بازمانده از دوران طلايي عكاسي مجلات

توماس هوپكر، عكاس آلماني كه ماه پيش در 88سالگي درگذشت براي نگاه انسان‌گرايانه‌اش به شادي و مشقت نوع بشر مورد تقدير بوده است. ياد او با پرتره‌هاي نمادينش از محمدعلي كلي كه طي دو هفته در شيكاگو گرفت همراه است؛ اما اين عكاس مگنوم و اشترن بيش از هر چيز براي عكس جنجالي‌اش از پنج جوان در 11 سپتامبر 2001 در ويليامزبورگ بروكلين كه به نظر با بي‌خيالي در حال استراحتند، در حالي كه مركز تجارت جهاني در كرانه رودخانه شرقي در شعله‌هاي مهيب آتش و دود مي‌سوزد، شهره است.
صبح روز 11 سپتامبر 2001، توماس هوپكر در پي يك عمر غريزه مستندسازي‌اش از احوال انسان‌ها، در تلاش بود تا به سوژه خود نزديك شود. در حالي كه متروي نيويورك از كار افتاده بود، او با ماشين خود از پل كوئينزبورو گذشت و به دنبال مسيري جايگزين به سمت منهتن جنوبي رفت.
در ويليامزبورگ، از گوشه چشم صحنه‌اي جالب ديد. گروه پنج نفره‌اي در يك امتداد ساحلي آرام در حال استراحت بودند. روي يكديگر متمركز شده بودند در حالي كه به نظر مي‌رسيد از توده دود وحشتناكي كه در روزي در اواخر تابستان از برج‌هاي مركز تجارت جهاني به آسمان مي‌رفت، هيچ ناراحت نشده‌اند. آقاي هوپكر خيلي سريع سه فريم شكار كرد و دوباره سوار ماشينش شد.
هوپكر تا 5 سال پس از واقعه 11 سپتامبر اين عكس را كه بعد‌ها بينندگان را مسحوركرده، سوالات بسيار و جنجال برانگيخت، منتشر نكرد؛ چراكه حس كرد عكس خيلي دور از مركز انفجار گرفته شده است. اما سال‌ها بعد هنگام مرور كارهايش دريافت كه گذر زمان دوري درون تصوير را به يك نمادگرايي قدرتمندانه آغشته كرده است.
هنگامي كه در نهايت سال 2006 اين عكس منتشر شد، يكي از افراد حاضر در عكس، هوپكر را به چالش كشيد كه عكس تصويري تقطيع شده و حاشيه‌اي است كه بدون جلب رضايت موضوع، عكاسي شده است و او و دوست دخترش در واقع «در حالت شوك و ناباوري عميقي هستند » و هوپكر احساسات و رفتار آنها را در عكس به اشتباه معرفي كرده است. پاسخ هوپكر اين بود كه «به عنوان يك عكاس خبري تمام تلاشم بر اين است تاثيري بر رخدادهايي كه شاهد آن هستم، نگذارم. اگر شروع به مكالمه‌اي يا كسب اجازه شود اصالت آن وضعيت تغيير خواهد يافت ». اين عكس دقيقا به روش خود او آميخته شده است. هوپكر مي‌گويد: «تمام عكاسي من اين است كه در پس زمينه منتظر بمانم تا همه‌چيز در جاي خود قرار گيرد تا عناصر گردهم‌آيد و تصوير حاصل شود. »
فرانك ريچ، منتقد و مقاله‌نويس، در نيويورك تايمز آن عكس را تمثيلي نگران‌كننده از شكست امريكا در آموختن چيزي از اين تراژدي خواند. او نوشت: جوانان در عكس آقاي هوپكر لزوما سنگدل نيستند، «آنها فقط امريكايي هستند.»
پنج سال بعد، سال 2011، جاناتان جونز، منتقد هنري گاردين نوشت كه احساسات افراد در عكس و نيات عكاس با معناي فرهنگي‌اي كه از تصوير برآمده، بي‌ربط است. او نوشت: «اين تنها عكس آن روز است كه هنر عكاس را اثبات مي‌كند: در ميان صدها عكس ويرانگر از آماتورها و همچنين حرفه‌اي‌ها كه ما را وحشت زده و متحير مي‌كند، زيرا جزييات جنايتي را ثبت مي‌كند. تخيل فراتر اين قاب (حتي اسامه بن‌لادن هم جرات برداشت چنين نتيجه‌اي را نداشت)، اين تصوير را به‌ عنوان تصويري كنايه‌آميز، دور از ذهن‌تر و در نتيجه هنرمندانه‌تر ساخته است.»
