سرود نباید لاکچری و تجملاتی باشد

جوان آنلاین: سرود از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون به عنوان یکی از زیباترین جلوه‌های فن موسیقایی انقلاب اسلامی شناخته می‌شود که امروزه به عنوان ابزاری برای حماسه، مقاومت وآزادی خواهان جهان قرار گفته است. بخش موسیقی سازمان بسیج هنرمندان با برگزاری ششمین دوره جشنواره موسیقی و سرود انجمن موسیقی بسیج سعی دارد ضمن احیای این هنر انقلابی استعداد‌ها و ظرفیت‌های بالقوه آن را شناسایی و تقویت کند. به همین بهانه «جوان» با رضا مهدوی نوازنده، مدرس دانشگاه و پژوهشگر موسیقی که دبیری این رویداد را بر عهده دارد در رابطه با ابعاد مختلف جشنواره و همچنین آفت‌هایی که سرود را تهدید می‌کند، گفتگو کرده‌است. 
 
ششمین دوره جشنواره بعد از چند سال تأخیر در حال برگزاری است ضمن اشاره به علت این تأخیر چند ساله در مورد شرایط این دوره توضیح بدهید. 
ما امسال ششمین دوره جشنواره را قرار است برگزار کنیم؛ تا قبل از شیوع ویروس کرونا پنج دوره از جشنواره را در شهر‌های شیراز، قزوین، خرم‌آباد و تهران برگزار کردیم و بعد از کرونا یک وقفه‌ای چهار ساله افتاد تا اینکه امسال همزمان با تغییر مدیریت ریاست بسیج هنرمندان و آمدن آقای آرش زینال خیری که از هنرمندان سینما هستند و مسئولیت این جایگاه را قبول کردند، قرار شد همه جشنواره‌ها به صورت پویا برگزار بشوند. ششمین دوره جشنواره موسیقی و سرود بسیج نیز قرار است در دو مرحله استانی و کشوری برگزار گردد.  چند وقت پیش مرحله استانی جشنواره‌ای تحت عنوان دومین جشنواره سرود فجر بسیج برگزار شد که قرار است آبان ماه مرحله ملی و سراسری آن هم برگزار شود؛ آیا تداخل و تفاوتی بین این جشنواره با ششمین جشنواره موسیقی و سرود بسیج که تحت عنوان آوای عشق شناخته می‌شود، وجود دارد؟


اول اینکه ما سال‌ها پیش جشنواره موسیقی و سرود بسیج یا همان آوای عشق را شروع کردیم، اگر چه خاستگاه اصلی این جشنواره دهه ۷۰ و در آموزش و پرورش بوده و بعد از اینکه زیر بار مسئولیت آن نرفتند و برگزاری جشنواره را بسیج بر عهده گرفت. جشنواره سرودی که ما برگزار می‌کنیم کاملاً متفاوت از جشنواره‌ای است که دوستان و همکاران ما در سطوح مختلف برگزار می‌کنند. تفاوت اصلی در این است که در این جشنواره سرود به ما هو سرود منظور نظر ماست یعنی آنچه به سرود‌های ابتدای شکل‌گیری انقلاب و دهه ۶۰ و دوران دفاع مقدس اطلاق می‌شد. ما معتقدیم سرود‌هایی که بعد از نیمه دهه ۷۰ تا به امروز شکل گرفته به ندرت می‌توان اطلاق سرود به آن‌ها داشت، این‌ها بیشتر تصنیف و آهنگ ترانه هستند که عموماً از موسیقی کشور‌های همسایه وام می‌گیرند و با شعر‌های خوب و سر و شکلی به ظاهر سرودی اجرا می‌شوند که در آن‌ها کت و شلوار بر تن آقا پسر‌ها می‌کنند و دختر خانم‌ها را هم با مانتو شلوار‌های یکدست و شکیل روی صحنه می‌آورند، اما این‌ها روی صحنه موسیقی پاپ ارائه می‌دهند، منتها به آن‌ها سرود اطلاق می‌شود! 
