حساب مجرمان با بیعانه حسابی شارژ می‌شود

‌مردم حساب بانکی بسیاری از مجرمان را با پول‌هایی که به عنوان بیعانه می‌پردازند، حسابی شارژ می‌کنند و زمانی که از ماجرای کلاهبرداری باخبر می‌شوند یا دست‌شان به جایی بند نیست یا مجبورند عطای پول داده شده را به لقایش ببخشند. 
پرداخت پول به عنوان بیعانه، رویه‌ای مرسوم بین خریداران و فروشندگان کالاست، اما با گسترش فضای سایبر و رونق کسب و کار‌های مجازی، مجرمان هم حسابی دست به کار می‌شوند و از این راه پول‌های کلانی به جیب می‌زنند. سایت‌های فروش کالای دست دوم از جمله دیوار و شیپور یا صفحه‌های اینستاگرامی و کانال‌های تلگرامی مهم‌ترین کانون‌های توجه این دسته از مجرمان است. آن‌ها با بررسی آگهی‌های درج شده در این سایت‌ها، کالای مورد نظرشان را برای فروش آگهی می‌کنند. در واقع آن‌ها اصلاً صاحب هیچ کالایی نیستند، بلکه عکس یک کالا را در سایت درج می‌کنند. درج قیمت خیلی پایین‌تر از نرخ بازار، سبب توجه بسیاری از خریداران کالا می‌شود. مثلاً خودروی پرشیایی را که در بازار به راحتی ۷۰۰ میلیون تومان به فروش می‌رود با قیمت ۶۰۰ میلیون تومان آگهی می‌کنند. در گام بعد، خریدار با فروشنده تماس می‌گیرد یا با او چت می‌کند و دلایلی برای چرایی فروش پایین‌تر مطرح می‌شود و بعد از توافق بر سر قیمت، خریدار مبلغی به عنوان بیعانه به شماره کارتی که فروشنده در اختیارش می‌گذارد، واریز می‌کند تا در قرار‌های صورت گرفته کار نقل و انتقال انجام شود. بعد از واریز پول، فروشنده دیگر به تماس‌های خریدار جواب نمی‌دهد و برای پیدا کردن قربانی تازه به سراغ درج آگهی کالا‌های دیگری می‌رود. 
جالب است بدانید بسیاری از این آگهی‌ها توسط مجرمانی که در حال طی کردن دوران محکومیت خود در زندان‌های کشور هستند، منتشر می‌شود. آن‌ها در طول شبانه‌روز فرصت کافی برای درج آگهی فروش کالا در سایت‌های فروش کالا یا صفحه‌های اینستاگرامی دارند. این دسته از متهمان همدستانی بیرون از زندان دارند که کار نقل و انتقال پول را برایشان انجام می‌دهند. کارت‌های بانکی که پول‌ها به حساب آن واریز می‌شود، اجاره‌ای هستند و بیرون زندان در اختیار همدستان مجرمان قرار دارد. آن‌ها در پایان هر روز به سراغ مغازه‌های طلافروشی یا صرافی می‌روند و با پول‌های بادآورده طلا و ارز می‌خرند و بین خودشان تقسیم می‌کنند. عمده این مجرمان مبالغ کمی به عنوان بیعانه دریافت می‌کنند. آن‌ها به خوبی آگاه هستند مردم برای مطالبه یک یا ۲ میلیون تومان حاضر نیستند مدت‌ها پله‌های اداره پلیس یا دادگستری را بالا و پایین کنند. موضوع دیگر اینکه ممکن است فرد مجرم ساکن شهرستان تهران باشد، اما قربانیان آن در شهر‌های مختلفی ساکن باشند. از آنجا که مطرح کردن شکایت نیاز به رفت و آمد دارد و با هزینه و صرف زمان همراه است، بنابراین عطای شکایت خود را به لقایش می‌بخشند و این درست همان چیزی است که مجرمان انتظارش را