روزنامه خراسان
1403/07/14
قیام واژگان به اقتدای وعدههای صادق
گروه ادب و هنر- روز گذشته، پیش از نمازجمعه تهران به امامت حضرت آیتا... خامنهای، مراسم بزرگداشت شهید سیدحسن نصرا... و همراهان ایشان، ازجمله سردار شهید عباس نیلفروشان در مصلای امام خمینی(ره) برگزار شد. در این مراسم تعدادی از شاعران اشعار حماسی و مذهبی خود را در دفاع از محور مقاومت و در رثای شهیدان این راه و محکومیت جنایات رژیم اشغالگر صهیونیستی خواندند. این اشعار را در ادامه میخوانید.احمد بابایی
شب خون، صبح صادق الوعدیم
بعد یک عمر خون جگر گشتن
بهر دیدار، در به در گشتن
با تب تیغ، همسفر گشتن
پُر دریغ است، زنده برگشتن
بی شهادت، ز زندگی سیریم
تا خدا هست، ما نمیمیریم
هر خبر، روضهای پریشان است
دل ما داغدار لبنان است
کربلا جاری است، ای مردم
روضه تکراری است، ای مردم
خبر آمد که ماه را کشتند
ماه را باز بیهوا کشتند
اوف به بیغیرتی که دم نزند
یا در این روضه ناله هم نزند
کشتن طفل و زن، زبانم لال
قتل سید حسن، زبانم لال
خبر، آوار زخم و باران شد
ضاحیه، کربلای لبنان شد
باز باران ترانه میخواند
روضهخوان بیبهانه میخواند
سیدی، رو به آفتاب بده
دلمان آب شد؛ جواب بده
ای یل شرزه شیر ما قاسم
ای عموی یتیمها، قاسم
حاج قاسم کجایی ای غم ناب
ای برادر، برادرت دریاب
باز، یک سینه چاک افتاده
پهلوان، روی خاک افتاده
گفته بودیم کوکب رعدیم
گفته بودیم یک نفس رعدیم
شب خون، صبح صادق الوعدیم
چشم در راه صفحه بعدیم
شب خون رگرگ شب خون است
صفحه بعد محو صهیون است...
سامری سوزِ قومِ برتر، کیست؟
آن به موسای ما برادر، کیست؟
آن که درهم شکسته خیبر، کیست؟
هان! ز مرحب بپرس، حیدر کیست!؟
خشمگین شیعه همان شیریم
شک مکن! انتقام میگیریم...
محمد رسولی
قسم بر وعده قرآن که نصرا... میماند
خداوندا! پر از داغم پر از خشمم
به انگشت اشارت مانده است این روزها چشمم
چه کرد این داغ که این گریهها خامم نخواهد کرد
که موج اشک هم یک لحظه آرامم نخواهد کرد
به روی سینه ما نقشی از اندوه را کندند
به صدها بمب در یک روز از جا کوه را کندند
کسی دیگر پی آن نوح در لبنان نمیگردد
کسی را دادهایم از دست که جبران نمیگردد
کسی را دادهایم از دست که شیرینتر از جان بود
عبایی داشت بر دوشش که الیافش ز طوفان بود
کسی که آفتاب از سایهاش بیخبر بوده است
چهل سال است هر روزش مهیای سفر بوده است
کسی که از همان اول چنین بوده است اقبالش
که مرگ از دست او عاصی، شهادت بود دنبالش
چنان داغیم که انگار او هر روز با ما بود
قسم بر قدس که چشمان او طوفان الاقصی بود
رفیق حاج قاسم بود و دلها در غمش خون شد
رفیق حاج قاسم بود و خار چشم صهیون شد
شبیه حاج قاسم داغ او تا انتقامش هست
شبیه حاج قاسم بیشتر از قبل نامش هست
دگر در روزگار ما نمیآید همانندش
چگونه باورم باشد که رفت از دست لبخندش
نباشد باورم آن روح پر زد از بدن دیگر
و با آن لهجه شیرین نمیگوید سخن دیگر
به فقدانش ز جان ما هوای زیستن رفته است
نباشد باورم از بین ما سیدحسن رفته است
ز دست ما در این مدت چه جانهای نفیسی رفت
همین دیروز بود خبر آمد آری رییسی رفت
ببین یکرنگی ما را که با آن یار لبنانی
گذشت از جان خود در ضاحیه سردار ایرانی
اگرچه رهروان رفتند اما راه میماند
قسم بر وعده قرآن که نصرا... میماند
شعاری نیست این شعر ای برادر بارها دیدیم
شکوفایی خود را در پسِ آوارها دیدیم
مگر آن دشتهای غرق لاله یادمان رفته
مگر ایام جنگ هشت ساله یادمان رفته
اگرچه خون به دل داریم اگرچه چشمها خیس است
بدان که ناامیدی آخرین نیرنگ ابلیس است
دل خود را قوی دارید و همراه ولی باشید
خود سید حسن گفته است با سیدعلی باشید
خدایا از سر اخلاص میگویم تویی شاهد
بنفسی انت یابن فاطمه یا سید القائد
شما فرمودهای که این جهاد امروز بی مرز است
دفاع از جان و مال مسلمین بر مسلمین فرض است
اگر غزه اگر صنعا اگر بغداد و تهرانیم
همه یک پیکر واحد همه امروز لبنانیم
میثم مطیعی
نسل سلیمانی شد راهی میدان
می آید از هر سو فریاد بیداران
نسل سلیمانی شد راهی میدان
مانند نصرا... باید گذشت از جان
این نغمه آزادگان هرجای این دنیاست
آمادهباشِ فاتحان مسجدالاقصی است
سایر اخبار این روزنامه