چرا متوجه نیستید؟! (یادداشت روز)

    1- درباره نقش و اهمیت «رسانه» و «عملیات روانی»، به‌ویژه در بحبوحه جنگ‌های سخت، بسیار گفته و شنیده‌ایم. اینکه می‌گویند، گاهی تاثیر آن بیش از موشک‌های سنگر‌شکن و ‌هایپرسونیک است، پُر بیراه نیست. به نماز جمعه تاریخی هفته گذشته رهبر معظم انقلاب نگاه کنید! تاثیرات روانی و روحی و حتی سیاسی و نظامی آن را، هم ما دیدیم و هم دنیا دید. آن خطبه فارسی و عربی چقدر در تغییر برخی معادلات جنگ مؤثر بود؟ فضای سیاسی این روزها را چقدر دگرگون کرد؟ چقدر تاثیرات شیطانی عملیات‌های سنگین رسانه‌ای، تروریستی و نظامی صهیونیست‌ها را شُست و بُرد؟ تردید نداشته باشید، اهمیت چنین اموری، کم از اهمیت وعده‌های صادق 1 و 2 و حتی 3 - که در پیش است - نیست! 2- دیروز اولین سالگرد عملیات تاریخی 7 اکتبر 2023 بود. در جریان این عملیات، سَوای ضربات بی‌سابقه حیثیتی، امنیتی، اطلاعاتی و اقتصادی که رژیم صهیونیستی خورد، چیزی بالغ بر 1400 صهیونیست به هلاکت رسیدند. بعدها معلوم شد، اکثر این صهیونیست‌ها به دست نظامیان همین رژیم کشته شده‌اند! (برای مشاهده جزئیات و مستندات رجوع شود به گزارش مبسوط کیهان به تاریخ 16 مهر با عنوان «عملیات طوفان الاقصی چگونه نقشه اسرائیل را نقش بر آب کرد؟») ماجرا از این قرار است که صهیونیست‌ها بر اساس یک پروتکل قدیمی با عنوان «پروتکل‌ هانیبال»، دست به کشتار همقطاران خود هم می‌زنند. «پروتکل ‌هانیبال» یکی از اصول ارتش رژیم صهیونیستی است که از سال 1986 و بعد از اینکه چند نظامی صهیونیست توسط حزب‌الله اسیر شدند، با هدف جلوگیری از اسارت صهیونیست‌ها، تهیه و عملیاتی شد. هدف اصلی این پروتکل، جلوگیری از اسارت خودی‌ها به هر قیمت ممکن حتی قتل آنهاست. دیروز رسانه‌ها و مقامات این رژیم، در سالگرد عملیات طوفان الاقصی، «مظلوم‌نمایی» را در دستور کار قرار دادند! می‌خواهیم اهمیت و جایگاه رسانه در جنگ‌های سخت را بیان کنیم. صهیونیست‌ها پس از عملیات طوفان الاقصی، علاوه‌ بر کشتار بسیاری از همقطاران خود، 42 هزار غیرنظامی را در غزه و 2 هزار غیر نظامی را در لبنان به وحشیانه‌ترین شکل قتل‌عام کردند تا بتوانند مثلا 2 هزار مبارز فلسطینی یا لبنانی را هدف قرار دهند! 90 درصد ساکنان غزه و یک میلیون لبنانی را هم کنار قتل عام این 2 هزار نفر آواره کرده‌اند تا بتوانند مثلا یکی از سران حزب‌الله را بزنند. صدها هزار معلول و بیوه و زخمی را هم در نظر بگیرید. این رژیم اما در سالگرد همه این جنایاتش، با کمک رسانه و تکنیک‌های عملیات روانی، همچنان در حال مظلوم‌نمایی و ساختن یک قربانی از خود است. دیروز رسانه‌های این رژیم مملو از تصاویر قربانیان صهیونیست در جریان عملیات طوفان الاقصی بود. می‌خواستند با حداکثر  4 الی 5 هزار تلفاتی که طی یک سال گذشته داده‌اند - و نیمی از آنها را هم خود کشته‌اند - روی قتل عام 44 هزار غیرنظامی لبنانی و فلسطینی از جمله 17 هزار کودک و نوزاد را بپوشانند. این یعنی، واقف بودن بر جایگاه رسانه در بحبوحه جنگ و در اوج جنایتکار بودن! حقیقتا در رسانه چه قدرت و ظرفیتی هست که صهیونیست‌ها را به طمع انداخته، تا از خود یک «قربانی» و «مظلوم» به نمایش بگذارد؟! 