لبخند مصنوعی با داروی ضد افسردگی!

جوان آنلاین: یک تناقض آشکار و البته قابل‌تأمل و تحلیل؛ اگر فهرست شادترین کشور‌های جهان را با فهرست رکوردداران مصرف دارو‌های ضد افسردگی مقایسه کنید، متوجه خواهید شد این دو فهرست ارتباط معناداری با هم دارند. بدین معنا که شادترین کشور‌های جهان یعنی کشور‌های حوزه اسکاندیناوی و اروپای غربی و امریکا از نظر مصرف دارو‌های اعصاب و روان و ضد افسردگی هم در صدر قرار دارند. جالب‌تر آنکه در میان ۲۰ کشور پرمصرف دارو‌های ضدافسردگی، نامی از ایران یا هیچ کشور اسلامی دیده نمی‌شود. به بیان دیگر می‌توان گفت شادی در این کشور‌ها به مدد دارو‌های ضد افسردگی است، نه شرایط ایده‌آل زندگی و مدینه فاضله‌ای است که در ذهن مردم کشور‌های دیگر به مدد جریان‌های رسانه‌ای و برخی از افراد و چهره‌ها جاانداخته‌اند. براساس آمار‌های جهانی بالاترین میزان استفاده از دارو‌های ضد افسردگی به امریکا و اروپا تعلق دارد.  مصرف دارو‌های ضدافسردگی در سطح جهان طی دو دهه گذشته به طرز چشمگیری افزایش یافته و بیشترین میزان مصرف این دارو‌ها در اروپا به ثبت رسیده است. آنطور که یورونیوز گزارش می‌دهد، داده‌های سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نشان می‌دهد که استفاده از دارو‌های ضدافسردگی بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ در ۱۸ کشور اروپایی دو برابر و نیم شده‌است. به گفته این نهاد ابتلا به افسردگی و اضطراب به طور قابل توجهی در جریان همه‌گیری ویروس کرونا افزایش یافت.   مصرف بالاتر داروی ضد افسردگی در کشور‌های شادتر 
در این میان یکی از پرسش‌هایی که مطرح می‌شود، این است که آیا کشور‌هایی که ساکنان شادتری دارند، دارو‌های ضدافسردگی کمتری مصرف می‌کنند؟ پاسخ منفی است!
در شرایطی که طبق آخرین گزارش جهانی شادی فنلاند در جایگاه اول فهرست شادترین کشور‌های جهان قرار گرفت و پس از این کشور، دانمارک، ایسلند، سوئد، رژیم صهیونیستی، هلند، نروژ، لوکزامبورگ و سوئیس به ترتیب در رتبه‌های دوم تا دهم قرار گرفته‌اند، ایسلند به عنوان رتبه سوم کشور‌های شاد بیشترین مصرف دارو‌های ضد افسردگی را در جهان به خود اختصاص داده‌است!
بنا به داده‌های سازمان همکاری و توسعه اقتصادی میانگین مصرف دارو‌های ضدافسردگی در ۱۸کشور اروپایی معادل ۵/۳۰ دوز تعریف‌شده روزانه به ازای هر هزار نفر در سال ۲۰۰۰ بود. این رقم در سال ۲۰۲۰ به ۳/۷۵ دوز رسید که از افزایش ۱۴۷ درصدی مصرف در این کشور‌ها حکایت دارد. رشد مصرف دارو‌های ضدافسردگی بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ در ۲۴ کشور اروپایی با میانگین مصرف روزانه از ۸/۴۹ دوز به ۶۸ دوز، ۵/۳۶ درصد افزایش یافته‌است. 


