«صخره مقدس» نخستین روایت داستانی از ناگفته‌های عملیات طوفان الاقصی

جوان آنلاین: کتاب «صخره مقدس» تألیف محدثه اصلانی، اولین کتابی است که به ابعاد مختلف عملیات طوفان الاقصی با رویکردی داستانی پرداخته و قرار است تا چند روز دیگر از سوی انتشارات جمکران وارد بازار نشر شود. «جوان» در گفتگو با نویسنده این رمان به موضوعات فرمی و محتوایی از جمله انگیزه نویسنده، سبک روایی و همچنین منابع پژوهشی و تحقیقاتی آن پرداخته است. 
 
چطور شد به سراغ نوشتن اثری در مورد عملیات طوفان‌الاقصی رفتید؟
من سال پیش یکسری طرح‌هایی در مورد چنین داستانی داشتم، مثلاً طرح‌هایی در رابطه با شرایط اسرای فلسطینی در زندان‌های رژیم صهیونیستی، تونل‌های غزه که به مترو غزه معروف هستند و به طور کلی شرایط و اوضاع مردم فلسطین ولی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی پاتک‌های سایبری علیه رژیم صهیونیستی زده شد که یکی از آن‌ها همزمان و حین عملیات طوفان الاقصی انجام شد که اطلاعات دقیقی به واسطه سوار شدن بر شبکه امنیت اسرائیل به دست آمد. این دومین اقدام پاتکی بود که ایران به این رژیم زد و اطلاعات ۲۸ نفر از سر شبکه‌های مرتبط با اسرائیل در کشور‌های مختلف را منتشر کرد و باعث شد همه آن‌ها مهره سوخته شوند و من را تشویق کرد که یک داستانی با این مضمون بنویسم تا به این ترتیب اولین رمانی باشد که در مورد عملیات طوفان الاقصی، شرایط مردم فلسطین و غزه نوشته شده است.  منظورتان این است که کتاب صخره مقدس در مورد این دو محور است؟


محتوای این رمان هم امنیتی است (پرداختن به مسئله حمله سایبری دوگانه‌ای که قبلاً گفتم) و هم جزئیات و نکاتی را در مورد عملیات طوفان‌الاقصی مرور می‌کند که از مجموع این‌ها یک داستانی نوشته شده است و برای مخاطبانی که اطلاعات زیادی در این موارد ندارند هم یک بحث روایی و داستانی دارد و هم اطلاعاتی که برای هر فردی که به دنبال آگاهی و دانستن است.  انگیزه اصلی شما برای نوشتن چنین رمانی چه بود؟
واقعیت این است؛ آنچه این روز‌ها رسانه‌های اسرائیلی در حال انتشار و پخش آن هستند یا خیلی کوچک و کم‌اهمیت‌نگاری در مورد شجاعت‌ها و ضرباتی است که مبارزان و رزمندگان فلسطینی به آن‌ها وارد کردند، یا کار‌هایی که خودشان انجام می‌دهند را با استفاده از پروپاگاندای رسانه‌ای خیلی بزرگ و مهم نشان می‌دهند؛ من خواستم در این کتاب نشان بدهم که تعبیری مثل موازنه که هیچ، بلکه ضربات امنیتی و رزمی که از سمت جبهه مقاومت به این رژیم کودک‌کش وارد می‌شود کفه محور مقاومت را خیلی سنگین‌تر کرده است. من با استفاده از روایت کتابم می‌خواستم چنین واقعیتی را به مخاطبان القا و مخابره کنم.  قهرمان این رمان چه کسی است؟
قهرمانان این رمان دو نفر هستند ولی یکی از آن‌ها یک خانم روزنامه‌نگار ایرانی‌الاصل است که در کشور فرانسه زندگی می‌کندکه یک برادر دوقلو دارد و در عین دوقلو‌بودن عقاید کاملاً متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. حین داستان برادر این خانم روزنامه‌نگار در کشور مغرب (مراکش) ربوده می‌شود و این خانم برای پیدا کردن رد و نشانی از برادرش به این کشور سفر می‌کند و ماجرا‌هایی پیش می‌آید که بخشی از رمان صخره مقدس را تشکیل می‌دهد. در سمت دیگر ماجرا یک فرد یهودی که ساکن کشور مغرب است سعی می‌کند به این خانم در پیدا کردن برادرش کمک کند که بین آن‌ها ماجرا‌هایی اتفاق می‌افتد و سیر روایی داستان رمان به جلو می‌رود. این رمان به دلیل تعلیق‌های متعدد و بسیار زیادی که دارد مخاطب را با قهرمان‌های خودش همراه می‌کند تا بتواند به یکسری کشفیات دست پیدا کند. البته به دلیل منتشر نشدن کتاب نمی‌توانم به جزئیات بیشتری اشاره کنم، فقط خواستم در مورد قهرمان‌های اصلی این رمان یک چشم‌اندازی ارائه کنم.  