هر نهال یعنی اینجا فلسطین است

 [شهروند] درخت زیتون نماد حیات فلسطینی‌ها در سرزمین‌های اشغالی است. حتی بسیاری معتقدند ریشه و خاستگاه این درخت، منطقه شامات و فلسطین است و از آنجا طی قرن‌ها به غرب آسیا، شمال آفریقا، مراکش، تونس و سپس اروپا منتقل شده. در واقع به‌واسطه قدمت تاریخی، این درخت نمادی از فرهنگ فلسطینی‌ها بوده است. این نماد، در طرح لباس زنان فلسطین، در چفیه و حتی در معماری خانه‌های فلسطینی‌ها دیده می‌شود چراکه پس از آغاز دوران اشغال صهیونیست‌ها، به نماد مقاومت ملت فلسطین تبدیل شد. از سوی دیگر، شاخه زیتون و برگ آن نیز در جهان به عنوان نماد صلح یا پیروزی شناخته شده است. اما از آن جایی که رژیم صهیونیستی با هویت فلسطینی در هر شکل آن همواره دشمنی کرده، درختان زیتون هم از گزندش مصون نمانده‌اند. تا جایی که طبق آخرین آماری که تشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرد از ابتدای اشغال فلسطین توسط اسرائیلی‌ها، 2 میلیون و 500 هزار اصله درخت زیتون به دست صهیونیست‌ها قطع شده است. تازه این آمار مربوط به پیش از حمله سال گذشته اسرائیل به غزه است. چراکه در آخرین گزارشی که توسط «دفتر ملی دفاع از سرزمین و مقاومت در برابر شهرک‌سازی» (وابسته به سازمان آزادیبخش فلسطین) تهیه شده، عنوان شده بود: «جنگ بیش از ۷۵ درصد از درختان زیتون منطقه را از بین برده است.» در آن سوی فلسطین، در کرانه باختری هم مقامات رژیم صهیونیستی تمام مجوزهای کشاورزان برای چیدن زیتون را لغو کردند تا عملا از دسترسی آنها به زمین‌های‌شان جلوگیری کنند. ماجرا در واقع هم به گسترش شهرک‌سازی‌های صهیونیست‌ها برای اشغال هر چه بیشتر فلسطین مربوط است و هم اینکه اسرائیل نمی‌خواهد نماد مقاومت مردم فلسطین را ریشه در خاک ببیند. چراکه یکی از شعارهای مردم فلسطین همچنان این است که: «تا وقتی زیتون هست، ما هم هستیم» ضمن اینکه منابع مالی حاصل از فروش آن نیز، زندگی مردم فلسطین را تأمین می‌کند. آنچه در ادامه می‌خوانید گزارشی است درباره این نماد مقاومت مردم فلسطین و دشمنی صهیونیست‌ها با درخت زیتون و ریشه کردن‌شان در خاک فلسطین. این گزارش مستند است به کتاب «یادداشت‌های پای پنجره» (درباره فلسطین تحت اشغال و رژیم صهیونیستی) و مطلب خبرگزاری قدس.

 5 هزار و 500 سال
زیتون درختچه‌ای است همیشه سبز و بومی مدیترانه. از سه هزار سال پیش از میلاد، مردم این درختچه و محصولش را می‌شناخته‌اند و استفاده می‌کرده‌اند. زیتون درختچه‌ای کوتاه‌قد است که دست کم 10 سال طول  می‌کشد تا به ثمر بنشیند. زیتون نیاز به مراقبت ویژه دارد و اگر دچار کم‌آبی شود یا توجه کافی نبیند، هر دو الی هفت سال یک بار میوه درخور چیدن می‌دهد. بنابراین برای محصول خوب، نیاز به آبیاری و مراقبت دارد. این درخت چنان قدمتی دارد که یونسکو اعلام کرده عمر آن در فلسطین به 5500 سال می‌رسد. به همین دلیل هم در سال 2019، روز 26 نوامبر را به عنوان روز جهانی زیتون نامگذاری کرد.