صبوري و فهم بالاي اجتماعي هوپكر و پرهيز از انتشار سريع اين عكس در اوج بحران هم البته بسيار جالب توجه است. اين آرامش و مشي صبورانه و تسلط او در تركيب‌بندي و عكاسي منجر به توليد گزارش تصويري‌هاي خاطره‌انگيز و همدلانه‌اي در فعاليت حرفه‌اي‌اش شد كه هفت دهه طول كشيد. در اين سال‌ها او از عشاق در نيويورك، جذامي‌ها در اتيوپي‌، كودكاني كه كنار ديوار در برلين شرقي بازي مي‌كردند و قوم مايا در گوتمالا عكاسي كرد.
زندگي حرفه‌اي آقاي هوپكر دهه‌ها از دوران طلايي عكاسي مجلات را دربرگرفت؛ دوراني كه از دهه 1960 آغاز شد؛ زماني كه او ماموريت‌هايي را براي عكاسي از يك سفر جاده‌اي طولاني در سراسر امريكا و مستندسازي محمدعلي كلي در حالي كه در لندن و شيكاگو در سال 1966 آموزش مي‌ديد، به دست آورد.
او اولين آلماني بود كه سال 1989 به عضويت كامل آژانس عكس مگنوم درآمد، دو دهه پس از رد كردن دعوت براي پيوستن از طرف معبود خود، اليوت ارويت. او از سال 2003 تا 2007 رييس آژانس بود. او دو جايزه جهاني مطبوعات را در سال‌هاي 1967 و 1977 دريافت كرد و در سال 2014 به تالار مشاهير لايكا (شركت مشهور سازنده عدسي و دوربين‌هاي عكاسي) راه يافت. كتاب‌هاي متعددي از آثار او منتشر و عكس‌هايش در سراسر جهان به نمايش گذاشته شده است.
توماس هوپكر سال 1936 در مونيخ به دنيا آمد. او در 14‌سالگي با يك دوربين ساده كه هديه پدربزرگش بود شروع به عكاسي كرد. در جواني براي نشريات آلماني Münchner Illustrierte و Kristall كار مي‌كرد. يكي از اولين ماموريت‌هاي او براي كريستال عبور از ايالات متحده بود، سفري كه از كتاب برجسته رابرت فرانك عكاس «امريكايي ها » الهام گرفته شده بود.
 عكس‌هاي او از محمدعلي در حال تمرين در اواسط دهه 1960 دو تا از شناخته‌شده‌ترين عكس‌هاي او را توليد كرد: قهرمان سنگين وزن كه با بازيگوشي روي پل روي رودخانه شيكاگو مي‌پرد و يك نماي نزديك از مشت راست كلي در حال مشت زني.
در ماه مه‌1945 هنگامي كه هوپكر 9‌ساله بود، دو سرباز امريكايي، يكي سياه و ديگري سفيد، از دو تانك شرمن كه به منطقه آلبرتايچ آلمان آمده بود، پايين آمدند و تخته‌هاي شكلات و آدامس پخش كردند و به بچه‌ها اجازه دادند زيباترين مكان‌هاي سرزمين خود را در يك دوربين شهرفرنگ (دوربين مكه) ببينند. از همان زمان، هوپكر جوان تحت تاثير ايده ايالات متحده قرار گرفت. هوپكر سال 1976 از آلمان به نيويورك نقل مكان كرد كه براي تقريبا پنج دهه خانه او شد. 
وقتي سال 2020 تشخيص داده شد كه او به آلزايمر مبتلا شده است، آقاي هوپكر و همسر سومش، كريستين كروچن، بخش‌هايي از سفر جاده‌اي اواسط دهه 60 خود را در سراسر ايالات متحده تكرار كردند. عكس‌هاي رنگي معاصر او در سال 2022 در كنار تصاوير سياه و سفيد قبلي‌اش در كتابي به نام «The Way It Was» منتشر شد. همچنين اين سفر هوپكر در سال 2020 كه مي‌گفت «من هنرمند نيستم، يك تصويرساز هستم»، اساس ساخت فيلم مستندي به نام «خاطرات دوست‌داشتني» (Dear Memories) به كارگرداني ناهوئل لوپز در سال 2022 بود، مستندي از سفري احساسي در دوراني تاريخي. توماس هوپكر كه كار خود را به عنوان يك عكاس خبري آغاز كرد، به عنوان يك عكاس مستند برتر شهرت پيدا كرد و سرانجام در 88‌سالگي در حالي كه تا سال‌هاي پاياني عمر به فعاليت هنري خود ادامه داد، روز بيستم تيرماه سال جاري در سانتياگو درگذشت.