برابري «هريس» و «ترامپ»-۵

در حالي كه ۲۲ روز ديگر انتخابات امريكا برگزار مي‌شود، رقابت‌ها وارد مرحله نهايي خود شده و در نقطه سرنوشت‌ساز خود قرار گرفته است. وضعيت فعلي رقابت، همچون مسابقه دوو‌ميداني چند هزار متري شده است كه طرفين دقيقا در دور آخر شانه به شانه به هم رسيده‌اند. آنكه عقب بوده، با گرفتن حريف اميد پيدا كرده و آنكه پيش بوده با ديدن حريف دوشادوش خود، دچار بيم شده و تلاش دارد همچنان فرصت پيشتاز بودن را حفظ کند.  گرچه در سطح ملي هنوز «هريس» دو و نيم درصد از «ترامپ» پيش است، اما در سطح آرای الكترال، بر اساس آخرين نظر سنجي‌ها، (روز يكشنبه ۱۳ اكتبر) تقريبا پيشتازي‌ها در تمام ايالت‌هاي چرخشي در دامنه خطاست و قطعيتي ندارد و مي‌توان گفت هر دو كانديدا براي نخستين‌بار در شرايط برابري قرار دارند. «ترامپ» عقب‌ماندگي‌ها را جبران كرده و كمپين «هريس» با ديدن «ترامپ» در كنار خود به آخرين تلاش‌ها براي جا گذاشتن او مي‌انديشد.
نقطه اميد «هريس»-  در شرايط فعلي «كامالا هريس» براي اطمينان از پيروزي به سه رخداد اميد بسته است. يكي وارد شدن حداكثري «اوباما» به كمپين انتخاباتي به ويژه براي تشويق سياهان است. گرچه معمولا اكثريت بسيار بالاي سياهان به نامزد دموكرات‌ها راي مي‌داده‌اند، اما آخرين نظرسنجي‌ها نشان مي‌دهد كه از تمايل مردان سياه به «هريس» حدود ۲۰ درصد كاسته شده و رغبت به ويژه جوانان سياه به «ترامپ» نسبت به انتخابات قبلي فزوني يافته است و در انتخابات ميليمتري جاري، اين تغيير در پايگاه راي دموكرات‌ها به نفع «ترامپ» مي‌تواند، تاثيرگذار باشد.  
جالب آنكه سخنراني دو روز پيش «اوباما» در پنسيلوانيا و دعوت آمرانه او از سياهان براي راي به «هريس» نيز چندان واكنش خوبي نداشته و به گفته رسانه‌ها نتوانسته قانع‌كننده باشد و بايد ديد اقدامات ديگر اوباما در روزهاي آتي در تشويق سياهان يا دانشگاهيان تا چه اندازه مي‌تواند تاثيرگذار باشد. «اوباما» تاكيد داشت كه نمي‌توان چهار سال ديگر نخوت و دروغ «ترامپ» را تحمل كرد.  اميد ديگر «هريس» تغيير فضاي جنگي خاورميانه به شكل سريع يا اتخاذ مواضع مستقل از سوي «هريس» نسبت به اين بحران به گونه‌اي كه مسلمانان و منتقدان مواضع امريكا، قانع شوند كه راي «هريس» بر روند جنگ خاورميانه و فلسطين اثر گذاشته و ترمزي بر اسراييل خواهد بود.  سومين اميد «هريس» كمتر بودن راي منفي «هريس» نسبت به راي منفي «ترامپ» است كه البته نكته مهمي است. در شرايط فعلي راي منفي هريس ۴۷ درصد است ولي راي منفي ترامپ ۵۲ و نيم درصد.
 بازي بد «بايدن» - در شرايط فعلي تمام مولفه‌ها عليه فرونشستن بحران است. «بايدن» به دليل نداشتن قاطعيت سياسي يا براي حفظ موقعيت خود در نزد صهيونيست‌ها بعد از رياست‌جمهوري يا نارضايتي از اجبار به كنار گذاشته شدن از انتخابات، نقش مثبتي ايفا نمي‌كند و عملكرد او در بحران خاورميانه بيش از آنكه به نفع «هريس» باشد، به نفع «ترامپ» تمام شده است. به‌ طور كلي عملكرد «بايدن» و تيم دموكرات او در بحران غزه، آن چنان ضعيف و بد فرجام بوده كه كمتر كسي باور دارد، اگر جمهوري‌خواهان بر سر قدرت بودند، فجايعي كه در غزه رخ داد از آنچه تاكنون جهان شاهد بوده، وخيم‌تر مي‌بود. بيش از 40 هزار كشته و 100 هزار زخمي، جنگ لبنان و شرايط بحراني مناقشه با ايران، كارنامه حزب دموكرات را بسيار سياه كرده است. در اين شرايط قانع كردن مرددان به راي مجدد به نماينده‌اي از حزب دموكرات (هريس)  قدري دشوار شده  است.