تمام زندگی یک فلسطینی
از هزاران سال پیش، شاخه زیتون در فرهنگ‌های مختلف سامی و اروپایی، نماد صلح و آرامش بوده است. اما مدت‌هاست در کرانه باختری رود اردن، داستان کمی تغییر کرده. به‌ویژه وقتی بدانید زمانی که فصل برداشت زیتون در کرانه باختری می‌رسد، درختان زیتون یک فلسطینی یعنی تمام زندگی‌اش. باغ زیتون در فلسطین مهم‌ترین چیزی است که می‌تواند از پدر به فرزندان به ارث برسد. اما مدت‌هاست وقتی تپه‌ماهورهای اطراف روستاهای فلسطین را ببینید با صحنه عجیبی مواجه می‌شوید؛ رشد بی‌رویه شهرک‌های یهودی و درختان زیتونی که تلاش دارند در مقابل‌شان بایستند. زیتون در واقع در فلسطین شیوه نبرد است.

چه کسی باغ‌های زیتون را آتش زد؟
کافی است کشاورز فلسطینی از درختان زیتونش غافل شود یا شبی آسوده بخوابد. به احتمال زیاد، صبح یا محصول زیتونش را برده‌اند یا درختانش را بریده‌اند یا باغش را آتش زده‌اند. این اتفاقی است که غیررسمی و غیرقانونی برای درختان زیتونش می‌افتد. اما اتفاق‌های رسمی و قانونی هم هستند. گاه کشاورز فلسطینی را به زور وادار به کوچ می‌کنند و به ازای خانه و باغ و مزرعه‌اش، پولی به او می‌دهند که حتی قیمت واقعی خانه‌اش – بدون مزرعه و باغ – نیست. این‌طور می‌شود که مهاجران صهیونیست را صاحب باغ و درخت زیتون‌های فلسطینی‌ها می‌کنند؛ آن هم نه درخت یک ساله بلکه درختان بارور با محصولاتی مرغوب.

جداسازی منابع آب از درختان فلسطینی‌ها



اسرائیل در سال ۲۰۰۲ کار ساخت دیواری را در کرانه باختری رود اردن آغاز کرد تا استثمار مردم فلسطین را کامل کند و مهر دیگری بر ایده‌های نژادپرستانه‌اش بزند. اسرائیلی‌ها آن زمان ادعا کردند این دیوار نژادپرستانه برای حفاظت اسرائیل از حملات استشهادی گروه‌های فلسطینی ساخته می‌شود ولی همان زمان هم بسیاری می‌دانستند ماجرا چیست؛ این دیوار که از 4 تا 9 متر طول دارد قرار بود فلسطینی‌ها را از آب‌های زیرزمینی و مناطق حاصلخیزشان جدا کند. کار حتی به جایی کشید که دیوان بین‌المللی لاهه نیز ساخت دیوار حائل را غیرقانونی اعلام کرد اما اسرائیل همچنان به کار خود ادامه داد. طول این دیوار حالا به بیش از 700 کیلومتر رسیده است تا نسل فلسطینی‌ها را با جدا کردن آن‌ها از درخت‌های زیتون‌شان بخشکانند. چراکه کشاورز فلسطینی برای آب دادن به درختش یا چیدن محصول یا سم‌پاشی و هرس کردنش باید مجوز مهردار عبور از دیوار بگیرد. نصف روز در صف گذرگاه معطل شود و در دو طرف دیوار از محل سکونتش تا گذرگاه و از گذرگاه تا پای درختش چند کیلومتر راه را طی کند تا به درختش برسد.