منظورتان این است که داستان این رمان برای مخاطب درگیری ذهنی و تلاش‌هایی برای کشف واقعیات ایجاد می‌کند؟
بله، دقیقاً؛ این رمان هم تعلیق‌های زیادی دارد و هم غافلگیری، حتی ممکن است در یک جا‌هایی اتفاقاتی را مرور کنید که بی‌ربط باشند ولی در ادامه داستان و در جای دیگری گره آن‌ها باز می‌شود و مخاطب منطق روایت را پیدا می‌کند.  قاعدتاً وقتی قرار است در مورد اتفاقی مثل عملیات طوفان‌الاقصی کتابی تهیه شود باید به اسناد، منابع و مآخذی مراجعه کنیم، شما برای نوشتن این رمان به چه اسناد و منابعی مراجعه کردید؟
البته یکسری اطلاعات هست که مباحث امنیتی مترتب بر آن‌ها اجازه انتشار علنی‌شان را نمی‌دهد، اما یکسری اطلاعات هم وجود دارد که اگر کسی بخواهد در مورد این عملیات‌های سایبری و نظامی پژوهشی انجام بدهد به نکاتی دست پیدا می‌کند ولی واقعیت این است که سازمان‌های اطلاعاتی نمی‌توانند جزئیات زیادی را از این اقدامات منتشر کنند و ما هم نمی‌توانیم چنین نکاتی را در کتاب بیاوریم، چون اجازه چنین کاری را نداریم. آنچه که اتفاق افتاده اقتباسی از این اقدامات است. آن بخش از رمان که در رابطه با عملیات سایبری نیرو‌های فلسطینی علیه اشغالگران صهیونیست است به نوعی وجوه مستندنگاری بیشتری دارد، چون اطلاعاتی در مورد آن منتشر شده ولی در مورد عملیات نیرو‌های امنیتی کشورمان که مربوط به معرفی و سوزاندن ۲۸ نفر از سرشاخه‌های موساد در کشور‌های مختلف جهان بود، به کلیات در این رمان اشاره کردم و جزئیات را، چون منتشر نشده‌اند، به سیر داستان واگذار کردم. من برای نوشتن این رمان، چون تمرکز اصلی‌ام روی عملیات طوفان الاقصی بود، منابع تصویری و ویدئو‌هایی را که منتشر شده و همچنین مقالاتی که از سوی هر دو سمت ماجرا منتشر شدند و حتی اسنادی که از سوی موساد و رژیم صهیونیستی منتشر شدند را مورد بررسی قرار دادم. کتاب‌هایی را که در این مورد منتشر شده و حتی صحبت افرادی که در رابطه با این عملیات دخالت یا اطلاعاتی داشتند، مورد استفاده قرار دادم.  از جرقه اولیه موضوع در ذهن شما تا اتمام نوشتن این رمان چقدر طول کشید؟
از مهرماه سال گذشته که این اتفاقات رخ دادند، من در ذهنم این تصمیم را مرور می‌کردم ولی آن بخش از رمان که به عملیات‌های سایبری می‌پردازد و آن بخشی که در کشور مغرب می‌گذرد و اتفاقاتی که در مسیر رسیدن به غزه برای دو قهرمان آن پیش می‌آید را امسال نوشتم و به ناشر دادم - قهرمانان این رمان وارد غزه می‌شوند و در عملیات طوفان الاقصی هم دخیل هستند- که خیلی هم مورد توجه قرار گرفت. اقدامات اولیه برای انتشار آن صورت گرفته ولی متأسفانه همچنان منتظر صدور مجوز از سوی وزارت ارشاد هستیم تا رمان را به دست مخاطبان برسانیم و امیدوارم هرچه زودتر این اتفاق بیفتد.   برای نگارش این رمان از چه سبک نوشتاری استفاده کردید؟