نمونه و مثالی در ذهن دارید؟
مثلاً در دهه ۶۰ تلویزیون از مخاطبان درخواست می‌کرد که این سرود را بشنوید، بعد آقای شهرام ناظری یا آقای شجریان و دیگر خوانندگان را در حال خواندن ترانه و تصنیف نشان می‌دادند! خب آن زمان به اشتباه به این آهنگ‌ها و تصنیف‌ها سرود گفته می‌شد! این در حالی بود که در وزارت ارشاد مرکز سرود و آهنگ‌های انقلابی داشتیم که بعد‌ها به مرکز موسیقی تبدیل شد؛ به هر حال یک خلط مبحثی اتفاق افتاد؛ کار‌هایی که الان رسانه ملی و دیگر نهاد‌های دولتی و خصوصی پخش می‌کنند و جشنواره سرود بخصوص چیزی که در این چند ساله اخیر برگزار می‌کنند (با توجه به تجربه و سابقه بنده که سال‌های زیادی است در این جشنواره‌ها تحت عناوین مختلف داور حضور دارم) ما به ندرت در بین آثار می‌بینیم که سرود باشند یا ماهیت سرود داشته باشند. بر این اساس ما بنا ر ا بر این گذاشتیم که دو تا تفاوت اصلی با دیگران داشته‌باشیم؛ یکی اینکه فراخوان بدهیم و اعلام کنیم که سرود واقعی می‌خواهیم، یعنی در سرود‌خوانی‌ها تکخوانی نکنیم، حرکت جمعی مهم است و مبتنی بر ریتم‌های ساده باشد که عموماً در برنامه‌های صبحگاهی نظامی و مدارس استفاده می‌شوند و کمتر از آلات موسیقی استفاده می‌شود. نوع دوم هم آکاپلا (اجرای سرود بدون استفاده از ابزار آلات موسیقی و آهنگ ضبط شده) هست که فقط از لایه‌های وسیع حنجره انسانی باید استفاده بشود و حنجره کار ساز را بکند. البته این را می‌دانیم که دانش این کار در کشور ما کم است، ولی ما فراخوان دادیم و برایش جایزه ویژه‌تری هم در نظر گرفتیم تا ببینیم آیا می‌توانیم استعدادیابی بکنیم؟ و ریشه‌یابی کنیم در کدام استان‌ها قوی‌تر هستیم، آیا لازم است برای جشنواره ما کارگاه‌های آموزشی بگذاریم و استادان را به استان‌ها گسیل کنیم یا باید در تهران کاری انجام بدهیم؟! به هر شکل این آکاپلا نمونه بسیار مهمی است که می‌شود گفت سرود‌های انقلاب هم در ابتدا بر همین اساس تهیه و اجرا می‌شدند. یک بخش سومی در جشنواره قرار دادیم که دیگر جشنواره‌ها این بخش سوم را انجام می‌دهند و آن هم بخش تک‌آهنگ‌ها است. حالا این تک‌آهنگ می‌تواند موسیقی پاپ مردمی باشد که همه جا رایج است می‌تواند موسیقی دستگاهی باشد می‌تواند موسیقی تلفیقی یا ترکیبی باشد، منتها بر اساس پنج محوری که در فراخوان به آن‌ها اشاره کردیم (ایثار و شهادت، فلسطین، شعار سال، بسیج و آزاد). انتخاب عنوان آزاد برای یکی از بخش‌های جشنواره به واسطه اینکه عنوان جشنواره آوای عشق است.  علت انتخاب این اسم برای جشنواره چه بود؟
ما می‌خواهیم یک جذب حداکثری داشته باشیم؛ پنج دوره قبلی جشنواره را ما مختص به اعضای بسیج هنرمندان در کل کشور می‌دانستیم امسال بنا را بر این گذاشتیم که همه مردم مشارکت بکنند و به کلیه دفاتر کشوری بسیج هنرمندان هم اعلام کردیم که هر کسی با هر شاکله‌ای که برای شما اثر می‌آورد به نوعی بسیج خوانده می‌شود و خودش را عضو این ساختار می‌داند، حالا به هر دلیلی قبلاً عضو نشده‌است، اما وقتی اثرش را به جشنواره بسیج می‌فرستد باید به اسم هنرمند بسیجی اثرش را ثبت و ضبط کنیم، ما خیلی از استعداد‌ها را می‌توانیم به این روش کشف کنیم و بعد آن‌ها را مورد آموزش و هدایت قرار بدهیم. این نگاه برای ما خیلی مهم است و به دنبال نگاه و جذب حداکثری هستیم تا ضمن استعدادیابی به سمت شکوفایی در این حشنواره در مقایسه با ادوار قبلی جشنواره حرکت کنیم. 