ناپدید شدن شبانه زیتون‌ها
حدود دو دهه پیش فلسطینی‌ها هر چه توانستند نهال زیتون کاشتند تا محصولات‌شان بیشتر شود. صهیونیست‌های شهرک‌نشین هم بیکار نماندند؛ درختان زیتون فلسطینی‌ها شبانه ناپدید می‌شدند، شکسته می‌شدند، باغ‌ها آتش می‌گرفتند و درختان سربه‌نیست می‌شدند! به این ترتیب کرانه باختری تبدیل شد به عرصه جنگ زیتون؛ در واقع از کندن و کاشتن درخت گرفته تا کیفیت محصول، همه چیز تبدیل شد به عرصه مقاومت فلسطینی‌ها در برابر صهیونیست‌ها.

زیتون می‌کارم تا زمینم را صاحب نشوند...
درخت زیتون، علاوه بر ممّر درآمد، مشخصه هویتی نیز هست. درخت زیتون پیونددهنده هویت پرورنده‌اش به زمین و سرزمین است. از فلسطینی‌ها می‌خواهند دلیلی بیاورند که فلسطین سرزمین مادری‌شان است. چه دلیلی محکم‌تر از اینکه می‌گویند: «این درخت زیتون را می‌بینی؟ این را پدربزرگ من اینجا کاشته و آن یکی را که پیرتر است، پدربزرگ پدربزرگم کاشته بود.» یک خبرنگار صهیونیست به غسّان سیف، کشاورز 48 ساله فلسطینی گفته بود: «برای چی زیتون می‌کاری؟» غسان نگفته بود «دیگران کاشتند و ما خوردیم.» بلکه گفته بود: «می‌کارم تا در زمینم ریشه کند، می‌کارم تا نتوانند راحت زمین و سرزمینم را صاحب شوند.» و با دست و سمت نگاهش شهرک مهاجران را نشان داده بود.

قوانینی با تسخیر باغ‌های زیتون
یک قانون قدیمی به رژیم صهیونیستی اجازه می‌دهد هرگاه کشاورزی زمینش را سه تا 10 سال رها کرد، آن زمین را تصرف کند. حالا کشاورزی را تصور کنید که با انواع دستورالعمل‌ها و نیز با زور و فشار نظامی او را وادار می‌کنند تا در زمینش نکارد، زیتونش را آب ندهد و هرس نکند و نچیند. بسیاری از باغ‌های زیتون را این‌گونه تصرف کرده‌اند.
 هر نهال یعنی اینجا فلسطین است
دستان فلسطینی‌ها اما بیکار نبود. آن‌ها در سال‌های پیاپی، نهال‌های جدید به درختان زیتون‌شان اضافه کردند. در واقع این تنها گلوله‌ای است که آن‌ها در جنگ با صهیونیسم در دست داشتند. چون هر نهال زیتون تابلویی بود که گویی روی آن نوشته شده بود: «اینجا فلسطین است.» اما از آن‌سو صهیونیست‌ها بازار زیتون را طوری کنترل می‌کنند که به درآمد فلسطینی‌ها از فروش زیتون آسیب بزند. در عین حال صهیونیست‌ها با سوء استفاده از باورهای تندروی مذهبی تحریف‌شده خود، تلاش می‌کنند یهودیان صهیونیست دیگر را تشویق به تخریب باغ‌های زیتون فلسطینی‌ها کنند؛ آن هم با این ترفند که در کتاب مقدس‌شان آمده باید زمین‌ها را برای خود آباد کنند! یعنی باغ‌های فلسطینی‌ها را نابود کنند و جای آن شهرک بسازند!