من در این رمان دو راوی دارم؛ قصه هم از زبان قهرمان داستان یعنی آن خانمی که به دنبال برادرش می‌گردد (سارا مجد روزنامه‌نگار ایرانی ساکن فرانسه) روایت می‌شود و هم دانای کل. با توجه به اینکه داستان تعلیق‌های زیادی دارد نیاز به یک راوی دیگر داشتم که از منظرگاه بالاتر و جامع‌تری قصه را جلو ببرد و روایت کند. یکی، دو فصل از کتاب حالت مستندنگاری دارد، البته نه به صورت مطلق ولی برای اینکه یکسری اتفاقات را برای مخاطب توضیح بدهیم تا دچار سرگشتگی نشود.  به غیر از تعلیق و غافلگیر‌هایی که در کتاب وجود دارد صخره مقدس چه ویژگی دیگری دارد؟
داستان به دنبال هویت افراد است؛ آن ارزش‌هایی که باعث شکل‌گیری هویت هر فردی می‌شود، همان‌طور که گفتم قهرمان قصه ما به دنبال برادر گمشده‌اش می‌گردد، در واقع او به دنبال هویت گمشده‌اش می‌گردد. وقتی که برادرش توسط موساد ربوده می‌شود او به یکسری مشکلات ذهنی و شناختی می‌رسد. قهرمان داستان در مسیر سفری که دارد با ارزش‌ها و موضوعاتی که برای برادرش اهمیت داشتند و به خاطر آن‌ها مبارزه می‌کرده و چه بسا شهید هم بشود، آشنا می‌شود و برایش موضوعیت پیدا می‌کنند. این مسائل باعث می‌شود که یکسری گسل‌هایی که در درون خودش داشته و با ربوده شدن برادرش فعال شده‌اند به زلزله تبدیل بشوند و او دچار تغییر و تحولاتی شود. داستان این رمان به نوعی دنیا در دنیاست و مخاطب می‌تواند برداشت خودش را از سفر قهرمان داشته باشد. خواننده می‌تواند داستان را آن‌طوری تمام کند که خودش دوست دارد یا آن شکلی که راوی و رمان و نویسنده خواسته‌اند. برای نوشتن این رمان در حوزه روان‌شناختی هم تحقیق زیادی کردم تا مسیر و حالات فردی را که دچار تغییرات شخصیتی می‌شود، متوجه بشوم و از آن استفاده کنم. من در این رمان این را نشان داده‌ام و البته بلا‌هایی را که در زندان‌های اسرائیل که به گفته اسرا قبرستان زندگان است، بر سر فلسطینی‌ها می‌آید و اثرات مخربی که در روح و روان آن‌ها می‌گذارد، نشان داده‌ام. یکی دیگر از ویژگی‌های این کتاب بازگو کردن جزئیات عملیات طوفان الاقصی و توضیح ریز به ریز مراحل نظامی آن است تا جایی که برای مخاطب عام قابل فهم و درک باشد. همچنین در مورد تونل‌های غزه و کارایی‌های مختلفی که این تونل‌ها برای مبارزان فلسطینی دارند به‌طور مفصل توضیح داده می‌شود.  شما گفتید مخاطب می‌تواند در انتهای رمان نتیجه خودش را بگیرد، نه خواست نویسنده را، منظورتان این است که این اثر یک رمان با پایان باز است؟
پایان باز که نه! نمی‌توانم توضیح بیشتری بدهم، چون موجب لو رفتن داستان می‌شود و مخاطبان باید بروند آن را مطالعه کنند تا متوجه منظورم بشوند.  اگر بخواهیم برای این رمان یک ژانر تعریف کنیم، «صخره‌مقدس» چه ژانری دارد؟
ژانر مقاومت و امنیتی. شما این رمان را به شهید سیدحسن نصرالله تقدیم کرده اید، کمی هم در این مورد توضیح می‌دهید؟
ما داشتیم کار‌های چاپ و انتشار این رمان را خیلی سریع انجام می‌دادیم که در سالگرد طوفان الاقصی منتشر بشود، اما متأسفانه به دلیل جابه‌جایی مدیران و تغییر دولت این اتفاق نیفتاد. وقتی که خبر شهادت سید مقاومت را شنیدم به ناشر گفتم اگر هنوز دیر نشده و امکان دارد مایلم که این رمان را به روح این شهید و دیگر شهدای مقاومت تقدیم کنم. فکر می‌کنم این اولین رمانی باشد که به این شهید عزیز تقدیم می‌شود و البته برای من هم افتخارآمیز است. امیدوارم که این کتاب به درد مخاطبان بخورد. البته من همیشه سعی می‌کنم رمان‌هایم را به گونه‌ای عفیفانه بنویسم که به درد همه گروه‌های سنی بخورد.