3- یکی از مهم‌ترین اهدافی که در آغاز هر جنگی دنبال می‌شود تا جنگ از کنترل خارج نشود، مبحث مهم «بازدارندگی» است. توان بازدارندگی موجب مهار حریف و جلوگیری از جنگ‌های «افسارگسیخته» و «تمام‌عیار» می‌شود. هم «رسانه» و «عملیات نرم»، و هم «موشک» و «جنگِ سخت» در ابتدای امر به کمک یکدیگر می‌توانند ایجاد بازدارندگی کنند. پیش از باز کردن این مبحث مهم، ابتدا به نتایج یک نظرسنجی معتبر که به‌تازگی در کشورمان انجام شده است دقت کنید. طبق این نظرسنجی، حدود 58 درصد از پرسش‌شوندگان در کشورمان گفته‌اند، عملیات وعده صادق 2 پاسخ مناسبی بود. 23 درصد هم گفته‌اند، پاسخ مناسبی بود ولی باید قوی‌تر از اینها می‌بود. همان‌طور که می‌بینید درصد قابل توجهی، پاسخ به حماقت‌های دشمن را «لازم» می‌دانند. اینجا روی صحبت ما با آن 20 الی 25 درصدی است که، معتقدند نباید به حماقت‌های رژیم صهیونیستی مثل ترور اسماعیل هنیه در تهران یا ترور سید حسن نصرالله و برخی مقامات ارشد نظامی‌مان که در کنار این سید عزیز بودند، و یا به موشکباران ساختمان کنسولی کشورمان در سوریه، پاسخ داد. یکی از دلایلی که این عده قلیل در توضیح چرایی بی‌عملی مقابل گستاخی دشمن می‌دهند این است که، با این اقدامات بازدارندگی ایجاد نمی‌شود که اگر شده بود، این ترورها ادامه نمی‌یافت! حالا - فقط به عنوان یک نمونه از خروارها - به این جملات که در گزارش 6 اکتبر  (15 مهر) روزنامه عبری «هاآرتص» آمده است دقت کنید: «شکی نیست که اسرائیل به تلافی حمله موشکی بی‌سابقه تهران در هفته گذشته به ایران پاسخ خواهد داد. اما دلایل خوبی وجود دارد که چرا اسرائیل باید از حمله به اهداف استراتژیک مانند تاسیسات نفت و گاز اجتناب کند - چه رسد به تاسیسات هسته‌ای ایران.» این «احتیاط» و «ترس»ی که در لابه‌لای این خطوط دیده می‌شود، همان قدرت بازدارندگیِ حاصل از عملیات‌های وعده صادق و... است!  4- حالا درست وسط بزرگ‌ترین نبرد بین حق و باطل - که به اعتقاد بسیاری قرار است سرنوشت خیلی چیزها از جمله سرنوشت منطقه را تعیین کند - عده‌ای مجددا بحث FATF (گروه ویژه اقدام مالی) را به میان کشیده‌اند و این موضوع چند روزی است، از دهان و قلمشان نمی‌افتد. برخی حتی نوشته‌اند، بدون آن، «وفاق ملی» شکل نخواهد گرفت! آنها مدام می‌گویند، باید این «مسئله» را حل کرد تا بسیاری از مشکلات اقتصادی - و حتی غیر اقتصادی - کشور مرتفع گردد. از آن‌سو یکی از مهم‌ترین دلایل مخالفان FATF این است که تعریفی که «گروه ویژه اقدام مالی» از تروریسم دارد، با تعریفی که ما از تروریسم داریم، تفاوت دارد. طبق تعریف آنها، سپاه پاسداران خودمان، حزب‌الله لبنان و مبارزان فلسطینی تروریست هستند! ضمن اینکه آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز نفوذ شدیدی در این گروه ویژه دارند. در حالی که «مارشال بیلینگزلی»، رئیس‌ وقت FATF در جلسه استماع کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا صراحتا اعتراف کرده است که «برای مقابله با ایران همکاری نزدیکی با اسرائیل و عربستان داریم.» و «ماتیو لویت» مدیر برنامه مقابله با‌ تروریسم و جاسوسی در «مؤسسه واشنگتن در امور خاور نزدیک» نیز چندی پیش تاکید کرد: «نظارت‌های FATF بر فعالیت‌های بین‌المللی ایران باید افزایش یابد. یکی از روش‌های تضعیف گروه‌های نیابتی ایران [محور‌های مقاومت] و قدرت‌افزائی جنگ‌های نیابتی، گسترش نظارت بر فعالیت‌های بانکی ایران است.» حالا کمی به این چند خط و موضوع این یادداشت فکر کنید. آیا به میان کشیدن مبحث منسوخ و خطرناکِ FATF که در دولت آقای روحانی 39 خواسته از 41 خواسته آن به اجرا گذاشته شده و تبعات خسارت‌بار آن هنوز حس می‌شود، وسط یک جنگ بزرگ، ترکیبی و سرنوشت‌ساز، اتفاقی است؟! عده‌ای در ایران - یا از سر بی‌خبری یا هر دلیل دیگری - تلاش‌های مشکوکی را برای احیای این مسئله مُرده آغاز کرده‌اند که هدف اول و آخر آن - چه بدانند و چه ندانند - تضعیف محور مقاومت وسط جنگ است. خدمت به رژیم صهیونیستی، از این واضح‌تر؟! جعفر بلوری