دندان‌هاي سفيد پوسيده

الهه باقري‌سنجرئي
«دنبال كامپوزيت خوش‌قيمتي اما هنوز پيج ما رو پيدا نكردي؟ فقط با واحدي 500 تومن، مي‌توني دندون‌هات رو سفيد و زيبا كني. خط لبخند در يك جلسه؛ تضميني. با بهترين مواد و زيرنظر متخصص. كي فكرش رو مي‌كرد با 6 ميليون بتوني كامپوزيت كني؟»
اين‌طور كه در تبليغات نشان داده مي‌شود خدمات زيبايي دندان، با نازل‌ترين قيمت و با سريع‌ترين سرعت به زيباجويان ارايه مي‌شود و فراواني اين تبليغات و گسترش آنها، نشان از تقاضاي بالا براي خدمات زيبايي دندان است. البته در هر فضاي عمومي، كمي دقت كنيم با افراد بسياري مواجه مي‌شويم كه دندان‌هاي سفيد و گاهي بيش‌ از اندازه سفيد دارند و روزبه‌روز، چنين اقداماتي همه‌گيرتر مي‌شود. اين در حالي است كه بر اساس آمارهاي موجود، هر ايراني حداقل 6 دندان پوسيده دارد. بيش از 80 درصد افراد 5 تا 6 ساله به‌طور متوسط 5 دندان شيري پوسيده، يا كشيده‌شده يا پرشده دارند، افراد 30 تا 40 ساله كه در سن فعاليت اجتماعي هستند، 12 تا 13 دندان ازدست‌رفته دارند. در گروه سني بالاي 65 سال هم، بيش از 55 درصد افراد ديگر هيچ دنداني براي‌شان باقي نمانده است.
البته اين اعداد، مربوط به آخرين آمار رسمي موجود درباره سلامت دندان در ايران است كه سال ۱۳۹۵ منتشر شده و پس از آن، آمار جديدي اعلام نشده است؛ بنابراين با توجه به رشد تورم و بحراني‌ترشدن وضعيت اقتصادي و معيشت خانوارها، و البته بالارفتن هزينه‌هاي درماني دهان و دندان، احتمالا آمار بيماري‌ و آسيب‌هاي دندان 8سال، افزايش داشته است.


 
شرايط اقتصادي باعث حذف خدمات دندانپزشكي از سبد خانوار شده است
يكي از دندانپزشكاني كه با «اعتماد» گفت‌وگو كرده، درباره دلايل مراجعه به دندانپزشكي، توضيح مي‌دهد: «مراجعه مردم براي استفاده از خدمات دندانپزشكي، اغلب در موارد اورژانسي است، يعني وقتي پوسيدگي در حد عصب‌كشي مي‌رسد، يا دندان دچار آبسه و درد شده، به دندانپزشكي مراجعه مي‌كند. آن‌هم به‌دليل شرايط بد اقتصادي. از طرفي، هرچند برخي خدمات دندانپزشكي تحت پوشش بيمه‌هاي پايه و تكميلي قرار دارند اما تعرفه تعريف‌شده براي بيمه‌هاي پايه، با هزينه مواد دندانپزشكي همخواني ندارد.»
بهزاد فرخ‌زاد، رييس هيات‌مديره جامعه دندانپزشكي ايران و عضو هيات‌مديره سازمان نظام پزشكي، در گفت‌وگو با «اعتماد»، با اشاره به اينكه شرايط اقتصادي حاكم بر كشور طي ساليان اخير قشر متوسط را به فقير و افراد فقير را به زير فقير تبديل كرده است، مي‌گويد: «شرايط اقتصادي حتي بخش اعظمي از دهك‌هاي ۹ و ۱۰ جامعه را نيز تحت‌تأثير منفي قرار داده كه اين امر در ميزان مراجعه بيماران به مراكز دندانپزشكي قابل‌درك است. همچنين تورم بسيار بالاي موجود، بي‌ارزش‌شدن پول ملي، كاهش توليد و عدم تناسب درآمدها با هزينه‌هاي زندگي باعث حذف خدمات دندانپزشكي از سبد خانوار شده است.»