ايران - ايران به دليل نفوذي كه بر يك طرف بحران خاورميانه دارد، مي‌تواند تاثيرگذار باشد و تلاش‌هاي فراواني براي آتش‌بس از جانب برخي بازيگران مشهود است. اما «نتانياهو» قابل اعتماد نيست و اگر بتواند سوداي درگير كردن ايران و حتي گسترش عمليات تهاجمي و ترور به سوريه را دارد. امريكا نيز اعتبار خود را به عنوان ميانجي قابل اعتماد بر باد داده و پايان بحران را در پيروزي سريع اسراييل جست‌وجو مي‌كند. چيزي كه در حمايت امريكا از حمله به لبنان و ترور «سيد حسن نصرالله» مشهود بود كه البته با مقاومت سنگين حزب‌الله در برابر نيروي زميني اسراييل تا حد زيادي رنگ باخت. در فرصت سه هفته‌اي باقيمانده، به دليل شخصيت بحران زيست «نتانياهو» فقدان ديپلماسي مستقيم بين ايران و امريكا در موضوع فلسطين و همچنين زمان بسيار كوتاه تا انتخابات امريكا و شرايط جبهه لبنان، احتمال تغيير مهمي در نوع روابط با ايران يا ديگر كشورهاي منطقه كه بتواند تا حدي اميد حل بحران يا آرامش بلندمدتي را تضمين كند، دور از ذهن به نظر مي‌رسد، اگر  چه  غيرممكن  نيست. 


اميد «ترامپ» - در سه هفته آخر رقابت، اگر از موارد غيرقابل پيش‌بيني بگذريم، جز مورد سياهان، تقريبا مولفه‌اي داخلي كه بتواند در نتيجه انتخابات امريكا تاثيرگذار باشد، فعلا روي ميز نيست؛ (نه مناظره‌اي و نه رسوايي خاصي بيش از آنچه تاكنون مطرح شده و نه سياست جديدي كه در نظر مردم تغييري ايجاد كند) و مهم‌ترين مولفه تاثيرگذار، سياست خارجي به ويژه بحران سريع و پرمخاطره خاورميانه است. چنانچه عرض شد، فعلا روند مديريت اين بحران از سوي دولت «بايدن» به گونه‌اي است كه خواسته يا ناخواسته، آنچه مطلوب «نتانياهو» و «ترامپ» از حفظ شرايط جنگي است محقق شده. موجوديت «نتانياهو» و «ترامپ» به هم و موجوديت اين دو به بحران و جنگ گره خورده است. وقتي بحران حداكثري باشد يا فرسايشي شده باشد، اين ذهنيت شكل مي‌گيرد كه بايد كسي رييس‌جمهور باشد كه بتواند بحران را با قاطعيت به فرجام برساند و به اصطلاح توان بريدن و دوختن داشته باشد به ويژه كه آن سو‌تر بحران روسيه و اوكراين نيز خودنمايي مي‌كند و شرايط با چين نيز مطلوب نيست. «بايدن» نشان داده كه اهل به نتيجه رساندن و نهايي كردن بحران‌ها نيست. «هريس» هم دست كمي از او نشان نداده است، مگر آنكه به سرعت تغييري در استقلال عمل، قاطعيت و صراحت مواضع خود نشان  بدهد. 
جمع‌بندي - بنابراين، روند دو هفته اخير بيشتر به نفع «ترامپ» ازيابي مي‌شود كه از يك سو بحران فزوني يافته و از سوي ديگر او نشان داده، اهل معامله و نتيجه گرا است. با اين تفاوت كه او علني، بي‌ملاحظه و يك سويه در جانب اسراييل و «نتانياهو» ايستاده و از سياست‌هاي نابودگرانه و ضدبشري صهيونيست‌ها رسما دفاع مي‌كند و از راهبرد امريكايي «حق دفاع اسراييل» پا را فراتر گذاشته، سخن از «حق پيروزي اسراييل» مي‌گويد. يعني از ديدگاه او اسراييل هر اقدام يا خشونتي براي پيروزي به انجام برساند، مجاز است، فقط چنان كه ترامپ بعد از ديدار با نتانياهو گفت اين پيروزي بايد سريع باشد! ازجمله راهبردهاي پيروزي سريع همان رويكرد جنگي بود كه در هيروشيما يا انفجار پيجرها شاهد بوده‌ايم.  طبيعتا اين رويكرد، مسلمانان و طرفداران فلسطين را بسيار نگران مي‌سازد. در شرايط فعلي، بسياري از دانشگاهيان، مسلمانان و بي‌تصميم‌ها، يا در انتخابات شركت نمي‌كنند يا به كانديداهاي مستقل حامي فلسطين راي خواهند داد. اما شايد خطر فزاينده‌اي كه از جانب جريان راست جهاني و ترامپ احساس مي‌شود، آنها را قانع كند تغيير نظر داده و به رقيب «ترامپ» راي بدهند. در اين صورت در انتخابات پاياپاي امريكا با چندين هزار راي بيشتر در چند ايالت چرخشي، شرايط به نفع «هريس» تغيير خواهد كرد؛ به ويژه اگر ميزان مشاركت در انتخابات قدري افزايش يابد. يادآور مي‌شود به‌ طور كلي ميزان مشاركت در انتخابات امريكا چندان بالا نيست و عموما در بازه ۵۰ تا ۶۰ درصد است و نظير بسياري ديگر از كشورها، در مشاركت پايين‌تر بخت محافظه‌كاران بيشتر و در انتخابات با مشاركت بالاتر، بخت ائتلاف جريانات دموكرات و ليبرال و چپ فزوني مي‌يابد. بايد ديد آيا تا سه هفته آينده، دانشگاهيان و مسلمانان و بي‌تصميم‌ها، نه براي پيروزي «هريس» بلكه براي شكست ترامپ، تصميم به مشاركت بالاتر خواهند گرفت يا صحنه را  به «ترامپ»  واگذار خواهند كرد؟ ادامه دارد...