مگر آبگرمکن نبود؟!

بعد از عملیات وعده صادق ۲ شبکه سایبری رژیم صهیونیستی که زیر نظر موساد کار می‌کند برای پوشش ناکارآمدی‌های دفاعی از یک‌سو و نیز جلوگیری از فروپاشی اجتماعی و کنترل جمعیتی از سوی دیگر با تکیه‌بر تصاویر بوستر‌های جداشده از کلاهک موشک‌های ایرانی آن‌ها را با آبگرمکن مقایسه کرده تا حداقل بتواند با استفاده از تکنیک‌های عملیات روانی فضای التهابی در مناطق اشغالی را کنترل کند. 
هم‌زمان بخش سایبری اطلاعات ارتش صهیونیستی نیز با انداختن ابر دیجیتالی روی برخی مناطق حساس نظامی همچون پایگاه نواتیم دست به سانسور وسیع صدمات سنگین وارده زده و با بازداشت گسترده خبرنگارانی که تصاویر ماهواره‌ای باکیفیتی را پخش کرده بودند در تلاش بود تا عملیات ایرانی را سبک کند. 
اما ماجرای پنهان‌کاری صهیونیست‌ها خیلی پشت ابر نماند، روز گذشته سردبیر شبکه تروریستی اینترنشنال در وصف وعده صادق نوشته است که خسارات وارده پس از ضربه موشکی سپاه به رژیم اسرائیل فراتر از چیزی است که در رسانه‌ها آمده است. یک کاربر شبکه‌های اجتماعی در پاسخ به این افسر رسانه‌ای فارسی‌زبان صهیونیست‌ها نوشته است، راستی مگر موشک‌های ایران آبگرمکن نبود؟
این سؤال را حزب‌الله لبنان روز گذشته و طی عملیات خیبر به‌خوبی پاسخ داده است، آنچه را که در ضربه پهپادی به مقر تیپ ۱ گولانی در حومه حیفا روی داد باید در امتداد افزایش کیفیت و تغییر شکل عملیات وعده صادق دیده و به‌عنوان اپیزودی از آن تعریف کرد، به عبارتی ساده میان آنچه در بنیامینا روی‌داده و آنچه در بستر تحولات میان تهران و تل‌آویو پیش می‌رود یک ارتباط معنادار وجود دارد که نشان از رشد تحولات دارد. 


در عملیات خیبر مقاومت لبنان نشان داد که آسیب‌های وارده را به‌خوبی پوشش داده و با موفقیت از دوران بحران عبور کرده است، حاکم شدن «تفکر بقاعی» و تکمیل کردن آمادگی‌های رزمی باهدف اجرای طرح‌های شهید سید حسن نصرالله و به هم زدن نقشه رژیم صهیونیستی برای نبرد نهایی در لبنان باعث شد که حزب‌الله لبنان مانورپذیر، منعطف و سریع‌تر شده و فراتر از پیش‌بینی‌های امریکایی ظاهر شود. 
 نکته جالب‌توجه آنکه نسل جدید مقاومت به‌ویژه در فرماندهی رضوان از تجربیاتی برخوردار است که آن را از سطح یک نیروی عملیاتی کلاسیک بالاتر برده است، داشتن تجربه بالا در مبارزه با تروریست‌ها در سوریه و عراق به مدل جدید حزب‌الله لبنان ویژگی بین‌المللی داده است، درواقع امروز حزب‌الله بعد از وعده صادق از یک‌سو هم از تجربیات زیرزمینی قسام استفاده می‌کند و هم از مدل‌های اطلاعاتی و عملیاتی در سطح که پیش از این در «عملیات محرم» در حصار فوعه و کفریا به‌کاربرده است. 
تخلیه لبه‌های جلویی برای کاهش آسیب، تقسیم‌کار میان یگان‌ها در خط اول پدافندی و کمین‌های متعدد باهدف افزایش بازدارندگی بخشی از تکنیک‌های جدیدی است که حزب‌الله را متفاوت از قبل کرده است، در این مرحله دشمن همه کارت‌های خود را سوزانده، اما حزب‌الله ورق‌هایی دارد که تنها یکی از آن‌ها را در سلف گروه تروریستی گولانی خرج کرده است. 
در آن‌سوی میدان، رژیم صهیونیستی در حالی با اتکای به نیروی هوایی خود تهاجم سنگینی را آغاز کرده است که ارزیابی درستی از میدان ندارد، روزنامه صهیونیستی معاریو نوشته است که اساساً رژیم اسرائیل از توان واقعی حزب‌الله باخبر نبوده و نمی‌داند که چشم‌انداز نهایی این جنگ در کجاست و تلاش برای ساختن دیوار حائل با دادن تلفات بالا، تضمینی برای سقوطش وجود ندارد. 
عملیات خیبر با رمز «لبیک یا نصرالله» یک علامت خاص دیگر نیز دارد که تاریخی است، از ۱۶ فوریه سال ۱۹۹۲ و بعد از شهادت شهید سید عباس موسوی فاصله‌ای دوماهه تا یک واقعه خاص وجود دارد که رژیم صهیونیستی را دچار شوک امنیتی سختی کرد، آن فاصله حالا از دو ماه به دو هفته رسیده است، از درخشش مریدان سیدعباس تا شاگردان سید حسن کم شدن این فاصله معنادار است، دشمن این‌بار نمی‌تواند با «عملیات آبگرمکنی» از زیر آن شانه خالی کند!