يكي ديگر از دندانپزشكاني كه طي اين گزارش با «اعتماد» گفت‌وگو كرد، بر اين باور است كه وقتي افراد در خرج اجاره خانه، هزينه مدرسه فرزندان و خريد خورد و خوراك ماندند، هر هزينه‌اي مربوط به سلامتي را بيهوده مي‌دانند و مي‌گويند «خودش خوب مي‌شه » كه اين پشت‌گوش‌انداختن‌ها درمورد مواردي مانند دندان، خيلي بدتر است. در اين شرايط تا زماني كه دندان درد نگيرد، تقريبا كسي متوجه آن نمي‌شود.
فرخ‌زاد همچنين موردي را تأييد مي‌كند و مي‌گويد: «در شرايطي كه فرد قدرت تأمين نيازهاي اوليه زندگي خود و خانواده‌اش را ندارد، چگونه مي‌توان انتظار داشت، هزينه سلامتي به‌ويژه سلامت دهان و دندان اولويت زندگي شخص يا خانواده باشد. متأسفانه پوشش‌هاي بيمه‌اي مناسب نيز در دسترس مردم نيست كه حداقل بخشي از مشكلات هزينه‌هاي سلامت را كاهش دهد. در چنين شرايطي اكثريت افراد زماني براي درمان‌هاي دندانپزشكي مراجعه مي‌كنند كه بيماري دندان‌ها به عفونت يا مرحله‌اي دردناك رسيده است كه ديگر از تحمل بيمار خارج شده و بالاجبار به مراكز دندانپزشكي مراجعه مي‌كنند.»
به‌گفته رييس هيات‌مديره جامعه دندانپزشكي ايران، تحقيقات نشان داده است ميزان توجه به سلامتي دهان و دندان وابستگي شديدي به قدرت اقتصادي خانوار و سطح آگاهي فردي يا عمومي جامعه دارد. هر چه اين دو مولفه بيشتر باشد سلامت دهان و دندان فرد و درنهايت جامعه افزايش مي‌يابد.
 
پوشش خدمات دندانپزشكي با تعرفه‌هاي دستوري
سال‌هاست كه خبرها از معضل بيمه خدمات دندانپزشكي مي‌گويند و برخي از خدماتي كه تحت پوشش بيمه‌هاي دولتي تعريف شده‌اند، با هزينه‌هاي واقعي تمام‌شده خدمات دندانپزشكي مطابقت ندارند. به‌گفته يكي از دندانپزشكان كه در اين گزارش همراه «اعتماد» بود، بيمه‌هاي تكميلي هم، هزينه دندانپزشكان را با تأخير بسيار زيادي پرداخت مي‌كنند. بنابراين دندانپزشكان ترجيح مي‌دهند آزاد كار كنند، چون مواد و ابزار لازم را با قيمت بازار آزاد خريداري مي‌كنند. درنتيجه دندانپزشكي را فقط به عنوان درماني براي درد يا كشيدن دندان مي‌شناسند و چيزي به نام چكاپ دوره‌اي معني ندارد.
فرخ‌زاد درباره ارايه خدمات دندانپزشكي تحت پوشش بيمه‌هاي درماني، توضيح مي‌دهد: «از سه سازمان بيمه‌گر اصلي كشور فقط بيمه نيروهاي مسلح خدمات دندانپزشكي را پوشش مي‌دهد كه جمعيت هدف آن حدود 5/4ميليون نفر است. بيمه تأمين اجتماعي هم فقط در مراكز ملكي خود بخش كمي از خدمات دندانپزشكي را به افراد تحت پوشش خود ارايه مي‌كند و بيمه سلامت، فقط خدماتي اندك را با تعرفه دولتي پوشش مي‌دهد. بايد توجه داشت برعكس خدمات پزشكي كه بيش از ۷۰ درصد آن در بخش دولتي ارايه مي‌شود، ۹۰‌درصد خدمات دندانپزشكي در بخش خصوصي پوشش داده مي‌شود. درنتيجه شرايط اقتصادي نابسامان، تعرفه‌هاي دستوري و بدون توجه به واقعيت‌هاي اقتصادي، عدم نظارت صحيح بر بازار تجهيزات و مواد دندانپزشكي و تغييرات مكرر قيمت آنها و بدعهدي سازمان‌هاي بيمه‌گر در پرداخت كامل و به‌موقع هزينه‌هاي درماني، تأثيري به‌مراتب مخرب‌تر در دندانپزشكي كشور داشته و دارد. نتيجه اين عوامل تضعيف مراكز دندانپزشكي، افت كيفيت خدمات، كاهش تنوع خدمات، خارج‌شدن دندانپزشكان به‌ويژه جوان‌ترها از اين حرفه و درنهايت كاهش سلامت مردم و اجتماع است.»
