بدون راستی‌آزمایی اخبار، وحدت داخلی را هدف گرفته‌ایم

جوان آنلاین: جنگ امروز دیگر نه فقط جنگ فیزیکی بلکه جنگ روانی نیز هست. هدف اصلی جنگ روانی نیز ایجاد شکاف و بی‌اعتماد ساختن نیرو‌های مقاومت، بدنام کردن ایران در منطقه، به جان هم انداختن جریان‌های سیاسی داخل ایران، جلوگیری از ترمیم شکاف میان حاکمیت و مهمتر از همه نابودی پروژه «وفاق ملی» است. حال در چنین شرایطی که صهیونیست گستاخ‌تر از همیشه علناً ایران را به حمله نظامی تهدید می‌کند، هرگونه دامن زدن به این جنگ‌روانی اسرائیل و انتشار آن به عنوان نظریات موجه سیاسی، ضربه سنگینی به امنیت ملی، جبهه مقاومت و آینده مردم غزه و منطقه است، اما وظایف ما در این جنگ روانی چیست؟ چه اقداماتی برای مقابله با تهدیدات در فضای مجازی باید انجام شود؟ در این رابطه «جوان» با محمد لسانی، مدرس و مروج سواد رسانه‌ای گفتگو کرده‌است.  بعد از حمله موشکی ایران به اسرائیل، دشمن از فضای مجازی نیز برای تخریب کشور استفاده خواهد کرد، در این زمینه چه اقداماتی باید انجام شود؟
نکته اولی که مهم است مربوط به کاربران معمولی فضای مجازی می‌شود، آن‌ها نباید اقدام به باز ارسال یا ارجاع محتوا‌هایی کنند که از صحتش مطمئن نیستند و منبع مشخصی نیز ندارد. متأسفانه حجم عظیمی از شایعات و شبهات در این فضا وجود دارد که کاربران عادی و معمولی حلقه اصلی انتشارش هستند و مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کنند، چرخه این انتشار باید متوقف شود. این کاربران حتی گاهی باعث می‌شوند که برخی از خبرنگاران به اشتباه بیفتند و احساس کنند که چنین واقعه‌ای صحت دارد! 
نکته دوم نیز مرتبط با کاربران حرفه‌ای است؛ یعنی جوانان، دانشجویان و خبرگان این حوزه که باید صحت‌سنجی یا فکت‌چک اخبار و گزارش‌ها را بلد باشند، آن‌ها باید ادعا‌ها و گفته‌ها را بررسی کنند و سریعاً نسبت به اخباری که منبع مشخص دارد و دوقطبی و دشمنی را ایجاد می‌کند، حساسیت به خرج دهند. 
اما یک مسئله دیگر فراکاربران است و به مسئولان بر می‌گردد، متأسفانه باید گفت که بخش‌های اطلاع‌رسانی و روابط عمومی دستگاه‌های مسئول در نبض‌گیری، فهم و همچنین شناخت خطوط القایی دشمن، بسیار ضعیف عمل می‌کنند و بدتر اینکه به این خطوط القایی در فضای رسانه‌ای، بعد از همه‌گیری جواب داده می‌شود! در صورتی که اگر بخش‌های اطلاع‌رسانی و روابط عمومی دستگاه‌ها بتوانند از طریق نیروی انسانی و امروزه هوش مصنوعی، محور‌های منفی و خطوط شبهه‌ناک و شبهه‌انگیز را سریعاً شناسایی کنند، می‌توانند در مقابلش با بیانیه، تکذیبیه و موضع‌گیری، چه از طریق رسمی و علنی و چه از طریق رابطین به صورت غیررسمی اقدامات مؤثری انجام دهند. امروز عصر انسان‌رسانه‌هاست و اکانت‌ها و حساب‌های کاربری موجه و معتبر می‌توانند بدون اینکه حساسیتی برای دستگاه‌های مختلف ایجاد کنند، سدی مقابل خطوط القایی دشمن شوند و همه‌جوره فضای یأس، ناامیدی، ترس، هراس، دوقطبی و دشمنی را از بین ببرند.  بدون شک نباید با تحلیل‌های فضای مجازی وارد پازل دشمن شد. روش‌های دشمن در این زمینه که پیشتر نیز به کار گرفته شده‌است، چیست؟


شاهد بودیم که بعد از افزایش تنش و خشونت ماشین ترور رژیم صهیونیستی، صدا‌هایی در داخل کشور بلند شد، گاهی موضع‌گیری‌های احساسی صورت گرفت، اما به جای اینکه این موضع‌گیری‌ها رو به خارج و رو به دشمن باشد، متأسفانه رو به داخل بود! این خطوط هجومی نیز به سمت چند محور صورت گرفت؛ محور اول، نظامی‌ها و مشخصاً سپاه پاسداران بود که آن‌ها را به انفعال متهم می‌کرد. محور دوم، گویا یک طراحی و یک یارگیری یا عملیات پوششی انجام شده در فضای رسانه‌ای داخلی بود و شورای عالی امنیت ملی را زیر‌سؤال می‌برد. محور سوم نیز هجوم به دولت با محور‌های مختلف بود، مثلاً اینکه وادادگی و همگرایی برخی از مسئولان دولتی را با غرب القا می‌کرد و محور چهارم نیز، زیرسؤال بردن و متهم کردن کلیت حاکمیت و کلیت نظام بود. این چهار محور، متأسفانه فضایی بود که انجام می‌شد. این روش‌هایی بود که دشمن در پیش می‌گرفت و برخی نیز در زمین دشمن بازی می‌کردند. 
