پيوند انتزاعي مذهب و نقاشي

سپاهيان هخامنشيان عادت داشتند يك عقاب يا يك شاهين زنده را در جلوي سپاه حمل كنند. اين عقاب به شكلي شبيه به صليب به چوبي بسته شده بود. اينها اولين جمله‌هايي بودند كه در فرآيند فيلم مستند نشان از حبيب‌الله آيت‌اللهي شنيدم. دين و مذهب در اركانِ وجود او ريشه دوانده و در تركيب با نگاه مدرن او به هنر شكل خاصي ايجاد كرده بود. اين شكل خاص هم در تحليلِ او از امر ديني و مذهبي و هم در مواجهه او با اثر هنري و همچنين خلق اثر هنري تاثير گذاشته بود. گاهي اين تاثير را در برخي نقاشي‌هايش بي‌واسطه مي‌توان يافت و برخي ديگر را پس از شنيدنِ تفسيرِ خودِ او از اثر خلق شده مي‌توان شناخت.
يا علي گفتن در انتهاي هر ديدار به وقت خداحافظي از عادت‌هاي استاد بود. او ارادت خاصي به حضرت علي(ع) داشت و آنقدر با عشق و احساس يا علي مي‌گفت كه آواي آن را نمي‌توان هرگز فراموش كرد. در فيلم مستند نشان در مورد حضرت علي(ع) مي‌گويد: شير نمادِ مهر بوده است، ميترا، ميترا در مهرپرستي كهن ايزد خورشيد بوده و پرستيده مي‌شده. شير در فرهنگ ايراني ايزد نگهبان خورشيد بوده نه خودِ مهر. پس از اينكه ايراني‌ها به اسلام رو آوردند، شيعه علي‌ابن ابي‌طالب را جايگزين شير مي‌كند، براي اينكه علي‌ابن ابي‌طالب در چند مورد با شير ارتباط برقرار مي‌كند. يكي از اين موارد اين بود كه از طرف جبرئيل لقب اسدالله قالب مي‌گيرد. يعني شير پيروز خداوند، چون مثل شير مي‌جنگيد.
استاد آيت‌اللهي در فيلم مستند نشان مي‌گويد: صليب مسيحيت همان چليپاي مهري است. خودِ كلمه صليب كه يك كلمه عربي است همان چليپ فارسي است كه وارد عربي شده و تبديل به كلمه صليب شده است.  او در مورد دسته‌هاي عزاداري امام حسين(ع) و علامت‌هايي كه با خود حمل مي‌كنند، نگاه ويژه‌اي دارد. او با اشاره به انواع مجسمه پرنده‌هايي كه با فلز ساخته شده‌اند و روي علامتي كه در عزاداري امام حسين(ع) در جلوي دسته عزاداري حركت مي‌كنند، مي‌گويد: فردوسي سيمرغ را نماد ايرانيت قديم و حامي پهلواني مي‌داند، عطار سيمرغ را نماد مرغ‌هايي مي‌بيند كه رفتند و رسيدند به منبع نور و يكي شدند، يعني گروهي كه رفتند و به وحدانيت رسيدند. شما وقتي اين‌طرف و آن‌طرفِ علامت پرنده را مي‌بينيد، عملا يك پرنده را مي‌بينيد در قسمت‌ها و فضاهاي مختلفي پراكنده شده. يك گروهي اين علامت را جلوي خودشان مي‌گذارند و براي عزاداري امام حسين(ع) مي‌روند. نماد گروهي كه در خدمت امام حسين(ع) بودند. علامت (علم) سمبل امام حسين(ع) است براي اين گروه. امام حسين(ع) همان عقاب است. عقابي كه براي جنگ و پيروزي مي‌رود. اين دسته‌هايي كه راه مي‌افتند براي عزاداري نيز عملا يك نماد هستند. نماد پياده نظامي كه در خدمت امام حسين(ع) رفتند و شهيد شدند.
اين نگاه انتزاعي استاد بود كه من را كنجكاو به ديدن نقاشي‌هايش كرد و در نهايت منجر به ساخته شدن فيلم مستند ديگري به نام رنگ دانش خدا شد. در آن فيلم نقاشي‌هاي انتزاعي استاد در خلال نمايش آثار او در نمايشگاهي ديده مي‌شوند. نقاشي‌هاي انتزاعي كه تركيبي از خط و نقطه و اشكال مختلف هندسي هستند در ميان آميزه‌اي از رنگ‌ها.  اسم فيلم را از يكي از تفسيرهاي استاد برداشته‌ام. رنگ دانش خدا، اين يك جمله كاملا انتزاعي است. همانند نقاشي‌ها. نقاشي‌هايي كه پس از شنيدن تفسير بعضي از آنها توسط استاد پي مي‌بريم كه قصد داشته با آنها به بيان مفاهيمي انتزاعي بپردازد. مفاهيمي همچون عشق، ايمان، خوبي، بدي و ... نقاشي‌هاي او را ببينيد و تفسيرهاي اساتيد مختلف راجع به آنها را بخوانيد. ببينيد يك هنرمند با ريشه‌هاي عميق مذهبي چگونه مفاهيم انتزاعي را در نقاشي‌هايي انتزاعي به تصوير كشيده است.
٭ پژوهشگر و مستندساز