به‌گفته رييس هيات‌مديره جامعه دندانپزشكي ايران، متاسفانه تاكنون نديدن و نشنيدن و انكار واقعيت راهي براي عبور از مشكلات فوق بوده است. اميدواريم دولت جديد بيماري موجود در ساختار درماني كشور را بپذيرد و براي درمان آن نسخه‌اي علمي ارايه شود.
 
دندان‌هاي پوسيده با خط لبخند سفيد
يكي ديگر از دندان‌پزشكان اما وضعيت اقتصادي را در انجام خدمات درماني دهان و دندان، خيلي دخيل نمي‌داند. او در اين باره توضيح مي‌دهد: «به‌نظر من قشر متوسط، عموما كارمند بوده و تحت پوشش بيمه‌هاي پايه و تكميلي قرار دارند كه اين بيمه‌ها تا حدودي هزينه‌هاي دندانپزشكي را پوشش مي‌دهد. از طرفي، گاهي بعضي اداره‌ها يا نهادها، طرف قرارداد با دندانپزشكي‌هاي خاصي هستند كه هزينه‌ها را براي نيروهاي‌شان كاهش مي‌دهد. بااين‌حال، بارها پيش آمده كه براي بيماري پوسيدگي دندان تشخيص داده مي‌شود و به او مي‌گوييم در كمتر از يك ماه ديگر مراجعه كند تا ترميم انجام شود، اما بعد از چند ماه، با دندان كاملا تخريب شده، به مطب مي‌آيد و ناچار مي‌شويم دندان را بكشيم. گاهي هم در برخي مناطق، كلينيك‌هاي دندانپزشكي روزهايي را به انجام خدمات درماني رايگان اختصاص مي‌دهند اما تقريبا هيچ‌كسي مراجعه نمي‌كند.»
در ميان تمام صحبت‌هايي كه از تأثير شرايط اقتصادي بر مراجعه‌نكردن به دندانپزشكي حكايت دارد، تقاضاي بالا و استفاده از خدمات زيبايي دندان، تناقض عجيبي ايجاد مي‌كند. به‌نظر مي‌رسد ما امروز با افراد بسياري روبه‌رو هستيم كه دندان‌هاي پوسيده، شكسته يا كشيده‌شده دارند اما خط لبخند آنها سفيد و سينمايي‌ است. از طرفي، رشد مراكز ارايه خدمات زيبايي دندان، نشان از متقاضيان زياد براي استفاده از اين خدمات دارد.