امروزه خطوط شبکه‌های ماهواره‌ای و رسانه‌های تابلودار فضای مجازی براندازان، معاندان و دشمنان، جایی در بین افکار عمومی ایرانیان ندارد، اصولاً آن چیزی که مهم است، کاربران داخلی و صدای داخل است. کاربرانی که ممکن است اکانت‌های معمولی دختران و پسران داخل کشور باشند، اما معلوم نیست پشت این چهره‌های آواتار‌ها و نمایه‌ها چه کسانی قرار گرفته‌اند؟ افسران واحد ۸ هزارو ۲۰۰ یا منافقین پایگاه‌های لیبرتی یا حتی عناصر خودفروخته‌ای که در راستای منافع نظام سلطه عمل می‌کنند. در نتیجه شاهد بودیم تعدادی از کاربران در فضای مجازی به جای اینکه خباثت دشمن را هدف بگیرند، وحدت و انسجام داخلی را هدف گرفته بودند.  پس از ترور ناجوانمردانه شهید قاسم سلیمانی، شهید هنیه و همچنین شهید سیدحسن نصرالله، شرکت متا مالک شبکه‌های اجتماعی اینستاگرام و فیس‌بوک، از انتشار تصاویر آن‌ها جلوگیری می‌کرد و حتی اکانت‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌کردند نیز بسته شد، این شرکت تمام تلاشش را می‌کرد تا واقعیت‌ها را وارونه نشان دهد. به نظر شما نقش مردم، رسانه‌ها و مسئولان برای مقابله با چنین اقداماتی چیست و چطور باید با آن برخورد کنند؟
شرکت‌ها و مؤسسات رسانه‌ای، به خصوص مالکان پلتفرم‌ها، گرچه شعار‌هایی را اعم از آزادی بیان یا بی‌طرفی می‌دهند، اما می‌بینیم که تحت گفتمان لیبرال دموکراسی غرب کار می‌کند، گفتمانی که درصدد توسعه مخاطب و تقویت هژمون خودش هست. برای همین از سال ۹۸ و ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، اتفاقاتی در حذف تصاویر و فیلم‌ها افتاد که نه‌تن‌ها این فیلم‌ها، بلکه حتی صفحات فعال در فضای مجازی چندین مرتبه حذف شد. از جمله همین چند شب گذشته و پس از حمله موفقیت‌آمیز جمهوری اسلامی ایران به اسرائیل، برخی از حساب‌های کاربری در شبکه ایکس دچار مشکل شدند. بنابراین مسئله‌ای که وجود دارد، این است که آن‌ها در این نظام رسانه‌ای دارند اعمال قدرت و مداخله می‌کنند. به نظر من، نکته اول این است که ورود آن‌ها و مداخله‌شان نباید به معنای عقب‌نشینی و کم کردن توان باشد، همانطور که برخی از کاربران فضای مجازی ۸ یا ۹ بار حساب کاربری‌شان بسته‌شده، اما خسته نشدند و از ابتدا کارشان را شروع کردند. ما در فضای نظامی نیز شاهد بوده و هستیم که پایگاه t۴ در سوریه چندین مرتبه مورد حمله قرار گرفته، اما نیرو‌های نظامی می‌آیند و اقداماتشان را سامان می‌دهند. فضای مجازی هم یک پایگاه است که ممکن است چندین بار مورد بمباران رسانه‌ای قرار بگیرد و اکانت‌هایی بسته شود، اما آن‌ها دوباره باید کارشان را از سر بگیرند. در گذشته در جنگ‌ها، این گونه بود وقتی حمله‌ای می‌شد و اگر یک علمدار که علم به دست بود و علم جبهه را نگه می‌داشت، شهید می‌شد، افراد دیگر می‌آمدند و علم را به دست می‌گرفتند تا مبادا علم به زمین بیفتد. این مسئله الان در حوزه رسانه بسیار مهم است. اگر الگو‌های کاری شرکت‌هایی مثل متا و شرکت ایکس خلاف عدالت رفتار و حساب‌های کاربری را محدود یا حذف می‌کنند، لازم است که کاربران قوی‌تر و شدید‌تر وارد عمل شوند و تمام تلاش‌شان را به کار بگیرند تا حد امکان، راه‌های دور زدن و خنثی‌سازی الگوریتم‌هایشان را یاد بگیرند و به خوبی در توسعه گفتمان مقاومت عمل کنند.