جنگ گسترده رواني عليه اذهان مردم

پس از پاسخگويي ايران به تجاوزات اسراييل به حريم ايران جنگ رواني بزرگي از سوي رسانه‌هاي اسراييل و حاميانش و شبكه‌هاي ماهواره‌اي فارسي زبان آغاز شد. متاسفانه اين جنگ توسط برخي از چهره‌هاي داخلي با رويكردي ديگر و بعضا مخرب در حال انجام است و القائات تا آنجا پيش مي‌رود كه كسي از مصونيت برخوردار است براي شعله‌ور ساختن التهاب و نشان دادن اوضاع كشور خواستار تسليم ايران مي‌شود!  البته همه اين فعاليت‌ها خصوصا خواهندگان سپر انداختن در مقابل تجاوز بيگانه در مقابل حس ميهن‌دوستي هموطنان كوچك است و اگر مسوولان از گذشته تاكنون به درستي عمل مي‌كردند و حداقل بعد از اين نيكو عمل كنند جنگ رواني با بن‌بست روبه‌رو خواهد شد.  اما تاريخ گواه مي‌دهد كه ايران هرگاه در دفاع از خود به تكلف دچار شده است در درون جبهه خودي با مشكل روبه‌رو بوده است. قطعا هميشه براي ان‌قلت آوردن بهانه هست و افراد با اغراض مختلف كژي و كاستي مي‌آفرينند. مي‌شود انتقاد كرد ولي كوچك‌ترين خدشه‌اي به ساحت دفاع از ايران وارد نساخت؛ چنانچه مي‌شود با نوع سخن گفتن تخم ترديد و سستي و نگراني را در جامعه پراكند.  اكنون در اوضاع ملتهب براي كسي كه اندكي با دنياي پيچيده سياست آشناست، واقعا شنيدن تحليل‌هاي عجيب و خواندن نظرات بي‌منطق و بي‌مبنا ملال‌آور است. شوربختانه اينكه همه خود را صاحب‌نظر مي‌دانند بدون اينكه حتي همه اخبار و تحليل‌ها و نظرات را مطالعه كرده باشند!  اما به جز مردم عادي كه برحسب ظاهر نظر مي‌دهند و به اتفاق ريگي در كفش ندارند، هستند سياست‌دان‌هايي كه مي‌دانند چه مي‌گويند و هدف‌هاي خاصي را دنبال مي‌كنند. اگر از عوام انتظاري نيست كه مسائل را از يكديگر تفكيك كنند، ولي تفكيك مسائل از يكديگر يك قاعده محكم منطقي است و كساني كه مثلا رفتار فرماندار ابرقو را دليل موجهي براي عدم دفاع از كشور معرفي مي‌كنند و عيب‌ها ونقص‌ها را روي ميز مي‌گذارند تا حمله احتمالي اسراييل را موجه نشان بدهند به منطق، به ايران، به مردم و تاريخ جفا كرده‌اند. بدترين احساس‌هاي مخرب در دانش سياست «كينه و نفرت» است؛ علاقه هم واقع‌نمايي دانش سياست را كم مي‌كند ولي گويي قدرت كينه همواره بيشتر است! 