ارزیابی شما از وجود و تنوع جشنواره‌های مختلف که در سطح کشور برگزار می‌شوند، چیست؟ آن‌ها را مفید می‌دانید یا مضر و چه محسنات و معایبی دارند؟
من به لحاظ سابقه مدیریتی ۳۰ ساله خودم و همچنین به واسطه فعالیت‌های داوری و کار‌های موسیقایی و طراحی‌هایی که در جشنواره داشتم، عرض می‌کنم و همه کسانی که در این عرصه‌ها فعالیت می‌کنند، معتقدیم که ایران یک جغرافیای خاص با تنوع قومیتی دارد. اقوام ایرانی با آیین‌ها روش‌ها و گویش‌ها و حرکت‌ها و موسیقی‌های متنوع و لهجه‌ها و زبان‌های متنوع هستند. گاهی اتفاق می‌افتد در یک استان یا منطقه یا محله دو رفتار متفاوت آیینی یا دو لهجه متفاوت وجود دارد که همه این‌ها در کنار زبان معیار فارسی و تحت لوای پرچم کشورمان قرار دارند و ما نگاه می‌کنیم که در طول سال زمان و فضا برای عرضه و ارائه و پرداختن به این همه فراوانی زمان کم می‌آوریم، به نظر ما باید هر ماه یک جشنواره با موضوعات مختلف در کشورمان برگزار شود گاهی در رابطه با سرود که می‌تواند ده‌ها جشنواره همزمان برگزار کرد، البته به شرط اینکه اتاق‌فکر و داوری‌های آن‌ها به صورت مجزا صورت بگیرد و شبیه به هم عمل نکنند. سالی یکبار برگزار کردن همین جشنواره فجر ما خیلی کم است، چون گروه‌های خارجی بسیاری هستند که دوست دارند بیایند و ایران را ببینند، متأسفانه سالن‌های ما بسیار کم هستند. ما در بخش موسیقی نواحی بضاعت کشورمان این است که هر هفته حرکت‌های اجرایی و آیینی آن‌ها را با تمام ابعادشان داشته‌باشیم. بنابراین برگزار کردن متعدد جشنواره‌ها نه‌تن‌ها باعث جشنواره‌زدگی نمی‌شود، بلکه باید همه توان و عزممان را جزم بکنیم که هر ماه در اقصی نقاط کشور جشنواره‌های مختلف برگزار کنیم. این کشور هشتاد و چند میلیونی باید فرصت و مکان بیشتری برای دیدن و آشنایی با این آیین‌ها و مضامین ارزشی، اجتماعی، هنری و سیاسی داشته باشند.  راهکاری برای مردمی‌تر کردن این جشنواره دارید؟
واقعیت این است که خاستگاه سرود خیابان است، مثل تئاتر خیابانی. ما سال گذشته در جشنواره فجر یک بخشی را در پهنه تالار وحدت که من خیلی دوست داشتم در پهنه تئاتر شهر هم برگزار شود که شرایطش مهیا نشد. گروهی از کرمان آمد و همین بحث آکاپلا را بدون هیچ ساز و موسیقی اجرا کردند و مردم در تعداد بی‌شماری آمدند و می‌ایستادند و کار را نگاه می‌کردند یا مردم عبوری با توجه کامل کار را می‌دیدند و بعد هم به راهشان ادامه می‌دادند و می‌رفتند که یک اتفاق خیلی قشنگ بود. البته برخی دوستان گفتند ما باید سرود را به صورت سالنی برگزار کنیم تا شأن سرود را رعایت کرده‌باشیم! ما هم گفتیم خب بروید و تجربه بکنید آن‌ها هم رفتند و در کوشک باغ هنر تپه‌های عباس‌آباد آن را در یک سالن ۴۵۰ نفری برگزار کردند در حالی که حتی پنج نفر هم در سالن حضور نداشتند! هم گروه‌های سرود ناراحت و سرخورده شدند و هم مسئولان برایشان جای سؤال بود! طبیعی است که مردم برای سرود در هیچ کجای دنیا بلیت نمی‌خرند مثل سخنرانی می‌ماند و کسی پول نمی‌دهد برود و سخنرانی تماشا کند! بنابراین این‌ها باید به صورت عام‌المنفعه باشد و برایش برنامه‌ریزی کنیم. اتفاقاً این گونه برگزار کردن سرود بودجه خاصی هم نمی‌خواهد باید در سطح شهر و میادین شهر‌ها اجرا بشوند می‌توانیم یک تریلی را به این منظور تجهیز کنیم و بهترین گروه‌ها را با خودمان ببریم در شهر‌های مختلف تا کارشان را اجرا کنند باید این‌ها را بومی‌سازی و مردمی‌سازی کنیم حالا عده‌ای با این ایده موافق نیستند، اما آن‌هایی هم که با این ایده موافق هستند، هیچ تلاشی برای اقناع و توجیه و راضی کردن مسئولان انجام نمی‌دهند! ما باید هر هفته در هر شهر یا استان در فضای باز داشته‌باشیم، گاهی اجرای این سرود‌ها حتی نیاز به بلندگو هم ندارند، چون وقتی ۲۰ نفر کلماتی را به صورت شعار‌گونه می‌خوانند نیاز به بلندگو ندارند. ما نباید سیرود را به صورت پرفورمنس اجرا بکنیم، اشتباهی که دوستان ما در مرکز مأوا در حال انجام آن هستند. سرود نیازی به نور‌پردازی و لباس‌های آنچنانی ندارد، سرود باید کف خیابان اجرا بشود. سرود نباید تجملاتی باشد. سرود‌خوان‌ها نباید لباس‌های شیک و لاکچری به تن داشته باشند تا مردم آن‌ها را باور و فکر کنند این‌ها هم از جنس خودشان هستند و حرف و کلام‌شان بر دل مردم بنشیند. جلوه دادن به سرود باعث بالا رفتن توقعات و طلب بودجه‌های بیشتر می‌شود که این اتفاقاً با ماهیت و اصل ماهوی شکل‌گیری سرود در تضاد است. همین رفتار‌های لاکچری‌مآبانه در بین هنرمندان کودک، مربیان‌شان و متولیان امر به وجود می‌آید و گمان می‌کنند که سرود هم مانند دیگر بخش‌های موسیقی یک بخش لوکس است و به صنعت نیاز دارد و باید خودش خرج خودش را در بیاورد. ما در ششمین جشنواره موسیقی و سرود بسیج بنا داریم تا آنجا که توان و بضاعت داریم این محور‌ها را ریل‌گذاری و برای دیگر مجموعه‌ها الگو‌سازی کنیم.