شاخه‌ها را می‌برند، تنه‌ها را می‌شکنند
این‌ها گفتنش ساده است؛ ظاهر ماجرا ساده است. در نظر بگیرید که ده‌ها سال با درختان‌تان مأنوس بوده‌اید. با آن‌ها مثل اعضای خانواده‌تان زندگی کرده‌اید، قوت خانواده را از میوه این درختان تأمین کرده‌اید، بعد یک روز صبح از خواب بیدار می‌شوید و می‌بینید همه را قلع و قمع کرده‌اند. شاخه‌ها را بریده‌اند و تنه‌ها را شکسته‌اند و میوه‌ها را برده‌اند. مضمون تکراری در عکس‌های کشاورزان فلسطینی چیست؟ زنی یا مردی، با جگر سوزان، دو دستش را بالای سر درختان بریده‌اش به هوا بلند کرده و رو به آسمان فریاد می‌کشد. در جنگ زیتون، زندگی‌ها یک‌شبه و نهانی از میان می‌روند درحالی‌که در طول سالیان و با مشقت فراوان بنا شده‌اند.

 چشمان بسته نتانیاهو
محمد ابوعواد، معلم بازنشسته کشاورزی و پدر چهارده فرزند، وقتی دید با باغ زیتونش چه کرده‌اند، آرام و دردمند گفت: «مگر درختان چه کرده‌اند؟» در آنسو اما خیال شهرک‌نشینان از نابود کردن شبانه درختان زیتون راحت بود چراکه تا نتانیاهو هست کسی از آنان هیچ بازخواستی نمی‌کند. آنان می‌توانند باز هم به باغ امثال ابوعواد حمله کنند، بشکنند و ببرند و آسوده بمانند. ابوعواد البته دست‌بردار نیست. او می‌گوید: «بعد از این شب‌ها روی زمینم می‌خوابم. به بچه‌هایم وصیت کرده‌ام اگر مرا کشتند، همانجا به خاک بسپارند که خونم ریخته شده. گفته‌ام که من عاشق این سرزمین هستم و دست برنخواهم داشت.»

اره‌های برقی...
گروه‌های مدافع حقوق بشر می‌گویند درخت‌های زیتون و محصولات فلسطینی‌ها مدت‌های طولانی است که توسط شهرک‌نشینان (صهیونیست) نابود می‌شود اما مقامات هیچ تلاشی برای جلوگیری از این امر نمی‌کنند. یکی از اعضای این گروه‌ها، زنی انگلیسی بود به نام کارولین. کارولین هر سال برای هم‌دردی با فلسطینی‌هایی که در جوار شهرک‌های صهیونیست‌نشین زندگی می‌کنند، به کرانه باختری می‌آمد و همراه بعضی مردم به زمین‌های‌شان می‌رفت. چند سال پیش اما کارولین در مصاحبه‌ای گفت: «امسال با یک کشاورز زن به زمینش نزدیک یکی از شهرک‌ها رفتیم. اما ارتش اسرائیل ابتدا جلوی ما را گرفت. بالاخره وقتی توانستیم بعد از ساعت‌ها سر زمین برویم، دیدیم شهرک‌نشینان 100 اصله درخت این زن فلسطینی را با اره برقی قطع کرده‌اند. دیگر هیچ زیتونی نبود که بچینیم!»

درختی 5 هزار ساله
کهن‌ترین درخت زیتون فلسطین در روستای الولجه شهر بیت الحم در نزدیکی قدس واقع است که بیش از 5 هزار سال سن دارد. طول این درخت تاریخی بیش از 13 متر است. این درخت کهنسال زیتون در فلسطین هنوز هم نفس می‌کشد و بار می‌دهد. کمی آنسوتر از این درخت اما دیوارهای سیمانی بلند، کریه و زمخت مناطق شهرک‌نشین فلسطین اشغالی قد کشیده‌اند. در حال حاضر فردی به نام «صلاح ابوعلی» و خانواده‌اش، نگهبان بومی این درخت زیتون کهن، این کهنه‌سرباز و شناسنامه سبز فلسطین هستند. درختی که نسل به نسل، فرزندان یک خانواده فلسطینی مراقبت از آن را برعهده داشته‌اند. این درخت حالا به نمادی برای مقاومت فلسطینی‌ها تبدیل شده است. فلسطینی‌ها برای این درخت از اسامی مختلفی استفاده می‌کنند؛ از «مادر زیتون» گرفته تا «عروس فلسطین»، «پیرزن» و «قلعه»... «قلعه» در واقع واژه‌ای است که نشان می‌دهد آن‌ها همچنان این درخت را نمادی برای مبارزه خود علیه اشغالگرها می‌دانند.