سينا نواب، متخصص دندانپزشكي و پروتزهاي دنداني، در گفت‌وگو با «اعتماد» از رشد بالاي خدمات زيبايي دندان مي‌گويد و دو بُعد منفي و مثبت براي آن در نظر مي‌گيرد: «تقاضا براي خدمات زيبايي دندان، طي ده، پانزده سال گذشته سير صعودي داشته است. اين موضوع دو وجه مثبت و منفي دارد. وجه منفي آن، همان افزايش تقاضا در شرايطي است كه آمار بيماري‌هاي دهان و دندان در حال افزايش است و افرادي كه پيش از اين شايد توجه چنداني به سلامت دهان و دندان خود نداشتند، امروز به‌دنبال خدمات زيبايي هستند، بدون اينكه سلامت خود را در اولويت قرار دهند. وجه مثبت موضوع هم اين است كه وقتي بيماراني كه پيش از اين، هيچ توجهي به دندان‌هاي خود نداشتند، به دندان‌پزشك مراجعه مي‌كنند، حداقل براي همان تعداد دنداني كه كانديداي خدمات زيبايي هستند، اقدامات درماني و پيشگيرانه انجام مي‌شود؛ هرچند دليل مراجعه، رسيدگي به سلامت دهان و دندان نيست اما نتيجه ماجرا در اغلب اوقات منجر به اين موضوع مي‌شود. چراكه امكان ندارد خدمات زيبايي، بدون ترميم و درمان دندان‌هاي مورد نظر انجام شود. در واقع بايد اول سلامت دهان و دندان به دست بيايد و بعد خدمات زيبايي ارايه شود. البته اين در شرايطي است كه متقاضيان خدمات زيبايي، حتما به متخصصان بامهارت و متعهد رجوع كنند. متأسفانه گاهي برخي همكاران، كمي بي‌انصافي مي‌كنند و خدمات زيبايي را بدون توجه به سلامت دندان‌هاي كانديدا براي اين خدمات انجام مي‌دهند.»
به‌گفته اين متخصص دندانپزشكي، اين ميزان تقاضاي بالا براي خدمات زيبايي در كنار آماري كه مربوط به بيماري‌هاي دهان و دندان منتشر مي‌شود، بار منفي دارد. او در اين باره توضيح مي‌دهد: «وقتي كه اعلام مي‌شود آمار پوسيدگي‌هاي دندان در كشور بيشتر از استانداردهاي جهاني است و در همان زمان، شاهد اين موضوع هستيم كه تقاضا براي خدمات زيبايي هم از ميانگين جهاني بالاتر است، نگران‌كننده است اما حداقل اين است كه اگر مراجعه براي زيبايي نبود، همين ميزان اندك ترميم و رسيدگي به آسيب‌هاي دندان هم انجام نمي‌شد. بنابراين جامعه دندانپزشكي مي‌تواند در كنار تقاضاي خدمات زيبايي -كه نمي‌توان مانع آن شد- ، آگاهي‌بخشي هم داشته باشد و مراجعه‌كننده را از ضرورت توجه به دندان‌هاي پوسيده و آسيب‌خورده هم آگاه كرده و براي درمان ترغيب كند. در واقع متخصصان و دندانپزشكان، نبايد زير بار تقاضاي مراجعه‌كننده كه فقط مي‌خواهد دندان‌هايش را زيبا كند، بروند و بايد او را ملزم به درمان دندان‌هاي آسيب‌ديده بكنند كه اين موضوع به وجدان كاري و مهارت و تخصص دندانپزشك مربوط مي‌شود.»
 
آسيب استفاده از مواد بي‌‎كيفيت مراجعه‌كننده را با چالش‌هاي بزرگ‌تري روبه‌رو مي‌كند
فقط كافي است چند دقيقه در فضاي مجازي وقت بگذاريم و هشتگ كامپوزيت ارزان را جست‌وجو كنيم. شايد با صدها تبليغ روبه‌رو شويم كه با نازل‌ترين قيمت‌ها خدمات خود را ارايه مي‌دهند. آنقدر سريع و ارزان اين كار انجام مي‌شود كه افراد، با هر شرايط مالي و اقتصادي، از پس آن برمي‌آيند. اما نكته قابل‌تأمل اينجاست كه چه زماني اين تعداد دندانپزشك توانسته‌اند درزمينه زيبايي دندان، تخصص پيدا كنند؟ و اگر خدمات و مواد دندانپزشكي در سراسر جهان جزو كالاهاي گران‌قيمت محسوب مي‌شود، اين خدماتي كه از واحدي 300 هزار تومان شروع مي‌شود، از چه موادي استفاده مي‌كنند كه قيمت‌ تمام‌شده با هزينه‌هاي جانبي اينقدر اندك است؟
