5 راه برای جبران کسری بودجه
مصطفی صفاری
کارشناس اقتصادی
متاسفانه هزینه در بودجه اتفاق میافتد و قطعی است، اما درآمدها با، اما و اگر و ممکن است محقق نمیشود. بستگی دارد در انتخابات آمریکا چه کسی برنده شود. جمهوری خواهان، نفتی هستند در نتیجه قیمت نفت را بالا میبرند. شاید ۶۳ دلاری که در بودجه در نظر گرفتهاند کم باشد و درآمد ما هم سال آینده بیشتر شود. اگر دموکراتها پیروز شوند چنین اتفاقی نمیافتد و ممکن است قیمت نفت پایین بیاید و حتی درآمدهای نفتی ما کاهش یابد. لایحه بودجهای که دولت به مجلس میدهد دستخوش یکسری تغییرات از سوی مجلس خواهد شد. با توجه به اجازه مقام معظم رهبری برای برداشت از صندوق توسعه ملی و همچنین فروش ۷۰۰ همت اوراق قرضه که هزار همت را به این طریق مدیریت کردند، ولی باید منتظر باشیم و ببینیم در کمیسیونهای مجلس چه اتفاقی خواهد افتاد و بودجه چه تغییراتی خواهد داشت. با توجه به برداشتی که از صندوق توسعه ملی داشتهاند و اوراق ۷۰۰ همتی، فعلا کسری بودجه روی کاغذ نداریم. از سوی دیگر قیمت نفت را در هر بشکه ۶۳ دلار در نظر گرفتهاند و اینکه سال آینده وضعیت نفت و توان صادرات به چه صورت باشد حتما در بودجه آینده اثرگذار است. ظاهرا برای سال آینده رشد ۳۷ درصدی را برای درآمدهای مالیاتی در نظر گرفتهاند و مالیات را به شدت بالا بردهاند. شاید به دلیل تورمی که به وجود میآورد بخش ارزش افزوده ۱۰ درصد را خود به خود پوشش میدهد چرا که نیاز مردم است. وقتی تورم وجود دارد قیمت مواد غذایی بالا میرود. در همه دنیا، دولت با پنج روش کسری بودجه خود را جبران میکند. اول، استقراض مستقیم یا غیرمستقیم بانک مرکزی است که متاسفانه باعث افزایش پایه پولی و تورم میشود و متاسفانه یکی از دلایلی تورم ما استقراض از بانک مرکزی است که پایه پولی را بالا میبرد و تورم ایجاد میشود. دوم، استقراض از مردم با انتشار اوراق خزانه و اوراق مشارکت است که ۷۰۰ هزار میلیارد را در این بودجه اینگونه پیش بینی کردهاند. سوم، راهکار استقراض از خارج و انتشار اوراق قرضه خارج از کشور است. آمریکا معمولا از این طریق کسری بودجه خود را جبران میکند. چهارم، افزایش درآمدهای دولت است. مانند افزایش قیمت بنزین که رئیس سازمان برنامه اعلام کرد اگر نتوانیم حقوقها را پرداخت کنیم قیمت بنزین را اصلاح میکنیم. روش پنجم، روش کاهش هزینههاست، البته در بودجه ۱۴۰۴، هزینههای عمرانی به شدت پایین آمده و کمترین مبلغ را در بودجه برای هزینههای عمرانی میبینیم. به نظر میرسد در سال ۱۴۰۴ هر درآمدی دارند را باید حقوق بدهند و بودجه عمرانی دیده نشده است، لذا باید صرفه جویی کنند و معمولا این روش را دولتها برای کسری بودجه انجام میدهند. متاسفانه هزینه در بودجه اتفاق میافتد و قطعی است، اما درآمدها با، اما و اگر و ممکن است محقق نمی شود. بستگی دارد در انتخابات آمریکا چه کسی برنده شود. جمهوری خواهان، نفتی هستند در نتیجه قیمت نفت را بالا میبرند. شاید ۶۳ دلاری که در بودجه در نظر گرفتهاند کم باشد و درآمد ما هم سال آینده بیشتر شود. اگر دموکراتها پیروز شوند چنین اتفاقی نمیافتد و ممکن است قیمت نفت پایین بیاید و حتی درآمدهای نفتی ما کاهش یابد. همیشه در بودجه درآمدها عدم قطعیت دارند، اما هزینهها قطعی هستند. به همین دلیل کسری بودجه میآوریم. عمده بودجه، هزینه جاری است که با گذشت زمان کسری بودجه نیز عمیقتر میشود. مهم، تامین این کسری بودجه است. امسال ۸۶۰ همت کسری بودجه داریم. هفته گذشته دولت ۶۰ هزار میلیارد تومان اوراق فروخت، اما وقتی دولت رقیب بخش خصوصی در بازار اعتبار و تامین مالی میشود شاهد افزایش نرخ بهره هستیم که عملا سرمایه گذاری و تولید را کم میکند و هزینه پول را در اقتصاد بالا میبرد. آنچه شاهد هستیم این است که با ناترازی بودجه و ناترازی بانکها، سرمایه گذاری و تولید در مضیقه قرار میگیرند.