نگذاشتیم این درخت را قطع کنند...
این درخت زیتون کهنسال که به نماد مقاومت مردم فلسطین تبدیل شده، سالیانه نیم تن زیتون می‌دهد. باوری محلی در فلسطین وجود دارد که دانشمندان هم بعدها آن را تایید کردند؛ اینکه درخت زیتون هرچه مسن‌تر باشد، میوه و روغنش هم شفابخش‌تر است! حالا اینجا در فلسطین، درخت زیتونی که دست شاخه‌های بلندش به آسمان رفته و تنه‌اش مساحتی حدود 250 متر مربع را در اختیار خود دارد، دانه‌های سبز و سیاه زیتون و روغن زلالش، نسخه شفابخش پنج هزار ساله‌ای است بی‌مانند و مرهم هر فلسطینی. «صلاح ابوعلی» همان نگهبان و کشاورز بومی که مقام مراقبت از «قلعه» را از پدر و اجدادش به ارث برده می‌گوید: «وقتی خواستند دیوار مرزی فلسطین اشغالی را بنا کنند، حتی به این درخت هم نمی‌خواستند رحم کنند. ارتش اسرائیل، درختان زیتون را می‌کند تا شهرک بسازد!  بنا بود، درخت را بکنند و از ریشه بیرون بکشند! درخت آسیب دید اما با پای کارآمدن نیروهای مقاومت محلی و میانجی‌گری، جان سالم به در برد.»

 جشنی برای سروده‌های مقاومت
نیروهای مردمی مدتی است برای اینکه به نحوی زحمات ابوعلی و خانواده‌اش را در مراقبت 24 ساعته و بی‌وقفه از این درخت جبران کنند، از او حمایت مالی می‌کنند. ابوعلی که معتقد است نگهبان زیباترین درخت جهان شده، گاهی وقت‌ها حتی پای درخت می‌خوابد و به خانه نمی‌رود، مبادا خالی به تنه درخت بیندازند!   اکتبر هر سال هم که فلسطینی‌ها، فصل برداشت زیتون و تولید روغن زیتون را به فرصتی ناب برای جشن‌های دیرینه محلی، شکر به درگاه خدا و خواندن سروده‌های حماسی و مقاومت علیه رژیم اسرائیل تبدیل می‌کنند، صلاح ابوعلی و محلی‌ها، زیتون‌های درخت پیر را با شوق و امید برداشت و برایش آرزوی سلامت، برکت و دوام می‌کنند. زنان روستایی معتقدند که باید این درخت قدیمی را حفظ کرد به خصوص از شر سربازان اسرائیلی. برای همین مدام برگ‌های درخت را از روی زمین جمع می‌کنند مبادا چشم بخورد. محصول درخت هم در چند مرحله برداشت می‌شود تا هم از فاسد شدن و به یغما رفتن در امان بماند، هم دچار چشم‌زخم نشود. حتی عیدهای قربان گوسفندی زیر درخت، قربانی می‌کنند تا عمر این کهنه سرباز سبز فلسطینی، طولانی بماند.

شعر معروف محمود درویش
محمود درویش، شاعر فقید فلسطینی شعری دارد که این شعر در سازمان ملل هم خوانده شد. این شعر یکی دیگر از نمادهای مقاومت مردم فلسطین است چراکه درویش سروده بود: «می آیم! شاخه‌ای زیتون به دستی و تفنگی در دست دیگرم/ مگذارید شاخه زیتون از دست بیفکنم...» او از شاعران برجسته فلسطینی بود که حتی کتابی به نام «شاخه‌های زیتون» دارد.