نواب، با توضيح اينكه وقتي تقاضا بالا باشد، حجم خدمات نامطلوب و بي‌كيفيت افزايش مي‌يابد، به اين موضوع اشاره مي‌كند كه در چند سال آينده، با موج عجيبي از بيماري‌هاي تازه دندان، و مهم‌تر از آن، مشكلات لثه مواجه خواهيم شد. او در اين باره توضيح مي‌دهد: «در بهترين حالت كه يك متخصص بامهارت از مواد مناسب براي خدمات زيبايي استفاده كند، افرادي كه خدمات زيبايي روي دندان‌هاي‌شان انجام مي‌شود، كيفيت دندان اصلي آنها هرگز به روز اول برنمي‌گردند، حتي اگر دندان تراشي هم نخورده باشد. چراكه در زمان انجام اين خدمات، لايه باند بين دندان و كامپوزيت يا سراميك ايجاد شده و ساختار خارجي دندان براي هميشه از بين مي‌رود. با اين شرايط تصور كنيد كه امروز در همه‌جا تبليغات خدمات زيبايي دندان را با همه نوع قيمتي مشاهده مي‌كنيم. بدون شك آسيب استفاده از مواد بي‌‎كيفيت و بدون بررسي تخصصي ساختار دهان و دندان، مراجعه‌كننده را با چالش‌هاي بزرگ‌تري روبه‌رو مي‌كند. اگر از تخريب دندان در سال‌هاي آينده بگذريم، زيباجويان حتما با آسيب‌هاي لثه مواجه خواهند بود و بايد هزينه‌هاي گزافي براي درمان و حل مشكلات‌شان انجام دهند.»
اين متخصص پروتزهاي دنداني، با بيان اينكه تبليغات براي درمان‌ها و خدمات زيبايي بي‌كيفيت، روزبه‌روز در حال افزايش است، مي‌گويد: «مهم‌ترين دليل اين موضوع، آموزش ناكافي دندانپزشكان است. يعني در قدم اول اين كمبود را در آموزش دندانپزشكان در دانشگاه‌ها داريم. يعني مباحثي تحت عنوان تخصص‌هاي زيبايي در دانشگاه‌ها وجود ندارد كه اين كمبود فقط مخصوص دندانپزشكان جوان و تازه فارغ‌التحصيل شده نيست و حتي شامل دندانپزشكان باتجربه هم مي‌شود. درحال‌حاضر متأسفانه آموزش درمان‌هاي زيبايي خارج از محيط دانشگاه انجام مي‌شود. هرچند كه اين آموزش‌ها در تمام جهان جزو آموزش‌هاي مكمل است و خارج از محيط‌هاي دانشگاهي انجام مي‌شود اما در آنجا، به‌شدت نظارت بر آموزش‌ها وجود دارد اما در ايران شاهد چنين نظارت و استانداردي نيستيم. در اينجا و در بين همكاران حتي شاهد آموزش‌ديدن از شبكه‌هاي مجازي مانند يوتيوب هستيم. موضوع ديگر شرايط اقتصادي جامعه است. وقتي كه وضعيت اقتصادي عموم مردم مناسب نيست، خود‌به‌خود به‌دنبال درمان و خدمات ارزان‌تر مي‌روند كه در اين صورت كيفيت مواد و دقت كار به‌شدت افت پيدا مي‌كند.»
به‌گفته نواب، يكي ديگر از عواملي كه ممكن است در سال‌هاي آينده آسيب‌ها و بيماري‌هاي دهان و دندان را افزايش دهد، رشد كلينيك‌هاي دندانپزشكي است، بدون اينكه تخصص و صلاحيت لازم را داشته باشند. او مي‌گويد: «حتي در مواردي سرمايه‌گذاران اين مراكز، افرادي غيردندانپزشك هستند كه دندانپزشكان تازه‌كار و بدون‌تجربه را استخدام كرده و خدمات ارايه مي‌دهند. اين موضوع به اواخر دهه 80 و اوايل 90 برمي‌گردد كه اين قبيل مراكز، براي ايمپلنت پا گرفتند. در واقع همين آسيب‌ها و مسائل را در آن زمان براي خدمات كاشت دندان و ايمپلنت داشتيم كه در 4، 5 سال اخير به‌سمت درمان‌هاي زيبايي رفته است. معمولا هم بعد از چند سال، از جايي كه بودند نقل‌مكان مي‌كنند و بيمار اگر مشكلي پيدا كند، كسي جوابگو نيست. مهم‌ترين چالش هم در اين كلينيك‌ها، جذب بالاي بيمار به‌واسطه قيمت پايين است كه در اين‌ صورت، مواد مورد استفاده بي‌كيفيت خواهد شد و از طرفي، به‌دليل تعدد مراجعه‌كنندگان، دقت ارايه خدمات هم افت پيدا مي‌كند.»