دارند. اینستاگرام و تلگرام هم از بستر‌های مورد اقبال این دسته از مجرمان است. آن‌ها با راه‌اندازی یک صفحه در این شبکه‌ها کالای مورد نظرشان را تبلیغ می‌کنند. لباس‌های زنانه و بچگانه یا کالای لوکس خانه و هر کالایی که در خانه مورد اقبال زنان باشد، می‌تواند برای مجرمان سوژه‌ای مناسب برای کسب درآمد باشد. آن‌ها بعد از دریافت مبلغی به عنوان بیعانه دیگر به تماس قربانیان خود جواب نمی‌دهند. برخی از این مجرمان مدعی فروش کالا‌های ممنوعه هستند؛ مشروب، موادمخدر، شوکر، تجهیزات پلیسی، اسلحه یا جعل اسناد هویتی از جمله موضوعاتی است که خرید و فروش آن جرم محسوب می‌شود. با این حال کانال‌های بسیاری در شبکه‌های اجتماعی دایر است که مدیران آن مدعی هستند در کمترین زمان می‌توانند محصول خود را به دست مشتری برسانند. مثلاً در یک کانال تلگرامی یک قبضه اسلحه کلاشنیکف به قیمت ۴۰ میلیون تومان آگهی می‌شود. عمده این مجرمان در تماس‌های خود مدعی می‌شوند ساکن شهری در غرب کشور هستند، اما کالای خود را هر جایی که مشتری بخواهد تحویل می‌دهند. شرط آن‌ها برای تحویل نیز واریز مبلغی به عنوان بیعانه است، بنابراین بعد از توافق اولیه، خریدار ۱۰ میلیون تومان یا بیشتر از آن به عنوان بیعانه واریز می‌کند، اما از آن به بعد هرچه تماس می‌گیرد کسی به او جواب نمی‌دهد. فردی که پول را به حساب فروشنده واریز کرده، امکان طرح شکایت هم ندارد، چراکه خودش به عنوان مجرم تحت تعقیب قرار می‌گیرد. بنابراین چاره‌ای ندارد جز اینکه عطای پولش را به لقایش ببخشد یا تحت یک عنوان دیگر شکایت کند، اما در جریان تحقیقات پلیس موضوع را بررسی و ماجرا کشف می‌شود. 
روشن است این دسته از مجرمان به راحتی میلیارد‌ها تومان به جیب می‌زنند و در صورتی هم که تحت تعقیب قرار گیرند حساب‌شان با همان فرد شاکی را تسویه می‌کنند. مثلاً اگر کسی که ۱۰ میلیون تومان بیعانه داده، تحت هر شرایطی از مجرم شکایت کند اولین کسی که تحت تعقیب قرار می‌گیرد صاحب شماره حساب است که عمدتاً افراد کارتن‌خواب هستند. حال قانون باید از او تحقیق کند که کارت بانکی‌اش را به چه کسی اجاره داده است. بنابراین تا رسیدن قانون به فرد اصلی ممکن است زمان زیادی صرف دادرسی شود. در صورتی هم که سرانجام دست قانون به متهم برسد، متهم همان ۱۰ میلیون تومان را به حساب شاکی کارت به کارت می‌کند و از آنجا که شکایت دیگری علیه وی مطرح نیست از همانجا با گوشی تلفن همراهش به ارتکاب جرم ادامه می‌دهد. در صورتی هم که پلیس کانال یا صفحه او را مسدود کند، به راحتی صفحه یا کانال دیگری دایر می‌کند. 
پلیس همواره از مردم درخواست می‌کند تحت هیچ شرایطی به حساب دیگران پولی به عنوان بیعانه واریز نکنند، چراکه هر فردی که اقدام به واریز کردن پول کند امکان دارد قربانی یکی از همین پرونده‌ها باشد، از همین‌رو تا زمانی که مردم به چنین حساب‌هایی پول واریز کنند، حساب مجرمان هم شارژ باقی می‌ماند.