كسي كه كينه دارد امكان دستيابي به واقعيت را از دست مي‌دهد و بيش از ديگران از روشنايي حقيقت محروم مي‌شود و گاهي اين كينه‌ها خصوصا از سوي سياسيون، كشوري را بر باد مي‌دهد. اين روزها كه اسراييل با همه دنائتش تهديد به حمله به ايران كرده است بحث‌هاي زيادي خصوصا در دنياي مجازي شكل گرفته كه با هدايت و پشتيباني ايران‌ستيزان واقعا روي اعصاب وروان مردم در حال بمباران هستند. متاسفانه ظاهرا از سوي مسوولان طراحي عالمانه‌اي در جهت مقابله با اين جنگ رواني وجود ندارد و كارشناسان اين فن به ‌كار گرفته نمي‌شوند. صدا و سيما هم كه بايد نقش بازيگر اصلي دفاع در اين جنگ را برعهده داشته باشد كار چنداني نمي‌كند و با تكيه بر شعارهاي هميشگي و مبالغه در ضعف دشمنان و قدرت ما صحنه را براي یکه تازي دوستداران اسراييل تقريبا خالي كرده است. اين در حالي است كه در اين ماجرا حقانيت از آن ماست و ايران عزيز مظلوم واقع شده است. اسراييل بيش از دو بار آشكارا به حريم ايران تجاوز كرده است و اين حق مسلم ملت ايران بود كه با پاسخگويي امكان ازدياد حمله‌هاي بيشتر و دلبخواهي را از يك ياغي افسارگسيخته كم كند. گفتن اين مسائل از فرط وضوح اذهان دلسوزان را مكدر مي‌كند ولي هستند كساني كه با اختلاط رندانه مسائل اذهان عمومي را مشوش مي‌كنند. از ايران بايد با تمام توان و در هر شرايطي تحت هر حكومتي و در برابر هر دشمني و حتي بر اثر هر خطايي دفاع كرد و هيچ چيز توجيه‌كننده اجازه به بيگانگان براي دست‌درازي به ميهن نيست. اگر بحثي وجود دارد در زمان تهديد و نگراني مردم جايش نيست. مسلما حكمراني خوب انگيزه‌هاي دفاع از كشور را بالا مي‌برد ولي در حمكراني بد هم كمترين ترديدي براي حفاظت از ملك و ملت وجود ندارد. آيا يك سياست‌پيشه مي‌تواند خود را ايراني بداند و رفتار حكومت را توجيه‌كننده عدم دفاع از ايران قلمداد كند؟ با اين منطق متفقين حق داشتند ايران رااشغال كنند! انگلستان به‌واسطه بي‌خردي و سودجويي احمد‌شاه حق داشت در ايران مباشر قحطي شود و بالاخره تا زمان استقرار كامل عدالت و دموكراسي ايران بايد بدون دفاع بماند و با استدلال سخيف بي‌عملي در مقابل بيگانه جنايتكاري چون اسراييل هيچگاه نوبت دفاع از كشور نمي‌رسد! در خوشبينانه‌ترين صورت اگر اين تحليل‌‌ها ناشي از حب و بغض شخصي و غيرمسوولانه نيست چه معنايي مي‌تواند داشته باشد؟ چرا مخالفان سياست‌هاي جمهوري اسلامي در قضيه فلسطين حاضر نيستند كشتار حدود چند ده هزار زن و كودك درغزه را محكوم کرده و بعد تحليل‌هاي مشعشع خود را بيان کنند؟ اگر آنان به ذات پاك اسراييل اعتقاد دارند، بفرمايند جنايات مشابه اين رژيم پيش از انقلاب ايران را چگونه توجيه مي‌كنند؟ آيا آن زمان هم جمهوري اسلامي اين رژيم نژاد‌پرست را تحريك و ناامن مي‌كرد و او براي دفاع از خود با جنايت متولد شد و با جنايت ادامه داد؟ بايد تاكيدشود كه سخنان غيرمسوولانه و تحليل‌هاي غلط واقعا امكان ايجاد توهم در معتادان به جنايت چون نتانياهو را در بر دارد و اگر خداي ناكرده چنين اتفاقي بيفتد گويندگان نزد خداوند و مردم و تاريخ مسوول هستند. پيام نتانياهو به ايرانيان نشان داد كه اسراييل بيش از تحركات نظامي اميد به القائات سياسيون غيرمتعهد در داخل و براندازان بي‌وطن درخارج دارد. بر اين اساس هركس با هر عقيده‌اي و حتي مخالف سرسخت جمهوري اسلامي اگر در قاموس خود براي وطن ارزشي قائل است نه‌تنها در شرايط كنوني فرصت‌طلبي نمي‌كند و حتي سكوت را جايز نمي‌داند بلكه با تمام توان فكري و لساني آتش توپخانه جنگ رواني اسراييل و گدايان آويزان به او  را خاموش  مي‌كند.