اين متخصص دندانپزشكي بر اين باور است كه خدمات زيبايي در تمام جهان ارايه مي‌شود اما مشكلات و چالش‌هايي كه ذكر شد، ريشه در بيماري اقتصادي و فرهنگي جامعه دارد.
 
وسواس زيبايي بر پايه معيارهاي جهاني
البته تقاضا براي خدمات زيبايي، فقط مخصوص به دندان نمي‌شود و آنقدر گسترده و عجيب شده كه شايد حتي زيبايي دندان، ساده‌ترين و مناسب‌ترين اقدام براي تغيير در شكل ظاهري افراد است. ما امروز با افراد بسياري مواجه هستيم كه تن به جراحي‌هاي زيبايي بسيار سخت و گاهي خطرناك مي‌دهند. درحالي كه در ميان آنها هستند كساني كه سال‌هاست يك پزشك تشخيص جراحي يا پيگيري درماني داده و به هزار بهانه، از آن سر باز مي‌زنند. از تزريق ژل و بوتاكس و خدمات سرپايي براي زيبايي صورت گرفته تا جراحي‌هاي لاغري و پيكره‌تراشي و حتي تغيير رنگ چشم. با مشاهده اين افراد شايد تصور ‌كنيم كه شرايط اقتصادي بسيار خوبي دارند كه حاضرند چنين هزينه‌هاي گزافي را براي زيبايي بدهد، اما در بسياري موارد اينگونه نيست و حتي برخي از اين زيباجويان، براي انجام اين‌قبيل كارها، زير بار فشارهاي مالي و بدهي مي‌روند.
وحيد شالچي، دانشيار گروه جامعه‌شناسي دانشگاه علامه طباطبايي، در گفت‌وگو با «اعتماد» با اشاره به اينكه در سال‌هاي اخير، زيبايي بدن به ارزش مهمي تبديل شده، مي‌گويد: «انسان دوره جديد، بر اثر فرهنگ گسترش‌يافته به‌خصوص توسط رسانه‌ها، معيارهايش حتي براي رضايت از خود هم، بر اساس استانداردهاي زيبايي جهاني شكل گرفته است. معيارهاي زيبايي در گذشته، منطقه‌به‌منطقه متفاوت بود و در جوامع و فرهنگ‌هاي مختلف، تفاوت‌هاي ظاهري نمايان و مشهود بود. مثلا تعريف زيبايي بيني، لب، اندام و... در هر جامعه‌اي با جامعه ديگر متفاوت بود. اما به‌مرور، از طريق فيلم‌ها و انيميشن‌هاي ساخته‌شده در كمپاني‌هاي جهاني مانند هاليوود، والت‌ديزني و...، همچنين انواع بازي‌ها، معيارهاي زيبايي تغيير كرده و جهاني شد. در واقع معيارهاي زيبايي تعريف‌شده در كمپاني‌هاي بزرگ جهاني و صنعت مد، به اين واسطه به تمام كشورها، شهرها و حتي ساكنان روستاها هم رسيد و معيار آنها براي زيبايي فراگير شد. صنعت مد هم در اين موضوع، به‌خصوص در دو دهه گذشته نقش قابل‌توجهي داشت، هرچند كه امروز به‌سمت نمايش‌دادن و ترويج تنوع حركت كرده است.»
پيش از اين، در ميان باور و گفتار عامه اين جمله كه «مردم چي مي‌گن » بسيار شنيده مي‌شد. بسياري افراد كه شايد در خرج روزانه خود مانده بودند، براي مراسم عروسي و عزا، خرج‌هاي گزافي مي‌كردند تا در نظر دوست و آشنا و بستگان، خوب جلوه كنند. امروز انگار همان فرهنگ به‌شكل ديگري نمايان شده است. بسياري افراد كه گرفتار معضلات اقتصادي هستند، گاهي با مشقت بسيار هزينه جراحي و خدمات زيبايي را فراهم مي‌كنند تا در چشم ديگران، زيبا و خوب به نظر برسند.