در همین مدت مصرف دارو‌های ضد افسردگی در پرتغال ۳۰۴ درصد، در انگلیس ۲۵۶ درصد، در اسپانیا ۲۰۸ درصد و در آلمان ۲۰۰ درصد افزایش یافت.   سیمای مصرف دارو‌های ضد‌افسردگی در غرب
به نوشته گاردین، در گزارش جدید سازمان همکاری و توسعه اقتصادی آمده‌است: افزایش مصرف دارو‌های ضد افسردگی احتمالاً با بالا رفتن آگاهی عمومی نسبت به افسردگی ارتباط دارد که باعث‌شده درمان این بیماری با دارو و پذیرش اجتماعی بیشتری پیدا کند. به علاوه این افزایش مصرف ضدافسردگی‌ها در این گروه کشور‌های توسعه‌یافته ممکن است با احساس ناامنی و فشار روانی ناشی از بحران اقتصاد جهانی در سال‌های اخیر مرتبط باشد؛ مثلاً در اسپانیا و پرتغال دو کشوری که در سال‌های اخیر فشار زیادی را به علت بحران اقتصاد جهانی تحمل کرده‌اند، میزان مصرف دارو‌های ضدافسردگی بین سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱ به ترتیب ۲۳ و ۲۰ درصد افزایش یافته‌است. 
مصرف دارو‌های ضدافسردگی در ایسلند بیشتر از همه کشور‌های جهان است که در ابتدای بحران اقتصادی جهانی، بانک‌های آن به ورشکستی کشیده شدند. در این کشور میزان مصرف ضدافسردگی‌ها در طول دوره بررسی ۵۰ درصد بالاتر از میانگین مصرف این دارو‌ها در ۳۰ کشور عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و معادل ۱۰۶ دوز دارو و در روز به ازای هر ۱۰۰ نفر جمعیت بود. البته برخی کارشناسان معتقدند یک عامل مؤثر در مصرف زیاد دارو‌های ضدافسردگی در ایسلند پرطرفدار نبودن درمان‌های جایگزین برای افسردگی مانند روان درمانی است. 
در کشور‌های استرالیا، کانادا و کشور‌های منطقه اسکاندیناوی نیز میزان تجویز دارو‌های ضدافسردگی بالاست و به طور میانگین از هر ۱۰ فرد بزرگسال، بیش از یک نفر دارو دریافت می‌کنند. یک بررسی جداگانه درباره امریکا نیز نشان داد ۱۰ درصد بزرگسالان امریکایی دارو‌های ضدافسردگی مصرف می‌کنند. در چین با وجود اینکه هنوز میزان مصرف دارو‌های ضدافسردگی نسبتاً پایین است، بازار این دارو‌ها در سه سال گذشته، ۲۰ درصد رشد کرده‌است. 
این روند افزایش مصرف دارو‌ها در حالی است که با وجود تشخیص تعداد بیشتری از افراد دچار افسردگی در برخی کشورها، آمار جهانی افسردگی به همین میزان افزایش نیافته‌است.   رتبه یکی مانده به آخر انگلیس!
آمار جهانی بهزیستی روانی نشان می‌دهد که انگلیس در سال ۲۰۲۳ از نظر خلق‌وخو، نگرش به زندگی و عزت نفس، از میان ۷۱ کشور در جایگاه ۷۰ قرار گرفته‌است. این در حالی است که کشور‌های فقیر آفریقایی و امریکای لاتین بالاترین امتیاز را کسب کرده‌اند. 
محققان اندیشکده Sapien Labs مستقر در ایالات متحده اعلام کرده‌اند که همه‌گیری کووید- ۱۹ باعث افول شدید سلامت روان در جهان غرب شده و هیچ نشانه‌ای از بهبود در پنج سال آتی وجود ندارد با این وجود به نظر می‌رسد عوامل جدی تری هم در این رابطه وجود دارد. 
 فضای مجازی، فست فود و روابط خانوادگی ضعیف
محققان نمرات پایین بهزیستی روانی در کشور‌های ثروتمند را به عوامل متعددی از جمله اعتیاد به تلفن‌های همراه، مصرف فست‌فود، روابط دوستانه و خانوادگی ضعیف و افزایش دورکاری مرتبط می‌دانند. 
