از روزنامه باختر امروز تا وزير امور خارجه

پس از مدتي از شروع به كار دولت مصدق در بهار 1330، با تلاش فاطمي اسناد جاسوسي فراواني از دخالت‌ها و جاسوسي‌هاي انگليس در ايران در خانه مستر سدان كشف شد و بزرگ‌ترين رسوايي جاسوسي تا آن تاريخ را براي انگليس به ارمغان آورد. با تلاش فاطمي اين مساله به مجامع بين‌المللي كشانده شد. پس از شكايت انگليس از ايران به شوراي امنيت، فاطمي به‎همراه مصدق به نيويورك سفر كرد. او در اين زمان به‎عنوان سخنگوي ايران هر روز تعدادي روزنامه‌نگار را از كشورهاي مختلف مي‌پذيرفت و از حقوق ملت ايران دفاع مي‎كرد. در 12 ارديبهشت 1330 مصدق اعضاي كابينه خود را به مجلس معرفي كرد و فاطمي را براي معاونت سياسي و پارلماني خود در نظر گرفت.
در اواخر آذر 1330 براي شركت در انتخابات مجلس شوراي ملي از سمت خود كناره‌گيري كرد. در بهمن‌ماه 1330 و در انتخابات مجلس هفدهم، فاطمي به‎عنوان نماينده مردم تهران انتخاب شد. در 25 بهمن 1330 در حالي كه بر مزار روزنامه‌نگار محمد مسعود مشغول سخنراني و گراميداشت ياد و خاطره او بود ناگهان صداي گلوله‌اي سخنان او را قطع كرد و او نقش بر زمين شد. در اين هنگام جمعيت فداييان اسلام به رهبري نواب صفوي در زمره مخالفان دولت در‌آمده و مهدي عبدخدايي 17ساله يكي از اعضاي آن عامل سوءقصد به فاطمي بود. فداييان اسلام، فاطمي را يكي از عوامل موثر جدايي خط اسلامي نواب صفوي از دولت ملي مي‌شناختند.
پس از قيام 30‌تير و درگيري شديد محمدرضا پهلوي و مصدق، به مرور چنددستگي و شكاف در ميان هواداران مصدق نمايان شد. پس از تصميم مصدق مبني بر قطع رابطه با دولت انگليس، حسين نواب وزير خارجه از سمت خود استعفا كرد. در مهر 1331 فاطمي 31‌ساله عهده‌دار وزارت امور خارجه شد.
 پس از رد پيشنهاد مشترك ترومن - چرچيل، دولت ايران درصدد قطع رابطه سياسي با دولت انگليس برآمد. تصميم نخست‎وزير به قطع رابطه اجتناب‌ناپذير بود، زيرا پس از خلع‌يد از شركت نفت و اخراج كاركنان خارجي از خوزستان، انگليسي‌ها به انواع تبليغات و كارشكني‌ها در داخل و خارج عليه ايران دست زده بودند. مصدق در 24 مهر‌ماه 1331 با حضور در مجلس شوراي ملي قطع روابط با انگلستان را اعلام كرد و در سخنانش تاكيد داشت: «قطع رابطه با اين دولت مداخله‌گر تاثير در روابط و علايق مردم دو كشور نخواهد داشت. ما در 19‌ماه گذشته كوس رسوايي دولت استعمارگر انگلستان را زديم و آبرويش را در دنيا برديم و اقتدار آن را تا توانستيم تضعيف كرديم. اين دولت در اين مدت از تحريم اقتصادي ما، توسل به دولت‌هاي ديگر برضد ما، رشوه‌دادن به‎دست‌نشاندگان داخلي و تحريك ايادي خود در ايران و تهديد و ارعاب نتيجه نگرفت. قبلا تهديدهاي نظامي آن هم اثري نكرده بود. ما خواستيم كه با قطع روابط به اين تحريكات و تشبثات پايان دهيم.» در 30 مهر 1331 فاطمي وزير خارجه ايران ضمن يادداشتي خطاب به سفارت انگليس تصميم دولت ايران را به‎قطع رابطه سياسي با دولت انگليس اعلام كرد و موجبات اخذ اين تصميم را خودداري انگليس از كمك به حل اختلاف و حمايت غيرقانوني از شركت سابق و مداخلات مامورين رسمي آن دولت در ايجاد تحريكات و اخلال در نظم و آرامش كشور دانست. در پايان نامه اظهار اميدواري كرده بود كه «دولت انگليس در روش خود تجديد نظر كند و در مقام ايجاد حسن تفاهم برآيد كه در آن صورت دولت ايران با علاقه‌اي كه به حسن رابطه با دولت انگليس دارد اقدام در تجديد روابط سياسي خواهد كرد.» پس از 93 سال روابط سياسي ايران و انگليس قطع شد و در 10 آبان اعضاي سفارت انگليس تهران را ترك كردند. به‎گفته حسين شهيد‌زاده (سفير وقت ايران در عراق) «روي كار آمدن حكومت دكتر مصدق همراه با ملي‌شدن صنعت‌نفت و اشاعه افكار ملي و ملي‌گرايي كه روح عدالت‌خواهي و احترام به‎حقوق مردم، نتيجه منطقي و بلافصل آن بود، وزارت امور خارجه را هم تا حد زيادي تحت تاثير قرار مي‌داد. قرار گرفتن دكتر حسين فاطمي، آن مرد انقلابي و آتشين مزاج، در راس وزارتخانه‌اي كه معروف به محافظه‌كاري و سنت‌گرايي كهن بود و همراه آوردن گروهي همكار و همگام، بيش از تمام شوون ديگر اجتماعي توجه اذهان را در اين وزارتخانه به جانب خود جلب كرد.» (ره‌آورد روزگار، ص 39) 


فاطمي در طول 9 ماه دوره وزارت خود، دخالت‌هاي دربار در روابط خارجي ايران را كاهش داد. اساسنامه جديدي براي وزارت خارجه نوشته شد و با راه‌اندازي كنفرانس‌هاي منطقه‌اي با حضور سفيران ايران در ديگر كشورها به منظور ارزيابي سياست خارجي و موقعيت جهاني ايران، تحول بزرگي در جهت‌گيري‌هاي ديپلماتيك كشور صورت گرفت.
 «مجيد مهران»، ديپلمات پيشين وزارت خارجه معتقد است: «براي كليه كارمندان وزارت خارجه انتصاب دكتر فاطمي غيرمنتظره بود. يكي از كساني كه مي‌خواست به وزارت امور خارجه خدمت كند، دكتر فاطمي بود. روز اول همه ما را از معاونين تا مديران كل و تمام كارمندان را احضار كرد و همه را سر پا نگه داشت. همه افراد را در سالن اجتماعات جمع كرد و با عصا خطاب به افراد اشاره و تصريح كرد كه همه براي من يكسان هستيد. اگر خدمت كنيد پاداش مي‌گيريد و اگر خداي ناكرده كم‌كاري كنيد من شما را بيرون كرده و منتظر خدمت خواهيد شد. چون از امروز سياست ديگري در وزارت امور خارجه اعمال مي‌شود.»