به‌گفته اين جامعه‌شناس فرهنگي، موضوع ديگر در كنار اين فراگيري معيارها، ميل انسان‌ها به تأييدشدن از طرف ديگري است. او در اين باره توضيح مي‌دهد: «اكثر انسان‌ها همواره در تلاشند كه در چشم ديگري ارج‌وقرب پيدا كنند و ارزيابي ما از خودمان، ناشي از تصوري است كه گمان مي‌كنيم ديگران نسبت به چهره، تيپ، كاراكتر و... ما دارند. مجموع اين موارد باعث شد كه روز‌به‌روز، زيبايي بدن، بر اساس استانداردهاي زيبايي جهاني و معيارهاي زيبايي فراگير اهميت بيشتري پيدا كند. يعني شايد در دهه و نسل‌هاي گذشته، زيبايي بدين‌صورت تعيين‌كننده رضايت از خود و بدن نبود، به‌خصوص در آقايان. به‌هرحال وقتي اين معيارها گسترش پيدا كرد، افراد براي اينكه بتوانند شأن، احترام و ارزيابي بهتري در اجتماع پيدا كنند كه حتي ارزيابي خودشان از خودشان را هم ارتقا بدهند، به‌سمت تغييردادن بدن‌شان حركت كردند تا به معيارهاي عام زيبايي برسند. در واقع، آبرو، مهم‌تر از سلامت شد. همين مورد استفاده از خدمات زيبايي دندان، درحالي كه نياز به خدمات درماني به‌طور جدي وجود دارد، مصداق اين موضوع است كه چگونه به‌نظرآمدن، از سلامتي و تندرستي مهم‌تر مي‌شود. يعني دندان‌هايي كه ديده مي‌شود و در ارزيابي ديگران تأثيرگذار است، از دندان‌هايي كه ديده نمي‌شود مهم‌تر است.»
شالچي، درباره تأثير وضعيت اقتصادي با افزايش تقاضا براي خدمات زيبايي مي‌گويد: «در كشورهايي كه وضعيت اقتصادي با چالش روبه‌روست و هزينه‌هاي دندانپزشكي بالاست و پوشش بيمه‌اي محدود است، افراد شروع به اولويت‌بندي مي‌كنند و در اكثر موارد آن چيزي اولويت است كه در منظر ديگران ديده مي‌شود.»
 
مرا زيبا ببين حتي اگر سلامت نيستم
شايد بارها در گفت‌وگوهاي‌مان درمورد يكديگر، متوجه شده باشيم كه معيارهاي ظاهري، از مدل خودرو، برند پوشاك، جراحي‌هاي زيبايي و... ناخودآگاه تا چه اندازه در قضاوت‌مان درمورد ديگري تأثير گذاشته است.
به‌گفته دانشيار گروه جامعه‌شناسي دانشگاه علامه طباطبايي، ما در دوره و جامعه‌اي زندگي مي‌كنيم كه هر روز با هم غريبه‌تر شده و معيارهاي ظاهري پررنگ‌تر مي‌شود. در چنين جامعه‌اي بايد در زمان محدود اثرگذاري مثبت در ديگران داشته باشيم كه در اين اثرگذاري، تطابق ظاهر با معيارهاي زيبايي جهاني و فراگير، بسيار اهميت دارد. مجموع اين موارد افراد را به اين سمت سوق مي‌دهد كه تلاش كنند اثرگذاري‌شان بيشتر شود؛ آن‌هم در محيط و جامعه‌اي كه ارزيابي از خود و ديگري، برحسب معيارهاي دروني نيست، بلكه بر اساس ظاهري است كه ديده مي‌شود. اين ظاهر هم تماما بر اساس يك تعريف مشخص جهاني شكل گرفته و توسط رسانه‌ها عرضه مي‌شود. به وجودآمدن رسانه‌هاي جديد هم اين موضوع را تشديد كرده است، به‌خصوص شبكه‌هاي اجتماعي كه «عكس‌بنياد » هستند. ما بايد در اين شبكه‌ها نمايش مناسبي از خود داشته باشيم و اين مناسب‌بودن را معيارهاي جهاني تعريف مي‌كنند.»
