بحران خودساخته کمبود نیروی کار


گروه صنعت و تجارت: مسئله کمبود نیروی کار، از کارگر ساده گرفته تا نیروی متخصص، در حال تبدیل به یک چالش جدی صنایع است. اما با وجود بالا بودن نرخ بیکاری چرا صنایع در کنار مشکلات شدید اقتصادی درگیر چالش جذب نیروی کار هستند؛ به عقیده فعالان اقتصادی ریشه این موضوع را باید در کاهش ارزش پول ملی و از دست رفتن رفاه خانواده‌ها جست. متاسفانه کاهش ارزش پول ملی باعث شد که اشتغال در صنایع صرفه اقتصادی نداشته باشد و کارگر ترجیح دهد برای گذران امور معیشتی و افزایش رفاه خانواده خود به مشاغل دیگری روی بیاورد. همین امر نیز باعث شده تا کارفرما توان برنامه‌ریزی حتی کوتاه‌مدت را نداشته باشد و دائما در حال تغییر نیروی کار باشد.
چندی سیدعلی لطفی زاده، دستیار ویژه وزیر صنعت، معدن و تجارت، گفته بود که امروز در همه واحدهای بزرگ صنعتی با مشکل کمبود نیروی انسانی روبه‌رو هستیم و این کمبود در نیروی متخصص و ماهر با وضوح بیشتری مشاهده می‌شود. حدود یک هفته گذشته بود که رئیس خانه صنعت، معدن و تجارت مازندران کمبود نیروی کار و زمین را از مشکلات اصلی واحدهای صنعتی مازندران مطرح کرد و گفت: کمبود نیروی انسانی تا یک سال آینده در منطقه به بحران تبدیل می‌شود. وی عقیده دارد که انجام نادرست برخی از سیاست‌‌‌ها در کشور سبب مهاجرت نیروی کار متخصص و ماهر به سایر کشورها شده است. رئیس خانه صمت مازندران مهاجرت نیروی کار ماهر به خارج و از طرفی وجود نیروی کار متوقع دارای تحصیلات اما بدون مهارت در کشور را از دلایل کمبود نیرو در واحدهای صنعتی می‌‌‌داند. در این میان از پدیده جدیدی به نام «دزدی نیروی کار ماهر» سخن گفته می‌شود. این را امیر حسن‌زاده، معاون اقتصادی استاندار کرمان گفته و عنوان کرده است: متأثر از کمبود نیروهای متخصص در واحدهای صنعتی و معدن پدیده «نیرو کار ماهر دزدی» به عنوان چالشی جدید در صنایع این استان مشهود است.
قدرت خرید کارگران نصف شد
بنا بر آمار، کاگران نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند که طبق گفته عضو شورای عالی کار از ابتدای سال‌جاری تاکنون، قدرت خرید کارگران نصف شده است. گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد که نرخ فقر در سال ۱۴۰۲با افزایش ۰.۴ واحد درصدی نسبت به سال ۱۴۰۱به ۳۰.۱درصد رسیده است. این به معنای آن است که در سال گذشته حداقل یک سوم مردم توانایی برآورده کردن نیازهای اساسی خود را نداشتند و زیر خط فقر به سر بردند. پیش‌تر نیز مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی با عنوان «ارزیابی سیاست‌های حمایتی از گروه‌های اجتماعی» مروری کوتاه به وضعیت فقر در کشور انداخته بود که بر اساس آن نرخ فقر متوسط کشور از سال 1396 به بعد افزایش چشمگیری داشت و از حدود 20 درصد به 30.4 درصد در سال 1400 رسید. آیت اسدی می‌گوید: حداقل مزد کارگران هنگام تصویب حداقل مزد، قادر بود یک‌دوم سبد معیشت را تعیین کند، اما اکنون به‌خاطر تورم و کاهش ارزش پول این رقم به حدود یک‌چهارم کاهش یافته است. در زمان حاضر هزینه تمام‌شده کارگر در تولید به‌طور میانگین ۵ درصدو در برخی موارد ۱۰ درصد و در مشاغل بزرگ هم ۲ تا ۴ درصد است. وقتی قدرت خرید کارگر کاهش پیدا کند، تقاضای مؤثر برای اقتصاد افت می‌کند و کالاهای تولیدشده توسط کارفرمایان خریداری ندارد.



صنایع دست به دامن نیروی کار خارجی
اخیرا نجفی‌منش عضو اتاق بازرگانی ایران نیز نسبت به کاهش نیروی کار در صنایع هشدار داده بود و عنوان داشت: با توجه به کاهش قابل توجه ارزش پول ملی، امروز برای کارگر افغان هم مقرون به صرفه نیست با دستمزد پایین کار کند ضمن اینکه اساسا صنایع در پی نیروی کار ارزان نیستند بلکه برای ما مهم است کارگری که در بنگاه تولیدی آموزش دیده و کار یاد گرفته در بنگاه بماند. ضمن اینکه حتماً و قطعاً اولویت ما کارگر ایرانی است. رئیس کمیسیون، همچنین با اشاره به جمعیت 10 میلیون نفری مهاجران در امارات و اینکه استفاده از نیروی کار خارجی مساله جدیدی در تاریخ بشر نیست، گفت: ترک‌ها مشارکت بالایی در توسعه آلمان داشتند‌. ما هم باید از این فرصت استفاده کنیم و شرایط بهتری برای اتباع خارجی فراهم کنیم. در حال حاضر نرخ رشد جمعیت ما کم است و نیروی انسانی کشور نیاز بازار کار را تامین نمی‌کند و چه امروز و چه آینده به نیروی کار خارجی نیاز داریم.
در حالی وی از نیروی کار کم در ایران سخن گفته است که نتایج یک پژوهش که با شبیه‌سازی مبتنی بر شبکه‌های عصبی میزان مشارکت نیروی کار زنان، مردان و کل جمعیت در یک بازه ۱۰ساله توسط اعضای هیات علمی دانشکده جامعه‌شناسی دانشگاه تهران منتشر شده است، نشان می‌دهد: حدود ۷۰درصد جمعیت در سن کار هستند که فرصت بزرگی برای رشد و توسعه اقتصادی است، اما پیش‌بینی می‌شود مشارکت نیروی کار جمعیت ایران تا سال ۱۴۰۷ روند نزولی داشته باشد. در طول سه دهه اخیر یعنی از ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵ نسبت جمعیت زیر ۱۵ سال کشور از ۴۵.۵درصد به ۲۴درصد کاهش یافته و سهم جمعیت فعال از ۵۱.۵ درصد به ۷۰ درصد افزایش پیدا کرده است. در بخشی از این گزارش آمده است: قرار گرفتن بیش از ۷۰درصد جمعیت کشور ایران در سن کار، ایران را در رده کشورهایی قرار داده که بازه پنجره جمعیتی را تجربه می‌کنند که خود یک محرک بالقوه برای رشد و توسعه اقتصادی یک کشور است. یکی از عوامل رشد اقتصادی در بازه پنجره جمعیتی، انتقال هزینه‌های جاری در بخش‌های عمومی کشور خصوصا هزینه‌ها در حوزه‌های اجتماعی نظیر آموزش و بهداشت به سمت سرمایه‌گذاری در بخش‌های تولیدی و زیرساخت‌های کشور است. اما با وجود آمار مناسب جمعیت در سن کار وضعیت اشتغال در کشور بشدت نامطلوب شده و از هر سه ایرانی یک نفر تمایل به مهاجرت دارد.