موضوع کلیدی دیگری که محققان متوجه شدند این است که بهزیستی روانی در گروه‌های سنی جوان‌تر بدتر است. این روند رو به افول در همه کشور‌هایی که افراد در آن قادر به دسترسی به اینترنت هستند، آشکار است. 
قبل از سال ۲۰۱۰، گروه‌های سنی جوان‌تر همیشه بالاترین امتیاز را در بررسی‌های مربوط به شادی، خلق و خو و چشم‌انداز آینده کسب می‌کردند. 
بین سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱، افراد ۱۸ تا ۲۴ساله و ۲۵ تا ۳۴ سال بین ۴۲ تا ۵۰ امتیاز MHQ یا ۱۴ تا ۱۷ درصد در این مقیاس کاهش یافته‌اند. در حالی که این میزان در سنین ۳۵ تا ۵۴ سال، ۳۰ تا ۳۵ امتیاز MHQ و در سنین ۵۵ تا ۶۴ سال، ۱۵امتیاز MHQ کاهش یافت. 
در مقابل، ۶۵ ساله‌ها و بالاتر از آن، در این مدت کاهش چندانی در این زمینه نداشتند. بین سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳، در این هشت کشور و در بین ۳۲ کشوری که در این مدت ردیابی شده‌اند، تغییرات کمی در امتیازات MHQ در تمام گروه‌های سنی ایجاد شده‌است. 
این ارقام برخلاف تصور رایج ماست که ثروت باعث افزایش رفاه می‌شود. به باور محققان، یکی از دلایل این امر، سنی است که کودک برای اولین بار صاحب یک گوشی هوشمند می‌شود. 
در کشور‌هایی که بهترین سلامت روانی را دارند، میانگین سنی‌ای که جوانان برای اولین بار صاحب گوشی هوشمند می‌شوند، معمولاً بالاتر است (حدود ۱۵، ۱۴ در امریکای لاتین و ۱۶ سال در جنوب صحرای آفریقا)، در حالی که در استرالیا، کانادا، نیوزلند، بریتانیا، و ایالات متحده، این سن پایین‌تر و حدود ۱۱ سالگی است. 
محققان دریافتند که مصرف مکرر مواد غذایی فوق فرآوری‌شده منجر به سلامت روانی ضعیف‌تر در تمام سنین می‌شود و تأثیر گسترده‌ای بر علائم افسردگی و کنترل عاطفی و شناختی دارد. 
کشور‌های کمتر توسعه‌یافته تمایل به مصرف غذا‌های فرآوری‌شده کمتری دارند، در حالی که ۶۰ تا ۷۰ درصد از مصرف مواد غذایی در کشور‌هایی مانند ایالات‌متحده و بریتانیا فوق‌فرآوری شده‌است. 
عامل سوم، کاهش روابط خانوادگی است. محققان دریافتند که ۱۰ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله با هیچ یک از اعضای خانواده خود سازگاری ندارند و ترجیح می‌دهند آن‌ها را نبینند، این رقم در مورد نسل‌های قدیمی‌تر تنها ۳ درصد است. 
باز هم کشور‌های ثروتمندتر مانند ایالات‌متحده و بریتانیا بودند که کمترین صمیمیت را با بسیاری از اعضای بزرگسال خانواده (۲۳ درصد) و کمترین ثبات و خانه‌های دوست داشتنی دوران کودکی (۳۹ درصد) را گزارش کردند. 
در این میان و در شرایطی که بسیاری از کشور‌های غربی از منظر سلامت روان شرایط نامناسبی را سپری می‌کنند، آمار‌های عجیبی از سلامت روان مردم کشورمان منتشر می‌شود که شاید نیازمند بازنگری جدی‌تر و استفاده از روش‌های تحقیق علمی‌تر و به روزتری داشته باشد. بگذریم از اینکه رشد نسبی اختلالات روانی در ایران هم مانند سایر نقاط جهان می‌تواند بر اثر گسترش استفاده از فضای مجازی و عدم رعایت رژیم رسانه‌ای درست و آگاهی بخشی درباره سواد رسانه‌ای باشد.