روزنامه اعتماد
1403/07/21
دومين پاس...
سهم مغفول مانده كردها در فاصله دولت موقت بازرگان تا دولت وفاق پزشكيان، بسي بزرگتر از بدهكارهاي اندك، آسيبهاي سطحي، رنجهاي محقر، تبعيضهاي قليل و ناعدالتيهاي توزيعي است كه بر مردمي پرسودا رفته تا به امروز؛ سهم نيروهاي سياسي حاضر در كردستان، گستردهتر از گرفتار آمدن در دايره تنگ مونولوگهاي محفلي است؛ اين هزينه را از يك سو، پروپاگاندايي برساخته به نام «ديگرانگاري كردهاي اهل سنت» بر گُرده مردمان كرد تحميل كرده و «سياست سترون كرد و مساله ناپرهيزي از خودخوري» نيز به آن دامن زده است، بخش ديگر نيز ريشه در چشمپوشي حاكمان ايران از مقوله حقوق شهروندي كردها دارد.«نژاد كردها ايراني است. بر ايران هر چه گذشته، بر آنها هم گذشته؛ شايد بدتر از آن. به دليل اينكه واشري بين امپراتوري عثماني و ايران اصلي بودند»؛ اين گفته ثبت شده ابراهيم يونسي است در مجله «تاريخ شفاهي» شماره 5 در سازمان اسناد و كتابخانه ملي ايران، همان ابرمترجم شهيري كه به علم سياست، شكوه معناداري بخشيد و با انبانِ انباشته از حكمت و ادب، بر كرسي سياست تكيه داد. هم او بود نخستين استاندار از ميان كردهاي اهل سنت در دولت موقت بازرگان. حدود ۴۵ سال گذشت و در دولت پزشكيان، دومين قرعه فال به نام كردهاي اهل سنت زدند. هر دو انتخاب، ماحصل متغيرهاي مختلف و دستاورد گفتمانهاي مطالبهگرند در دو مقطع تاريخ سياسي. پيشين، انباشت تجربيات ناكام تاريخي احزاب و شخصيتها اعم از سياسي، ديني و مسلح، مذاكرههاي ناتمام هيات حسن نيت و ناهماهنگي نيروهاي اپوزيسيون را در سينه دارد، پسين در پس واژگان تبعيض، كولبري، بيكاري، اعتصابهاي مدني بازاريان و گفتمان پُرهزينه ژينا اميني ايستاده به ناگاه. جناب ابراهيم يونسي با شاملو همكلاس بود، با آثار دولتآبادي، براهني، كسرايي و ابتهاج همنشين شد، با بزرگان ادبيات جهان همچون چارلز ديكنز، شكسپير، تولستوي، ماكسيم گوركي، جرجاليوت و داستايفسكي همزبان شد، با ترجمه «كردها و كردستان»، «تاريخ معاصر كرد»، «جنبش ملي كرد»، «كردها، تركها، عربها»، «با اين رسوايي چه بخشايشي» و «قيام شيخ سعيد پيران»، فهم تاريخنگاري كردي را جاني تازه بخشيد، سياستمدار بختياري بود كه از دار اعدام رهيد و خوشبينانه مفاهيم متضاد اجتماعي و انساني را درهم آميخت، به قول خودش: «در زندان بود كه در معنا با زندگي آشنا شدم و انگليسي را در زندان آموختم» (گفتوگو با استاد ابراهيم يونسي، مجله مترجم، شماره 33).
به ضرس قاطع، وزن ادبي و سياسي نخستين و دومين استانداران كرد اهل سنت در ترازوي سنجش، همسنگ نيست؛ اكنون كه اراده سياسي حاكم در دولت چهاردهم بر شكستن تابوي «نامحرم/ غيرخودي» براي مشاركت دادن كردها در مديريتهاي كلان شكل گرفته، فالي نيك و حامل مزيت است و آن بازگشت به ذهنيت تاريخي سهمخواهي عادلانه كردها از قدرت و ثروت است (ذهنيت سال ۵۷)، صد البته زود است در همين «پگاه پاسخگويي»، دومين استاندار كرد اهل سنت را به قضاوت نشستن، زيرا «جوزه ده سال عمر ميخواهد/ كه قوي گردد و به بار آيد»؛ بايد منصف به نظاره نشست كه چهسان و چگونه بر سر توسعه سياسي و اقتصادي كردستان بنشيند به كالبدشكافي تغيير مبارك.
امروز نماينده دولت پزشكيان در كردستان با دو طيف روبهرو است، اول؛ منورالفكران ثناخوان ناخوانده با قلمِ زهراآلود در طلبِ پُست و پارنج و پاداش و پيشكش و باژ و باج و خراج و خلعت، همان آنان كه سوپرانقلابي ناميده ميشوند، دوم؛ روشنفكران منتقد دردمند كه مدام برچسب ضد انقلاب را با خود يدك ميكشند؛ در اين سيكل معيوب، نخبگان و هنرمندان، نظارهگر رخدادها خواهند بود و كوتولههاي سياسي نيز بر سياق سابق و عرف عادتپذيرشان به اردوكشيهاي خانوادهمحور، قبيلهمحور و شهرمحور در پهنه سياسي ادامه ميدهند، همين روند ممكن است «پاس دوم» را منحرف كند.
سایر اخبار این روزنامه
توافقنامه جامع آماده امضا
ايران و اسراييل امريكا و روسيه
بدر مقاومت وعد صادق۳
جنبش ضد اشغالگري و جنگ بيپايان
انتخابات كانون مركز و شكوه ساختارها
روزهاي آتش...
دومين پاس...
فراغي و شعر و ادب تركمني
سوالات پاسخ داده نشده اقتصاد انرژي در برنامه توسعه هفتم
پایان تلخ و تمهیدات تلطیفکننده
هرمس سرخ
كلمب بر ساحل باهاما
كيكاووس (6)
بدر مقاومت وعد صادق۳
جنبش ضد اشغالگري و جنگ بيپايان
انتخابات كانون مركز و شكوه ساختارها
پيام عراقچي
پیشنهاد تغيير دكترين دفاعي يا گل به خودي؟
در مسلخ عشق
ايران و اسراييل امريكا و روسيه