به‌گفته شالچي، اين معضل، يك موضوع جهاني است و شايد در موارد اندكي، با توجه به خصوصيات هر جامعه‌اي كم و زياد باشد. مثلا در جوامعي كه افراد، كمتر ديده شوند يا محدوديت‌هايي در پوشش و ظاهر خود داشته باشند، ممكن است ميل به تغييرات و خدمات زيبايي بيشتر باشد. يا مثلا اعضاي چهره يا اندام افراد در يك نژاد مشخص، چقدر با معيارهاي فراگير زيبايي در جهان مطابقت دارند.
در اين ميان، شايد بگوييم كه اين‌همه جراحي‌‌هاي زيبايي، بد هم نباشد و گاهي شكل و ظاهر بهتري به افراد بدهد. اما موضوع به همين‌جا ختم نمي‌شود. در سال‌هاي دور، شايد جراحي زيبايي بيني، تنها اقدامي بود كه افراد براي تغيير چهره خود انجام مي‌دادند. آرام‌آرام كشيدن پوست صورت و شقيقه و تزريق‌ چربي و... به گونه و لب هم اضافه شد كه معدود افرادي تن به اين اقدامات زيبايي مي‌دادند. اما امروز به‌ نظر مي‌رسد فراگيري و نوع اين جراحي‌ها، نه‌تنها در خدمت‌ زيبايي افراد نيستند كه حتي نگران‌كننده شده‌اند.
اين جامعه‌شناس فرهنگي درباره گسترش تغيير معيارهاي زيبايي مي‌گويد: «آن‌طور كه مشخص است، به نظر مي‌رسد اين تغييردادن چهره و بدن، از اين حد هم فراتر خواهد رفت و به دستكاري درزمينه‌هاي ژنتيكي هم خواهد رسيد. حتي اين نگراني هم به وجود مي‌آيد كه شايد در آينده، جوامع متمول‌تر، بتوانند با دستكاري‌هاي پزشكي، فرزندان باهوش‌تري داشته باشند و به‌ اين صورت، طبقه‌بندي‌هاي جهاني هم تغيير خواهد كرد. بنابراين هرچه جلوتر برويم، نگراني‌هاي بيشتري هم خواهيم داشت.»
پيش از اين همديگر را با كسب‌وكار، پيشه و مهارت، خصوصيت‌هاي اخلاقي مي‌شناختيم. تعريف زشتي و زيبايي هم به‌كل با امروز متفاوت بود. اگر كسي بدرفتاري، بدعهدي يا كم‌فروشي و حق‌خوري داشت، زشت بود و ديگري كه وفاي به‌ عهد، انسانيت و اخلاق داشت زيبا. گذشته از اين چهره‌ها همه خاص بود و منحصربه‌فرد؛ يكي چشم‌وابروي مشكي داشت و صورتي استخواني، يكي غبغب داشت و ديگري بيني گرد اما همه طبيعي بودند و زيبايي‌شان در تك‌بودن‌شان بود اما امروز در يك جمع، تقريبا نيمي از افراد شبيه به يكديگر شده‌اند؛ دماغ‌هاي سربالايي، لب‌هايي برجسته، چونه‌هاي تيز، دندان‌هاي سفيد و يك‌شكل، اندام‌هايي كه همه شبيه به هم تراش خوردند... سال‌ها پيش اومبر تو اكو، درمورد زيبايي گفته بود: «خوب را مطابق با شماري از اصول اخلاقي آرماني توصيف مي‌كنيم، كه تحقق آنها مستلزم تحمل رنج و مشقت است...» اما انگار زيبايي‌شناسي امروز، زيبايي را از دريچه ديگري معني مي‌كند كه نوع و ميزان تقاضا براي رسيدن به آن، روز‌به‌روز بيشتر از قبل و ترسناك‌تر مي‌شود.