است. تمرکز روی هدف و دقت داشتن باعث می‌شود تا حواس‌پرتی‌ها به حداقل برسد و از کنترل شدن جلوگیری کند.  راز موفقیت خودتان را در چه می‌دانید؟ من فکر می‌کنم آنقدری که باید موفق نبوده‌ام، اما همین فعالیتی که دارم بر یک اساس است و آن اینکه هرگز مطلبی، تحلیلی و حرفی را به‌خاطر خوشامد و بدآمد مخاطب نزده‌ام. سعی کردم حرفی را که درست است، بزنم بدون اینکه به عواقبش فکر کنم. هرگز از دست دادن مخاطب برایم موضوعیت نداشته، به همین دلیل مطالبم تماماً برگرفته از تفکر انتقادی و خروجی فکری خودم است.