ناکام جنگ روایت‌ها

آنچه در ادبیات جنگ شناختی این روز‌ها قابل تامل است، توجه به این حقیقت است که بیش از آنکه خود پدیده عینی و بیرونی، محور شکل دادن به شناخت آدمی باشد، آنچه در ذهن انسان به عنوان فاعل شناسا پدیدار می‌گردد، اساس و مبنای شناخت قرار می‌گیرد و عقل بدان استناد می‌کند. در این نگاه با نوعی تقدم سوژه بر ابژه مواجه هستیم که حاصل آن اصالت یافتن ذهن و ادراک آدمی در مواجهه با پدیده است. با این مبنا دیگر مهم نیست که در بیرون چه اتفاق افتاد، مهم آن است که در ذهن افکار عمومی چگونه آن ماجرا ثبت گردیده است؛ لذا هر کس بتواند دستگاه معرفتی و ذهن انسان را مدیریت و مهار نماید، می‌تواند قضاوت‌های افراد در مواجهه با پدیده‌های سیاسی – اجتماعی را شکل و جهت بخشد. 
مبتنی بر همین اصل رژیم صهیونیستی در دهه‌های اخیر و طی سالیان متمادی با در اختیار داشتن رسانه‌ها تلاش کرده است تا تصویری شرافتمندانه از خود ارائه دهد که حاصل آن مظلوم‌نمایی و فریب افکار‌عمومی جهانیان باشد. در این تصویر صهیونیست‌ها ملتی مظلوم بودند که عده‌ای غیرمتمدن عرب، زندگی را بر آنان سخت کرده و مانع صلح و آرامش در منطقه‌اند و صهیونیست‌ها تنها برای تحقق «زندگی»، مجبور به دفاع از خود شده و دست به اسلحه برده‌اند. در حالی که سال‌ها از شکل‌گیری این تصویر تقلبی گذشته و همه چیز عادی جلوه می‌کرد، طوفان الاقصی شکل گرفت که همه چیز را بر هم زد؛ و همه نقشه‌های پوشالی را نقش بر آب کرد؛ و جلاد و شهید را بر جای خود نشاند. 
پس از یک سال جهاد و مقاومت، امروز بیش از هر زمان مظلومیت ملت فلسطین آشکار شده است. تا دیروز در جنگ شناختی دشمن اکثریت مردم جهان از فهم این حقیقت که رژیم سفاک صهیونی، رژیمی اشغالگر و خون آشام است، دچار تردید بودند. بسیاری از حقایق این سرزمین به درستی به ملت‌های جهان مخابره نشده بود و اجازه چنین مخابره‌ای داده نشده بود. 
اما آنچه طی این ماه‌ها رخ داد دیگر بیرون از کنترل اتاق‌های عملیات روانی و اراده اساتید جنگ روایت‌های رژیم صهیونیستی بود. امروز کودک‌کش بودن این رژیم بر همه عیان گشته است. بمباران کور و نابودی خانه‌های مردم مظلوم و شهروندانی که سرپناهی ندارند، در مقابل دوربین‌های زنده دنیا به تصور کشیده شده است و حمله به بیمارستان‌ها و کشتار مجروحان و بیماران به دست رژیم خون آشام، آن‌قدر تلخ و سیاه است که با هیچ شگرد رسانه‌ای نمی‌توان آن را سفید نمود. 


به واقع طوفان الاقصی خود به رسانه‌ای بدل گردیده است که همه هیمنه امپراتوری رسانه‌ای صهیونیست‌ها را به چالش کشیده و در عملیات‌های متعددی آن را بی‌اعتبار کرده است. آخرین شکست رسانه‌ای صهیونیست‌ها را می‌توان در به تصویر کشاندن لحظات پایانی عمر یحیی السنوار مشاهده کرد. آنجا که قهرمان با سلاحی شکسته در برابر دشمنان تا دندان مسلح قرار گرفته و دشمن را به سخره گرفته و موسی‌وار با عصا به جنگ موشک آمده و با دست‌های خالی نیز برای لحظه‌ای عقب ننشسته است. 
فرماندهان جنگ شناختی دشمن و اعضای اتاق فکر و پشت پرده رسانه‌های صهیونی، هم آنان که به گمان خود لحظات عجز و ناتوانی و شکست قهرمان جهان اسلام را به تصویر کشیده‌اند و با انتشار آن پیروزی خود را رسانه‌ای خواهند کرد، از فهم این حقیقت ناتوان‌اند که «هنگامی که «شهادت» به تصویر کشیده شود، همه وجدان‌های بیدار در برابر بزرگی و مظلومیت شهید سر خم خواهند کرد و زنگ رسوایی ظالم زده خواهد شد و همواره خون بر شمشیر پیروز خواهد شد. 
پروپاگاندای رسانه‌ای صهیونی در طول یک سال گذشته، با قیاس به نفس، مدعی بودند در حالی که مردم غزه به واسطه بی‌تدبیری حماس کشته و مجروح و آواره گشته‌اند، فرماندهان آن‌ها در امن‌ترین تونل‌های غیرقابل دسترس پنهان شده و در امنیت به سر می‌برند و از راه دور مشغول به هدایت حماس هستند. اما ثبت لحظات شهادت بزرگمرد میدان مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی، همه این نقشه‌های کاغذی را نقش بر آب و شکست کامل جنگ شناختی اسرائیلی‌ها را برملا کرد. 
بعد از این، «پایان تراژیک حیات یحیی»، به کوس رسوایی رژیم پوشالی صهیونی بدل خواهد شد و سقوط و نابودی آن را فریاد خواهد زد. یحیی با مرگ قهرمانانه خود در برابر چشم جهانیان، دیگر تنها متعلق به حماس و فلسطین باقی نمانده است. او به اسطوره همه ملت‌های غیوری بدل شده که امروز و فردا برای تحقق آزادی و عدالت مبارزه خواهند کرد. «یحیی» تکثیر خواهد شد و دختران امروز و مادران فردای این سرزمین، نام فرزندانشان را «یحیی» خواهند گذاشت... وَسَلَامٌ عَلَیْهِ، یَوْمَ وُلِدَ، وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا.